مدتهاست که از انتخابات لبنان میگذرد اما این کشور همچنان از عدم استقرار دولتی قدرتمند و با ثبات در بیروت رنج میبرد. مشکل اصلی لبنان دقیقا مانند مشکل عراق است.
از زمان ورود گفتمانهای فرقهگرایانه وسهمیهبندی مذهبی در عرصه سیاسی و قانونی شدن این سهمیهبندیهای اتنیک و مذهبی در ساختار دولتهای لبنان از زمان استعمار و عراق از سال ۲۰۰۳ این کشورها استقرار و استقلال ملی و ثبات سیاسی خود را از دست دادهاند . در حالی که بیش از چهار ماه از اعلام نتایج انتخابات در لبنان میگذرد هنوز بحث عدم توافق جناحهای داخلی برای تقسیم وزارتخانهها شنیده میشود. تنشها و تضادهای داخلی لبنان ناشی از نفوذ و دخالت خارجی بخصوص ایران، وضعیت را به گونهای در آورده که پارلمان را با خلاء تشکیل کابینه دولت و عدم همگرایی و حصول نتیجه نهایی روبرو کرده است. اختلافات داخلی لبنان که تحت تاثیر نزاعهای منطقهای قرار دارد نشان میدهد که سعد الحریری تا کنون نتوانسته به بحران عدم تشکیل کابینه پایان دهد. الحریری طی این مدت سه فهرست جداگانه برای تقسیم وزارتخانه به میشل عون ارائه داده است اما هیچکدام از آنها پس از مشورتهای میشل عون با طرفهای داخلی به ویژه حزبالله لبنان، مورد قبول واقع نشده است.
آنچه باعث شده لبنان در تشکیل کابینه عاجز بماند، اعمال فشار قدرتهای خارجی و دخالت مستقیم و غیرمستقیم آنها در امور این کشور است. این دخالتها از طریق گروههای داخلی لبنان که با قدرتهای منطقهای و بینالمللی در تماس هستند، صورت میگیرد. هر کدام از طیفها و جناحهای سیاسی–اجتماعی لبنانی بر اساس نوع نگاه، مذهب و حتی منافع خود به سمت یک دولت خارجی متمایل هستند و این مشکل چنان بزرگ شده که برخی گروهها مانند حزبالله که از سوی حکومت ایران حمایت مالی و تسلیحاتی میشود، به مثابه دولتی موازی با دولت قانونی و شرعی لبنان عرض اندام میکند. خیلی از تصمیمهای این حزب مانند دخالت در جنگ داخلی سوریه خارج از حاکمیت و اراده دولت قانونی لبنان بود.
عملکرد فراقانونی حزب الله باعث شده که لبنان با بحران بزرگ تشکیل کابینه دولت روبرو شود.دولتی که در چارچوب توافقهای سال ۲۰۱۶ میان گروههای سیاسی صورت گرفت و به توافق «ریاست جمهوری» شناخته شد. بر اساس این توافق بود که ژنرال میشل عون رئیس جمهوری شد و مقرر گردید که سعد الحریری در دوران ریاست جمهوری وی نخست وزیر بماند.
با توجه به شرایط جدید منطقهای و تاثیر آن بر لبنان به نظر میرسد که سعد الحریری اکنون مصمم است طی روزهای آینده اعضای دولت جدید را معرفی کند.
تشکیل کابینه جدید الحریری و شکل گرفتن دولت آینده لبنان بدون شک نیازی مبرم به بررسی دقیق تغییرات جدید داخلی، منطقهای و بینالمللی این کشور دارد. تغییراتی که پس از توافق «ریاست جمهوری» سال ۲۰۱۶ با هماهنگی نیروهای سیاسی داخلی لبنان، منطقه و نهادهای بینالمللی صورت گرفت.
از زمان آغاز دوره ریاست جمهوری ژنرال میشل عون صحنه داخلی لبنان شاهد رویدادهای بسیاری بود که این حوادث و رویدادها نقش مهمی در روند تشکیل کابینه دولت جدید این کشور ایفا خواهند کرد.
