شهر اهواز روز شنبه ۳۱ شهریورماه ۹۷ شاهد یک حمله تروریستی بود که بیش از ۶۰ کشته و مجروح بر جا گذاشت؛ عملیاتی که در میان صدها نیروی ارتش و سپاه در مراسم رژه نیروهای مسلح به مناسبت آغاز هفته «دفاع مقدس» صورت گرفت. البته بخشی از قربانیان این حمله وحشیانه زنان و کودکانی بودند که برای تماشای مراسم رژه در آنجا حضور داشتند.
اکنون با گذشت یک هفته از انجام این عملیات تروریستی واکنشها به آن همچنان ادامه دارد و پرسشهای بسیاری درباره آن بیپاسخ مانده است.
دو گروه تروریستی مسئولیت عملیات را پذیرفتند
ساعاتی پس از انجام این عملیات تلویزیون «ایران اینترنشنال» با یعقوب حر شوشتری که چند سالی است نام خود را به یعقوب حر التستری تغییر داده و هماکنون سخنگوی گروه مسلح «الاحواز» است مصاحبه کرد و وی مسئولیت این عملیات را پذیرفت.
التستری یک ساعت بعد در گفتگو با وبسایت «دویچه وله» فارسی اعلام کرد به دلیل مسائل سازمانی نمیتواند بگوید این عملیات کار گروه «الاحواز» بوده یا نه اما در هر حال از اینگونه حملات تروریستی دفاع میکند!
او سپس در یک مصاحبه دیگر مدعی شد تلویزیون «ایران اینترنشنال» سخنان او را تغییر داده است؛ در حالی که گفتگوی او با این تلویزیون به صورت صوتی و زنده پخش شد.
همزمان با مواضع ضد و نقیض و هیجانی سخنگوی گروه تروریستی «الاحواز» درباره این عملیات در آنسو گروه تروریستی داعش نیز با انتشار پیامی در وبسایت خود اعلام کرد این حمله تروریستی کار عوامل این گروه بوده است. چند ساعت بعد نیز یک فایل ویدئویی از سه نفر که خود را عوامل این حمله معرفی میکنند و مربوط به زمانیست که آنها برای انجام عملیات به محل رژه میروند از سوی داعش منتشر شد.
عملیات «انغماسی» با هدف کشتار هر چه بیشتر
عملیات تروریستی اهواز مشابه حملاتی است که داعش پیشتر نیز نظیر آن را انجام داده بود. گروه تروریستی داعش دو شیوه عملیات تروریستی را به کار میبندد؛ یکی، عملیات انتحاری که فرد با انفجار خود اقدام به حمله برای از بین بردن یک هدف خاص میکند؛ دیگری، عملیاتی موسوم به «انغماسی» که در آن چند نیروی آموزشدیده و حرفهای با استفاده از اسلحه سرد یا گرم در یک مکان استراتژیک پرجمعیت حاضر شده و با هدف کشتار هر چه بیشتر و نه ترور یک یا چند نفر ویژه، شروع به حمله و تیراندازی میکنند و آن را تا کشته شدن خود به دست نیروهای پلیس ادامه میدهند.
عملیات اهواز از نوع عملیات انغماسی بود که بر خلاف گفته التستری در «ایران اینترنشنال» نشان میدهد هدف مهاجمان مقامات حاضر در جایگاه ویژه این مراسم نبوده بلکه تیراندازی برای کشتار هر چه بیشتر به سوی جمعیتی متشکل از سربازانِ در حال رژه و مردمی بوده که برای تماشا حضور داشتند.
چطور الاحوازیها با داعش پیوند خوردند؟
یکی از پرسشهای مهم پس از این عملیات تروریستی این بوده که علت پذیرش مسئولیت این عملیات و سپس بارها و به سرعت تغییر دادن مواضع از سوی گروه «الاحواز» چه بوده و چرا همزمان دو گروه مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفتند؟
گروههای تجزیهطلب در خوزستان که همگی زیر عنوان «خلق عرب» معروف هستند پیرو افکار میشل عفلق و جمال عبدالناصر بودند که در چند دهه گذشته توسط صدام حسین و حزب بعث عراق سازماندهی بیشتری پیدا کردند. اما پس از مرگ صدام، خلق عربیها به دو دسته شدند. بخشی از این گروهها تلاش کردند خود را به عربستان نزدیک کنند و زیر پوشش این کشور و دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس قرار بگیرند. این تلاش در حدی بوده که پس از آنکه ائتلاف کشورهای عربی در عملیات «عاصفه الحزم» به یمن حمله کرد این گروهها به بن سلمان تبریک گفته و از او خواستند پس از یمن، اهواز را آزاد کند!
