واشنگتن پست در مقالهای، شانس دولت دونالد ترامپ برای تغییرات در ایران را کم دانسته و نوشته «واشنگتن از سال ۱۹۷۹ بیهوده در انتظار چنین اقداماتی علیه انقلاب بوده است.»

واشنگتن پست مینویسد، فشار به جمهوری اسلامی از طریق تحریم نظیر آنچه دوشنبه (چهارم نوامبر) اتفاق افتاد حاوی یک نکته است. از وقتی توافق اتمی در سال ۲۰۱۵ امضا شد و برنامه اتمی ایران را محدود کرد، تهران به افزایش ستیز و خشونت پرداخت. آنها برای حوثیهای موشک تامین کردند تا به عربستان پرتاب کنند و با ارسال سلاح و مهمات به سوریه و لبنان دست به تهدید اسراییل زدند.
از سوی دیگر نهادهای امنیتی در عرض چهار ماه دو بار مچ رژیم ایران را برای طراحی ترور مخالفان خود در اروپا گرفتند.
واشنگتن پست ادامه میدهد، باراک اوباما امیدوار بود توافق اتمی رفتار شرورانهی جمهوری اسلامی را تعدیل کند اما تمام این امیدها واهی بودند. حالا ترامپ از توافق اتمی خارج شده و شرط بسته با اعمال مجدد تحریمها کمر رژیم آیتالله خامنهای را بشکند. در حالی که این مجازاتها قابل توجیه است اما شانس یک تغییر بسیار بزرگ در تهران همچنان کم است.
تحریمهای جدید آمریکا، صادرات نفت ایران و صنعت کشتیرانی و بانکهای جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است. طبق پیشبینی کارشناسان این تحریمها صادرات نفت ایران را به یک سوم حد خود که ۲٫۸ میلیون بشکه در روز بوده کاهش خواهد داد که بطور قابل ملاحظهای به بودجه دولت ایران ضربه خواهد زد و به احتمال زیاد باعث تشدید بحران اقتصادی در ایران خواهد شد. اما این تحریمها به اندازهای که ایران را در گذشته پای مذاکرات اتمی کشاند موثر نخواهند بود.
در ادامه این مقاله آمده، چین و هند و روسیه کشورهایی هستند از میان چند کشوری که میتوانند نفت ایران را خریداری کنند. با این وجود برای ایران بسیار سختتر است که با اجرای این تحریمها خرج میلیاردی شبهنظامیان شیعه در خاورمیانه را تأمین کند. اما سپاه پاسداران احتمالاً با این تحریمها از عراق و سوریه عقبنشینی نمیکند هرچند که تامین هزینهها برای آنها نیز بسیار دشوار است به ویژه آنکه در ایران نیز نارضایتیهای موجود گسترده میشود.
مقامات بلندپایه دولت ترامپ امید بسیار زیادی دارند که فشارهای جدید اقتصادی به ایران میتواند ماشهی تغییر در رژیم را بِکشد. اما واشنگتن از سال ۱۹۷۹ بیهوده در انتظار چنین اقداماتی علیه انقلاب بوده است.
این روزنامه ادعا کرده «نتیجه فشارهای مضاعف برای جمهوری اسلامی هرچه باشد احتمالاً هزینههای جدیدی را در پی خواهد داشت» و در تشریح آن پیشبینی کرده «ایران میتواند حملات خود علیه پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه را که در تیررس هستند از سر بگیرد و یا حضور کم تعداد ناوگان دریایی آمریکا را به چالش بکشاند و یا قدمهایی برای از سر گرفتن برنامههای اتمی بردارد که درچنین شرایطی ترامپ بجز استفاده از گزینههای نظامی راهکارهای کمی خواهد داشت.»
در چنین وضعیتی تصمیم ترامپ برای بیرون آمدن از توافق اتمی، چیزی که بازرسان بینالمللی معتقدند ایران به آن پایبند بوده، بطور مشخص نتیجه عکس خواهد داد. ترامپ میتوانست فشار علیه جمهوری اسلامی ایران را بیشتر کند بدون اینکه این ریسکها را بپذیرد. ترامپ میگوید قصد دارد برای توافق جدید با ملایان، که چیزی فراتر از برنامههای اتمی آنهاست، مذاکره کند. اگر او در این مورد جدی باشد مجبور خواهد شد رویکرد خود را تغییر دهد.
