هموطنان گرامی،
به گزارش سایت «کوردانه»، اخیرا، در پی تشکیل کنفرانسی با ادعای «اتحاد اپوزیسیون ایران» و متشکل از برخی چهره های جدایی طلب در واشنگتن، آقای مصطفی هجری، مسئول اجرایی « حزب دموکرات کردستان ایران» (حدکا) نیز، در شامگاه پنجشنبه ۳۱ خرداد، در گفتگویی با «کردستان۲۴»، نکات قابل تأمل زیر را مطرح کردهاند:
۱. من با دعوت رسمی «شورای روابط خارجی» در واشنگتن، که با « کمیسیون روابط خارجی کنگره آمریکا» سر و کار دارد، به این کشور سفر کردهام و در وزارت خارجه آمریکا دو دیدار جداگانه با مسئول «بخش ایران » و همچنین معاون « دموکراسی و حقوق بشر» در این وزارت داشتهام.
۲. تغییراتی که در دیدگاه آمریکاییها به ایران و « شرق کردستان » به وجود آمده، بطور عملی دیده نمیشوند؛ اما آنها اظهارات و پیشنهادات ما را درباره « ایران و شرق کردستان » بطور جدی مورد توجه قرار میدهند و برای اولین بار یک کنفرانس درباره « شرق کردستان » و آینده آن از سوی شورای روابط خارجی در آمریکا برگزار خواهد شد.
۳.با « احزاب سیاسی فارسها » در ارتباط هستیم و تبادل نظر داریم. اما متاسفانه مشکل در عدم وجود یک اپوزیسیون دموکرات در ایران برای هماهنگی و همکاری است. با این حال در تلاش برای هماهنگی با آن گروههایی هستیم که بطور دموکراتیک هستند [و] فکر میکنند، و حقوق « ملت کردستان » و « ملیتهای » دیگر ایران را در نظر میگیرند.
۴.تظاهرات و اعتصابات یک سال گذشته در ایران نشان داده که این اعتراضها رهبری خود را مشخص خواهند کرد که از « ملیتهای جداگانه » این کشور تشکیل خواهد شد.
هموطنان ارجمند،
کمیته مشترک «حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات)» و «حزب سکولار دموکرات ایرانیان» که در راستای هماهنگ سازی فعالیت های دو حزب در مبارزه با حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان، و نیز خنثی کردن اقدامات تجزیه طلبانه علیه تمامیت ارضی کشور و یکپارچگی ملت ایران، به وجود آمده است، وظیفه خود می داند که نکات زیر را در مورد مطالب خطرناکی، که با خیانت سرراست به کشور و ملت ایران پهلو می زند، و آقای مصطفی هجری در همین گزارش مختصر مطرح ساختهاند به اطلاع شما برساند:
۱. معلوم نیست که حزب دموکرات کردستان ایران (که در نام خود هنوز هویت «ایرانی» خود را اعلام و ادعا می دارد) به نمایندگی از چه کس با «کمیسیون روابط خارجی کنگره آمریکا» وارد گفتگو شده است. ایشان نه نمایندگی ملت ایران و نه حتی نمایندگی ایرانیان کرد را دارند و ، در غیاب این نمایندگی ها، مذاکرات سرّی ایشان با نهادهای امریکایی عملی خودسرانه و گستاخانه محسوب می شود که می تواند به نتایج خونباری در کشور ما منجر شود.
۲. ایشان از استان های کردنشین کشورمان با عبارت «کردستان شرقی» نام می برند و در این عبارتپردازی آشکارا به کشور ناموجودی به نام «کردستان» اشاره دارند که شرقی و غربی و شمالی و جنوبی دارد. اینگونه سخن گفتن آشکارا و پرده درانه تجزیه کشور تاریخی ایران و الحاق بخشی از آن به کشوری دیگر (یعنی کردستان ناموجود اما برنامه ریزی شده) را بنیاد کار خود نهاده است. از نظر هر ایرانی مسئول، با فقدان کامل هرگونه نمایندگی از جانب مردم ایران، حرکت آقای هجری و حزب شان از خودسری کاملاً لگام گسیخته خبر می دهد. ورود به مذاکره و معامله با کشورهای بیگانه، بدون داشتن نمایندگی درخور، از نظر اپوزیسیون منطقی و برانداز حکومت اسلامی مسلط بر ایران، یعنی آن اپوزیسیونی که حافظ یکپارچگی کشور و یگانگی ملت بزرگ و واقعاً موجود ایران است)، امری سراسر غیرمنطقی، غیردموکراتیک و خائنانه محسوب می شود.
