پرستاران از جمله افرادی هستند که نرخ بالایی از مهاجرت کاری از ایران را به خود اختصاص دادهاند؛ این در حالیست که آماری از کمبود چندهزار پرستار در بیمارستانهای دولتی از سوی مسئولان مطرح میشود.
پرستاران نیز مانند کارکنان دیگر مشاغل و صنوف نسبت به شرایط شغلی خود اعتراض دارند و میگویند برخلاف حجم بالای کار که به ویژه با اجرای طرح تحول سلامت بر آنها تحمیل شده است، حقوق و مزایای کمی دریافت میکنند.
در همین رابطه شورای صنفی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی «شهید بهشتی» (دانشگاه ملی ایران) در نامهای خطاب به معاون پرستاری وزارت بهداشت، به خواستههای صنفی پرستاران و مشکلات پیش روی آنان اشاره و به وزارت بهداشت اعتراض کرده است.
در سالهای گذشته وزارت بهداشت تعرفههای خدمات پزشکی را تعیین میکرد اما تعرفههای پرستاری به حال خود رها شده و تغییر چندانی نکرده است و همین موضوع موجب مهاجرت بسیاری از پرستاران به کشورهایی شد که متقاضی این حرفه هستند.
برای نمونه یک پرستار در کشورهای استرالیا یا کانادا به طور متوسط ماهانه ۳هزار دلار حقوق دریافت میکند که این مبلغ در کنار حمایتهای اجتماعی و مالی متفرقه شرایط مساعدی را برای پرستاران فراهم میکند اما در مقابل یک پرستار در ایران ماهیانه تنها حدود ۵۰۰ دلار حقوق میگیرد که با توجه به نرخ تورم و گرانی، بسیار کم است.
پرستاران برای فعالیت در خارج از کشور و به ویژه در کشورهای پیشرفته نیازمند تاییدیه از سازمان نظام پرستاری کشور هستند و بر اساس صدور همین تاییدیهها تا کنون ۱۶۰ پرستار نخبه از ایران به کشورهای استرالیا و کانادا مهاجرت کردهاند.
اما کشورهایی چون استرالیا و کانادا تنها مقصد پرستاران ایرانی نیست و حتی اشتغال در کشورهای حاشیه خلیج فارس چون قطر نیز شرایط مناسب و بهتر حقوقی برای آنها فراهم میکند.
جالب اینجاست که مسئولان نظام پرستاری نیز مدتهاست از کمبود پرستار در کشور شکایت میکنند و وزارت بهداشت نه تنها تلاشی برای جبران این کمبود انجام نمیدهد بلکه شرایط درآمد و رفاه پرستاران شاغل را نیز به شکلی مدیریت نکرده تا از مهاجرت آنها جلوگیری شود.
شورای صنفی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی «شهید بهشتی» در نامه به معاونت نظام پرستاری وزارت بهداشت شرایط و مشکلات پرستاران را برشمرده است. در این نامه آمده است:
«چطور میشود بعد از گذشت بیش از چهار سال از اجرای طرح تحول نظام سلامت و تشکیل دانشکدهها و مجتمعهای عالی سلامت متعدد در سراسر کشور جهت جذب دانشجو در رشته پرستاری، هنوز آمار مستند و دقیقی از نیاز مناطق مختلف کشور به کارشناس پرستاری وجود ندارد، آیا صدور مجوز و تاسیس دانشکدههای پرستاری بدون روند کارشناسی شده و نیازسنجی هر منطقه انجام شده و یا در حال انجام است؟
