عصر یکشنبه ۱۳ آبان ویدئویی با تصاویری دلخراش در فضای مجازی منتشر شد که موجی از اعتراض و خشم مخاطبان را برانگیخت؛ ویدئویی که ظاهرا سوزاندن۲۰۰ تا ۳۰۰ سگ زنده را در حومه شهر اهواز توسط شهرداری نشان میداد. ساعاتی قبل از رسیدن حامیان حیوانات و ضبط این ویدئو، پیمانکاران شهرداری اهواز پس از تیراندازی به صدها سگ، آنها را زنده و مرده، سوار بر وانتبار کردند و به منطقه محروم مهدیس، کوی بنکداران، برده و روی زبالههای شهری، نخالههای ساختمانی، فاضلاب و خاک تخلیه کرده و به آتش کشیدند.
مثل همیشه: اظهارات ضد و نقیض!
پاسخ مسئولان به ابراز خشم و انزجار مردم از این اقدام، چنانکه انتظار میرفت اظهارات ضد و نقیض بود. در حالی که جمجمه و استخوانهای سگهای اهواز پیش چشم مخاطبان قرار گرفته بود، شهرداری ابتدا سوختن سگها را تایید، بعد تکذیب و سپس اعلام کرد که فقط ۳ سگ هنگام سوزاندن زبالهها سوختهاند. در نهایت نیز اعلام کرد که منطقه مهدیس زیر نظر شهرستان کازرون و خارج از محدوده مسئولیت اهواز است!
اما روایت مردم مهدیس از سگکشی شهرداری، تکرار مکرر صدای تیراندازی به سگها و استشمام بوی سوخته لاشه آنها برای روزها و شبهای متمادی است.
یکی از شهروندان منطقه مهدیس گفته که شهرداری به ازای هر لاشه سگ به پیمانکار ۱۰ هزار تومان میدهد که اگر روزانه ۵۰ سگ را سر به نیست کنند، مبلغ هنگفتی برای یک روز کاری است!
مقامات شهرداری اهواز اما در برنامه ۲۰:۳۰ صدا و سیمای جمهوری اسلامی اینطور توجیه میکنند که جمعیت سگهای ولگرد در اهواز زیاد شده و در طول فقط یک سال ۲ هزار مورد گاز گرفتن شهروندان وجود داشته و برای هر گازگرفتگی ۳ میلیون تومان هزینه کردهاند.
ولی این فرمول لورفتهی شهرداریها و استانداریهاست که به اسم سلامتی شهروندان و اجرای طرح شکار سگها، ارزانترین راه برای ساماندهی به وضعیت سگهای سرگردان را در پیش میگیرند: کشتار آنها از راههای مختلف چون تزریق اسید، سوزاندن با گازوئیل، اعدامهای گروهی و زندهبگور کردن! طی سالهای اخیر، اخباری از سگکشی فلهای در شیراز، قزوین، تهران و مشهد نیز منتشر شده است.
در حالی که شهرداریها بودجه مشخصی برای تاسیس پناهگاهها و نگهداری سگها دارند، پیمانکاران غیرمتخصص را به کار میگمارند تا بدون معاینه و بررسی وضعیت سلامت سگها، آنها را بیمار اعلام کرده و حکم به کشتار آنها دهند.
حیوانات بیپناه و بیزبان نیز شکنجه میشوند
البته گزارشها از پناهگاههای شهرداریها و استانداریها هم چنگی به دل نمیزند زیرا مانند اردوگاههای مرگ تدریجی هستند که در شرایط غیربهداشتی سگها را جراحی و عقیم میکنند. امردادماه امسال یکی از مراکز نگهداری سگهای معلول، ویدئویی از وضعیت نگهداری این حیوانات بیپناه و بیزبان در پناهگاه چهاردانگه «اسلامشهر» منتشر کرد که این حیوانات را بدون آب و غذا، در فضای کاملا کثیف زندانی کرده بودند تا یک روز به سراغشان بیایند و اگر هنوز زنده بودند، آنها را عقیم کنند.
