(+عکس، ویدئو) اظهارات مقامهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در مورد حادثه تروریستی اهواز که حدود ۸۵ کشته و زخمی برجای گذاشته بیش از حد انتظار ضد و نقیض است به نحوی که حکایت از دستپاچگی و حتی مخفیکاری در مورد ابعاد این عملیات تروریستی و شکست اطلاعاتی نظام دارد.
اگر کنجکاوید که تناقضها در مورد این حادثه کجاست و نکات مبهم و احتمالات آن چیست، این گزارش را که در آن با نقشه و با استفاده از تصاویر مربوط به وقایع روز شنبه، ۳۱ شهریور، منتشر شده با حوصله دنبال کنید.
اولین اظهار نظر در مورد این حمله را حسن شاهوارپور فرمانده سپاه «حضرت ولیعصر» خوزستان میکند و میگوید «تیراندازی از فاصلهی نسبتاً نزدیک از مخفیگاهی که پارک جنگلی است انجام شد و چهار تروریست با لباس مبدل به ستون رژه حمله کردند.»
سخنگوی نیروهای مسلح: پوشش نظامی داشتند/نداشتند!
ساعاتی بعد ابوالفضل شکارچی سخنگوی ارشد نیروهای مسلح در یک مصاحبه رسمی که در چند بخش خبری از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد میگوید: «چهار نفر تروریست که از روزها قبل سلاحها را به منطقه آوردند و مخفی کرده بودند، تحت عنوان مردم برای تماشای رژه نفوذ کردند و بعد بالای سر سلاح رفتند» اما همان روز در یک گفتگوی تلفنی وقتی خبرنگار از او میپرسد تروریستها چه لباسی بر تن داشتند پاسخ میدهد: «تروریستها از تاکتیکهای متنوعی استفاده میکنند، آنها در یک مخفیگاه در پارک بودند.» وی همچنین ادعا میکند تیراندازی از فاصله نسبتاً طولانی صورت گرفته است و تکذیب میکند که مهاجمان پوشش نظامی به تن داشتند و اتفاقاً تاکید میکند «هر خبری به جز خبری که بنده دادم تکذیب میکنیم.»
استاندار: لباس سپاه به تن داشتند!
غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان در مصاحبهای میگوید «عوامل حمله تروریستی اهواز لباس سپاه پوشیده بودند» و اغلب خبرگزاریها نیز به نقل از شاهدان عینی پوشش نظامی آنها را تایید کردهاند همچنان که یکی از نظامیهای حاضر در میدان رژه که مورد اصابت گلوله قرار گرفت در بیمارستان به خبرنگار صدا و سیما میگوید «اواسط مراسم چهار نفر با لباس نظامی به صورت کور تیراندازی میکردند.»
اینکه مهاجمان با چه پوششی اقدام به عملیات کردند در تحلیل اینکه قصور یا ضعف و شاید هم نفوذ و همکاری از جانب چه کسانی بوده بسیار مهم است اما پیش از آن باید مختصری دربارهی جغرافیا و موقعیت منطقه دانست.
