بیست و یک سال از دوم خرداد ۷۶ میگذرد، تاریخی که بعدها با قدرتگیری جریان موسوم به «اصلاحطلبی» در ایران هویت متمایز گرفت و مبدأ نمادینِ حیات و حرکت این جریان سیاسی و استمرار نظام جمهوری اسلامی شد.
آن روزها که در سایه خوشخدمتیهای علی اکبر هاشمی رفسنجانی جای پای علی خامنهای در راس هرم قدرت سفت شده بود و سپاه زیر عنوان «سازندگی» اولین لقمههای چرب و نرم را از سفره انقلاب به دستگاه گوارش سیریناپذیر خود سرازیر میکرد عوامل متعددی دست به دست هم داد تا هفتمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به عرصهی رقابت بین دو جریان سیاسی درون نظام تبدیل شود به ویژه آنکه «سازندگی»های «سردار سازندگی» پس از خرابیهای جنگ هیچ پاسخ مساعدی به مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه نداده بود.
در یک سو حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی ایستاده بود با عبای اتوکشیده، ظاهری آرام و آراسته و خنده بر لب، که به دلیل همین ظواهر ناچیز به کعبه آمال و آرزوهای «روشنفکران دینی» و ملی- مذهبیها و چپهای اثنی عشری تبدیل شد که برای قشر متوسط تحولخواه از جمله استادان دانشگاه و دانشجویان و تحصیلکردگان دلربایی میکرد؛ این گروه را به غلط در راستهی «چپ» قرار دادند. در سوی دیگر علی اکبر ناطق نوری بود که هستهی مرکزی قدرت را نمایندگی میکرد و قشونی از مریدان رهبر جمهوری اسلامی در احزاب تندرو و حزباللهیها و حوزویها را پشت خود داشت و همان حمایت خامنهای کافی بود تا کارش ساخته شود و مردم از وی روی برگردانند. این گروه را نیز، باز به غلط، در جهت «راست» قرار دادند. «چپ» و «راست» هر دو غلط بود زیرا هر دو جناح مذهبیون واپسمانده و محافظهکاری هستند که در قرن بیست و یکم همچنان تبلیغ دخالت دین در دولت میکنند و به «نظام جمهوری اسلامی» باور دارند.
محافظهکاران طرفدار خاتمی که خود را «اصلاحطلب» معرفی میکردند برای گرفتن رای از صندوقها از محافظهکار دیگر، یعنی ناطق نوری، هیولایی ساختند تا بتوانند محافظهکار دیگر، یعنی خاتمی را، خواهان تغییر و اصلاح نشان دهند آن هم در نظامی که اینک پس از بیست سال بر بسیاری از اصلاحطلبان نیز معلوم شده است که اصلاحپذیر نیست!
اینک دو دهه از آن دوران گذشته و بخشی از همانها که از ناطق نوری آن چهره مخوف را ساخته بودند او را «شیخ نور» خواندند و در سالگرد دوم خرداد پشت سرش به نماز ایستادند.
به مناسبت دوم خرداد هشتگی با همین عنوان در شبکههای اجتماعی فعال شده و خیلی از حامیان و منتقدان خاتمی در آن دیدگاههای خود را به اشتراک گذاشتهاند.