۳. آقای مصطفی هجری از وجود « احزاب سیاسی فارسها » و روابط حزب خود با آنها خبر می دهد. ما در ایران نهادهایی به نام « احزاب سیاسی فارسها » نداریم و معتقدیم که اساساً جمعیتی به نام « فارسهای ایران » نه وجود دارد و نه می تواند به وجود آید؛ در حالی که بخش های عمدهای از ایران- که از نژادها و تیره ها و اقوام مختلفی می آیند - بدون اینکه متعلق به قوم موهومی به نام «فارس ها» باشند، «فارسی زبان» هستند. « فارس ها » به عنوان یک قوم متمرکز و محسوس وجود خارجی ندارند که بتوانند مثلاً در برابر «کردها» احزاب خود را داشته باشند. بر بنیاد این واقعیات، دو حزب ما خود را احزابی ایرانی می دانیم، چنانکه اعضای ما نیز از سراسر ایران برآمده اند. اصرار آقای هجری بر اینکه احزاب سراسری ایران را- که از زبان عمومی و اداری کشورمان، فارسی، استفاده می کنند- «احزاب فارس ها» بدانند نمونه دیگری از کوشش تاریخی تجزیه طلبان برای خلق مصنوعی یک به اصطلاح «ملیت فارس» و ستیزه جویی و هژمونی آن بر دیگر «ملیت ها»ی ساکن فلات ایران محسوب شده و از نظر ما کوششی نه تنها ایران ستیزانه بلکه مجعول، و در راستای تحقق امیال کشورهای بیگانهای است که ایران را کشوری بزرگ و بالقوه جذاب می دانند و قصد تکه تکه کردن آن را دارند.
۴.جمله اهانت آمیز «مشکل در عدم وجود یک اپوزیسیون دموکرات در ایران برای هماهنگی و همکاری است»، بخصوص وقتی پیرامون رابطه حزب ایشان با « احزاب سیاسی فارسها» بیان میشود حکایت از کوشش برای تحقیر و مخدوش سازی تلاشهای «احزاب سراسری ایران» در راستای ایجاد یک « آلترناتیو منطقی، سکولار و دموکراسیخواه » برای مقابله با حکومت اسلامی مسلط بر کشور است. ایشان باید به ملت ایران و ایرانیان کردی، که ایشان خود را نمایندهی آنها معرفی می کنند، توضیح دهند که در طی چهل سالهی اخیر کدام شراکت را در امر ایجاد یک آلترناتیو دموکرات داشته و، جز کارشکنی، کجا در راستای تشکیل آن اقدام کرده اند. ایشان که فقط در کنفرانس ها و کنگره هایی شرکت می کنند که هدفشان تجزیه ایران است، چگونه می توانند از فقدان «اپوزیسیون دموکرات ایرانی» سخن بگویند؟
۵.آقای هجری در عین حال مدعی است که برخی گروه های مطلوب خود (لابد، مثلاً گردانندگان کنفرانس اخیر واشنگتن) را یافته و « در تلاش برای هماهنگی با آن گروهها» هستند. اما ایشان در همینجا نیز مشخصات چنان گروه های مطلوب خود را اینگونه بیان می کنند: «حقوق ملت کردستان و ملیتهای دیگر ایران را در نظر میگیرند»! آیا این جملهی کوتاه نیز نشان آشکار از عمق توطئه ندارد؟ تا امروز حزب «حدکا» (عضو ارشد « کنگره ملیتهای ایران فدرال ») مدعی بوده که کردهای ایران نه « ملت » (nation) بلکه « ملیت » (sub-nation) هستند، و آنکه «ملت» ایران گویا از جمع این «ملیت» ها تشکیل می شود، اما اکنون دیگر یکسره از حقوق « ملت کردستان» سخن می رود و از آنجا که « هر ملت باید دارای کشور مستقل خود باشد »، آشکارا در شیپور جدایی کردستان از ایران و پیوستن آن به کشور موهومی که قرار است ساخته شود دمیده می شود. این تغییر واژه ها، از برنامه های بدخیم و هدفمند حکایت می کند، و اثبات می نماید که کاربرد واژه «ملیت» نیز از روز نخست هدفی جز هموار کردن راه برای عبارت دروغین « ملت ها»ی ایران نداشته است.
هموطنان ارجمند،
ایران، حتی قرن ها پیش از آنکه در عهدنامهی وستفالی مفهوم «کشور- ملت»های مستقل به رسمیت شناخته شده باشد، نماد یک «کشور- ملت» سرفراز بوده و، با خلق دو مفهوم متقابل «ایران و انیران»، بر یگانگی ملی و استقلال سرزمین مان در کنار دیگر سرزمین های نا ایرانی (انیرانی) تأکید کرده و، از زمان کورش هخامنشی تا امروز، نشان داده است که چگونه مردمان وابسته به نژادها و اقوام و زبان ها و فرهنگ ها و ادیان گوناگون می توانند در سایهی حکومتی سکولار (فاقد مذهب رسمی) و دموکرات (آزاد و ملت مدار) با یکدیگر همزیستی داشته و در پست و بلندهای تاریخی چنان به هم بافته شوند که هیچ نیروی عقبماندهی قرون وسطایی، که می خواهد رنگارنگی را به تک رنگی تبدیل کرده و تنوع شادمانهی مردمان رنگارنگ را به یکنواختی ناممکن و خطرناک قومیتی تقلیل دهد، نتواند در آن خللی وارد سازد.