شرایط منطقهای که مراسم رژه در آن برگزار شد
رژه نیروهای مسلح در اهواز در منطقه زرهی (بلوار قدس) واقع در شمال غربی این شهر برگزار شد. تامین امنیت این منطقه به دلیل موقعیت ویژهای که دارد برای نیروهای امنیتی زبده کار دشواری نیست چون در شعاع ۳۶۰ درجهای تامینی، ۱۸۰ درجه (بخش شمالی محوطه) پادگان لشکر ۹۲ زرهی قرار دارد و کاملاً محصور است و نیروهای تامینی و حفاظتی تنها میبایست ۱۸۰ درجه جنوبی که بخش اصلی آن شامل بلوار «قدس» و محوطه پارک «سبحانی» و خیابانهای اطراف آن بوده را پوشش میدادند. تصویر زیر موقعیت جایگاه رژه، مسیر یگانهای رژه رونده و پارک «سبحانی» و پادگان را نشان میدهد:
فیلم اول درباره آغاز تیراندازیها:
https://www.youtube.com/watch?v=PLc4WczBl5Q
فیلم دوم که از بالای یک ساختمان بلند ضبط شده مربوط به درگیری و تبادل آتش میان نیروهای امنیتی (احتمالاً در ضلع غربی) و تروریستها (در مرکز پارک) است. طبق تصاویر «گوگل مپ» ساختمانهای بلند در ضلع غربی پارک «سبحانی» قرار دارند:
پرسشهایی که باید مورد بررسی قرار بگیرد: پوشش مهاجمان چه بوده؟ چطور توانستند تا این اندازه به جایگاه نزدیک شوند؟ شکل نفوذ آنها به داخل محوطه از چه راهی بوده؟
مقامهای نظامی ادعا میکنند آنها اسلحههاشان را از چند روز قبل در پارک مخفی کرده بودند. اسلحهها کجای پارک مخفی بوده؟ تیم تامین که از چند روز قبل محدوده را زیر نظر گرفته و تامین و پاکسازی آن را به عهده داشته چرا اسلحهها را پیدا نکرده؟ پس یا ماموریت خود را به درستی انجام ندادند و سهلانگاری کردند و یا نوع استتار چنان دقیق بوده که آنها به مورد مشکوک برنخوردند و یا…
این تروریستهای احتمالاً زبده چقدر زمان داشتند که اسلحه خود را از مخفیگاه خارج کنند؟ چرا در این فاصله کسی متوجه آنها نشده؟
از بزرگترین ضعفهای نیروهای امنیتی در این ماجرا این بوده که اجازه دادند تروریستها تا این اندازه به جایگاه (حساسترین نقطه مراسم) شوند اما ایراد اصلی عدم تأمین امنیت بوده است. مثلاً اشتباه در شعاع مورد نظر امن و نادیده گرفتن تهدیدی که ممکن است پارک «سبحانی» نقطه شروع آن باشد.
از جسد دو نفر از تروریستها یک عکس منتشر شده. یکی از آنها لباس سربازی سپاه را بر تن دارد و دیگری لباس غیرنظامی. ویدئویی هم که از لحظهی بازداشت یکی دیگر از مهاجمان منتشر شده نشان میدهد او لباس نظامی بر تن ندارد. در واقع این ادعای سخنگوی نیروهای مسلح که گفت تروریستها با لباس نظامی وارد محوطه رژه شدند از اساس غلط است.
همانطور که در عکس سمت چپ مشخص است مهاجم جوان لباس کامل سربازی بر تن دارد. شکل صحیح گِتر «کشپاچهی شلوار»، محکم بستن پوتین، تمیز و یکدست بودن لباس، موی کوتاه سر علائمی است که بر اساس آنها میشود احتمال داد او یا سرباز رسمی بوده و به واسطهی نفوذ و همکاری او دیگر اعضای تیم ترور وارد محوطه شدهاند و یا تروریستی بوده که دوره آموزش نظامی دیده و به دقت مواردی را که در پوشش و ظاهر یک سرباز است رعایت کرده و به عنوان نظامی توانسته وارد محوطه شود.
نباید احتمالات دیگر را هم فراموش کرد اینکه شاید او یک سرباز بیتقصیر بوده و اشتباهاً توسط خودیها یا تروریستها هدف قرار گرفته و رسانهها اشتباه کردهاند و او را به جای تروریست معرفی کردهاند! تا کنون هیچ مقام مسئولی تکذیب نکرده که این تصاویر مربوط به تروریستها نیست. روشن است که در هر عملیات تروریستی مقامات تمایل دارند اعلام کنند که مهاجمان یا کشته و یا دستگیر شدهاند!
لازم است توضیح داده شود مسیر ورود به محوطهای که در قرق یگانهای نظامی است چند مرحله بازرسی بدنی دارد. حتی یگانهای افسری و سربازانی که قرار است رژه بروند نیز شرایط ویژهای دارند از جمله اینکه اسلحه آنها فاقد گلنگدن و سوزن است و در واقع اسکلتی است سبک شامل بدنه و خشاب خالی. بجز نیروهای ویژهی امنیتی که از پیش توسط یگانها تعیین و محل استقرار و محدودهی حرکت آنها مشخص شده، هیچ فرد دیگری در میدان و محوطه حفاظتی مسلح نیست.
