فیروزه رمضان زاده (+عکس، ویدئو) صهبا مطلبی متولد سال ۱۳۵۷ در تهران، آهنگساز، نوازنده تار و سه تار، عضو سابق ارکستر سمفونیک ملی ایران و دانشآموختهی هنرستان موسیقی است. او اکنون در اورنج کانتی در حومه شهر لسآنجلس زندگی میکند.
آشنایی و پیوند صهبا مطلبی با موسیقی از خانواده و پدر و مادرش آغاز شد. هر دو از شهروندان بهایی علاقمند به فرهنگ و اهل کتاب و شعر بودند. دو خواهر بزرگتر صهبا استادان آموزش سنتور و از نوازندگان این ساز ایرانی هستند، خواهر بزگتر او در کنار نواختن سنتور، مینیاتوریست و نقاش زبردستی نیز هست.
صهبا مطلبی به کیهان لندن میگوید که وقتی ۹ ساله بود همراه با خانواده از تهران به ساری در استان مازندران رفتند. او پیش از فراگرفتن ساز سه تار به نقاشی و مجسمهسازی علاقمند شد. پس از مدتی با تشویق پدر و مادر، صهبا هم مانند دو خواهر دیگرش به موسیقی علاقه یافت و نوازندگی را از ۱۱ سالگی با ساز سه تار شروع کرد.
فعالیت جدی او در عرصه موسیقی با ملاقات اتفاقی حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده بنام تار و سه تار با صهبا شکل گرفت. صهبا مطلبی میگوید: «یک روز در سال ١٣٧١ استاد حسین علیزاده به فرهنگخانه ساری آمد تا ضمن بررسی وضعیت موسیقی در شمال ایران، آموزش تار و سه تار در شهر ساری را از نزدیک ارزیابی کند.
من هم در آنجا بودم، یک قطعه را آماده کرده و نواختم، استاد علیزاده وقتی وضعیت همه بچههای فرهنگخانه را از نزدیک بررسی کرد به معلم من گفت که استعداد فوقالعادهای در صهبا دیده میشود و حیف است که در ساری بماند. با وجود اینکه زیر نظر اساتید خوبی آموزش دیده بودم ایشان به معلم من گفتند باید صهبا در هنرستان موسیقی در تهران آموزش ببیند.»
با این وجود، صهبا مطلبی اولین و آخرین فرد بهایی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به هنرستان موسیقی راه پیدا کرد. او میگوید: «آن زمان، دختران و پسران بهایی اجازه ورود به هنرستان موسیقی در تهران را نداشتند؛ آقای علیزاده مدیر هنرستان موسیقی پسران و استاد هنرستان موسیقی دختران بود. ایشان ضمن هماهنگی با مدیر هنرستان موسیقی دختران مرا در آنجا ثبت نام کرد و گفت اگر از طرف وزارت ارشاد آمدند و پرونده او را خواستند پرونده صهبا را به آنها ندهید.»
وی ادامه میدهد: «البته بعد از من بسیاری از دانشآموزان بهایی خواستند در این هنرستان ثبت نام کنند ولی به خاطر دیانت بهایی از پذیرش در هنرستان موسیقی رد و محروم شدند.»
این نوازنده و آهنگساز ادامه میدهد: «در سال ۱۳۷۱ من ١۴ ساله بودم و میتوانستم به هنرستان بروم ولی برای خانواده من دور شدن از من و همینطور رفت و آمدهای من به تهران سخت بود. ولی با این حال، استاد علیزاده و استاد عزیزی، معلم موسیقی من با پدر و مادرم تماس گرفتند، اصرار و پافشاری آنها حال عجیبی در پدر و مادر من ایجاد کرد و گفتند موضوعی که اساتید صلاح میدانند، چیزی نیست که نادیده گرفته شود. بالاخره پدر و مادرم قبول کردند و به تهران رفتم و در طبقه بالای خانه عمویم زندگی کردم. ۴ سال دوران هنرستان را با لطف آقای علیزاده و سایر مسئولان هنرستان گذراندم. البته امکانات سخت و تحمل نگاه منفی مردم بر روی دختری که تنها در تهران زندگی میکند فشار روانی زیادی به من وارد کرد.»