بهناز مهرانی روانشناس و فعال امور اجتماعی ساکن آلمان در گفتگو با کیهان لندن سگسوزی اهواز را حیوانکشی سیستماتیک دولتی ارزیابی کرده و میگوید: «در بعد حکومتی بحث چنان عریان است که جای حرف باقی نمیگذارد. واضح است که حکومت ارزشی برای جان انسان و حیوان قائل نیست. اگر بخواهند حیوانات را عقیم، کنترل و مدیریت کنند، نیازمند هزینه است. اما وقتی باورشان در مورد بیماران خاص این است که کمتر هزینه کنند، چون ممکن است بیش از دو سال عمر نکنند، چه انتظاری میشود داشت که به حیوانات توجه کنند!»
کمپینهای حقوق حیوانات و مردم عادی بارها علیه عملکرد شهرداریها و حیوانآزاری معترض شدهاند و حتی درگیریهایی هم با پیمانکاران شهرداری داشتهاند ولی همچنان خلاء قانونی در حمایت از حقوق حیوانات دلیلی بر کشتار و آزار و اذیت آنهاست. در این بین، پیشنویس لایحه منع حیوان آزاری و اصلاح ماده ۶۷۹ قانون مجازات اسلامی که آبانماه سال ۹۶ به مجلس شورای اسلامی ارائه شد، همچنان بلاتکلیف و مسکوت مانده است. این ماده قانونی صرفا حیوانات دارای مالک، حلالگوشت و شکارممنوع را مورد نظر قرار داده و حیوانات اهلی مثل سگرا در برنمیگیرد.
اما حیوانات از جمله سگها به ویژه از سوی کسانی که آغشته به باورهای خرافی هستند نیز مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و به نظر هم نمیرسد از حجم تهاجم به حیوانات، با وجود افزایش تمایل بخشی از جامعه به نگهداری از حیوانات خانگی، کاسته شده باشد. اتفاقا با فراگیر شدن اینترنت، تصاویر بسیار غیرانسانی از آزار و شکنجهی حیوانات چون سربریدن، شکستن استخوانها، طنابپیچ و خفه کردن آنها و حتی کشیدنشان به روی زمین با اتومبیل در حال حرکت منتشر میشود. چنین رفتاری این سوال را در ذهن ایجاد میکند که ریشهی مشکل ارتباط نادرست انسان با حیوانات در ایران چیست؟
باورهای خرافی افراد و جامعهی خشمگین
بهناز مهرانی یکی از دلایل اصلی حیوانآزاری را باورهای غلطی میداند که در مردم شکل گرفته و در همین زمینه توضیح میدهد: «بیشتر حیوانآزاریها را در رابطه با گربه و سگ میبینیم که دلیل آن، باور مذهبی مثل نجس بودن سگ و خرافاتی است که مثلا در مورد زنان حامله در رابطه با گربهها وجود دارد. داشتن این باورها مجوزی برای آزار حیوانات است! حالا اینکه با این مجوز چطور اقدام به حیوانآزاری میکنند، ریشه در افزایش خشم در جامعه امروز ایران نیز دارد.»
او معتقد است: «در جامعه ایران خشم و ناکامی به دلایل شرایطی که وجود دارد، زیاد است و سرریز میشود و خودش را به اشکال مختلف نشان میدهد. در مواجهه با این خشم ما جامعه بالغی نداریم که مشکلات و خشم را مدیریت کند، برای همین، خشم در سلسله مراتب خودش را نشان میدهد و هر کس به پاییندست خود زور میگوید. در این فرایند حیوانات، کودکان و توانخواهان طعمههای راحتتری برای افرادی هستند که میخواهند خشم خود را به شکلی خالی کنند.»