اما بخش دیگری از این گروههای تجزیهطلب با وجود آنکه بسیاری از آنها شیعه بودند تغییر مذهب داده و سنی شدند و بر خلاف اعراب خوزستان که از دشداشههای سپید و سیاه استفاده میکنند برای متمایز کردن خود، از دشداشههای سپید و قرمز استفاده میکنند و به گروههای سَلَفی بنیادگرا مانند داعش نزدیک شدند. نگاه خلافت اسلامی یا داعش به استان خوزستان در ایران با نگاه خلقیها یکیست.
با این توضیح و با توجه به اینکه این عملیات همزمان از سوی دو گروه داعش و «مقاومت وطنی» پذیرفته شد، دور از ذهن نیست که برخی از نیروهای «خلق عرب» که از «مقاومت وطنی» هستند- و نه از اعضای سازمانها- با داعش بیعت کرده و این عملیات با آموزش و برنامهریزی داعش اما به دست این افراد انجام شده است.
از سوی دیگر با توجه به اینکه در سالهای گذشته بسیاری از این گروهها برای توجیه و لاپوشانی فعالیتهای مسلحانه و تروریستی خود، با پررنگ کردن مسائل قومی در ایران به مبانی حقوق بشری تکیه میکردهاند تا بتوانند در رسانهها و کنفرانسهای گوناگون تریبونهای بیشتری به دست آورند، به عهده گرفتن این عملیات که زنان و کودکان و سربازانی با اسلحه بیخشاب قربانیان آن هستند، به زیان آنها تمام میشد. هر چند اکنون نیز باید پاسخگو باشند که چطور و با کدام مبانی میتوانند با عملیات داعش همدلی داشته باشند و اقدام یک گروه تروریستی مانند داعش را مشروع دانسته و از آن حمایت کنند!
بیلیاقتیهای جمهوری اسلامی
گذشته از عاملان و آمران این عملیات تروریستی، جمهوری اسلامی نیز قطعه دیگری از پازل ناامنی و تهدید امنیت ملی در ایران به شمار میرود. همایون یوسفی نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی چند روز پس از این حادثه و با اشاره به عملیات تروریستی دیگری که در سال ۱۳۸۴ به دست گروههای «خلق عربی» در خوزستان رخ داد در صحن علنی بهارستان گفت: «من به عنوان نماینده خوزستان و اهواز به کرات مسائل را پیشبینی کرده و مستند به تمامی مسئولین ارشد دولت ارائه دادم اما دریغ از گوش شنوا!»
در روزهای گذشته دو ویدئو که با دوربینهای نیروهای امنیتی از این حمله گرفته شده برای تعدادی از نمایندگان و مقامات نمایش داده شده است. حشمتالله فلاحتپیشه دبیر کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در اینباره و با تأکید بر اینکه «حمله تروریستی اهواز تنها به خاطر اشتباه امنیتی بوده» گفته است: «در زمان حادثه و مشرف به جایگاه، هشت یا ۹ تفنگ دوربیندار بوده که راحت میتوانستند در۳۰ ثانیه تروریستها را بکشند؛ حتی با یک تفنگ قدیمی هم میتوانستند. فیلمبردار به کسی که تفنگ دوربیندار دستش است التماس میکند به تیرخلاصزنها شلیک کند اما کسی که پشت تفنگ بود در ابتدا حمله را باور نمیکند و میگوید گلولهها مشقی است. بعد که تیر خلاص را میبیند میگوید دستور شلیک ندارد. حتی فرمانده تلفنی به او دستور تیراندازی میدهد اما باز شلیک نمیکند.»
حسین نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز گفته است که «تأسفآور بود چرا که ۴ تروریست ۱۲ دقیقه به راحتی تیراندازی میکنند، رفت و آمد میکنند، خشابهایشان را عوض میکنند، هیچکس به آنها حتی شلیک هم نمیکند!»