از چند روز پیش از برگزاری یک مراسم رژه، تیم تامین امنیت محدوده را در اختیار میگیرد، چه پادگان و چه خارج از آن. برگزاری مراسم رژه در خیابان و پادگان متفاوت و اقدامات امنینتی آنها نیز متفاوت است چون تماشاچیهای غیرنظامی شامل زنان و کودکان و سالمندان و جانبازان که توانایی جسمی کمتری دارند در محل حضور دارند. تیم امنیت به دقت منافذ و موقعیتهای مشکوک را شناسایی و برطرف میکند اما در تصاویر مربوط به عملیات تروریستی شنبه ۳۱ شهریور قابل مشاهده است که درست پشت پردههای پلاستیکی آبی رنگ و نزدیک به جایگاه، اتومبیلهای مختلف که احتمالاً مربوط به مهمانان تنبل است پارک شده و خود این یعنی افزایش تهدید چرا که هر ماشین با باک بنزین خود میتواند مانند یک بمب قوی عمل کند!
هنوز مشخص نیست تامین امنیت مراسم رژه اهواز با چه ارگانی بوده اما حتماً نیروهای فشلی داشته است.
احتمال دست داشتن نهادهای امنیتی رژیم
خود جمهوری اسلامی سابقه زیادی در بحرانسازی و عملیات تروریستی دارد و تجریه نشان داده در طراحی و اجرای عملیات تروریستی با اهداف و انگیزههای خاص مهارت دارد. شرایط فعلی برای جمهوری اسلامی به نحوی پیش میرود که پدید آمدن حوادثی از این دست به منزلهی هدیهای بزرگ برای انحراف کوتاهمدت از بحران خواهد بود. همچنان که جنگ هشت ساله با عراق به استقرار و بقای نظام کمک کرد. بر همین اساس نه تنها در شبکههای اجتماعی بلکه بین شهروندان و حتی گروههایی از تحلیلگران این فرضیه مطرح شده است که نهادهای امنیتی داخلی از جمله سپاه در طراحی این عملیات نقش داشتهاند. به ویژه آنکه حسن روحانی نیز عازم مجمع عمومی سازمان ملل است و از این حادثه میتواند گریزی هم به صحرای کربلا بزند.
بعضی هم دخالت مستقیم را رد میکنند اما میگویند در زمینهسازی برای اجرای این عملیات تروریستی و تحریکآمیز و عاملین و بازگذاشتن منافذ، عناصر امنیتی نظام دخالت داشتهاند.
احمد حقنگار تحلیلگر سیاسی در صفحه توییترش مینویسد: «سازمانهای اطلاعاتی در داخل کشورها به دو طریق میتوانند در عملیات تروریستی داخلی نقش داشته باشند:
۱)روش سنتی: با پرداخت پول یا ارسال تجهیزات و یا حتی تشکیل گروهک
۲)روش غیرمستقیم: با نادیده گرفتن اطلاعات و باز گذاشتن معابر و منافذ
روش اول مزایا و معایبی دارد. مزایای آن، امکان کنترل راحتتر و پروپاگاندای دقیقتر و جمع و جور کردن سناریو سریعتر است، چرا که در حقیقت، گروه تروریستی وجود ندارد و تروریست اصلی، همزمان نقش مقابل را هم ایفا میکند، اما ایرادش این است که اگر نقشه عملیات یا عوامل آن لو بروند، آبرو و اعتبار سیستم زیر سوال است.
روش دوم خطر لو رفتن ندارد چون گروه تروریستی، دستساخته سیستم نیست و وجود دارد فقط به سوی انجام یک اقدام تروریستی هدایت و تحریم میشود یعنی سازمان امنیتی، این گروه را عمداً آزاد میگذارد و معمولاً بلافاصله هم بعد از عملیات، دستگیر میشوند.»
