فرید خلیفی – در حالی که پیشینهی اینترنت به عنوان شبکه جهانی ارتباطات کامپیوتری و انتقال دادهها به دههی شصت میلادی و وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) باز میگردد، در ۱۹۸۹ در بریتانیا یک دانشمند علوم کامپیوتر شبکه جهانی «وب» را با هدف تسهیل در ارتباطات بین کامپیوترهای درونسازمانی موسسهای که در آن کار میکرد ابداع نمود.
تیموتی جان برنرز لی کارمند موسسه سرن در ژنو بود که خیلی زود متوجه شد آنچه اختراع نموده میتواند کارایی بسیار فراتر از شبکهای درون سازمانی داشته باشد. این نقطه آغاز ایدهای انقلابی در تاریخ بشر با نام World Wide Web بود که در نشانی هر وبسایتی به شکل اختصاری www دیده میشود. پس از آن «وب جهانی» هر روز گسترش پیدا کرد. کامپیوترهای گوشه و کنار دنیا از طریق شبکهای جهانی به یکدیگر متصل شدند. بستر اطلاعاتی این شبکه گسترده نیز به لحاظ فنی با گذر زمان پوست انداخت تا جایی که امروز فاصله شگفتانگیزی از نقطه آغاز اختراع «وب» گرفته است. نقطهای که امروزه با پیوستن انواع ابزارهای ریز و درشت دیجیتال، عدهای آن را اوج شکوفایی نسل دوم وب میدانند و عدهای آستانهی ورود به «نسل سوم وب». حدس و گمانها و شایعات بسیاری از این طرف و آن طرف درباره وب۳ و تغییراتی که ممکن است در آینده ایجاد کند وجود دارد. اما خیلیها واقعاً نمیدانند که ارمغان وب۳ در نهایت چه چیزی خواهد بود. برای درک بهتر آن لازم است نگاهی به گذشته «وب» بیندازیم. از زمان ایجاد وب۱ تا زمان حال که در بستر وب۲ هستیم.
در دنیای وب۱ همه چیز مانند ویترین یک فروشگاه، ثابت و از اجزای ایستایی تشکیل شده بود. به عبارتی صفحات وب اغلب استاتیک بودند. کاربر ناچار بود با مشقت زیاد از طریق ارتباط مودم دایلآپ کامپیوتر خود را به شبکه جهانی اینترنت متصل کند و سپس با مراجعه به یک نشانی وب، باز هم با مشقت زیاد و سرعت کم موفق به تماشای محتوا در نشانی مورد نظر شود. اما چگونه محتوایی؟ محتوایی که حتی متنهای طولانی و عکسها در آن به زحمت بازخوانی میشدند و برخی اوقات با خطاهای متعدد همراه بود. تماشا و استفاده آنلاین از ویدئو و موزیک نیز عملاً نه تنها ممکن نبود بلکه دانلود یک قطعه موزیک در قالب یک فایل کم حجم صوتی، ساعتها زمان لازم داشت.
دنیای وب۲ از راه رسید. مودمهای جیرجیرکننده دایلآپ با آن سرعتهای کند دسترسی به شبکه، تقریباً به تاریخ پیوستند. به لطف مودمهای ایدیاسال، فیبر نوری و شبکههای سیار مخابراتی مانندG 3 و G4 اینترنت پرسرعت در دسترس تمام افراد جامعه قرار گرفت. با بالارفتن سرعت دسترسی به شبکه وب، محتوای این شبکه نیز تغییر کرد و دیگر بجای ارائه اطلاعات ایستا و یکطرفه به کاربران، با ارائه محتوایی پویا شروع به مراوده با کاربر نمود. قواعد نیز تغییر کردند و بجای ارائه یکطرفه محتوا، کاربران نیز در ایجاد محتوا دخیل شدند. وبسایتهایی که با حضور میلیونها کاربر معنا پیدا میکردند یکی یکی ظاهر شدند و سرویسهای آنلاینی را پدید آوردند که محتوای آنها را کاربران تولید میکردند. وبسایتهایی که ارائهدهنده سرویسهای متنوع چندرسانهای بودند مانند فیسبوک، یوتیوب، فلیکر، ویکیپدیا و شبکههای اجتماعی متولد شدند. بازشدن پای زبانهای برنامهنویسی تازه به وب، وبسایتهای شخصی و تجاری را هم متحول کرد و سیستمهای مدیریت محتوا، سیاماسها جای صفحات ایستا و استاتیک را گرفتند تا کاربران فاقد دانش فنی هم به صورت فردی و گروهی امکان ایجاد محتوا در وبسایت را داشته باشند. انفجاری در تولید محتوا رخ داد و وبسایتهایی که دارای تعداد محدودی صفحه در وب۱ بودند، در وب۲ شمارگان صفحات آنها از هزاران هم عبور کرد. این انفجار محتوا غولهای جستجویی چون گوگل را هم به تغییر ساختار از الگوریتمهای ساده جستجو به الگوریتمهای هوشمند واداشت تا توان آنالیز حجمی انبوه از اطلاعات را داشته باشند.