مهمترین رویدادهای داخلی
مهمترین رویداد داخلی لبنان، جنگی بود که با پوشش دولت سعد الحریری و ارتش و مقاومت مردمی لبنان در تابستان ۲۰۱۷ در منطقه «جرود» رخ داد. در آن جنگ ارتش لبنان توانست گروههای مسلح تروریستی را بدون حضور یا مشارکت حزبالله لبنان شکست دهد و بر ضرورت حفظ سلاح حزبالله که همواره به بهانه دفاع از حاکمیت و سرزمین لبنان در برابر تروریستها توجیه میشد خط بطلان بکشد و به آن پایان دهد. در نبرد «جرود» مثلث دولت، ملت و ارتش لبنان نشان داد که آنها قادرند بدون حضور حزبالله مرزها را از تهدید خطر تروریست خارج از مرزها حفظ کند.
از سوی دیگر حزبالله و متحدانش بیش از نصف کرسیهای پرلمان را در انتخابات اخیر به دست آوردهاند اما در عین حال حزب «نیروهای مسلح لبنان» به رهبری سمیر جعجع که از مخالفان سرسخت حزبالله است با وجود اختلاف و دودستگی میان گروههای سیاسی مسیحی و ائتلاف میشل عون رئیس «جنبش ملی لبنان» با حزبالله، جایگاه دوم را در پارلمان به دست آورد. کارشناسان میگویند ترکیب جدید پارلمان میتواند تاثیر مستقیم خود را بر کابینه دولت بگذارد.
تنش در روابط میان «نیروهای لبنانی» و «جنبش ملی» به نقطه رویارویی رسیده بطوری که احتمال لغو عملی معاهدات و توافقهای گذشته بین این احزاب افزایش یافته است. این اختلافها درک جدیدی از روابط و صفبندیهای سیاسی بین نیروهای لبنانی و شکنندگی توافقها که بر اساس منافع کوتاهمدت صورت گرفته را نشان میدهد.
وضعیت بد اقتصادی لبنان باعث شد که برخی کشورها به ویژه فرانسه برای برگزاری کنفرانس «سیدر» پیشقدم شود. در این کنفرانس برخی کشورها به بازسازی زیرساختهای اقتصادی لبنان متعهد شدند اما از آنجا که کشورهای غربی تحریمهای بینالمللی علیه حزبالله و ایران اعمال کردهاند، کشورهای داوطلب دیگر قادر نیستند به دولت لبنان کمک کند.
مهمترین رویدادهای منطقهای
الف- پیروزی نسبی رژیم بشار اسد و متحدانش و افزایش نقش روسیه در مشرق جهان عرب همزمان بود با افزایش تنش اسرائیل- ایران در خاک سوریه که منجر به اختلاف شدید میان مسکو و تل آویو شد.
ب- تغییر رویکرد سیاسی پادشاهی سعودی از خط مشی سیاست آرام و مهار کردن ایران، به سیاست رویارویی و حتی هجومی و آشکارتر شدن معامله با تهران بخصوص در پرونده یمن و موضعگیری شدید علیه قطر و ادامه اختلاف کشورهای امارات، بحرین، سعودی و مصر با نقشی که دوحه در منطقه ایفا میکند.
ج- دور شدن ترکیه عضو مهم ناتو و همپیمان استراتژیک غرب از ایالات متحده آمریکا وبرقراری روابط گرم با مسکو و تهران که با برتری نقش مسکو و به دست گرفتن ابتکار عمل در سوریه منجر شد.
د-پایان یافتن طرح «معامله قرن» در رابطه با منازعه اعراب و اسرائیل و سلب آزادی مانورهای هوایی اسرائیل بر فراز سوریه و محروم کردن تلآویو از آزادی تحرک بر فراز سوریه پس از سقوط هواپیمای روسی از طریق تجهیز دمشق به پدافند هوایی پیشرفته توسط مسکو.