صهبا مطلبی ادامه میدهد: «در حالی که سایر بچهها بعد از مقطع راهنمایی و از ۱۱- ۱۲ سالگی به هنرستان میرفتند من دیرتر به هنرستان رفتم و بنابراین ۳ سال از نظر تئوریک از سایر دانشآموزان عقب بودم اما خودم را به سایر بچهها رساندم؛ ساز تار را انتخاب کردم و زیر نظر اساتید دیگر از جمله استاد حسین علیزاده آموزش دیدم.»
صهبا مطلبی در تمام این سالها در رشته تارنوازی، نفر اول جشنوارههای موسیقی سراسر ایران شد. در ١٨سالگی و در سال١٣٧۶ عضو ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی شد و به عنوان همنواز و تکنواز ارکستر ملی ایران، همراه با دیگر اعضای ارکستر ملی برای معرفی موسیقی ایرانی به نقاط مختلف دنیا رفت.
در همان سالها صهبا و گروهی از همکاران زن او که همگی از دانشآموختگان هنرستان موسیقی دختران بودند گروه موسیقی تشکیل دادند و کنسرتهایی به یادماندنی در تالار رودکی تهران برگزار کردند.
ولی سفرهای خارجی او به عنوان یک بهایی به راحتی امکانپذیر نبود: «همانطور که میدانید در آن سالها صدور پاسپورت برای یک بهایی مثل امروز امکانپذیر نبود. من فقط به یک موضوع اشاره می کنم که در یکی از ارکسترها رهبر کنسرت وقتی با مشکل ویزا مواجه شدم گفت اگر صهبا نیاید من کنسرت را لغو میکنم، سند خانه او را وثیقه گرفتند تا برای من ویزا صادر کردند.»
صهبا از ۱۶ سالگی تدریس تار و سه تار را نیز شروع کرد: «شاگردان زیادی داشتم و از آن زمان مسئولیت امور مالی زندگیم را بر عهده گرفتم. اما بارها همسایههایم موضوع تدریس مرا به اماکن و نهادهای انتظامی گزارش داده و اعتراض کردند، نامه های زیادی از مراجع قضایی دریافت کردم که نوشته بودند «میآییم و در خانهات را تخته میکنیم چون تو بهایی هستی و در حال تدریس، مشغول تبلیغ آیین بهائی هستی» و این موضوع زمانی رخ داد که هنرآموزانم نفرات اول جشنوارههای موسیقی میشدند.»
پس از دوران هنرستان موسیقی، صهبا مطلبی از آنجا که به دلیل دیانت بهایی اجازه نداشت در دانشگاههای ایران به تحصیلات خود ادامه دهد ابتدا به نزد دکتر مهران روحانی به تحصیل موسیقی عمومی پرداخت و سپس با بورسیهای از طرف جامعه بهائی به شهر سن پترزبورگ روسیه رفت و به مدت یک سال در دانشگاه «ریمسکی کورساکوف» درس آهنگسازی خواند. در همان مدت کوتاه در کنار پیشرفت در آهنگسازی به آموختن زبان روسی پرداخت.
این هنرمند ایرانی با اشاره به ممنوع بودن فعالیت بهائیان در ادارات دولتی ایران ادامه می دهد: «به خاطر بهایی بودنم امکان گرفتن فرم ماهیانه یک کارمند، برای حضور در تمرین های ارکستر ملی و اجرا ی کنسرتها را نداشتم، بنابراین به عنوان کارمند روزمزد وزارت ارشاد استخدام شده بودم اما با این وجود، آن زمان در وزارت ارشاد به من احترام میگذاشتند.»