#خاتمی اسطوره نجابتی است که نه تنها #کنشگری سیاسی و اجتماعی را به ما آموخت بلکه گامی بزرگ در احقاق حقوق اولیه مان برداشت و نه حاضر به دادن #خاک و #دریا و #باج به شرق و غرب شد عمرش به بلندی نوح #دومخرداد
— HamidReza Vahabzade (@hr_vahabzadeh) May 23, 2018
بعد از ۲۱ سال گذر از #دومخرداد ثمره آن چه شد؟
قدرت بیشتر بازوی خشونت علیه مردم و سکوت #اصلاحطلب ها، پاشیده شدن بذر یاس و نومیدی در مردم و به جای آن سهم خواهی حضرات از سفره انقلاب،
مگر نه اینکه ایران برای همه ایرانیان بود پس چه شد؟ مردم فقط یک رای در زمان انتخابات هستند؟/ https://t.co/xlwdkaQXj3— Ehsan Ghadiri (@ehsanghi) May 23, 2018
تقریبا عموم نوشتهها و نظراتی که این روزها در مورد جریان اصلاحات و شخص خاتمی به ویژه در شبکههای اجتماعی منتشر میشود احساسی است. به ویژه آنکه دوم خرداد امسال تفاوت عمدهای با گذشته دارد و آن این نکته است که دیگر در صحنهی سیاسی امروز ایران فقط صدای اصلاحطلب و اصولگرا نیست که شنیده میشود و جریان سوم که خواهان «براندازی» جمهوری اسلامی توسط مردم و جایگزینی آن با یک نظام مبتنی بر دمکراسی و حقوق بشر است از دل این جناحبندیها سر برآورده است. آن هم به برکت و پشتوانهی شعاری که مردم معترض در تظاهرات سراسری دیماه ۹۶ سر دادند: اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!
تکلیف مردم با دو جناح نظام بیش از پیش روشن میشود. یک جناح که «بدتر» است همواره از مردم «نه» شنیده است. جناح دیگر که به عنوان «بد» معرفی میشود تا آرای مردم را در برابر «بدتر» به دست آورد، بجای «اصلاحطلب» به «استمرارطلب» معروف شده است. مردم از این استمرار خسته شدهاند.
در این میان معدود اصلاحطلبانی هستند که فراتر از تعلقات احساسی نسبت به «لبخند» و «عبا» به بررسی عملکرد جریان اصلاحطلبی پرداختهاند و اینجاست که ضعفهای این جریان بیشتر پدیدار میشود.
آمیخته در قدرت
محمدرضا تاجیک مشاور پیشین خاتمی در مصاحبه با روزنامه شرق گفته اصلاحطلبان آنقدر خود را در زمین قدرت و سیاست تعریف کردند که بدنه هرم جامعه را از دست دادهاند.
او پیشبینی کرده اصلاحطلبان این رویه را تغییر ندهند و همچنان حیات و ممات خود را در قدرت و با قدرت تعریف کنند؛ به همین دلیل نیز بطور فزاینده به حاشیه رانده خواهند شد و از متن جامعه و حتی در معادلات سیاسی که در آینده جامعه نقش خواهند داشت، کنار گذاشته خواهند شد.
احمدشیرزاد نماینده مجلس ششم به وبسایت دیدهبان ایران میگوید: «برخی اصلاحطلبان با تمام قوا محافظهکار هستند.»
او در پاسخ به این پرسش که «نقاط ضعف اصلاحطلبان را در چه چیزی میبینید؟» گفته «متاسفانه این گفتمان هنوز نتوانسته است انسجام لازم را در بین اعضای خود حفظ کند […] گرچه در مجموع جریان اصلاحطلبی از جریان رقیب بسیار متمایزتر است ولی در مقایسه با جریانهای سیاسی که در کشورهای دموکرات وجود دارد این جریان هنوز عملکردی ضعیف دارد و نیاز به بررسی بیشتر و تغییرات کاربردیتر است.»
پیش از این نیز رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی با اشاره به بحرانهای درونی این جناح سیاسی گفته بود «اصلاحطلبان نیاز به اصلاح دارند». به اعتقاد او «مشکل کار ما این است که متأسفانه در درون اصلاحطلبها روحیه اصلاحطلبی ضعیف شده است و به عبارتی بسیاری از اصلاحطلبها از اصلاحات فاصله گرفتند.»
در واقع شیرزاد یک گام از منتجبنیا جلوتر رفته و دوای درد اصلاحطلبان را نه اصلاح بلکه تغییر میداند. اما چه تغییری؟ برچه اساسی و با چه هدفی؟ آیا حجتالاسلام محمد خاتمی به عنوان لیدر این جریان سیاسی توانسته پاسخگوی مطالبات حامیان باشد و حتی اگر هم شده شعارهای آرمانی درون جناحی بدهد؟ آیا مثلا بینتیجه ماندن تلاشها برای رفع حصر تجلی شکستهای این جریان سیاسی نیست؟
هم از کیهان تهران بخوریم و از کیهان لندن!