برای شناخت پشت پرده اقدام تروریستی اهواز، به دور از فضای احساسی، باید بررسی کرد که چه کسی یا کدام طرف، سود کرده و احتمالاً همان او یا آنها، پشت پرده این اقدام قرار دارند. بطور مثال در بحبوحهی اعتراضات در روسیه علیه ولادیمیر پوتین، انفجار مترو سن پترزبورگ به نفع چه کسی بود؟ معترضین یا پوتین؟!
کیهان لندن از این تحلیلگر سیاسی پرسیده، طراحی این عملیات توسط نهادهای امنیتی تا چه اندازه محتمل است و آیا میشود مطرح کرد که با سفر حسن روحانی به نیویورک ارتباط دارد؟
او میگوید: «اعتقاد دارم جمهوری اسلامی خصوصاً بعد از مسائل دیماه ۹۶ و خروج آمریکا از برجام، در یک تنگنای شدید از لحاظ سیاسی و اقتصادی قرار دارد. طبیعی است که این حکومت تلاش دارد با انواع روشها، جلوی سقوط خود را بگیرد. البته تا الان موفق نبوده و اوضاع به نوعی درحال خارج شدن از کنترل آنهاست. معتقدم فشار ترامپ بر جمهوری اسلامی نه فقط اقتصادی بلکه سیاسی هم هست و دست نظام در برابر او خالی است. از همین رو گمان میکنم ماجرای تروریستی در اهواز، میتواند نوعی واکنش در مقابل ترامپ باشد.»
او میافزاید: «وقتی شورای امنیت با حضور ترامپ بخواهد درباره اقدامات مخرب جمهوری اسلامی در منطقه صحبت کند، طبعاً بحث ارسال موشک برای یمن و دخالت در سوریه و ایجاد گروههای نیابتی در عراق مطرح خواهد شد. خب، پاسخ ایران چه خواهد بود؟ هیچ پاسخی ندارد مگر اینکه بتواند ثابت کند قربانی تروریسم است و این حمله درست در این مقطع (با توجه به شکل و نوع خبررسانی و غیره) به عقیده من اصلاً نمیتواند تصادفی باشد.»
در ۳۱ شهریور سال ۱۳۸۹، در مهاباد حادثه تروریستی دیگری در جریان برگزاری رژه نیروهای مسلح اتفاق افتاد که ۱۲ نفر کشته و ۸۰ نفر زخمی شدند. رییس جمهور وقت محمود احمدینژاد بود و مراسم رژه پایتخت هم لغو نشد اما بعد از عملیات تروریستی در اهواز وقتی موضوع به گوش روحانی در تهران رسید، او و همه فرماندهان عالیرتبه بلافاصله جایگاه را ترک کردند. آیا این به معنای عدم امنیت روحانی در مراسم رژه تهران بوده است یا خروج او از جایگاه بیشتر خوراک تبلیغاتی با هدف مظلومنمایی برای طرح در مجمع عمومی سازمان ملل بوده است؟ و یا اینکه ممکن است مانند قتلهای زنجیرهای «محافل خودسر» درون حکومت دست به ترور اهواز زده باشند و همین روحانی را در مراسم رژه تهران غافلگیر کرده است؟!
حقنگار در این باره میگوید: «ابتدا این را بگویم که امنیت در یک جامعه، به زیرساختهایی احتیاج دارد که صرفاً با تجهیزات و تسلیحات میسر نیست. آنچه موجب امنیت پایدار میشود، ایجاد نظم و عدالت و آزادی به صورت غیرتبعیضآمیز و فراگیر است. در اصل، عامل امنیت، احساس رضایت و تعلق خاطر شهروندان به جامعه (و حاکمیت) است.
جمهوری اسلامی این نکته را به هیچ وجه نتوانسته اجرا کند و امروز اکثر اقشار مردم، دچار نارضایتی انباشته هستند و این در بلندمدت میتواند به خشونت و نفرت منتهی شود.»
