هفته گذشته بیش از ۱۵۰ دانشجو و فعال سیاسی اصلاح طلب و «خط امامی» در نامهای سرگشاده به محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات این جریان را متهم به «انحصارطلبی»، «قبیلهگرایی»، «تبعیض» و «قدرتطلبی» کردهاند و از او خواستهاند فکری به حال «کاهش روزافزون محبوبیت اصلاحطلبان» کند.
امضاکنندگان نامه هشدار دادهاند «شاید این روزها آخرین فرصت بازسازی اصلاحات و رفع برخی نواقص آن برای تأثیرگذاری درجامعه باشد لذا چنانچه این فرصت از دست برود، ناامیدی یا عبور جامعه از اصلاحات عواقب خطرناک و غیرقابل جبرانی در پی خواهد داشت.»
در بخشی از این نامه خطاب به خاتمی تاکید شده «اصلاح طلبان و از جمله خود شما اگر میخواهید مردم شما را از خود بدانند و مقبولیت و مشروعیت مردمی داشته باشید بایستی از کاخها و خانههای خود در مناطق مرفهنشین به میان غالب مردم بیایید و همانند آنها زندگی کنید.»
به گفته آنها «در وضعیتی که کارمندان، کارگران، معلمان، زاغهنشینها، کولبران و بقیه اقشار فرودست جامعه با سختترین شرایط اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند مشخص است که مردم به چنین حاکمان یا رهبران سیاسیای (اشرافی) اعتماد نخواهند کرد چرا که نمایندگان واقعی مطالبات آنها نیستند و سخن آنها غیر از درد مردم است.»
این دومین بار است که طی ماههای گذشته گروهی از اصلاحطلبان که اغلب آنها جوانان حامی این جناح سیاسی درون حکومت هستند در نامه به محمد خاتمی از او و کادر ردهبالای این جریان شکایت میکنند. پیش از این اواسط خرداد ماه نیز گروهی از اصلاحطلبان و ملی- مذهبیها در نامهی اصلاح اصلاحات شبیه این حرفها را به خاتمی زدند اما نتیجهای نداشت و آنها حتی بیش از گذشته بایکوت شدند.
انتخاب بین بدتر و چیزی که محتوای آن مشخص نیست
در بخشی از نامه دوم که چهارم شهریور رسانهای شد به «رویکرد ایجابی به جای رویکرد سلبی» انتقاد شده و آمده: «جریان اصلاحات پیش از تعریف دقیق مانیفست خود در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و البته سیاسی با رویکرد سلبی در حالی که هر کسی از ظن خود یار آن شده است، در انتخاباتها شرکت میکند و از مردم میخواهد بین بدتر و چیزی که محتوای آن در حوزههای مشخص، از پیش دقیقاً معلوم نیست به او رای دهند و نتیجتاً تعهدی به اجرا یا پایبندی به آن هم وجود نخواهد داشت.»
انتقاد از ژن خوبها
همچنین منتقدان با اشاره به لزوم بازسازی و رفع نواقص در جریان اصلاحطلبی تاکید میکنند، «جریان اصلاحات که خود به حق تمامیتخواهی جناح رقیب را مذموم و غیرقابل پذیرش میداند نمیتواند در درون جناح خود دست به انحصارطلبی بزند و برای چند شخص یا یک طیف یا حزب امتیازات ویژهای قائل شود و توجهی به دیگران نکند.» امضاکنندگان هشدار دادهاند که این وضعیت ممکن است به بایکوت طیفهای دیگر منجر شود.
بینتیجه ماندن تلاشها برای تغییر رویکرد سلبی محمد خاتمی از یک سو و اختلاف درونی اصلاحطلبان از سوی دیگر آنها را در موضع ضعف قرار داده و حاصل آن ریزش روزافزون پایگاه اجتماعی آنان است.