مصطفی معین از کاندیداهای پیشین ریاست جمهوری در شمار اصولگرایانی بود که از اوایل دهه هشتاد خورشیدی به تدریج پایگاه سیاسی خود را تغییر داد و به جناح اصلاحطلب جذب شد.
او به مناسبت ۲۱ سالگی دوم خرداد، با روزنامه اعتماد گفتگو کرده است. خبرنگار از وی پرسیده «اصلاحطلبان در حال حاضر بیش از آنکه از سوی رقبای سیاسی درون کشور به عنوان نیروهای برانداز و غیره متهم شوند مورد حمله و تخریب اپوزیسیون خارجنشین هستند. یعنی اصلاحطلبی هم باید از کیهان تهران بد و بیراه بشنود هم از کیهان لندن. چرا؟»
پاسخ معین این است: «درباره مخالفت با اصلاحطلبی در داخل کشور از سوی برخی جریانها و عناصر سیاسی، باید بگویم آنچه عیان است چه حاجت به بیان است! اما درباره اپوزیسیون خارجنشین به این نکته اشاره میکنم که اصلاحات و اصلاحطلبان جدیترین مانع برای براندازی و فروپاشی نظام منتخب مردم هستند. با وجود گفتمان اصلاحطلبی، برنامههای اپوزیسیون برانداز نقش بر آب شده است و بوقهای خبری بیگانهای چون بیبیسی یا رادیو فردا و فضای مجازی هم نتوانسته است کمک چندانی به آنها بکند. عناصر فعال این جریان میدانند که تا وقتی امید به اصلاحات در ایران و بین مردم وجود دارد آنها به هیچکدام از اهدافشان نخواهند رسید.»
جالب اینکه مصطفی معین در همین مصاحبه در بین پاسخها درباره دلایل شکستهای دولت و اصلاحطلبان میگوید که فهرست درازی از مسئله فیلترینگ، شکست در سیاست خارجی، عدم نتیجهبخش بودن سیاستهای اقتصادی و بحران ارزی، انبوهی مشکلات و آسیبهای اجتماعی و…است.
خاتمی ۱۸ اردیبهشت ۹۷ در تازهترین مصاحبه خود یک بار دیگر تأکید کرده که «ما با همه وجود از جمهوری اسلامی دفاع میکنیم» و این نکته را نیز تکرار کرده که اصلاحات مخالف براندازی است.
این در حالیست که به دنبال اعتراضات دیماه سال ۹۶، گروهی از اصلاحطلبان در تهران نشستی برگزار کردند که یکی از سخنرانان آن محمدرضا خاتمی نایب رییس مجلس ششم و برادر محمد خاتمی بود. در این نشست انتقادهای مهمی علیه جریان اصلاحطلبی مطرح شد و محمدرضا خاتمی نیز با بیان اینکه «براندازان بیش از اندازه بزرگ شدهاند» گفت استراتژی اصلاحطلبان یعنی انتخاب بین بد و بدتر یا کاچی به از هیچی دیگر جواب نمیدهد.
سهشنبه شب در آستانه سالگرد دوم خرداد، محمدرضا عارف رییس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی یک مراسم افطار برگزار کرد که مهمانان ویژه آن خاتمی و ناطقنوری بودند! همان دو نفری که رقابت بین آنها حامیان خاتمی را شیدا و شیفتهی او و اصلاحات ادعاییاش کرده بود. در افطار دیشب اما خاتمی به ناطق نوری اقتدا کرد. عکسی که سرشار از ناگفتههاست: او هر وقت برای حفظ قدرت و نظام لازم باشد، پشت رقیب نیز قامت میبندد.