او ادامه میدهد: «مقامات جمهوری اسلامی اگرچه ادعا دارند که بهترین امنیت را فراهم کردهاند اما خودشان هم به میزان شکنندگی این ادعا واقفند پس تلاش دارند با روشهای مختلف، به کنترل تروریستها (نه تروریسم) بپردازند. بطور مثال با نفوذ در گروهکها یا کنترل بازار اسلحه و قاچاق سلاح و یا حتی اغراق در اقتدار اطلاعاتی. از این رو میتوان گفت که جمهوری اسلامی هم وحشت دارد و هم میخواهد وحشت خود را پشت نقاب اقتدار پوشالی، پنهان کند و وانمود کند که ترسی ندارد. متأسفانه این سیستم، تا وقتی دنبال ریشه تروریسم نباشد (و فقط به کنترل تروریستها بپردازد) و در عین حال به مقوله امنیت به صورت ریشهای نگاه نکند، همیشه باید در این ترسِ خودساخته بماند.»
حوادث تروریستی و ریشههای اقتصادی
در بدنهی رژیم هستند کسانی که به ریشههای این اقدامات معترفاند اما از بیان مستقیم آن بیم دارند. یکی از آنها مصطفی کواکبیان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی است. او شب حادثه اهواز در یک سخنرانی به مناسبت ماه محرم، «رژیم آل سعود، ولیعهد امارات، اسراییل، خلق عرب و الاحوازیون» را عامل این حادثه مینامد و میگوید: «[تروریستها] آمدهاند از چند روز قبل پشت جایگاهی که قرار بوده نیروهای مسلح رژه برگزار کنند اسلحه را پنهان کردند…» کواکبیان از یک سو ادعا میکند این حادثه تروریستی «کمترین ارزش از نظر عملیات نظامی را ندارد و تروریسم کور است» و از طرف دیگر از همه دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی میخواهد حادثه را ریشهیابی کنند. سپس هشدار میدهد: «در چنین شرایطی که دشمن با ما این برخوردها را میکند باید حواسها بیشتر جمع باشد، مگر نه اینکه در جنگ تمامعیار اقتصادی هستیم آنها اینگونه خرابکاریها را هم در برنامه دارند… مردم حواسشان باشد آنها برای ما مشکلات ایجاد میکنند آنها میخواهند سوء استفاده کنند». اما بلافاصله میگوید: «ما هم تلاش میکنیم مشکلات اقتصادی از روی دوش مردم برداشته شود برای اینکه اشتغال برای جوانهای ما فراهم شود باید بجنبیم و تلاش کنیم، دستگاههای اجرایی و تامینی و قضایی باید دست به دست هم دهند تا این اتفاقات رخ ندهد.» او خوب میداند نارضایتی از عمده عوامل تحریککننده برای دست زدن به اقدامات خشونتبار است.
این همه در حالیست که یک روز پس از عملیات تروریستی اهواز، هویت مهاجمان به شرح زیر اعلام شده است:
احمدمنصوری :۲۸ساله محل سکونت کوی مندلی مدرک تحصیلی سیکل
محمود منصوری برادر احمد منصوری: ۲۵ساله محل سکونت کوی مندلی مدرک تحصیلی دوم راهنمایی
جوادسواری : ۳۰ ساله محل سکونت گلدشت اهواز مدرک تحصیلی سیکل
عادل بدوی : ۲۶ ساله مدرک تحصیلی پنجم دبستان محل سکونت ملاشیه اهواز و سرباز فراری
تروریسم در هر شکل و با هر منظوری در هر کجای دنیا محکوم است. تجربه نشان داده جمهوری اسلامی برای کاهش تبعات روانی حوادث تروریستی و برای فرار از شکست تیمهای اطلاعاتی در شناسایی پروژه ترور این قبیل عملیات را «فاقد ارزش نظامی» معرفی میکند تا بار شکست و قصور و سهلانگاری نیروهای مسئول را بکاهد. ۱۷ خرداد سال ۱۳۹۶، دو گروه از اعضای داعش به مقبره روحالله خمینی و ساختمان مجلس شورای اسلامی حمله کردند که در آن عملیات تروریستی نیز ۱۲ نفر کشته و ۴۲ نفر زخمی شدند اما علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی آن را «ترقهبازی» نامید! حسن روحانی نیز در بیانیهای آن حملات را «اقدامات کور و بزدلانه» خواند. این بار هم بعضی چهرههای نظام و رسانههای حکومتی این ترور را «کور» خواندند.