این روزنامه در پایان نوشته، تهران هرگز حاضر نخواهد شد نیروهای خود را از عراق یا هر جای خاورمیانه بیرون بکشد. کلید یک چانهزنی مثبت این است که یک تعادل صلحآمیز میان منافع ایران با عربستان سعودی و متحدان سنتی آن پیدا شود. چیزی که لازم است، تغییر رویکرد مماشات ترامپ با ریاض است که البته ممکن است با واکنش عربستان مواجه شود.

گزارش واشنگتن پست از زوایای مختلف قابل تأمل است. از جمله اینکه ادعا شده «واشنگتن از سال ۱۹۷۹ بیهوده در انتظار چنین اقداماتی علیه انقلاب بوده است». دولت اوباما و حتی رؤسای جمهور پیش از او مثل بیل کلینتون نیز از تمام ظرفیت خود برای باج دادن به رژیم ایران استفاده کردند بدون آنکه اقدامات «ضد انقلاب» را حمایت کنند و یا خود دست به اقدام علیه «انقلاب» بزنند!
در این گزارش از یک سو تاکید شده سیاستهای اوباما برای مذاکره و توافق اتمی با تهران «واهی» بود و رژیم به سیاستهای ستیزهجویانه خود در منطقه ادامه داد و از سوی دیگر سیاستهای دونالد ترامپ را برای تحت فشار قرار دادند جمهوری اسلامی را نیز بینتیجه و شکستخورده معرفی میکند! به نظر میرسد این مقاله نیز از نوع «رپرتاژآگهیها»یی باشد که از سوی جمهوری اسلامی و لابیگران آن با صرف هزینه در روزنامههای معروف منتشر میشوند و البته نمیتوانند تلاش برای اقدامات تروریستی در اروپا توسط مأموران جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند.
عبارات تهدیدآمیزی مانند «ایران میتواند حملات خود علیه پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه را که در تیررس هستند از سر بگیرد و یا حضور کم تعداد ناوگان دریایی آمریکا را به چالش بکشاند و یا قدمهایی برای از سر گرفتن برنامههای اتمی بردارد…» را همواره از زبان سردار سپاه و امیران ارتش جمهوری اسلامی شنیدهایم:
– سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران (۷ تیر ۱۳۹۰): اسراییل از پایگاههای موشکی سمنان هم در تیررس ما است!
-سردار اللهنور نوراللهی مشاور فرماندهی در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (۵ آبان ۱۳۹۶): ۵۰ پایگاه متحدان آمریکا در تیررس موشکهای ایران است!
-سردار نصرتالله سیف رییس سازمان بسیج عشایری کشور گفت (۱۸ اسفند ۱۳۹۶): ۳۶ پایگاه نظامی آمریکا در منطقه در تیررس موشکهای ایران است!
– حاجیزاده (۲۴ مهر ۱۳۹۶): اگر دور تا دور کشور را دیوار بکشند، تولید موشک متوقف نخواهد شد.
این اظهار نظرها که تنها گوشهای از چهار دهه تهدیدات مداوم رژیم تهران علیه کشورهای دیگر است اتفاقاً مربوط به پیش از خروج آمریکا از توافق اتمی است!
در میان انبوه نوشتهها و رپرتاژآگهیهایی که از جمله رسانههای معروف و به اصطلاح «معتبر» جهان منتشر میکنند، حتی سایهای از خواست و اراده مردم ایران که در اعتراضات و اعتصابات و شعارهای آنها بازتاب مییابد نمیتوان دید! آنهم در شرایطی که سطح نارضایتیها در ایران چنان بالاست که از ماهها پیش مقامات و مدافعان خود جمهوری اسلامی را به شدت نگران کرده و به واکنش واداشته است.
عباس عبدی از دانشجویان اشغالکننده و گروگانگیران سفارت آمریکا که سالهاست زیر پرچم استمرارطلبان بر سفره انقلاب نشسته و در دانشگاه نیز تدریس میکند در تازهترین اظهار نظر خود گفته «ناامیدی مردم ایران از دولت و حکومت تا ۸۵ درصد هم میرسد»!