این روانشناس و فعال حقوق کودکان و زنان رابطه محدود و ناآشنا بودن جامعه ایران با حیوانات را نیز یکی از دیگر دلایل حیوانآزاری میداند: «جامعه ما از فرهنگ همزیستی با حیوانات برخوردار نیست و کاملا با حیوانات ناآشناست. حتی برخی فکر میکنند که حیوانات درد را حس نمیکنند، نمیخوابند، غمگین یا گرسنه نمیشوند یا حس ندارند! به همین دلیل به حیوانات آسیب میرسانند. در جامعه روستایی نیز همین است؛ سگ حیوانِ مراقب است. دامداران فکر میکنند دام با آب و نان سیر میشود و وقتی پیر شد دیگر برایشان فایدهای ندارد. در واقع فرهنگ همزیستی با حیوانات را ندارند و از آنها به سود خود استفاده ابزاری میکنند. ولی در شهرها، دلایلی مثل هراس از حیوانات وجود دارد یا اینکه فکر میکنند مثلا سگ و گربه ولگرد چهره شهر را بهم میزنند. همینطور شایعاتی پراکنده میشود مثل حمله سگها به ۲ هزار شهروند اهوازی که واقعا باورنکردنی است. اینها باعث ترس مردم از حیوانات میشود که مبادا بیمار باشند.»
بهناز مهرانی همچنین سکوت در قبال خشونت علیه حیوانات را عاملی برای افزایش خشونت نسبت به انسانها میداند و میگوید: «کسانی که حیوانات را آزار میدهند، بالقوه آزارگر انسانها نیز هستند و اگر شرایط مساعد به وجود بیاید خیلی راحت به انسانها هم صدمه میزنند. این خیلی خطرناک است؛ اگر همسایه و نزدیکان شما حیوانآزاری میکنند نباید سکوت کنید! درواقع باید به چشم آدمی به او نگاه کنید که ظرفیت این را دارد که به بچه و خانواده شما نیز صدمه برساند و حتی مرتکب قتل شود.»
این روانشناس تجاوز جنسی به حیوانات در ایران را نیز دارای آمار بالایی دانسته و میگوید: «تجاوز به حیوانات خصوصا سگها در ایران آمار بالایی دارد. امکان آمارگیری وجود ندارد و حتی به مستندی هم که گروه حامیان حیوانات در این رابطه ساخته بودند مجوز پخش ندادند. از نظر حقوقی این نوع تجاوز کمترین مسئولیت و پیامد را دارد و بهتر بگویم هیچ عواقب و مجازاتی برای فرد متجاوز ندارد! تجاوز به حیوانات در ایران در حال رشد است، چون هیچ عامل بازدارنده و قانونی و هیچ شاکی و هیچ حامی برای حیوانات وجود ندارد جز تلاشهای پراکندهی افرادی که صدایشان به جایی نمیرسد.»
آزاده کریمی
*از شعر «صدای پای آب» سرودهی سهراب سپهری
بسیاری از مردم دست کم ۳۸ سال است که هر جنایتی را که اسلامگرایان چه در ایران و یا در کشورهای دیگر (تحت نامهای :داعشی ها، القاعده، طالبانها و سایر نامهای تبهکاران اسلامگرا) انجام میدهند هرگز آن دین جهل و جنایت بیابانی را مورد سوال قرار نمیدهند یعنی زیرکانه از متهم کردن علت(اسلام بیابانگردها) دوری میکنند و معلول (جنایتکاران اسلامگرا) را مورد اتهام قرار میدهند. معلول اثر و پدیده علت است. تا علت است معلول ها نیز بوجود خواهند آمد.
گزارش وخبررابدلیل نوع رفتارسفاکانه بااین زبان بسته ها وبدحال شدن نتوانستم بخوانم فقط بایدگفت لعنه الله علی خمینی وآل خمینی وهمه جانیان تاریخ ومدفوع همه سگهای عالم برگورهندیزاده .
آخوند و پیروانش با آفرینندگان پروردگار دشمنی دارند چون فرقه آنها یک فرقه شیطان پرست است
از حیوان پست ترند.