کور و بیارزش خواندن عملیات خرابکارانه و تروریستی به رهبران نظام و مسئولان امر این فرصت میدهد از خود سلب مسئولیت کنند زیرا اگر گفته شود عملیات با طراحی دقیق و حساب شده و با هدف انجام شده آنوقت نیاز به ریشهیابی دلایل و زمینههای آنست. از سویی دیگر ریشهیابی و بررسی دقیق اینکه تروریستها وابسته به کدام جریان و گروه بودند فرصت را از دستگاههای تبلیغاتی نظام برای طرح ادعای تکراری دست داشتن آمریکا و انگلیس و اسراییل و سعودیها در پشت این حوادث میگیرد. اینکه نظام برای معرفی عامل حوادث تروریستی فلهای اقدام میکند و آن را به گردن همه دشمنان خود میاندازد با هدف بهرهبرداریهای سیاسی انجام میشود.
به عنوان مثال روزنامه کیهان چاپ تهران در سرمقاله روز شنبه خود نوشته «…اگر سربازان عزیزمان گلوله داشتند، ۲۵ شهید نمیدادیم. فردا اگر موشک را بدهیم هزاران شهید خواهیم داد» و حسن روحانی در سخنرانی مطبوعاتی خود در فرودگاه مهرآباد پیش از سفر به نیویورک ادعا کرد: «برای ما روشن است چه گروهی این کار را کرده و به کجا وابسته هستند… همه این کشورهای کوچک مزدوری که در منطقه میبینید پشتوانهاش آمریکا است و آمریکا اینها را تحریک میکند و شرایط لازم را در اختیارشان میگذارد.»
روحانی صبح روز یکشنبه، اول مهرماه ۹۷، در آیین بازگشایی مدارس، در سخنرانی که در یکی از مدارس تهران داشت گفته «پول و سلاح عوامل حمله تروریستی اهواز توسط کشورهای جنوب خلیج فارس تغذیه میشود.» این یعنی در حالی که هنوز پای روحانی به نیویورک نرسیده و هنوز اطلاعات امنیتی و جوانب مختلف حادثه بررسی نشده، ولی دردسرها و تنشها به نیویورک رسیدهاند. آیا حسن روحانی هیچ درکی از سخنانی که میگوید و پیامدهای آن ندارد؟
پاسخ روشن است: وقتی بلافاصله پس از وقوع عملیات تروریستی، مقامهای ارشد سپاه در مصاحبههای بطور مسلسلوار و بدون بررسی دقیق، انگشت اتهام را به سوی عربستان، امارات، اسراییل و سرویسهای اطلاعای غربی دراز میکنند هرگز نباید انتظار داشت تا روحانی که در نظام «هیچکاره» است، چیزی متفاوت از آنان بگوید. پرسش اینجاست چطور ممکن است دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی چنان قدرتمند و هوشمند باشند که دقایقی بعد از عملیات تروریستی عاملین و آمرین را بشناسند اما قبل از وقوع حادثه نتوانند اسلحه پشت جایگاه را کشف و از آن جلوگیری کنند؟!
هنوز مشخص نیست داعش عامل آن بوده یا گروه الاحواز اما حسن روحانی گفته «عاملان حمله تروریستی اهواز مجازات میشوند» و محمود علوی وزیر اطلاعات تاکید کرده «سربازان امام زمان پاسخی کوبنده به طراحان حادثه تروریستی اهواز خواهند داد.» کدام عامل اما مشخص نیست! به هر حال وقتی روی محتوای ادعاها بررسی بیشتری شود مشخص میشود که جنبه هارت و پورت و فرار از ضربه سختی دارد که رژیم خورده و این مردم و شهروندان بیگناه هستند که همواره شدیدترین صدمات جبرانناپذیر را متحمل میشوند.
