نمایشگاه نقاشی شادی نویانی هنرمند جوان در گالری «شیرین» تهران برگزار شد. شادی نویانی در این نمایشگاه به نام «هبوط» که سری اول آن به نمایش درآمده است، به موضوع مرگ و جاودانگی میپردازد.
این هنرمند در یادداشتی درباره این سری از آثار خود مینویسد:
«مرگ حتمیترین اتفاق زندگی بشر است هرچند که هنوز تعیین زمان آن غیرممکن است و میل به زندگی همچون کدی نوشته شده در ژنوم انسان از انقراض ارادی بشر جلوگیری میکند، تا جایی که در اشکال اغراق شده یا وسواسگونه این میل به حیات، آدمی به نامیرایی میاندیشد و از زمانی که تاریخ بشر مکتوب شده است، عطش ثبت شدن در سطری از آن، شکل دیگری از مفهوم جاودانگی زمینی را به وجود آورده است، شکلی از نامیرایی که بر این باور است که تنها تا زمانی در این جهان زیست میکنی که نامت در اذهان زندگان تکرار شود.
الگوهای اجتماعی تا پیش از دهه اخیر نقش بسزایی در جهت تغییرات نگرش و سلیقه جمعی ایفا میکردند. اما امروزه رسانهها، از جمله عوامل اسطورهزدایی در جوامع بشری امروز به شمار میآیند. رابطه نزدیک مردم با زندگی روزمره مشاهیر و ستارگان از طریق رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی، پاپاراتزی و نشریات زرد قوت گرفته است که موجب از میان رفتن ابهام و شبهه در زندگی زمینی مشاهیر و شکسته شدن قداست و الوهیت الگوها در ذهن مردم است.
امروزه، هنگام بروز برخی اتفاقات، حضور هولناک رسانهها، آنقدر اسناد و مدارک متنوع و معتبر، در قالبهای فیلم، عکس، متن و صدا، از آن حادثه بر جای میگذارد، که نقش روایت انسانی را- که واقعیت را با خیال، داستانسرایی و استدلالاتی بر اساس تجربیات شخصی درمیآمیزد- از بین برده است. علیرغم آنکه جامعه به این شیوه از مُثـله شدن نقش الگوهای انسانی تن داده است، اما میل غریزی به جاودانگی، درمیان تودههای مردم همچنان به قوت خود باقی است و همه توان خویش را به کار میبندد تا با همین ابزارهای الکترونیک رسانهای که در دست دارد، همچون سلاحی، خود را با منابعی که گمان میبرد از او ماندگارتر خواهد بود و از طریق شهرت جاودانه سازد. اکنون یادگارینویسی بر روی درختان و سنگها و اشیاء باستانی اندک تغییر شکلی یافته و خود را در قالب عکسهای سلفیهای مقتدرانهای حتی با بدن بیجان مشاهیر به ظهور میرساند و اکنون تصویر آن بدن با هویت شیئواره خود سندی تاریخی است که ناگهان افراد ناشناس دیگری را در خود جای داده است.»
شادی نویانی درباره این «هبوط» همچنین توضیح میدهد: «این مجموعه ، یک مستندنگاری پژوهشی است که از آخرین تصاویر موجود پیش از تدفین مشاهیر فرهنگی و سیاسی جهان و ایران در طی چندین سال از منابع مختلف جمعآوری شده است و تا کنون به بیش از ۱۵۰ تصویر رسیده است.
آنچه بسیار اهمیت داشته، شرایط بررسی جامعهشناسانه و روانکاوانهای به مقوله مرگ و ثبت یک اتفاق از طریق عکاسی و کاربردهای تاریخی و سندگونه این تصاویر است، امکانی که در سده اخیر مقدور گشته است. این عکسها که اغلب بسیار بیکیفیت در فضای مجازی منتشر شده و به صورت خبری و یا پاپاراتزی عکاسی شدهاند، تعاریف و روایتهای گوناگونی را از ناخودآگاه مستتر در شرایط تاریخی، نگاه عکاس و ارتباط افرادی که عامدانه یا از سر تصادف در تصویر و در کنار جسد یا بدن نیمهجان فرد مشهور حضور دارند، برملا میکنند.
انتخاب مدیای نقاشی، بازتولید منحصر به فرد تصاویر مستندنگارانه از منظر هنرمند است، تصاویری بیشمار که از طریق مدیای عکاسی ثبت و از طریق رسانههای مجازی تکثیر شده است، تا این بار از زاویه دیگری پروسه زیستن تا مرگ و رویای جاودانگی را به نمایش بگذارد، انتخاب هر یک از تصاویر به منظور بازتولید آن از طریق نقاشی و همچنین انتخاب سایر آثار نیز، دلایلی زیباشناسانه دارد و همچنین اهمیت تاریخی آن عکسها را شامل میشود.»