در حالی که اعتصاب هزاران کارگر فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه در اعتراض به حقوق معوقه و وضع معیشتی خود چهارمین هفته را پشت سر مینهد، گروههای اجتماعی بزرگی چون دانشجویان و معلمان با شعار «دانشجو، کارگر، معلم، اتحاد اتحاد» حمایت خود را از این اعتصاب اعلام کرده و در تظاهرات خیابانی کارگران شرکت کردند. علاوه بر این، شعارهای مطرح شده در این اعتصابها بطور مستقیم سیاستهای ضد کارگری جمهوری اسلامی و فساد و ناکارآمدی حکومت را هدف قرار داده است.
کارگران فولاد اهواز با شعار «نه حاکم نه دولت، نیستند به فکر ملت» به روشنی هم دولت و هم کل حاکمیت را مسئول وضعیت وخیم اقتصادی و تباهی زندگی زحمتکشان دانسته و مطالبات صنفی خود را با مبارزه سیاسی پیوند زدند.
در حقیقت این دو اعتصاب که حلقه دیگری از زنجیره اعتراضات سراسری یک سال گذشته از جمله اعتراض کارگران کارخانهها و تولیدیهای مختلف، معلمان، کامیونداران، کشاورزان و تراکتورداران اصفهان، سپردهگذاران و مالباختگان، آسیبدیدگان آلودگی محیط زیست، پرستاران، بازنشستگان، بازاریان و مغازهداران را تشکیل میدهد، نویدبخش تکامل اعتراضات صنفی به مبارزات سیاسی است.
ویژگی دیگر این دو اعتصاب مانند اعتصاب سراسری معلمان، فاصله آن از جناحهای حکومت و استقلال صنفی و سیاسی کامل آن است. امری که درگذشته کمتر سابقه داشت و به همین علت نیز با وجود وسعت و گستردگی و دوام اعتصابات، از سوی جناحهای متصل به حاکمیت نادیده گرفته شد.
در اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز همچنین ابعاد بیسابقه فقر و درماندگی اقتصادی زحمتکشان، درّه عمیق بین فقر و ثروت، فساد ناشی از سیاست ناکارآمد واگذاری شرکتهای تولیدی به وابستگان نظام، تحت عنوان خصوصیسازی، بیش از گذشته عیان شد و کارگرانی که ماهها حقوق ناچیز ماهانه خود را دریافت نکردهاند شعار سر دادند که «این همه بیعدالتی، هرگز ندیده ملتی».
اگرچه پاسخ این اعتراضهای حقطلبانه و مسالمتآمیز از سوی حکومت جمهوری اسلامی همچون گذشته بازداشت و احضار بیست نفر از کارگران و نمایندگان شورای آنها از جمله اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، محسن آرمند، حسن فاضلی و محمد خنیفری بود، اما از تجربه گرانبهایی در زمینه شکلگیری رهبری جنبشهای مدنی پایدار در صفوف مبارزات صنفی و سندیکایی کشور خبر میداد.
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه اعلام کرده که خانوادههای اسماعیل بخشی و سپیده قلیان در ملاقات، آنها را در وضعیتی وخیم مشاهده کرده و متوجه شدهاند که متاسفانه هر دوی آنها به شدت مضروب و تحت فشارهای جسمی و روحی شدید بودهاند. در همین ارتباط گروهی از کارگران هفت تپه با حمایت و همراهی صدها نفر از مردم شوش در برابر فرمانداری این شهر تجمع و با شعار «کارگر زندانی، آزاد باید گردد» به سیاست سرکوب تشکلهای صنفی اعتراض کردند.
ما از این اعتصابات صنفی و خواستههای بحق آنان پشتیبانی میکنیم و بر این باوریم که جمهوری اسلامی به سبب ناکارآمدی و سیاستهای داخلی و خارجی مغایر با منافع ملی و فساد نهادینه در سر تا پای ساختار آن، نه تنها نمیخواهد بلکه نمیتواند اوضاع آشفته اقتصادی و سیاسی کشور را سامان دهد. بنابراین برای جلوگیری از فروپاشی اجتماعی بیشتر، راهی جز گسترش مبارزات مدنی و سیاسی خشونتپرهیز برای وادارساختن این نظام به تمکین در برابر خواست ملت یعنی کنارهگیری مسالمتآمیز از قدرت و گشودن راه برای استقرار نظامی دمکراتیک مبتنی بر رأی آزاد مردم و متکی بر موازین جهانی حقوق بشر وجود ندارد.
۱۹ آذر ۱٣۹۷ – ۱۰ دسامبر ۲۰۱٨
کمال آذری
شهریارآهی
فریدون احمدی
جمشید اسدی
نوشابه امیری
جلال ایجادی
مهران براتی
عصمت بهرامی
سپیده پوراقایی
اصغر جیلو
جمشید خون جوش
احمد رافت
محسن سازگارا
ژیلا سیاسی
کریم شامبیاتی
حسن شریعتمداری
یزدان شهدایی
کاوه شیرزاد
بهزاد کریمی
منوچهر مقصودنیا
عبدالله مهتدی
جمشید نعمتی
عطا هودشتیان
حسن شریعتمدارى که بدنبال فدرال قومى در ایران است ???????