هموطنان! باید این را دانست که عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود. پس پیش بسوی تفکر
عزیزون ما گرفتار ۵ خ هستیم ! ؟
یکیش همین خاتمی است:
یقینم حاصله که هرزه گردی ازین نماز که داری برنگردی
بروی ما ببستی هر رهی را بدین عادت که داری کی ته مردی!
تدارکاتِ استمرار به وقاحت است لازمه تَکرار به مشارکت است استمرارِ تَکرار در ازای رانت است که فریبای خندان ستاد تدارکاتِ مشارکت با بلاهت صفوف طویل تامین کننده آن, بله سید خندان راه پیشرفت را شیخ دغا هاشمی هموار کرده بود حال چه شده به اقتدای یک جو فروش گندم نما تنزل کرده اید وقاحت شماست یا بلاهت ما شاید هم لازمه تَکرار
there is one fact and only ONE:
The people in Iran has NO trust to these so-called sellers.We need to choose the right way to move on to the REAL DEMOCRACY.
خوب مردم تا آنجا که توانستند با کمترین هزینه خواهان تغییر بودند ولی اصلاح طلبان پا در یک کفش کرده تنها راه تغییر را در نظام میدانند اقبال مردم به آنها به خاطر تغییر بود ولی الان می گویند حالا اگر اصلاح نشد و تغییر ایجاد نشد فقط به اسم آن دلخوش باشید برای همین مردم فهمیدند دیگر تغییر با اصلاح طلبان نخواهد شد به همه ثابت شد که مشی اصلاح طلبی به
دنبال تغییر نیست فقط میخواهد همین ساختار معیوب را نگه دارد و تنها تفاوت آنها در مرمت نقش ایوان هست خانه از پای بست ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است.
اینکه روشنفکران ایرانى دل باخته و عاشق یک مشت اخوند هـستند ؟!!از نوبل بگیران تا اسکار ى هـا و چریک هـا وووووووو
نکته اصلی جهت ایجاد وتاسیس سپاه در پرده قرار دادن جریان اختلاس و پولشوئی مواد مخدر و اعمال تروریستی توسط سران رژیم مثل رفسنجانی خامنه ای احمد خمینی ناطق نوری کروبی خاتمی جنتی مصباح یزدی و یزدی و مهدوی کنی و رده پائین تر وزرای دائمی مثل نعمت زاده و عسگراولادی و غیره بود آنها حتی در دوره هائی که رئیس مجلس بودند قانون برائت سپاه از هرگونه تفتیش و تفحص و مالیات و غیره را در مجلس گذراندند تا براحتی در همه امور دست این هیولای خودساخته را برای چپاول بازبگذارند که بعد این هیولا ازکنترل خارج و همه شان و ازجمله رشد دهنده اش رفسنجانی را بلعید
به «شابد العظیم»: ببم جان، انگاری اصلا مطلب رو نخوندی! همون اسم خاتمی رو دیدی، زودی «نظر» نوشتی!
کیهان محترم لندن :
به چه دلیل تعداد مقالات مربوط به جناح های حکومت بخصوص اصلاح طلبان در نشریه شما اینقدر زیاد است ؟ این مقاله که سراسر تعریف و تمجید از اصلاح طلبان است ؟! چرا در مورد وضعیت اپوزیسیون و معرفی انها( بغیر از هرازگاهی مربوط به سلطنت طلبان ) هیچ مطلبی ندارید ؟
خدا پدر امرزیده مردم با شعار اصلاح طلب – اصولگرا دیگه تمامه ماجرا این جماعت فرصت طلب و عوضی را طلاق داده اند و شما هنوز ولکن معامله نیستید ؟!!!
شیخ پیش نمازتان ( ناطق کوری ) در زمان قدرت و ریاست مجلس خود را ذوب در ولایت ( خامنه ای ) میدانست و مردم به او لقب غرق در کثافت داده بودند . این ملای بد مازندرانی در قبل از انقلاب منبر ۵ ریالی میخواند و حالا بیا ببین که چه قصری دارد ؟!!!