مقامات جمهوری اسلامی از اواخر دههی نود میلادی که اینترنت در حال فراگیر شدن بود، به اعتراف خودشان، هیچ شناختی از آن نداشتند چه برسد به اینکه بتوانند دامنهی امکانات آن را تصور کنند.
وقتی اینترنت مانند اتومبیل و تلفن و رادیو و تلویزیون چنان همگانی شد که دیگر نمیشد آن را نادیده گرفت، از یکسو خانوادههای مافیایی رژیم با به انحصار درآوردن امکانات توزیع آن با تأسیس شرکتهای مختلف مثل همیشه به بهرهبرداریهای کلان اقتصادی پرداختند و از سوی دیگر حکومت دامنهی سانسور خود را به آن نیز گسترش داد.
به تدریج فضای مجازی عرصهی نبردهای سیاسی و اقتصادی جهانی نیز شد. جمهوری اسلامی نیز همزمان «ارتش سایبری» خود را راه انداخت و بخشی از جوانان بیکار را در این عرصه به کار گرفت تا به جاسوسی و همچنین اختلال بپردازند. رشد فضای مجازی مانند هر تکنولوژی دیگر چون شمشیر دو دَم امکانات بسیاری در اختیار نشر حقیقت و آگاهی و نیز دروغ و تحریف قرار داد. کار «سوشیال بات»ها و حسابهای کاربری کاذب (فیک) به آنجا رسید که علاوه بر هدایت افکار عمومی، بر انتخابات کشورها نیز تأثیر بگذارند.
همزمان رسانههای «معتبر» جهانی که انحصار هدایت افکار عمومی را از دست میدادند خود نیز به رسانههای اجتماعی روی آوردند، و وقتی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا، در توییتر به اظهارنظر و خبررسانی پرداخت و خبرنگارانی را که پیش از این میبایست در صف مصاحبه میایستادند، ولمعطل گذاشت، حکومت ایران و برخی مقامات و بسیاری از وابستگانش نیز در توییتر فعال شدند آنهم در حالی که توییتر در ایران فیلتر و ممنوع است!
روشن است که این میدان نبرد از سوی صاحبان رسانههای اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک پنهان نماند. وقتی آنها بسیاری از حسابهای تقلبی را که در خدمت جوّسازی به سود جمهوری اسلامی بود مسدود کردند، صدای محمدجواد ظریف درآمد چرا که ناگهان بسیاری از «فرند»ها و «فالوئر»های رژیم و مقاماتش ریزش کرد! همزمان با گسترش اعتراضات اجتماعی و به صحنه آمدن نیروهایی که خواهان گذار از نظام اسلامی ایران هستند، ارتش سایبری فعالیت خود را با رذیلانهترین شیوهها علیه افرادی که در رسانهها و نهادهای آگاهیرسانی و فضای مجازی فعال هستند، تشدید کرد. این فعالیتها از دستکاری در سخن و ویدئو و جعل خبر و ضداطلاعات تا پخش نسبتهای دروغ درباره فعالان دموکراسی را در بر میگیرد. البته رسانههای خارجی اعم از آنهایی که رژیم ایران در آنها نفوذ دارد تا فارسیزبانها و کارمندان آنها همزمان در این نبرد «مشارکت فعال» دارند. در همین زمینه گزارش مریم معمارصادقی از مدیران «توانا» بسیار گویاست.
از آنجا که به دلایل مختلف، کسانی که به تحریف و دروغ و توطئهپردازی بیشتر علاقه نشان میدهند تا به واقعیت و حقیقت، کم نیستند، بسیار مهم است که کاربران حقیقی، چه با نام واقعی و چه مستعار، هشیار باشند که نادانسته به پیادهنظام جمهوری اسلامی و وابستگانش در فضای مجازی تبدیل نشوند.