«بال‌های آمریکایی، ریشه‌های ایرانی»؛ روایت زندگی رضا عابدی کشتی‌گیر و قهرمان ایرانی

یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷ برابر با ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸


تارا بیگلری – رضا عابدی قهرمان کشتی جهان و از مربیان مشهور در زمان انقلاب ۱۳۵۷ و دوران جنگ با عراق، در ایران زندگی می‌کرده است. اما پس از چندی پناهندگی او سرخط اخبار بین‌المللی قرار گرفت. داستان او در کتاب «بال‌های آمریکایی، ریشه‌های ایرانی» به قلم کریستین اورلاف روایت شده است.

کریستین اورلاف، نویسنده

داستان زندگی عابدی مسیری را به کریستین اورلاف نشان داد تا بتواند به کند و کاو بیشتری در رابطه با مناسبات ایران و آمریکا بپردازد و همزمان بر زندگی این ورزشکار قهرمان از جمله اهداف شخصی، روابط عاطفی‌ و دیدگاه‌هایش درباره جهان تمرکز کند.

کیهان لندن در ملاقاتی با کریستین با او درباره کتابش و ریشه‌ها و زمینه‌هایی که به وی الهام داده‌اند گفتگو کرده است.

– با سوژه کتابتان چگونه آشنا شدید و دیدارتان با رضا عابدی چگونه بود؟

-من و رضا در سال ۲۰۰۴ در یک لیگ کوچک که هر دوی ما پسرانمان در آن حضور داشتند همدیگر را دیدیم. من آن زمان فکرش را نمی‌کردم که این ملاقات می‌تواند به تغییری در زندگی‌ام منجر شود. رضا برای من تعریف کرد که اولین باری که بیس‌بال بازی کرده و به توپ بیس‌بال ضربه زده توانسته تا ایستگاه سوم بدود. بعد که به این موضوع خوب خندیدیم رضا داستان زندگی خود را برای من تعریف کرد که از این به بعد داستان من بود، یک دختر آمریکایی از خانواده‌ای نسبتاً مرفه که تنها تصویرش از ایران گروگان‌های آمریکایی با چشم‌های بسته بود.

همانطور که گفتگوهایم با رضا پیش می‌رفت در می‌یافتم که اطلاعات اندک و نادرستی از هویت، فرهنگ و تاریخ و سیاست ایران دارم. داستان رضا باید روایت می‌شد؛ نه فقط به خاطر رضا بلکه برای میلیون‌ها آمریکایی که دقیقاً مثل من هستند. برای همه آنهایی که تصویری مطرود از ایران سال ۱۹۷۹ در سایه گروگانگیری- گروگان‌هایی با چشمان بسته- و آتش زدن پرچم آمریکا در ذهنشان نقش بسته است.

– چه چیزی شما را به سمت این موضوع کشاند و آیا پیشتر هیچ تجربه‌ای از ورزش کشتی داشتید؟

-من هیچگونه تجربه‌ای در رابطه با ورزش کشتی نداشتم اما کشتی موضوعی است که سرتاسر کتاب به شدت با آن تنیده شده است. در ایران اغلب بچه‌ها به ورزش فوتبال و ژیمناستیک علاقمندند. «مبارزان» قویترین و تواناترین ورزشکارانند. در زبان فارسی اصطلاحی به نام «پهلوان» هست که من خیلی دوست دارم، معنی آن شخصی با قدرت بدنی و ذهنی و روحی بالاست.

رضا عابدی در یک مسابقه کشتی در ایران

در این کتاب یک گفتگوی مهم بین رضا و پسرعمویش و برادر کوچک رضا در مورد پهلوانی وجود دارد که یکی از موضوعات این کتاب را تشکیل می‌دهد. آنها در مورد یک مسابقه بوکس گفتگو می‌کنند که هر دو بوکسور با وضعیتی نزدیک به مرگ به راند پایانی می‌روند. در انتهای مسابقه مربی یکی از آنها «حوله خود را انداخت» (تسلیم شد). با اینکه موجب نجات جان آن بوکسور شد اما روح او هرگز التیام نیافت و بقیه زندگی‌اش را در خود فرو رفت و مانند شبحی از خود بسر آورد.

-آیا بعد از نوشتن کتاب با رضا تماس داشته‌اید؟ او الان چکار می‌کند؟

-ما با هم در تماس هستیم. در بهار سال ۲۰۱۸ رضا در مراسم مشاهیر ملی کشتی-در کنار رئیس جمهور [بیل کلینتون] و فضانوردان- تقدیر شد و من به این موضوع افتخار می‌کنم. هنگامی که او جایزه خود را پس از روایتی از زندگی‌اش دریافت کرد، حضار بپا خاسته و او را تشویق کردند؛ سالن غرق شادی شده بود.

رضا عابدی در تیم ملی کشتی ایران در رقابت‌های ونزوئلا

ما همچنین در مدارس و دانشگاه‌ها و کتابخانه و مکان‌های دیگر برای ارائه داستان رضا حاضر می‌شویم و زندگی خود را برای آموزش به دیگران وقف کرده‌ایم. سنگینی درس‌های اروپامحور مدرسه‌های آمریکایی فضای محدود و تنگی برای مطالعات و فهم فرهنگ و تاریح و تمدن ایران باقی می‌گذارد. یکی از لحظات پرغرور برای من در یکی از برنامه‌هایی بود که  چند جوان ایرانی حضور داشتند. به محض اینکه رضا آغاز به سخن گفتن کرد می‌توانستم ببینم که این جوانان در جای خود شق و رق‌تر می‌شوند و کم کم سرشان بالاتر می‌آید. رضا با تعریف داستان خود و به اشتراک گذاشتن آن با دیگران، در برابر کلیشه‌های غلطی که پیرامون فرهنگ ایران وجود دارد قد برافراشت.

نقدیر از رضا عابدی در مراسم مشاهیر ملی آمریکا

– چه چیزی موجب علاقه شما به تاریخ و فرهنگ ایران شده است؟

-هر چه بیشتر یاد گرفتم دانستم که باید بیشتر بدانم. ایران دارای فرهنگ غنی و پرشوری است. من از عشق و وفایی که از رضا و خانواده رضا دیده‌ام الهام گرفته‌ام. ازخودگذشتگی‌های بزرگی که رضا و خانواده‌اش متحمل شدند تا در آمریکا زندگی کرده و رویاهای او را دنبال کنند باعث شد که من بیشتر بخواهم بدانم که چطور شد که او به این ارزش‌های والا رسیده.

رضا عابدی و کریستین اورلاف

– آیا سفری به ایران داشتید؟

-نه، من به ایران سفر نکرده‌ام اما یکی از برنامه‌های من برای آینده است.

– آیا پروژه دیگری در دست دارید؟

-ما همواره دوست داشتیم که داستان رضا را منتشر کنیم. علاقه داشتیم که این داستان به فیلم تبدیل شود و امیدوارم بتوانیم این کار را پیگیری کنیم. ما در حال حاضر نسخه شنیداری کتاب را به پایان رسانده‌ایم و دنبال نریتوری هستیم که بتواند روح و لحن مناسب داستان را حفظ و منتقل کند.

*منبع: کیهان لایف
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=141567

یک دیدگاه

  1. ذره بین

    سلامتی هر کی قلبش واسه ایران می تپه و به ایران عشق می ورزد

Comments are closed.