واقعیت امر اینست چنانکه همایون یوسفی نیز گفته سالهاست افراد وابسته به گروههای تجزیهطلب امنیت مردم در استان خوزستان را هدف قرار داده و با تیراندزایهای گاه و بیگاه و یا حملههای مسلحانه ایجاد ترس و وحشت کرده و تلاش دارند فضای خوزستان را ناامن کنند. در مقابل اما مقامات جمهوری اسلامی که مدعی هستند با حضور در سوریه و عراق امنیت ملی کشور را تضمین کردهاند با عدم برخورد با این گروههای مسلح بستر حضور آنها را در این استان فراهم کردهاند.
ابوالفضل عابدینی روزنامهنگار خوزستانی با انتشار ویدئویی در توئیتر از دعوای چند نفر چنین نوشته است: «در روزی که رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در اهواز بود و در شرایطی که فقط یک هفته از حمله تروریستی و جان باختن هموطنانمان گذشته، چند نفر بر سر کبوتر به جان هم میافتند. برای یک کبوتر به راحتی اسلحه در میآورند وآدم میکشند چه کسی باید پاسخگوی این آشفتگی باشد؟»
با این همه اما مقامات بلندمرتبه امنیتی و نظامی تا کنون درباره وجود چنین نقص امنیتی بزرگی که موجب انجام این عملیات تروریستی در مراسم رژه نیروهای مسلح شده توضیحی به مردم و به ویژه به ساکنان اهواز ندادهاند.
در مقابل اما ایرانیان مدافع دمکراسی در داخل و خارج از کشور، جدا از دیدگاههای سیاسی خود در شبکههای اجتماعی این عملیات تروریستی را محکوم کردند و در یک توفان توییتری با استفاده از هشتگ #حب_الایران_یجمعنا این پیام روشن را دادند که مردم ایران یکپارچه و متحد با تروریسم مخالف هستند.
روشنک آسترکی
رسانه های ملی در روزهای گذشته مرتباً اطلاعات ضد و نقیضی منتشر کرده اند که با سر هم کردن آن اطلاعات به نتیجه واحدی نمی رسیم. لذا این ظن تقویت می یابد که سپاه در این عملیات تروریستی دست داشته است.
تحلیل بسیار می توان در اینخصوص داشت؛ برای مثال چه کسی بیشترین منفعت را از این عملیات تروریستی می برد؟ قطعاً جمهوری اسلامی!
چرا تروریستها در حالیکه امکان کشتن سران بلند پایه را داشتند اما به کشتن مردم و سربازان بدون خشاب (که ظاهراً از آن اطلاع داشتند!) اکتفا کردند؟
چرا نیروهایی که برای حفاظت گمارده شده بودند حتی با وجود علنی بودن حمله تروریستی فقط تماشاچی بودند!! و سؤالات دیگر …
اگر فرض کنیم که در فاصله گرفتن فیلم تا زمان عملیات، آنها لباسهای خود را عوض کرده اند، این سوال پیش می آید که چرا؟ و به چه منظور؟
نکته بعدی فردی که در فیلم صحبت می کند ظاهراً عرب نیست!!!
نکته دیگر اینکه رسانه های ج.ا از فرد پنجمی نام بردند که در جریان عملیات کشته شده است. این فرد ظاهراً مطابق اسناد و مدارک ارائه شده توسط خانواده اش مشکل روانی و اختلال حواس داشته بطوریکه حتی کنترل درستی بروی حرکات دستهایش نداشته است. و در تمام عمرش، بجز تهران، آنهم برای درمان معلولیت ذهنیش پایش را از اهواز بیرون نگذاشته بود! چگونه چنین شخصی قادر بوده چنین عملیات سختی را همراهی کند و بخشی از آن باشد؟
شکی نیست که این حمله تروریستی کار ج.ا بود. دستکم برای من شهروند عادی که مسائل را از طریق سایتهای خبری دنبال می کنم شکی باقی نمانده که دستکم بخشی از سپاه با این عملیات تروریستی همدست بوده است.
احتمالات فراوانی می تواند به دست داشتن سپاه در این عملیات تروریستی منتج شود. یکی اینکه اطلاعات سپاه در روزهای آخر متوجه این عملیات شده و عمداً به تروریستها اجازه عملکردی محدود داده تا بتواند نهایتاً بهره برداری کاملی از حمله تروریستی کند. اما در این بین چند مسئله دیگر روشن نیست: برای مثال بعضی وبسایتها به تفاوت لباس افرادی (سه نفر تروریست) که از خود فیلم گرفته بودند و کسانی که کشته شده بودند اشاره کرده بودند.