سخنگوی قوه قضاییه میگوید هر ایرانی، هنرمند و بازیگر میتواند به داخل کشور بیاید و منع ورود ندارد ولی اگر مرتکب جرمی شده و جرمش قابل گذشت نباشد، باید پاسخگو باشد.
در پی موج گسترده انتقاد از ممنوعالکار و ممنوعالتصویر کردن هنرمندان قبل از انقلاب و همچنین فراهم آوردن شرایط بازگشت هنرمندان مهاجر به ایران، غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوهقضاییه به ایسنا گفته که هر کسی که ایرانی است میتواند به داخل کشور بیاید و هنرمند و بازیگر فرقی ندارد.
سخنگوی قوه قضاییه گفت: «هر کسی که ایرانی هست و بازیگر و هنرمند فرقی نمیکند میتواند به داخل کشور بیاید و هیچ ایرانی منعی برای ورود به کشور ندارد.»
محسنیاژهای اما گفته که «ولی اگر احیانا مرتکب جرمی شده و جرمش قابل گذشت نباشد و شاکی خصوصی داشته باشد، باید پاسخگو هم باشد ولی هیچ کس منعالورود نیست.»
پس از درگذشت ناصر ملکمطیعی بازیگر پیشکسوت و محبوب سینمای قبل از انقلاب، موضوع ممنوع از کار شدن هنرمندان قبل از انقلاب به شدت مطرح شده است. بسیاری از سینماگران، خوانندگان و موزیسینهای قبل از انقلاب، پس از وقوع انقلاب به دادگاهها احضار و بازداشت شدند. آنها یا مجبور به مهاجرت ناخواسته شدند یا همچون ناصر ملکمطیعی سالها اجازه فعالیت هنری پیدا نکردند و فرصتهای حضور در عرصه هنر ایران را برای همیشه از دست دادند و درگذشتند.
در بحبوحه طرح این موضوع و پنهانکاری مقصران اصلی این ماجرا و مقصر جلوهدادن دیگری، بازگشت هنرمندان خارج از ایران در فضای مجازی نیز مورد توجه قرار گرفته است. اینکه هنرمندان تبعیدی، امکان بازگشت به ایران و از سر گرفتن فعالیت هنری خود را در ایران داشته باشند نیز مشکلی است که با جمهوری اسلامی پیدا شده. اما نکته اینجاست که مگر شرایط کنونی نسبت به سالهای ابتدای انقلاب چه تغییر مثبتی کرده که هنرمندان به کشور باز گردند؟! فضای فرهنگی تا چه اندازه امکان کار و فعالیت به این هنرمندان میدهد؟! اگر چنین فضایی وجود دارد، چرا برخی از هنرمندان قبل و بعد از انقلاب در خود ایران از فعالیت هنری محروم و ممنوع هستند؟!
آیا هنرمندانی چون گوگوش که سالها در ایران ماند و گلپا که در ایران زندگی میکند، توانستند مجوز اجرای موسیقی پیدا کنند؟! در روزگاری که چهرههای درجه دو و سه صدا و سیمای رژیم، همانها که توسط خود سیستم به بازار هنر عرضه شدند، ممنوع الکار و ممنوعالتصویر هستند یا اصلا امکان فعالیت ندارند و باید در برنامههای اینترنتی یا شبکه نمایش خانگی حاضر شوند، جای هنرمندان قبل از انقلاب، یا آنهایی که به فضای باز جامعه جهانی برای عرضه هنر خود کوچ کردهاند، کجاست؟
کما اینکه حبیب محبیان در سال ۱۳۸۸ پس از نوشتن نامهای به محمود احمدینژاد، خواستار بازگشت به ایران شد و با موافقت ضمنی و پذیرش برخی شرایط به ایران بازگشت اما هرگز نتوانست مجوز اجرای کنسرت و ضبط موسیقی را کسب کند؛ آن هم در دوره نخست ریاست جمهوری حسن روحانی که ادعای فعالیت باز هنری داشت. حتی هنگام ضبط یک کلیپ ویدئویی در شمال ایران، بازداشت هم شد و پس از مرگ، نه تنها اجازه دفن در قطعه هنرمندان بهشت زهرا را پیدا نکرد که برگزاری مراسم چهلم وی در تهران، از سوی وزارت ارشاد لغو شد. مگر این رفتار با هنرمندان نام دیگری جز فاجعه دارد؟! مگر بر سخنان بیپایه و دروغ محسنی اژهای نام دیگری جز وقاحت میتوان نهاد؟!
موضوع بازگشت هنرمندان قبل از انقلاب به ایران و کار کردن آنها در سیستم جمهوری اسلامی، نمونههای محدود به حبیب نداشته و حتی هنرمندانی چون بهرام بیضایی که در داخل ایران کار میکردند، به دلیل تفاوت در نگاه و سانسور شدید و اعمال فشار برای عدم فعالیت، مجبور به ترک ایران شدند. شاید، طرح موضوع بازگشت این هنرمندان، به خودی خود، موضوع قابل بررسی باشد ولی عملی شدنش، آن هم بر بستر فشارها و سانسوری که اشعار رودکی و خیام را حذف و سانسور میکنند، یک سادهانگاری تمامعیار است.
ولی این بابا راجع به ممنوع الخروج بودن پس از بازگشت نگفته ؟!
اسلام و تقیه (دروغ شرعى ) از امام گرفته تا سخنگو امام
وای به حال کسی که از گذشته نیاموخته و فریب ایشان را بخورد. بدا به حالش
کاملاً صحیح است. همه ایرانیان میتوانند به ایران بروند؛ اما نمی توانند برگردند
دروغ نمیگوید… ملتی هستیم بالقوه, ممنوع الخروج…
معلومه که هیچکس ممنوع الورود نیست، ولی ما بیشتر ایرانیانی را دوست داریم، که دو تابعیتی هستند، مثل همین نازنین خانوم زاغری خودمون. فقط مهم اینه که چه باجی و پولی از پذیرایی این عزیزان در زندان اوین گیر جاعشمون میآید. صلوات بفرستید.
از هنرمند متعهد و نگران مردم ، که در این روزها ممنوع کار شده است ، یاد کنیم .
کسی که بخاطر خواندن و وصف حقایق برای خوزستان جنگ زده در سوم خرداد ماه جاری و مردم گرفتار ان دیار مورد غضب ملاها قرار گرفته است . هنرمندکرد متعهد اقای چاووشی را میگویم .