چطور میشود با توجه به اعلام کمبود بیش از صد هزار پرستار توسط دکتر حریرچی قائم مقام محترم وزیر در شهر تهران که بزرگترین متقاضی نیروی پرستاری در کشور محسوب میشود، فارغ التحصیلان رشته پرستاری جهت انجام طرح نیروی انسانی بیش از ماهها در صف جذب در دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران مانند دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منتظر میمانند و از این افراد استفاده نمیشود، آیا مسئولین وزارت بهداشت بدون اطلاع از وضعیت موجود این چنین کمبودها را اعلام میکنند و با صرف اعلام کمبود نیروی پرستاری مشکل را حل میکند؟
چطور میشود با توجه به اعلام کمبود کارشناس پرستاری دلایل انصراف از شغل و خروج از رشته پرستاری بررسی نمیگردد و با پاک کردن صورت مسئله، ظرفیتهای جذب دانشجو در دانشکدههای پرستاری به صورت تصاعدی افزایش پیدا میکند بدون اینکه وضعیت فارغالتحصیلان فعلی این رشته بررسی شود. آیا صرفا جذب انبوه دانشجوی پرستاری باعث جبران کمبود کارشناس پرستاری میشود که این کمبود هم آمار دقیق و مستندی از آن وجود ندارد و فقط در مصاحبههای مسئولین وزارت بهداشت دیده میشود؟
چطور میشود با توجه به هزینههای فراوان برای آموزش دانشجوهای پرستاری دلایل مهاجرت شغلی پرستاران بررسی نمیشود و طرحهایی در دستور کار قرار میگیرد که در عمل نه تنها باعث جبران کمبود نیروی پرستاری نمیشود بلکه باعث تشدید مهاجرت شغلی پرستاران به خارج از کشور میشود، آیا مسئولین وزارت بهداشت قصد دارند با توجه به وضعیت نامناسب شغلی و درآمدی پرستاران در داخل کشور با افزایش جذب و آموزش دانشجوی پرستاری نیاز کشورهای مختلف را در کمبود نیروی پرستاریشان رفع کنند؟
چطور میشود دلایل آسیبهای روحی و جسمی پرستاران از ضرب و شتم توسط همراهان بیمار گرفته تا مرگ ناشی از فشار کاری بالا و اضافهکاری اجباری و افسردگیها و بیماریهای ناشی از شرایط نامناسب بررسی نمیشود، آیا مسئولین وزارت بهداشت از ایجاد شرایط مناسب کاری جهت جبران کمبود نیروی پرستاری به عنوان یکی از ارکان مهم نظام پرستاری غافل هستند و صرفا با مصاحبه کردن و ابلاغ طرحهای ناکارآمد به دنبال جبران کمبود نیروی پرستاری هستند؟
چطور میشود زمانی که پرستاران از حقوق اولیه خود محروم مانده ند و نظام پرداخت مشخص و معینی ندارند، تنها دغدغه مسئولین وزارت بهداشت تشکیل انجمنهای علمی و کارگروههای متفرقه باشد بدون اینکه کمترین بهرهای برای اکثریت جامعه پرستاری داشته باشد، آیا میشود با نادیده گرفتن حقوق اولیه اکثریت یک جامعه به دنبال پیشرفت آن بود و یا فقط تا مین منافع قشر خاصی که مدتهاست از جامعه پرستاری فاصله گرفتهاند کافی است؟»
مجاهدین خلق و کمونیستها و نهضت آزادی و جبهه ملی مردم را سال ۵۷ گول زدند هل دادند قعر جهنم لعنت و نفرین بر آنها
بیشتر پرستاران یک میلیون و دویست تا یک میلیون و ۷۰۰ هزار میگیرن . مگر اینکه اضافه کاری و شیفتی و فشرده تر کار اضافی بکنند تا یک چیزی بهشون برسه. مهاجرت نیست .فرار افراد متخصص از کشور هست
مهـاجرت ایرانیان از کودتاى ۵٧ زمانى که روشنفکران دینى و چپ امام را در ماه دیدن اغاز شد
کدام پرستار در ماه ۵۰۰ دلار (سه میلیون و پانصد هزار تومان) حقوق می گیرد که ما اطلاع نداریم با اکثر پرستاران در کشور با حداقل حقوق قرار داد مینویسند که میشود یک میلیون و دویست