بر پایه تخمینها آمار دسترسی جمعیت کره زمین به وب جهانی رشد چشمگیری پیدا کرده و بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ از ۷۳۸ میلیون نفر به ۳٫۲ میلیارد نفر رسید. دیگر این تنها کامپیوترها نبودند که به شبکه وب متصل میشدند بلکه ابزارهای گوناگونی مانند تلفنها و ساعتهای هوشمند و حتی لوازم خانگی نیز آدمهای بیشتری را به حضور در وب (شبکه) ترغیب میکردند. میلیاردها نفر که هر یک به نوعی در این دنیای بیکران مجازی محتوا تولید میکنند. اقیانوسی از اطلاعات که «ارزشمند» نیز هستند. دیتاسنترهای بزرگ با صرف میلیاردها دلار تأسیس شدند تا انبوه اطلاعات در آنها ذخیره شود و شرکتهایی چون فیسبوک و آمازون و توئیتر به حافظان بزرگ اطلاعات تبدیل شدند. اما آیا این هزینههای سرسامآور تنها با هدف پیشرفت دنیای ارتباطات بود؟
پاسخ قاطعانه «خیر» است زیرا دستکم این تنها هدف توسعهدهندگان نبود. انبوه کاربران، ثروتی تازه را ایجاد کردند. محتوای تولیدشدهی عمومی و حتی خصوصی توسط کاربران، بستری برای تجارتی بزرگ را ایجاد نمود. حتی حریم شخصی افراد تبدیل به راهی برای کسب درآمد غولهای بزرگ و کوچک وب شد. حالا دیگر کمپانیها، هویت شخصی، منطقه سکونت و عادات روزانه افراد را هم میدانند. علایق آنها را میشناسند. اطلاعاتی بسیار ارزشمند که کاربردهای گوناگونی در دنیای تجارت دارند. از پیشنهاد فروش کالاها تا تغییر سلیقه خرید افراد و حتی جهتدهیهای سیاسی و اجتماعی… به عبارتی منافع کمپانیهای بزرگ سرویسهای وب عجین شده با ارائه سرویسهایی با کیفیت برتر به کاربران.
دروازه رویایی وب۳
صحبت از وب۳ حرف تازهای نیست و بیش از ده سال است تعاریف گوناگونی چون «وب مفهومی» یا «وب هوشمند» برای آن ارائه میگردد. اما حامیان امروزی وب۳ آن را اینگونه معرفی میکنند که وب۲ با تمام موفقیتها و انقلابی که در محتوای وب ایجاد نمود، تفاوتی قابل توجه با وب۱ دارد که آن حفظ حریم شخصی افراد است.
