تارا بیگلری – رز عیسی موزهدار، نویسنده و تولیدکننده مشهوری است که در سه دهه گذشته به معرفی و شناساندن هنر خاورمیانه در لندن کمک کرده است.
فرهاد مشیری و شادی قدیریان از هنرمندان شناخته شده بینالمللی هستند که او از آنها پشتیبانی و حمایت کرده. وی مبتکر نمایشگاهها، نشریات و فیلمهای زیادی بوده است.
در حال حاضر رز عیسی موزهدارِ برگزارکنندهی نمایشگاه «استادان زمان» در گالری اکتبر لندن است که در آنجا، منسوجات ابریشمی، کاشیکاری و مجسمههایی از رشید قریشی هنرمند الجزیرهای به نمایش گذاشته شده و همچنین اشارهی ویژهای شده به اثر تحقق نیافتهی منیر فرمانفرمایان هنرمند ایرانی، به نام «چشمهی خیام» که یک آبنمای شیشهای در شهر -بروژ در بلژیک است
کیهان لایف با رز در مورد کارها و نقش او به عنوان موزهدار و کارشناس هنر خاورمیانه گفتگویی با رز عیسی داشته است.
– برای نخستین بار کی به لندن آمدید؟
-در سال ۱۹۸۶ به لندن آمدم تا گالری KUFA اولین گالری که بطور تخصصی در زمینه هنر خاورمیانه فعالیت میکند را راهاندازی کنم.
– نخستین نمایشگاهی که داشتید در چه زمینهای بود؟
-نمایشگاه نخست در مورد جلد کتابهای جهان عرب بود. من در کنار یک کتابفروشی به نام «ساقی بوک» که بطور اختصاصی در مورد دنیای خاورمیانه بود، مستقر بودم (که هنوز هم همانجاست). ما فکر کردیم که میتوانیم طراحان، نویسندگان و خوانندگان را به گالری بیاوریم. در آن زمان چیزی برای فروش وجود نداشت.
– وقتی اینجا بودید آیا هنر معاصر و مدرن ایرانی مهجور و ناشناخته بود یا نمایشگاههایی از آنها در برخی جاها وجود داشت؟
-در اواخر دهه هشتاد میلادی ایران به شدت زیر ذرهبین بود. تنها چیزی که از ۱۹۸۸ به این طرف از آنجا بیرون میآمد سینمای امیر نادری و عباس کیارستمی و محسن مخملباف و رخشان بنیاعتماد بود. این در واقع منجر به انتشار نشریهای در مورد سینمای جدید ایران شد که در سال ۱۹۹۹ میلادی برای «تئاتر فیلم ملی» انجام دادم.
سپس با تئاتر ملی و موسسه فیلم بریتانیا به عنوان مشاور در فیلمهای ایرانی و عربی کار کردم. در اواخر دهه ۹۰ کمکم هنر معاصر ایرانی شروع به اوج گرفتن کرد. آن روزها هیچکس هنرمندان ایرانی را جدی نمیگرفت. من اولین اجراهای زندهرودی، خسرو حسنزاده و شادی قدیریان و نمایشهای گروهی بسیار دیگری را برگزار کردم و اینها همه پیش از برگزاری نمایشگاه هنر معاصر ایرانی در باربیکان بود که به نمایش ۲۰ سال پیش و پس از انقلاب با استفاده از مجموعههای موجود در موزهی هنرهای معاصر پرداختم.
بعد از آن اجراهای تکی فرهاد مشیری و یک نمایشگاه بزرگ در برلین با عنوان «فاصله دور نزدیک» در سال ۲۰۰۳ را داشتیم و باقی ماجراها هم دیگر به تاریخ پیوسته.
– آیا این هنر ایرانی را که میبینید دوست دارید یا اینکه کیفیت آنها گاهی مناسب نیست؟ نظرتان درباره بازار هنری و قیمتهایی که بعضی هنرمندان مثل محصص و فرهاد مشیری دریافت میکنند چیست؟
-من فقط به هنر مورد علاقه خودم توجه میکنم. دیگران میتوانند انتخاب خود را داشته باشند. موضوع هنر باید سر و کارش با مفاهیمی چون ارتباط، استعداد، سختکوشی و اصالت باشد.
*منبع: کیهان لایف
*ترجمه از کیهان لندن