احزاب ما، که بر پایهی دو مفهوم عمدهی «ملت مداری» و «کثرت مداری» به وجود آمدهاند، همواره شناسای حق مردمان ساکن مناطق مختلف کشور برای داشتن نهادهای مدیریتی خودگردان منطقه ای بودهاند، که در همکاری هماهنگ با حکومت مرکزی کشور عمل می کنند. احزاب ما، در این راستا، انواع راهکارهای عملی، آزموده شده و کارآمد را ارائه دادهاند. ما معتقدیم که حضور تبعیض های عمومی و شیوع نارضایتی ناشی از آن، که خاص اقوام نیست و شمول آن به همه شهروندان ایران می رسد، می تواند در مردمان مورد تبعیض، میل سلب علاقه از مجموعهی ملت را فراهم آورد، اما مردم ایران در همه مقاطعی که امکان تجزیهی ایران وجود داشته بر این تمایل نابودکننده خط بطلان کشیده و یکپارچگی کشورمان را حفظ کرده اند و لذا، اگر به زودی زود امکان استقرار حکومتی منطقی و سکولار و دموکرات و بی تبعیض و کثرت مدار برای خدمت به ملت بزرگ ایران فراهم شود، و رضایت عمومی و احساس شراکت همگانی در میان مردمان رنگارنگ ایران فراهم آید، هیچ نیروی فرصت طلبی، که بخواهد به کمک بیگانگان کشورمان را تکه تکه و غرق در خون سازد، قادر به اجرایی کردن طرح های شوم خود نخواهد بود.
ما، مشترکاً، نسبت به سخنان مسئول اجرایی «حزب دموکرات کردستان ایران» (حدکا) اعتراض کرده و از مردمان ایران تاریخی می خواهیم که، در هر کجا هستند، نسبت به اقدامات شومی که در حال حاضر در مرحله برنامه ریزی قرار دارند، واکنش جدی نشان داده و بخصوص این نکته را هویدا سازند که نابودی حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان به معنی تجزیهی ایران نیست و حکومتی دموکرات و سکولار می تواند به سرعت تبعیض ها را زدوده و مالکیت و حاکمیت را به سراسر ملت ایران برگرداند.
و بالاخره، در این راستا، توجه داشته باشیم که کوشش در برجسته کردن تمایلات تجزیه طلبانه از جانب مقامات سیاسی خودسر و غیرمسئول می تواند حتی وسیلهای برای ابقای رژیم اسلامی باشد؛ چرا که یک راه حفظ حکومت اسلامی نشان دادن این نکته است که بدون این حکومت ایران تجزیه خواهد شد. فراتر آنکه در این مسیر ممکن است بیگانگان از احزابی که خود را از ملت ایران جدا می کنند به عنوان بازیچهی دست، و مهره های قابل کاربرد، در جریان معاملاتی دلشکن برای حفظ حکومت اسلامی استفاده کنند. ما به اعضای اینگونه احزاب هشدار می دهیم که، در این بازی دلشکن، مبادا بازیچهای برای حفظ حکومت اسلامی شوند.
ملت بزرگ ایران به همه فرصت جویان، که روزگار شوم بختی کنونی کشور را، به جای انجام وظیفه در راه آزادسازی و سربلندی ملت ایران، پلکان ماجراجویی های ارزان خویش نهادهاند، با پاسخی متین و منطقی ثابت خواهد کرد که ایران در گذار تاریخ، و در همه سختی ها و نیکی ها، همیشه «یک کشور و یک ملت» بوده و می باشد. اینگونه تنش زایی ها و فرسایش ها و توطئه ها (بجای یاریرسانی در آزادی کشور)، چه سرراست از عملکرد شخصی و یا گروهی برآید، و چه در کمک و آماده سازی غیرمستقیم به آن بوده باشد، برای همیشه در کارنامهی این اشخاص یا گروه ها بجا مانده و ملت ایران، پس از بازپس گیری کشور و برپایی حکومت ملی، از رسیدگی جدی به آن غافل نخواهد ماند.
اسماعیل نوری علا، دبیرکل حزب سکولار دموکرات ایرانیان
خسرو بیت اللهی، دبیر کل حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات)