احمد رأفت – در لبنان و تونس اکثریت شهروندان در دو انتخاباتی که یکشنبه در این دو کشور برگزار شدند، پای صندوق رای نرفتند. در لبنان پس از ۹ سال، انتخابات پارلمانی برگزار شد.
در تونس، برای اولین بار پس از «بهار عربی» مردم برای انتخاب ۳۵۰ شورای شهر به پای صندوق رای فراخوانده شدند. در هر دو کشور، اگرچه به دلایلی متفاوت، مردم با عدم حضور در حوزههای رایگیری نشان دادند که به احزاب سیاسی حاضر در صحنه اعتمادی ندارند و امید به تغییر و بهبود شرایط زندگی از طریق مشارکت سیاسی را از دست دادهاند.
در لبنان حزبالله، گروه نظامی– سیاسی که در اوایل دهه ۸۰ میلادی در دفتر سفیر وقت جمهوری اسلامی در دمشق، علی اکبر محتشمیپور، بنیانگذاری شد، توانست همراه با حزب شیعی «امل»، به رهبری نبیه بری، رئیس پارلمان قبلی، و «جبهه آزاد مسیحیان ملیگرا»، به رهبری ژنرال میشل عون رئیس جمهور کنونی، ۶۷ کرسی از ۱۲۸ کرسی پارلمان آینده را به دست آورد. البته نتیجه نهایی این انتخابات باید هنوز از سوی «کمیسیون مستقل انتخاباتی» مورد تائید قرار گیرد.
بیش از نیمی از لبنانیها رای ندادند
دو حزب اصلی رقیب حزبالله و متحدیناش، یعنی «نیروهای لبنانی» به رهبری سمیر جعجع، که مسیحیان مخالف میشل عون را در بر میگیرد، و حزب «المستقبل» به رهبری نخست وزیر کنونی، سعد حریری، در مجلس آینده، برخلاف مجلس کنونی، در اقلیت قرار خواهند گرفت. با این وجود انتخاب مجدد سعد حریری برای ریاست دولت دور از انتظار نیست، زیرا بر مبنای قانون اساسی فرقهای لبنان، نخست وزیر باید از میان رهبران سنی انتخاب شود. بر پایه همین شیوه تقسیم قدرت، ریاست جمهوری متعلق به مسیحیان و ریاست پارلمان با شیعیان است.
در انتخابات پارلمانی لبنان ۴۹.۲ درصد شرکت کردند. فراخوانهای رهبران سیاسی ساعاتی قبل از بسته شدن حوزههای رایگیری که مردم را دعوت به شرکت میکردند، مورد توجه قرار نگرفت. فهرست انتخاباتی جامعه مدنی لبنان، متشکل از زنان و جوانان، اگرچه توانست دو زن را راهی پارلمان آینده کند، ولی برخلاف آنچه نظرسنجیها پیشبینی میکردند، نتوانست موفقیت چشمگیری داشته باشد. فعالان مدنی، دلیل عدم شرکت گسترده در انتخابات، به ویژه در شهرهای بزرگ را، دلیل عدم موفقیت خود میدانند.
لبنان قربانی جنگ نیابتی تهران با ریاض
سعد کیوان، تحلیلگر سیاسی در بیروت، در گفتگو با کیهان لندن میگوید «مردم از مافیای سیاسی حاکم بر این کشور خسته شدهاند و بر این تصور هستند که با رای خود نمیتوانند شرایط را تغییر دهند و کشور را به سمت خروج از بحرانی که در سه دهه اخیر دچار آن است، هدایت کنند». سعد کیوان در ادامه میافزاید «مردم این انتخابات را مرحله دیگری از جنگ نیابتی بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی سعودی میدانستند. این عدم شرکت پیامی برای این دو کشور است که لبنان را به لبنانیها واگذار کنند و کشور دیگری را به عنوان میدان جنگ نیابتیشان انتخاب کنند.»
موفقیت حزبالله و شرکا، تغییر آنچنانی در وضعیت سیاسی این کشور ایجاد نخواهد کرد. دولت آینده نیز مانند دولت کنونی، تمام احزاب را در بر خواهد گرفت و تغییری دیده نخواهد شد. سعد کیوان شک ندارد که «این دولت نیز مانند دولتهای سالهای گذشته قادر به اداه امور روزانه هم نخواهد بود، چه رسد به اینکه بخواهد در جهت تغییراتی که اکثریت لبنانیها خواستار آن هستند حرکت کند.» از جمله این تغییرات خلع سلاح حزبالله است، که از سالها پیش در دستور کار قرار دارد. سعد حریری در جریان کارزار انتخاباتی صریحا گفته بود که خلع سلاح حزبالله امکانپذیر نیست و «باید در سطح منطقه به دنبال راه حلی برای آن بود.»