پس از پایان دوره آهنگسازی در روسیه، صهبا مطلبی تصمیم گرفت از ایران خارج شود: «شاید این جمله ثقیلی باشد ولی تصمیم گرفتم نسلم را از ایران بردارم، به عنوان یک نوازنده و موزیسین زن، سفرهای زیادی برای اعتبار بخشیدن به موسیقی ایران داشتم و موفقیتهای زیادی به دست آوردم، اما کوتهبینی، بخل و حسادت مردم انقدر به من فشار آورد که تصمیم گرفتم دنیای خود را وسعت ببخشم و بجای هنرمند بودن در جامعه ایران در جامعه جهانی به فعالیت هنری خودم ادامه دهم، شاید از راه دور با معرفی موسیقی ایران در سطح جهانی و آموزش این موسیقی به مردمان جهان به ایران و مردمم کمکی کرده باشم.»
صهبا در ادامهی گفتگو با کیهان لندن توضیح میدهد: «با تشویق خانواده به ترکیه رفتم، در طول شش ماه، کارهای ویزا و مهاجرت من انجام شد، در طول آن مدت دردانشگاه RGS در شهر کایسری همراه با یک مترجم، کارگاههای موسیقی ایرانی برگزار کردم و به معرفی موسیقی ایران پرداختم. در قبال پرداخت دستمزد از استاد موسیقی آن دانشگاه خواستم که مرا با موسیقی ترکیه آشنا کند. در آنجا تفاوتها و شباهتهای موسیقی ایران و ترکیه را بررسی کردم که قبلا این دو موسیقی با هم یکی بودند و بعدها به دلیل جدا شدن کشورها تفاوت پیدا کردند.»
صهبا مطلبی پس از ورود به آمریکا برای تحصیل در رشته موسیقی ملل و رقصهای محلی ممالک مختلف به دانشگاه «cal Arts» کالیفرنیا رفت.
او پایهگذار تدریس آنلاین در آموزش موسیقی است و از ۷ سال پیش، تمامی منابع آموزشی موسیقی مقدماتی، متوسطه و عالی و نیز آموزش تار و سه تار را در یوتیوب و شبکههای اجتماعی خود به شکل ویدئو، رایگان در اختیار علاقمندان موسیقی ایرانی قرار داده است. میگوید: «با این روش میتوان در سراسر دنیا به آموزش موسیقی پرداخت بدون قرارگرفتن در موقعیت جغرافیایی. در حال حاضر مشغول تدریس آموزش موسیقی ایرانی و تار و سه تار به زبان انگلیسی هستم تا غیرفارسیزبانها هم موسیقی ایرانی را بشناسند هرچند سود مادی برای من ندارد ولی آموزش تار و سه تار به این شکل به همگان آموزش داده میشود.»
صهبا مطلبی به دلیل تاثیرگذاری در آموزش آنلاین و رایگان موسیقی ایرانی جزو ۱۸ زن تاثیرگذار أمور فرهنگی و اجتماعی در دنیا شناخته شده است.
او که ازدواج کرده و صاحب دو فرزند است در طول این سالها کنسرتهای بسیاری در آمریکا و بسیاری از کشورها برگزار کرده است. صهبا مطلبی میگوید: «تارنوازی من به سبک خودم است و آهنگهای خودم را اجرا میکنم. در کنار تکنوازی یک سری کارها دونوازی است که با همکار عزیزم نغمه فرهمند، دختر محمود فرهمند استاد بنام موسیقی ایرانی کار میکنم.»
این هنرمند در حال حاضر مشغول ضبط یک سری پروژه موسیقی با چند ارکستر آمریکایی است که بسیاری از اعضای این ارکستر از برندگان جایزه «گِرِمی» هستند.
صهبا مطلبی در پایان تاکید میکند: «حضور و موجودیت همه انسانها با هر آیین، رنگ و نژاد و کشور موضوعی است که در تمام کنسرتها و بداههنوازیهایم به آن اشاره میکنم.»
