اعتصاب سراسری کامیونداران که از روز ۳۱ شهریور آغاز شده تا امروز شنبه، هفتم مهرماه ۹۷، همچنان ادامه دارد. این در حالیست که روز پنجشنبه، پنجم مهرماه، اعلام شد که ۴۰ راننده در شهرهای مختلف به اتهام «اخلال در حرکت وسایل نقلیه» بازداشت شدهاند!
یک روز بعد محمدجعفر منتظری دادستان کل قوه قضاییه رانندگان اعتصابی را تهدید کرد که به عنوان «قطاعالطریق» (راهزنان) ممکن است به اعدام محکوم شوند!
و اما کامیونداران که نخستین دور اعتراضات آنها در خرداد امسال شکل گرفت، چه میخواهند؟
علاوه بر بار گرانی و تورم که بر شانههای خمیدهی همهی مردم طبقات متوسط و تنگدست شامل کارمندان و کارگران و کسبهی خرد و صاحبان واحدهای تولیدی کوچک و بازنشستگان و بیکاران سنگینی میکند، رانندگان کامیون و تانکر خواهان بیمههای اجتماعی، افزایش کرایه حمل و نقل و توزیع لاستیک با کیفیت و قیمت عادلانه هستند. صنعت حمل و نقل یکی از شاهرگهای حیاتی اقتصاد هر کشوریست. تأمین کامیونداران و رانندگان تانکر بخشی از وظایف دولتها برای حفظ این شاهرگ است. اما در ایران کامیونداران برای امرار معاش خود و خانوادهشان با لاستیکهای کهنه و پاره نه تنها با جان خود بازی میکنند بلکه از طرف پلیس راهنمایی به خاطر این لاستیکها جریمه هم میشوند!
مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی اما مانند همیشه چاره را در سرکوب و تهدید و همچنین دروغگویی یافتهاند. آنها در این اعتصاب نیز مانند بیماران مبتلا به اختلال روانی پارانویا، بجای اینکه چشمان کور و گوشهای کر خود را باز کنند و مطالبات رانندگان را ببینند و بشنوند، پای «بیگانگان» و «دشمنان» را در میان میبینند! البته به نوعی این اتهام درست است: حکومت جمهوری اسلامی و زمامدارانش به راستی «بیگانه» با مطالبات مردم و «دشمن» آنها هستند! در هر اعتراض و اعتصابی همیشه پای بیلیاقتی و فساد و رانت این «بیگانگان» و «دشمنان» مردم در کار است.
در این میان، پاک کردن صورت مسئله برای نهادهای مسئول رژیم همواره آسانترین راه بوده بدون آنکه بیندیشند مسائل بر روی هم انباشته شده و سرانجام همهی آنها را از خشک و تر خواهد سوزاند. در حالی که حذف و اعدام تا کنون در هیچ زمینهای مشکلی از جمهوری اسلامی را کم نکرده بلکه برعکس، بر خشم و نفرت مردم علیه آن دامن زده است، تهدید کامیونداران اعتصابی به اعدام را میتوان سخیفترین ترفند این رژیم دانست زیرا خودش در رأس «قطاع الطریق» و راهزنان قرار دارد! اگر جز این میبود، جامعهای که در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ یکبار دیگر آرای خود را به حساب نظام ریخت، در دیماه ۹۶ به اعتراضات سراسری دست نمیزد و شعار نمیداد: اصولگرا اصلاحطلب، دیگه تمومه ماجرا!
به همین زودی زود زحمتکشان یدی و فکری یعنی کارگران و معلمان و دیگر اقشار فرودست جامعه دماری از روزگار آخوند و سگان سپاهی اش درآورند که عبرت ولایتمداران و دیکتاتورمداران آینده شود. آری آن روز بس نزدیکست!