افزایش اختلافات درونی
روزنامه سازندگی تریبون حزب کارگزاران و وابسته به حلقه کرمان روز شنبه، دهم شهریور، در تیتری با عنوان «خون تازه در رگ اصلاحات» ادعا کرد که دور جدید شورای عالی اصلاحطلبان از روز دوشنبه آغاز به کار خواهد کرد و عبدالله نوری (وزیر کشور دولت اصلاحات)، مصطفی معین (وزیر علوم دولت اصلاحات)، محسن هاشمی رفسنجانی (رییس شورای شهر تهران) و محسن صفایی فراهانی (رییس پیشین فدراسیون فوتبال و عضو حزب مشارکت) به این شورا دعوت شدهاند.
ساعاتی پس از انتشار این گزارش دفتر عبدالله نوری در اطلاعیهای خبر شرکت وی را تکذیب و اعلام کرد «ایشان تصمیمی جهت حضور در شورای مذکور ندارند و چون گذشته و بار دیگر از رسانه های محترم درخواست میشود، پیش از درج خبر، صحت و سقم اخبار مرتبط با آقای عبدالله نوری را از دفتر ایشان جویا شوند.»
۱۰ روز پیش از این نیز با نظر خاتمی پرونده تشکیل «پارلمان اصلاحطلبان» بسته شد. پارلمان اصلاحات قرار بود کمک کند تا جوانان بیشتر در تصمیمگیریهای جریان اصلاحطلبی نقش داشته باشند و میدان عمل بیشتری برای آنان فراهم شود. اما خیلی زود صحبتش درز گرفته شد.
این بدان معنی است که خاتمی هر تفکری غیر از آنچه را که درون جریان اصلاحات به آن باور دارد سلاخی میکند. خاتمی میدان برهوت اصلاحات را که فقط برای عدهای رانتخوار سود دارد در اختیار دو حزب اتحاد ملت و کارگزاران گذاشته است و سران آن که از اعضای خانوادههای وابسته هستند از سفره انقلاب لقمههای سنگین میگیرند.
یادآوری میشود از آنجا که روزنامهها در ایران چند روزی تعطیل و خبرگزاریها و وبسایتها کمرونق بودند، این نامه برخلاف نامه اول (اصلاح اصلاحات) بازتاب چندانی پیدا نکرد. از سویی دیگر بسیاری از امضاکنندگان نامه اول خبرنگاران و روزنامهنگاران اصلاحطلب بودند که در رسانههای خود موج به راه انداختند اما چنین حمایتی از نامه دوم نشد.
روز شنبه، دهم، شهریور یعنی یک هفته پس از انتشار نامه دوم، روزنامه «ایران» ارگان دولت در یک پاراگراف در ستون «دیگه چه خبر» به انتشار این نامه اشاره کرد.
در توییتر هم تعدادی از فعالین اصلاحطلب به آن واکنش نشان دادهاند که از اظهار نظر آنها پیداست بر سر امضای آن بین طیفهای درونی اختلافات عمیق وجود دارد. عدهای نوشتن آن را لازم دانستنه و عدهای دیگر آن را بینتیجه خوانده و اشاره کردهاند که مسئولان مشغول تقسیم غنائم هستند.
https://twitter.com/masoud_bazmara/status/1033921561919516672
https://twitter.com/barati_yousef/status/1034363614155558912
https://twitter.com/SahSafavi/status/1034155389292617729
https://twitter.com/KafaeeAlireza/status/1034149139834175489
صدای امام، ولی فقیه مرحوم مغفور مفقود طبسی از چاه سامره
مؤذنی ابله را دیدند که در صحرا بانگ نماز میگفت و می دوید و گوش فرا میداد! گفتند: » چه کار می کنی؟!«…گفت: » مردم مرا گویند که که صدای تو از دور خوشترمی نماید؛ من هم بانگ نماز گویم و دور می دوم تا آواز خود از دور بشنوم و از آن لذت ببرم!؟«…
کاربر نازنین خانم شهلا گرامی، از وزوز این زنبورهای زرد و قرمز جنایت کاران فرقه امام غایب طبسی که به نوشته خودشان حدود ۵۵۰۰۰ ایرانی را در عملیات فروغ خائنانه و بدستور آتش مزدور صدام اقلقی به قتل رسانده اند، باکی نیست…دل قوی دارید که دوران ملایان تبهکار و مارکسیستهای اسلامی رو به پایان است!