در وب۱ بنا به ماهیت این نسل از وب، اطلاعات چندانی از کاربران بر روی سرورهای وب انباشته نمیشد. در حالی که در وب۲، این انبوه اطلاعات کاربران هستند که دیتاسنترهای عظیم را مانند قارچ در مناطق مختلف دنیا سبز کردهاند. حال آنکه در وب۳ قوانین به گونهای تغییر خواهند کرد که از نقطهنظر امنیت شخصی، نوعی بازگشت به وب۱ است. برخی کارشناسان وب۳ را بازپس گرفتن قدرت از دست غولهای بزرگ و بازگشت آن به دستان کاربران، مالکان حقیقی محتوا، تعبیر میکنند. ترسیم چشمانداز چنین شبکهای براساس فرصتهای عادلانه و شفافیت در عملکرد، به سال ۲۰۰۶ بازمیگردد. اما حامیان وب۳ میگویند در آن زمان زیرساختهای لازم برای تحقق چنین ایدهای، چه از لحاظ سختافزاری و چه بستر نرمافزاری وجود نداشت. درحالی که اکنون مفاهیم تازهای چون اینترنت فردمحور یا کاربرمحور معنای واضحی پیدا کرده است.
حریم خصوصی سفت و سخت و رهایی از انحصار
با وجود اینکه وب۲ با اعمال سیاستهای مردممحور، فرصتهای زیادی را برای کاربران ایجاد کرد و قدرت را بین آنها تقسیم نمود اما در نهایت منافع کلان در بخش اقتصادی نصیب کمپانیهای بزرگ شد. کمپانیهایی مانند فیسبوک، اوبر و ایربیانبی شبکههای خصوصی را تأسیس کردهاند که تحت سلطه انحصاری خودشان است. اتفاقی که به گفته حامیان وب۳ در نسل تازه وب روی نخواهد داد زیرا ساختار وب۳ بر مبنای عدم تمرکز و اشتراکگذاری منافع مشترک غیرمتمرکز بر بستر شبکهای باز خواهد بود.
عبور از گذرگاه رویایی وب۳
مدافعان سفت و سخت وب۳ مانند ماتیو جیانپیترو زاگو از آیندهای نه چندان دور میگویند که پس از اجرایی و فراگیر شدن آن در انتظار کاربران خواهد بود. تلفنهای هوشمندی بر پایه رمزنگاری دیجیتال، نسل تازه ویپیانها، فضاهای بارگذاری غیرمتمرکز و کیف پولهای مجازی حاوی ارز-رمزها. آیندهای که اپراتورهای شبکه و یا موبایل در آن قادر به تعلیق اکانتها و یا نظارت بر محتوای انتقال اطلاعات نیستند. اگرچه به قول اریک اشمیت، مدیر اجرایی سابق کمپانی گوگل، برای درک مفهوم وب۳، باید ابتدا خود آن پدید آید اما حامیان امروزی این نسل تازه از وب، مهمترین ویژگیهای آن را اینگونه عنوان میکنند:
– کنترل غیر متمرکز: در این حالت واسطهها از تبادلات حذف میشوند و به این ترتیب دیگر نه دولتها و نه سرویسدهندههای خدمات آنلاین، امکان نظارت بر دادههای کاربران و توان مسدود نمودن اکانتها یا وبسایتها را نخواهند داشت. همانند پایگاه داده غیرمتمرکز بِلاکچِین که دادهها به صورت زنجیر در پلاتفرمی وسیع از بلوکها با رمزگذاری توزیع میشوند.
– مالکیت دادهها: این کاربران شبکه خواهند بود که در نهایت کنترل کامل بر امنیت رمزگذاری خواهند داشت و اطلاعات تنها بر اساس گواهیهای مجاز به صورت موردی به اشتراک گذاشته خواهند شد. برخلاف آنچه امروزه وبسایتهای بزرگ مانند آمازون انجام میدهند و سوابق اطلاعاتی کاربران را اعم از سلایق، درآمدها و اطلاعات کارت اعتباری را در دیتابیس خود ذخیره میکنند.
– کاهش چشمگیر سرقت اطلاعات و عملیات هک: در واقع از آنجا که اطلاعات یا همان دادهها همواره به صورت غیر متمرکز در سرورهای گوناگون ذخیره میشوند، هکرها ناچار خواهند بود به کل شبکه، در واقع تمام زنجیرهای که پایگاه داده بر روی آن توزیع شده حمله کنند.