تحریمهای آمریکا با پشتوانه اهرم فشار نظامی سرانجام باعث خواهد شد تا رژیم به خواسته های ۱۲ گانه آمریکا در رابطه با ماجراجویی های منطقه ایی و حمایت از تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی تن دهد. اما این تغییر رفتار به معنی رعایت حقوق بشر و آزادیهای بنیادین در داخل نخواهد بود. تا زمانیکه مردم ایران و بخصوص طبقه بورژوازی شیعه ساکن در شهرهای بزرگ به این شرایط خفت آمیز و نکبت بار تن دهند، رژیم جهل و جور وجنایت پابرجا خواهد ماند. مشخص نیست چرا اپوزوسیون استمرار طلب نگران است که مبادا پرزیدنت ترامپ از جان و مال آمریکاییان برای نجات مردم ایران هزینه نماید. خیر، او هرگز این کار را نخواهد کرد. سرنوشت هر ملتی به دست خودش تعیین می شود.
آقای بیداد؛ اکثر سخنان شما صحیح بودند – اما در پایان از واژۀ ملیتها استفاده نمودید… خیر آنها اقوام ایرانی هستند – مگر ما ایرانیان مانند فرنگی ها نژاد پرست هستیم؟ اقوامی که از نظر ژنتیکی شاید با سایر اقوام ایرانی تفاوت داشته باشند، مانند قشقایی، ترکمن و عرب را ایرانیان از خودشان میدانند و به همین دلیل است که از بلوچستان تا آذربایجان و از خراسان تا خوزستان جمله رضا شاه روحت شاد را میتوان شنید!
آمریکا دلیلی برای عوض کردن حکومت ایران ندارد فقط میخواهد جلوی جهانگیری ایران را بگیرد. تمام مشکل سر جاه طلب قدرتمندان ایران است. چرا سعی میکنیم صورت مسئله را عوض کنیم. با پول نفت جنگهای منطقه تامین میشوند.
طبق برجام، ایران متعهد شد که «غنیسازی» نکند؛ [استخراج پلوتونیوم از زبالههای هستِهی، اسمش هرچه که باشد، مطمئنأ ‹غنیسازی› نیست] !
وضعیت کنونی ایران «باید» تغییر کند؛ این امر در راستای «منافع ملی» امریکا قرار دارد [ زیرا هزینههایی که در افغانستان، عراق، سوریه، جنگ یمن و … کرده تمامأ به هدر خواهد رفت.]
لذا سیاست کشورهای قدرتمند همواره بر این محور خواهد بود که ایران در فقر و ناتوانی دست و پنجه نرم کند. شرایطی که در حال حاضر در آن هستیم! این همان هدفی است که آنها بدنبال آنند و به آن رسیدهاند.
اگر میخواهیم ج.ا از نیستی ساقط شود باید ما مردم ایران خود چارهای بیاندیشیم. دمکراسی، از هیچ کشور و بدست هیچ کشوری به ایران نخواهد رفت، باید آن را در ایران بسازیم.
اتحاد تمام مردم ایران و ملیتهای مختلف تنها راه نجات ایران است.
فراموش نکنیم ایرانیان، مردم قدرتمندی هستند، که قادرند در کوتاه مدت ایران را تبدیل به یک کشور قدرتمند کنند. این در شرایطی اتفاق خواهد افتاد که ایران دارای یک حکومت مرکزی دمکرات و کشور دارای ثبات فرهنگی و اقتصادی باشد.
حال برای یک لحظه خودمان را جای آمریکا، روسیه و یا یکی دیگر از کشورهای قدرتمند اروپایی قرار دهیم. آیا حاضر خواهیم شد ایران صاحب چنین گزینههایی شود، تا تبدیل به یک کشور قدرتمند اقتصادی در خاورمیانه شود؟ هرگز!
روزنامهٔ «واشنگتن پست» بازماندهٔ «توبه کنندگان» فردای شکست آمریکا در جنگ ویتنام و نظریات «چپ» است که با دونالد ترامپ و سیاست باز سازی قدرت جهانی آمریکا مخالفت میکند