یک مثل فارسی در مورد مالیخولیائی هائی چون شما میگوید : کافر همه را به کیش خود پندارد
معلوم نیست اینهمه «ناشناس» ساخت کدام کارخانه اند
باری دگر اوضاع مملکت در آستانه فروپاشی ست و جنب و جوشی وصف ناپذیر در اردوگاه استمرارطلبان به پا…! اما یک سوال چرا این تفاله های چپ و توده ای فقط گنگستربازیشان در دوران شاه فقید گل کرده بود، پس چرا علیرغم رسالت ایدئولوژیکشان امروز جملگی غلاف کرده اند! یعنی این را از مواهب زندگی در کشورهای امپریالیستی قلمداد نماییم؟. یعنی این جماعت توان زهره چشم گیری از حداقل چند فقره استمرارطلب و چند راس فعال سیاسی وابسته به رژیم که در خارج صاحب تریبونهای پر سر و صدایند،را ندارند…نیک می دانم متهم به تئوریزه کردن خشونت خواهم شد…
سپنتا و شهلا و سیمین و عسگر اقا و….انگار یک روح در چند کالبد تشریف دارند . اینطور نیست ؟!!!
چند نکته قابل توجه:
یکم اینکه خاتمی آمد تا از سقوط رژیم جلوگیری کند، اما در میانه کار کمی بیش از حد جو گیر شد، ناچار خامنهای فتیلهاش را پایین کشید.
دوم: هرگونه فعالیت این جماعت بدون هماهنگی با خامنهای منجر به انتظار استخر و حذف فیزیکی خواهد شد، همچنانکه با این شعار فتیله حسن فریدون را پایین کشیدند، و کسی جرأت نکرد اعتراض کند.
سوم: کلاً در جریان اصلاحات حتی یک فرد صالح وجود ندارد! با فاضلاب که نمیتوان یک سیب را شست! بنابراین خاتمی خود بهتر از هرکس میداند که اصلاحات فریبی بیش نبود، و هم اکنون در تعجب است که چرا اینها دست بردار نیستند!
آقای شاطر عباس، شما جامعه شناسید، تحلیلگر سیاسی هستید، نانوا هستید یا عضو دیگری از ستاد تبلیغاتی خانم قجر؟ هر روز به اسم بی مسمایی دیگری…
شاید هم منظور مردم از رضا شاه روحت شاد این بوده که اگر رضا شاه بود، تمام این تروریستهای مجاهد زمان شاه را همراه با آخوندها به سرنوشت اشنای بقیه خائنین به ایران دچار میکرد، تا این انقلاب ننگین ن۵۷ نشود و حال و روز این کشور و مردمش به اینجا نرسد …
به چه حال افتادیم که این مجاهدین بعد از چهل سال خلافت اسلامی خواب کره شمالی اسلامی برای ما دیدهاند…
شهلا جان روشنم کردی با این ابیات زیبا. پاینده باشی
در بارهٔ رژیم اسلامی و جناح « اصلاح طلب» آن شعری از فردوسی بزرگ گویای حال آنست که میگوید:
درختی که تلخ است وی را سرشت
گرش بر نشانی به باغ بهشت
واز جوی خلدش به هنگام آب
به بیخ انگبین ریزی وشهد ناب
سرانجام گوهربکار آورد
همان میوهٔ تلخ بار آورد
دو شعار در بین صدها شعار داده شده توسط مردم در دی ماه گذشته ، سرامد و بی نظیر و بسیار تاثیر گذار بود .
– اول رضا شاه روحت شاد که نشان از ضدیت مردم با اخوندها ی مخالف رضا شاه و تو دهنی محکمی به خمینی و وارثان این مرد خبیث زدند .
– دوم اصلاح طلب – اصولگرا دیگه تمامه ماجرا که دست خیانت و بی شرفی این دو دسته نامرد توسط مردم الخصوص دانشجویان دانشگاه تهران رو شد .
حقه های خاتمی و حلقه کیان و حلقه نیاوران و….برای مردم روشن و این گروه ها بسیار وضعیت نامطلوبی دارند .
همه اینها به یک طرف . بفرمایید برنامه انطرفی ها که مخالفان هستند در چه وضعیتی است ؟
اماده اید برای اواخر فصل پاییز ؟