– سازگاری: نرمافزارها و اپلیکیشنها این امکان را خواهند داشت که به سادگی در دیوایسهای گوناگون اجرا شوند. علت این موضوع آن است که اپلیکیشنها بجای آنکه قرار باشد بر مبنای پلاتفرم سیستم عامل(OS) خاص هر دستگاه ایجاد شوند، بر پایه استانداردی فراگیر ایجاد خواهند شد زیرا دستگاههای گوناگون مانند موبایلها، تبلتها، تلویزیونها، اتومبیلها و حتی لوازم خانگی، همگی پلاتفرمی تحت شبکه خواهند داشت. برای مثال تولیدکنندگان محصولات نرمافزاری امروزه ناچارند برای هر یک از سیستم عاملهای گوناگون، نسخهای سازگار با آن پلاتفرم را آماده کنند. به همین دلیل برای نمونه بسیاری از اپلیکیشینهایی که برای اندروید در دسترس هستند برای آیاواس موجود نیستند و یا برعکس.
– حق دسترسی آزاد: کاربران میتوانند بطور آزادانه به شبکه دسترسی داشته باشند بدون آنکه قدرتها برایشان ایجاد محدودیت کنند. دسترسی کاربران بر اساس منطقه جغرافیایی، جنسیت، گرایشها، میزان درآمد و دیگر فاکتورهای اجتماعی محدود و ممنوع نخواهد شد. ثروت و یا داراییهای دیجیتال به راحتی با عبور از مرزها به نقاط دیگر دنیا منتقل خواهند شد.
– پایداری خدمات: عبارت server is not responding یکی از آن پیامهایی است که هنگام بروز اشکال در سرور بر روی صفحه ظاهر میشود. اشکالی که موقتاً سرویسدهی را با اختلال روبرو میکند. اما در نسل تازه وب احتمالاً بروز چنین مشکلاتی به حداقل خواهد رسید چرا که اطلاعات بجای یک سرور متمرکز، بر روی زنجیرهای از سرورها ذخیره میشوند. با بروز اشکال در برخی سرورها، سرورهای دیگر خلاء را جبران خواهند کرد و اینگونه کاربران با خدمات بدون وقفه مواجه خواهند بود.
امروز کجای کار هستیم؟
صرف نظر از اینکه وب۳ چقدر امکانات و مزایای هیجانانگیز دیگری دارد، پیش از هر چیز باید زیرساخت لازم برای بنای شبکهای با ساختاری نوین فراهم آید. شاید نخستین مانع وجود غولهای تکنولوژی در جهان باشد که میزبان ابَرسرویسهای آنلاین هستند. سرویسهایی که مرزی ندارند و بیوقفه کاربران را جذب خود میکنند. آیا کمپانیهای قدرتمند جهان حاضر خواهند شد از قدرت اقتصادی کنونی خود بگذرند و آن را به نسل نوین وب زنجیرهای منتقل نمایند؟ نسلی تازه که هنوز ساختار استاندارد و مشخصی بین حامیانش برای آن تعریف نشده. البته حامیان وب۳ مدعی هستند نسل تازه وب نیز مانند هر تکنولوژی نوظهور دیگری در مرحله آزمون و خطاست تا هسته اولیه آن به تکامل رسد. طبق تعریف حامیان، از مشخصههای نسل تازه وب، دنیای مجازی به مراتب آزادتری نسبت به وب۲ است. اما آیا این دنیای آزاد میتواند تنها یک امتیاز برداشت شود یا آنکه ممکن است بحرانساز هم باشد؟ سازمانها، نهادها و حتی دولتهای دمکرات چگونه میتوانند جوامع خود را از گزند تبلیغات و فعالیتهای ضدبشری گروههای خرابکار مصون نگاه دارند؟ نوید چنین دنیای آزاد و غیرقابل کنترلی، شانس بروز هرج و مرج را بالا نخواهد برد؟
پاسخ این پرسشها و بسیاری پرسشهای دیگر درباره وب۳ را قطعاً زمان روشن خواهد کرد.