درهر زمان ومکان که کوته نظران وجاهلان فعال جامعه شدند بجز بدبختی وسیاهی انهم به معنی واقعی ان هیچ ثمر دیگری در کل جهان نداشته وباعث عقب افتادگی سایرین نیز شده اند برای این انسان -خانم و بانوی موزیسین در هرجای این کره خاکی که باشند از خداوند خالق کل موجودات زنده و از جمله انسان سلامتی وموفقیت برای خودشان وهمه خانواده ودوستان عزیزشان دارم
با درود فراوان به این بانو گرامی و سپاسگزاری از خدمات بی شائبه ایشان به موسیقی سنتی ، این بانوی بزرگوا ر بقدری بلند منش هستند که در اینستا که یکی از فالورهایش هستم با مسیج دادن به اینکه در کانال تلگرام مجددا آموزش تار آپدیت نمایند . با کمال مناعت طبع ضمن پاسخگوی و تشکر از پیگری اینجانب آپدیت کرده وبیست و سه جلسه آموزش تار بطور رایگان در تلگرامشان قرار دادند . در حالیکه یک عده که از وابستگان این حکومت هستند همان را دانلود ودر سایت های گوناگون با پول به مردم می فروشند .
ممنونم از شما خانم مطلبی و از اینکه تجربیات خودتون رو در اختیار مردم میگذارید صمیمانه تشکر میکنم و آرزوی موفقیت و سلامتی دارم براتون
برای این بانو و سایر بانوان هنرمند واقعی ایران خوشبختی و موفقیت آرزومندم.
برای رسیدن به خوشبختی و رفاه نیاز به آگاهی,اتحاد و شجاعت است بدون این سه در جهل و بدبختی دست و پا خواهیم زد و نجات ممکن نیست
زیباترین گلها در لجنزار میرویند!
در زمان دانشجویی دوستی بهایی داشتم که یکباره بازداشت و پس از چندی اعدام شد. به همین سادگی! دختری جوان، بسیار هو.شمند، انساندوست و زیبا که بدون هیچ دلیل دیگری به جز اعتقاداتش به آیین بهایی اعدام شد. تا آنزمان نمیدانستم که نفرت چیست و معنای واقعی اسلام چگونه است. داغ او را همیشه با خود میکشم و میدانم که چرا عاملان قتل او را، عاملان انقلاب ۵۷ را و امت انقلابی را هیچگاه نمیبخشم و از اسلامیست ها از هر شکلشان بیزارم.
هنرمند گرامی خانم مطلبی بعنوان یک ایرانی به وجود بانویی فرهیخته چون شما افتخار میکنم و از مصائبی که رژیم فاشیستی حاکم بر ایران به هموطنان بهایی وارد کرده و میکند نفرت دارم و امید دارم روزی نه چندان دور در کنار هموطنانی چون شما در میهن خویش باشم . با بهترین آرزو برای موفقیتهای شما در آینده .
مردم ما فراموش کار ترین مردم دنیا هستند . ما بیاد نداریم که روز و روزگاری اجداد و نیاکان همین جا نورانی که ما را در بند و اسیر کرده اند ،تمام مردم ایران ،برای آنها بها ئی های ملعون آن زمان بوده اند ! ما همه سر نشین این قایق شکسته ایم. نبرد نهاوند ،سی هزار تازی ،صد هزار ایرانی ،ما باختیم،یکهزار و سیصد هفتاد شش سال پیش زمانی که همگی ما بهائی شدیم ! من خود معلم تاریخ هستم ، تدریس این قایق شکسته کار حضرت فیل است ، باورم کنید.
در ایران فردا باید هـمه ایرانیان در یک مدرسه با هـم باشند (شیعه سنى زرتشتى و بهـاى ووووووو) ونه جدا و هـرکى برأى خودش