ظهر یکشنبه بعد از بلوفها و گزافهگوییهای توخالی روحانی و وزیر اطلاعاتاش، علی نجفیخوشرودی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی از کشف سرنخهای جدید از عوامل پشتپرده حادثه تروریستی اهواز خبر داد.
علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی هم میگوید «تعلل در پیگیری ابعاد این حادثه تروریستی توجیهی ندارد و دستگاههای امنیتی کشور باید موضوع را جدی بگیرند». هنوز جوانب مختلف این عملیات نامعلوم است اما محمد باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح تهدید میکند که نیروهای مسلح حق پاسخ کوبنده به دشمنیها با ملت ایران را برای خود در هر زمان و مکان محفوظ میدارند و جنایتکاران را در هر نقطه از جهان تحت تعقیب قرار خواهند داد!
نتیجهی این نمایش مضحک اقتدار، ادامهی بازداشت فعالین سیاسی و مدنی و موج جدیدی از سرکوب و فشار به بهانهی حفظ امنیت و مقابله با دشمن است. در صف اول این استراتژی قدیمی و تکراری، رسانههای حکومتی قرار دارند که احساسات برانگیختهی مردم رنجدیده را دامن میزنند.
سلام دو عکس منصوب به تروریستها یکی که لباس سربازی به تن دارد رژیم اشتباهی عکس شهید سرباز نبی دریس را منتشر کرد ودومی احمد منصوری تطراح عملیات تروریستی وطبق گفته خویشاوندان وی در شش ماه قبل دربند ساس ونفوذی آنان در داعش میباشد
سخنان خامنهای در باره تروریستهای اهواز :
» این کار بزدلانه، کار همان افرادی است که هر جا در سوریه و عراق گرفتار میشوند؛ آمریکاییها نجاتشان میدهند و دستشان در جیب سعودیها و امارات عربی است « یعنی داعش؟
به تازگی آمار دخل و خرج های دولت در چهار ماهه نخست سال جاری توسط بانک مرکزی منتشر شده است. این آمارها نشان می دهند، در چهار ماهه نخست سال جاری میزان درآمدهای حاصل از نفت و فرآورده های نفتی دولت ۴۱٫۹ هزار میلیارد تومان بوده …
این پولها چی شده و صرف چه افرادی شده ؟ موشک وبمب و حزب اله ؟
شیخ پرزیدنت، حسنک در نیویورک
» روشن است چه گروهی این کار را کرده و به کجا وابسته هستند«؛ این سخن را حسنک در فرودگاه مهرآباد و پیش از ترک ایران گفته است. خُب، پس وی میداند که کار، کار کیست، اما در نیویورک چه خواهد گفت ؟:
۱ـ داعش، ۲ ـ گروه ” مقاومت ملی الاحواز” ۳ ـ وابستگان به آمریکا واسراییل و دو کشور منطقه ( بخاطر؛ تئوری” بقا به هر قیمت” ، پروژه مظلوم نمایی و مشروعیت یابی…) و برای حفظ نظام ایدئولوژیکی شیعه جعفری طبق گفته خمینی و خامنه ای » بریزید خونها را …برکت انقلابی …و جنگ نعمتی است الهی « …اگر سومی را گفت بدانبد که کار ، کار خودشان است!
https://www.youtube.com/watch?time_continue=5&v=b-wXFOvW9eQ
چون پرده های ضخیمی روی واقعیت های این حادثه کشیده شده پس ناچار از آنچه وقوع یافته به آنچه برنامه اصلی بوده باید رسید.
اگر کسی از افرادی که در جایگاه رژه بوده اند زخمی هم نشده اند,پس برنامه ی خود رژیم است.
چرا؟ چون هیچ گروه مخالف رژیم حتی داعشی تا قبل از بقدرت رسیدن خود را با مردم درگیر نمیکند.
و با توجه به موقعیت جایگاه که معمولا در ارتفاع است و جهت تیراندازی پس میبایست براحتی چند نفراز جایگاه هم هدف قرار گرفته باشند.