فیلم سینمایی «به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمیکیا و از تولیدات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، در کشور سوریه اکران خواهد شد! جمهوری اسلامی چندسالی است که سرمایهگذاریهای کلانی برای فعالیت «مدافعان فرهنگی حرم» در سوریه میکند که یک مبلغ کوچک آن، ۸ میلیارد تومان هزینه اعلامشدهی این فیلم است!
فیلم سینمایی «به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمیکیا فیلمساز وابسته به حکومت با بودجه اعلام شده ۸ میلیارد تومان در سوریه فیلمبرداری شد و دو جایزه سفارشی هم از جشنواره فیلم «فجر» گرفت. حالا این فیلم که به ادعای سرمایهگذار آن یعنی سازمان هنری رسانهای «اوج»، از مؤسسات زیر نظر سپاه پاسداران، ۱۳ میلیارد تومان فروش داشته، قرار است در سوریه به اکران در بیاید! آن هم وقتی که مخاطب داخلی، این اثر را در ژانر سینمای وحشت و زامبی دستهبندی کرده است!
روشن نیست، نمایش «به وقت شام» در سوریه، کشوری که درگیر جنگ داخلی است، چطور و با چه امکاناتی انجام میشود.
جمهوری اسلامی در چندسال اخیر به شدت در تلاش است تا در کنار اعزام نیروهای نظامی به اسم «مدافعان حرم»، مبلغان سیاسی- عقیدتی خود را نیز به عنوان «مدافعان فرهنگی حرم» به سوریه گسیل کند!
حکومت ایران که در طول شش سال حضور «مستشاری» در سوریه بیش از ۲ هزار کشته داده مدعیست که سینماگران و هنرمندان در ثبت روایت این حضور در سوریه و عراق کمکاری کردهاند و آن را مستند نکردهاند. حالا افراد و شرکتهای تبلیغاتی وابسته در تلاشاند تا با تزریق بودجههای کلان نیروهایی را جذب کنند که بطور انبوه دست به تولید آثار «هنری» در توجیه حضور جمهوری اسلامی در سوریه و عراق بزنند.
گویا در همین زمینه قرار است ابراهیم حاتمیکیا علاوه بر کسب عنوان «پر هیبت» فیلمساز نظام، نقش فیلمساز «مدافع فرهنگی حرم» را نیز بازی کند و فیلمش برای سوریها به نمایش در بیاید!
البته حاتمیکیا پیشتر هم به عنوان آچار فرانسه نظام، از سفیران فرهنگی جمهوری اسلامی در جنگ بوسنی بوده و فیلم «خاکستر سبز» را در راستای سیاستهای جمهوری اسلامی در بوسنی تولید کرد. اثری که نه تنها در سال ۱۳۷۳، از اقبال حداقلی مخاطب داخلی بیبهره بود بلکه کارگردانش را در آرزوی شرکت در فستیوالهای خارجی حسرت به دل گذاشت.
در طول این سالها، نمایشگاههای عکس، نقاشی، گرافیک و جلسات شعرخوانی بارها توسط رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی و وزارت فرهنگ سوریه برگزار شده و سربازان فرهنگی حرم، بیاستعداد و با استعداد، بودجه کلانی در اختیار داشتند تا آثاری با مضامین دینی و مبارزهطلبانه در سوریه به نمایش بگذارند.
در این آثار سعی میشود حضور نظامی جمهوری اسلامی به موضوع تروریسم و مبارزه با گروههای تروریستی گره زده شود شود، چنانکه در سریال تلویزیونی «پایتخت» اتفاق افتاد و یک سریال کمدی، در ایام نوروز، صحنه مبارزه با داعش شد!
همچنین این آثار به موضوع مقاومت در سوریه و مبارزه با اسرائیل هم میپردازند و شعار قاسم سلیمانی که امتداد این مسیر باید به آزادی قدس بینجامد را سر میدهند!
به ادعای مقامات فرهنگی جمهوری اسلامی، فقط ۴۰۰ فیلم مستند در عراق و سوریه با چنین مضامینی ساخته شده که توسط خانه مستند سازمان اوج، شبکه افق، روایت فتح، حوزه هنری، بسیج صدا و سیما و شبکههای صدا و سیما سرمایهگذاری شدهاند.
بودجه برگزاری این نمایشگاهها و تولید فیلم داستانی و مستند هرگز از سوی مقامات فرهنگی جمهوری اسلامی اعلام نمیشود، آن هم در موقعیتی که بارها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رابطه با آنچه شفافسازی خوانده، مبالغ وام به سینماگران و پروژههای سینمایی را اعلام کرده است.
این آثار که به صورت کیلویی و پرشمار تولید میشوند، صرفا در شبکههای مختلف صدا و سیما به نمایش در میآیند و حتی به شبکههای تلویزیونی عراق و سوریه هم راه پیدا نمیکنند! چه برسد به فضای بینالمللی و بازارهای فستیوالهای جهانی!
این آثار در نهایت چون «به وقت شام» در جشنواره حکومتی فیلم «فجر» به نمایش در میآیند و جایزه میگیرند یا در جشنواره مستند سینماحقیقت عرضه میشوند، جایی که مخاطب عادی یک فیلم سینمایی معمولی را هم در برابر ندارد!
اما تولید آثاری درباره سوریه و عراق، قطعا بازار پردرآمدی برای ریخت و پاش به اصطلاح هنرمندان حکومتی و ارزشی است، آثار سفارشی که با تم احساسی و اشکانگیز، در تلاش برای قلقلک احساسات مخاطبانی هستند که اصلا ندارند!
جمهوری اسلامی در این بازار مکاره، با روسها هم رقابت میکند! مقامات فرهنگی صراحتا اعلام کردهاند که روسها در رسانهای کردن حضور افتخارآمیزشان از آنها جلوترند و ابایی از گزارش عملیاتهای نظامی خود ندارند ولی آنها فقط میتوانند در محدودهای بسته حرکت کنند.
با ورود موسسه اوج وابسته به سپاه و صدا و سیمای جمهوری اسلامی به این ماجرا، پرهیز از نمایش حضور نظامی جمهوری اسلامی برعکس شده و به نمایش مکرر این حضور پرداخته میشود تا جایی که یک ساعت و روز ثابت برای نمایش مستندهایی درباره حضور نظامی رژیم از صدا و سیمای جمهوری اسلامی تعیین شده و شبکههای العالم، الکوثر و پرستیوی هم آنها را پخش میکنند. اگرچه جمهوری اسلامی در پی بازار نمایش این آثار در جهان عرب نیز هست ولی تلویزیونهای محلی عموما از پخش چنین تولیداتی سر باز میزنند، چه برسد به تلویزیونهایی سراسری و جهانی! جمهوری اسلامی سخت به دنبال اسطورهسازی از کشته شدگانی است که در عراق و سوریه و یمن و… معلوم نیست فدای چه میشوند. این «شهیدان» میبایست نقش «رمبو» و «راکی» اسلامی را به جهان قالب کنند!