پیروزی حزبالله آغاز جنگ جدیدی است؟
رشد حزبالله سیاسی و نظامی در لبنان را بسیاری پیشی گرفتن جمهوری اسلامی در جنگ نیابتی با پادشاهی سعودی قلمداد میکنند. جمهوری اسلامی ایران که هر روز بیش از پیش در جهان عرب و کشورهای اسلامی، در پیامد تحرکات دیپلماتیک پادشاهی سعودی، منزوی شده، با پیروزی حزبالله در انتخابات لبنان، خواهد توانست «هلال شیعی» را تقویت کند. البته نتیجه انتخابات ۱۲ ماه مه در عراق هم در همین رابطه دارای اهمیت بسزایی است. روزنامه النهار، از مهمترین رسانههای بیروت، صحبت از «تقویت حضور ایران در کرانههای مدیترانه» میکند.
البته پیروزی حزبالله میتواند مقدمه برای جنگ جدیدی بین این گروه و اسرائیل باشد. بسیاری معتقدند که عدم پاسخگویی حزبالله به حملات موشکی اسرائیل علیه مواضع ایران و شرکایش در سوریه، بستگی به انتخابات اخیر لبنان داشت. بلافاصله پس از اعلام موفقیت حزبالله در این انتخابات، مقامات اسرائیلی صحبت از نزدیک بودن حملات موشکی این سازمان به خاک اسرائیل کردند. نفتلی بنت، یکی از اعضای کابینه امنیتی اسرائیل، در اشاره به نتایج انتخاباتی اخیر گفته است: «حزبالله یعنی لبنان و لبنان یعنی حزبالله». اشاره وزیر آموزش و پرورش دولت بنیامین نتانیاهو، به احتمال حمله موشکی از خاک سوریه به اسرائیل و تهدید به حمله این کشور به مواضع حزبالله در جنوب لبنان است.
انتخابات شوراهای شهری در تونس
یکشنبه در تونس نیز انتخابات شوراهای شهر برگزار شد. بیش از ۵ میلیون تونسی برای انتخاب ۳۵۰ شورای شهری به پای صندوق رای خوانده شده بودند، ولی تنها ۳۳.۷ درصد پاسخ مثبت دادند. برنده این انتخابات نیز حزب اسلامی «النهضه»، به رهبری راشد الغنوشی است. «النهضه»، چند سال پیش سیاست جدیدی را مبنی اعتدالگرایی آغاز کرد که همین سیاست در این انتخابات دلیل اصلی موفقیتاش بود. این حزب سیاست رواداری و جدا ساختن مذهب از سیاست را انتخاب کرده است. کاندیدای «النهضه» برای شهرداری پایتخت این کشور، سعاد عبدالرحیم، فعال حقوق زنان و غیر محجبه است.
در منستیر، یکی دیگر از شهرهای مهم این کشور آفریقایی، «النهضه» سیمون سلامه، یک تکنیسین یهودی، را کاندیدای شهرداری کرد، که به احتمال بسیار زیاد انتخاب هم خواهد شد. در تونس، که زمانی میزبان بزرگترین جامعه یهودیان در شمال آفریقا بود، امروز بیش از ۱۸۰۰ یهودی زندگی نمیکنند. سیمون سلامه در اشاره به کاندیدا شدن در فهرست انتخاباتی «النهضه» می گوید: «من برای خدمت به مردم منتسیر حاضر بودم در هر فهرست انتخاباتی حضور پیدا کنم و بسیار خوشحالم که یک حزب اسلامی از من دعوت کرد.»
ناامیدی و بیکاری دلیل عدم مشارکت
«النهضه» در ائتلاف با «ندای تونس»، حزب باقی قائد السبسی، رئیس جمهور، در دولت کنونی حضور دارد. حزب راشد الغنوشی با دور شدن از تلفیق دین و حکومت، توانست اعتماد بخش قابل توجهی از سکولارها را نیز به خود جلب کند. لینا بنمهنی، سرشناسترین وبلاگنویس تونسی و فعال حقوق زنان، که جوایز متعدی را در سطح جهانی دریافت کرده است، به کیهان لندن میگوید «دو عامل در عدم شرکت گسترده مردم در انتخابات شوراها تاثیرگذار بود، اولی عدم اعتماد مردم به حکومت و ناکارایی دولت کنونی در حل مشکلات کشور به ویژه در زمینه اقتصادی است». دلیل دیگر، به گفته لینا بنمهنی، «عدم شناخت مردم از نقش شوراهای شهری است و این شوراها را نه یک نماد مستقل، بلکه بازوی محلی دولت مرکزی به حساب میآورند.»
نویسندهی وبلاگ معروف «دختر تونسی» که در زمان «بهار عربی» مخاطبان بسیاری داشت، در ادامه گفتگو با کیهان لندن میافزاید: «دولتی که در برخورد با معترضان و جوانان بیکار از حربه سرکوب و پلیس استفاده میکند، نمیتواند انتظار داشته باشد که آنها پای صندوق رای بروند و بر کاندیداهایی که احزاب انتخاب کردهاند با رای خود صحه بگذارند. عدم شرکت حدود ۷۰ درصد از مردم در انتخابات، پیام واضحی برای احزاب و دولت داشت: اگر مشارکت مردم را میخواهند باید به صدای آنها نیز گوش دهند و به خواستهای آنها توجه کنند.»