عوامل بینالمللی و تاثیرات آنها بر عدم تشکیل دولت در لبنان
یک عامل مهم، خروج ایالات متحده آمریکا از توافق اتمی با ایران و از سرگیری تحریمهای اقتصادی علیه تهران و وابستگان منطقهایش مانند حزبالله لبنان است.
عامل دیگر، حرص و طمع روسیه در جبهههای اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و نظامی از حیاط خلوت این کشور یعنی شبه جزیره کریمه تا آسیا مشرق جهان عرب است.
افزایش نگرانی و ترس گسترده جامعه جهانی از بحران هجوم پناهندگان به اروپا و افزایش محبوبیت احزاب راستگرا و گفتمان پوپولیستی در برابر نیروهای لیبرال، مترقی و معتدل در این قاره نیز عامل مهمی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
این رویدادها به گونهای تاثیرات خود را بر سرنوشت لبنان گذاشته است. حال با این پیشزمینههای پیچیده منطقهای و بینالمللی چه گزینههایی برای سعد الحریری باقی میماند تا بتواند کابینه جدید خود را با حفظ تعادل میان نیروهای داخلی که هر کدام خود را نماینده بخشی از قدرتهای منطقهای میداند، تشکیل دهد؟
در چنین شرایطی تصمیمگیری برای سعد الحریری بسیار سخت به نظر میآید اما با همه سختیها برای الحریری سه گزینه باقیست که تنها با انتخاب یکی از این سه گزینه میتواند دولت جدید را تشکیل دهد.
گزینههای سعد الحریری
اول: سعد الحریری باید کابینهای متعادل که در آن هیچیک از تیمهای سیاسی بر دیگری غلبه نداشته باشد تشکیل دهد؛ نخست وزیر لبنان اکنون با تلاش فراوان در این مسیر گام گذاشته اما شانس موفقیت این سناریو بسیار ضعیف است چرا که این سناریو با سیاست حزبالله لبنان که بطور مستقیم از تهران دستور میگیرد، مغایرت دارد. حزبالله از زمان ترور رفیق الحریری نخست وزیر اسبق لبنان که خود متهم اصلی این ترور است تا امروز حاضر نشده در چارچوب دولت و زیر چتر حاکمیت ملی و قانون این کشور قرار بگیرد بلکه در همه دولتها مشارکت کرده و در تصمیمگیری در باره مسائل محلی و منطقهای هیج اعتنایی به چارچوب سیاست داخلی و خارجی دولت قانونی نکرده است.
دوم: امتیازدهی و عقبنشینی ائتلاف الحریری و مخالفان حزبالله برای تشکیل کابینه. ولی این گام میتواند رابطه لبنان با کل جهان عرب و بخصوص کشورهای عربی خلیج فارس را که ۷۰% درآمد بخش توریستی لبنان از آنها حاصل میشود، بر هم بزند و آنها را خشمگین کند. اغلب کشورهای عربی حزبالله لبنان را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دادهاند. علاوه بر کشورهای عربی برخی کشورهای غربی، بویژه ایالات متحده آمریکا، حزبالله لبنان را سازمانی تروریستی میدانند. چنانچه اکثریت کابینه دولت جدید لبنان را حزبالله تشکیل دهد این به مفهوم سقوط کامل لبنان به آغوش جمهوری اسلامی ایران است که این مسئله نه تنها اعتبار و حیثیت سیاسی لبنان را به کلی از بین خواهد برد بلکه تمام مشکلاتی را که در آینده رژیم ایران با آنها مواجه خواهد شد بطور مستقیم به لبنان منتقل خواهد کرد. پس در پیش گرفتن چنین گزینهای برای سعد الحریری بسیار سخت و دشوار به نظر میرسد. این گزینه برای الحریری هم دشوار و هم از نظر سیاسی پرهزینه خواهد بود. الحریری بارها با عدم پایبندی حزبالله به دولت لبنان و قانون و سیادت این کشور به شدت مخالفت کرده بطوری که با شعار «امتیازدهی دیگر بس است» نمیخواهد بیش از این به حزبالله امتیاز بدهد. جنبش ملی لبنان و حزب نیروهای مسلح و هواداران سعد الحریری میگویند حاضر نیستند لبنان را قربانی سیاستهای ماجراجویانهی حزبالله بکنند. از نظر آنها حزبالله لبنان در چارچوب «پروژه» جمهوری اسلامی و رژیم اسد عمل میکند و لبنان نباید پلی برای رسیدن آنها به اهدافشان در منطقه شود. به دلیل حضور و مشارکت حزبالله لبنان در پارلمان و کابینه دولت کشورهای غربی به ویژه آمریکا زیاد مایل به کمک کردن به اقتصاد لبنان نیستند.
سوم: گزینه کنارهگیری سعد الحریری از پست نخست وزیری؛ این گزینه پیامدهای منفی برای خود سعد الحریری خواهد داشت بطوری که شاید نخست وزیر لبنان مجبور شود مانند گذشته لبنان را ترک کند. استعفای الحریری پیامدهای منفی زیادی در داخل لبنان و در سطح روابط خارجی منطقهای و بینالمللی نیز در پی خواهد داشت. سعد الحریری در حقیقت پوششی مثبت وحقیقی برای دولت «یکپارچه ملی» لبنان است که بدون او حزبالله و همپیمانانش در شرایط کنونی که تحت فشارهای منطقهای و بینالمللی به ویژه تحریم ها قرار دارند، نمیتوانند حکومتی با چهرهای ملی و مورد قبول کشورهای منطقه و جامعه بینالمللی تشکیل دهند. حزبالله لبنان هم از سوی کشورهای منطقه در فهرست گروههای تروریست قرار گرفته و هم از سوی ایالات متحده آمریکا. بنابراین ما در برابر یک معمای بزرگ و معادلهای حلنشدنی در رابطه با تشکیل دولت جدید لبنان قرار داریم.
لبنان با وجود برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن که در چارچوب قانون اساسی این کشور انجام شد، اما همچنان در بحران «عدم تشکیل کابینه دولت» بسر میبرد. ادامه این بحران لبنان را به سوی شکست کامل پروسه دولت- کشور سوق میدهد. چنین شکستی حاصل مداخله کشورهای خارجیست که با توافقهای مرحلهای بر اساس سهمیهبندی فرقهای، این کشور را به میدانی مینگذاری شده که هر آن احتمال انفجار آن میرود، تبدیل کردهاند.
لبنان از زمان استقلال به صورت سهمیهبندی فرقهای با معادله نه باخت و نه برد برای همه به حیات سیاسی خود ادامه داده است. این کشور با جنگ داخلی سال ۱۹۸۹ تحت قیمومیت مستقیم و اشغال نیروهای حافظ اسد درآمد. تا سال ۲۰۰۵ یعنی ترور رفیق الحریری همه بندهای بازی دست سوریها بود اما پس از حادثه ترور الحریری ارتش سوریه تحت فشارهای بینالمللی مجبور به ترک لبنان شد. از سال ۲۰۰۵ نیروهای سیاسی لبنان بر اساس دمکراسی توافقی کشور را اداره میکردند اما با افزایش قدرت نظامی و شبهنظامی حزبالله با پشتیبانی رژیم ایران تقریبا نقش سوریه این بار به وسیله حزبالله لبنان ایفا میشد و دمکراسی توافقی جای خود را به قیمومیت و تمرد حزبالله علیه نهادهای دولت داد و معادله «نه باخت و نه برد» با سرنیزه و زور به تسلط حزبالله و باخت همهی کشور لبنان منجر شد.
اما اکنون شرایط بینالمللی تغییر یافته و فشارها بر حزبالله لبنان و منبع مالی و تسلیحاتیاش یعنی حکومت ایران افزایش یافته است. کشور در وضعیت بسیار دشواری قرار دارد و به همین دلیل دولت سعد الحریری را میتوان به یک عبارت خلاصه کرد: دولت حیران لبنان در میان نزاع واشنگتن و تهران!
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: سام منسی
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن