(+ویدئو) توییتهای محسن رضایی در مورد عملیات «کربلای پنج» در سالگرد انجام آن یعنی، سوم دیماه سال ۱۳۶۵، کار دستش داد چنانکه از یکسو افکار عمومی و خانواده شهدا یقه او را گرفتند و از سوی دیگر برخی فرماندهان جنگ.
شاید «حاج محسن» که آن روزها در خط مقدم جبهه برای خود برو و بیایی داشت فکر نمیکرد اگر توییت کند که کربلای چهار عملیات «فریب» دشمن بود چه غوغایی به پا خواهد شد. برای خیلیها باور کردنی نبود بشنوند که پرتلفاتترین عملیات ایران در هشت سال جنگ فقط تاکتیکی و برای فریب ارتش صدام حسین بوده است! آنها به ویژه خانوادههای کشتهشدگان و معلولان جنگ از خود میپرسند هزاران کشته و زخمی و مفقود فقط برای فریب؟! واقعا چه کسی در این میان فریب خورده است؟!
محسن رضایی وقتی موج انتقادات را دید خیز برداشت که منظورش را توجیه و به خیال خودش تفهمیم کند، اما کار از کار گذشته بود و چنین اعترافی را با هیچ مالهای نمیشد صاف و صوف کرد! هرچند مهملاتی هم که در توجیه اعترافاتش بافت وضع را بدتر کرد چنانکه خانواده تعدادی از شهدای جنگ از جمله باکریها از وی خواستند که «شرم» کند و زبان به دهان بگیرد و نمک روزی زخم نپاشد.
رضایی که پیشتر اعتبار اندکی را که داشت با سیاسیکاریها و قدرتطلبیها و نامزدیهای مکررش در انتخابات استصوابی بر باد داده بود، به تهماندهی آن با زیادهگوییهای خود چوب حراج زد و گفت کربلای چهار عملیات اصلی نبود و مقدمهای برای عملیات کربلای پنج و «فاو» بود.
طبیعی است که برای خیلی از مردم مسائل نظامی و تاکتیکهای جنگ آشنا نیست و نیازی هم به دانستن آن ندارند اما همین سخنان رضایی کافی بود تا اندک آبروی وی در رابطه با مسائل نظامی نیز نه تنها بر باد رود بلکه وی را از دید بسیاری از مردم که بار پیامدهای جنگ هشت ساله را هنوز بر دوش میکشند در جایگاه فرماندهای بیعرضه و «خائن» قرار دهد!
حالا حاج محسن نه فقط شخصیت خود را زیر بمباران افکار عمومی میبیند بلکه تیر و ترکشهای ناشی از اتهام «نفهمی در امورنظامی» را هم باید تحمل کند.
این سخنان رضایی اما زخمهای کهنه را هم باز کرد. آنهم در شرایطی که اصل نظام بیش از پیش زیر سوال میرود. اختلاف با صیاد شیرازی فرمانده وقت ارتش بر سر عبور از اروندرود، حمایتهای حسن روحانی و اکبر هاشمی رفسنجانی از سپاه برای حمله به بصره، تصویر به خاک و خون کشیده شدن جوانانی که ارتش عراق بیمحابا آنها را قلع و قمع میکرد و مسئولان و فرماندهان بیکفایتی و نادانی که نه تنها پاسخگوی اشتباهات خود نبودند بلکه امروز نیز سالهاست در رأس قدرت بر کرسیهای نان و آبدار تکیه زده و یکهتازی و حرّافی میکنند.
به راستی که لعنت بر دهانی که بیموقع باز شود! محسن رضایی که در میان حملات از همه سو به خاطر اعترافش به کشتار جوانان کشور محاصره شده است، برای جان به در بردن به یک مالهکش نیاز داشت و چه کسی بهتر از قاسم سلیمانی!
رضایی روز دهم دی مهمان برنامهی «حالا خورشید» با اجرای رضا رشیدپور شد. مقدمات یک «عملیات فریب» دیگر این بار از صدا و سیمای حکومت فراهم آمد تا حاج محسن شور و حماسه بپا کند، اشک بریزد و «یاران سفرکرده» و و پَرپَر شدهها و سبکبالانی را که رها رفتند و رفتند به یاد بینندگان بیاورد. از قرار معلوم مقامات رژیم مانند رهبر جمهوری اسلامی در این مظلومنماییها مهارت کامل دارند (جسم ناقصی دارم … و اندک آبرویی…) در این برنامه نیز دوربین صدا و سیمای رژیم روی چهره حاج محسن زوم کرد و عملیات «جبههی تحمیق» شروع شد. رضایی یکبار دیگر تأکید کرد که «به تشخیص امام فرمانده سپاه شده»! انگار که با این انتصاب از سوی «امام» هر بیعرضگی و بیکفایتی و خیانت و جنایتی توجیه و مشروع میشود.
نقش بعدی را در «عملیات فریب» در جبههی صدا و سیمای جمهوری اسلامی قاسم سلیمانی بر عهده گرفت. او نیز از شکستها گفت، از کربلای چهار، از رمضان، از والفجر مقدماتی… بطوری که نه سیخ بسوزد و نه کباب و در عین گریبان حاج محسن از دست معترضان رها شود. اما حاج قاسم هر چه بیشتر گفت، خود نیز گرفتارتر شد و در این گرفتاری همه نظام را، آن «جمع تصمیمگیرنده» را مسئول معرفی کرد و در نهایت هم اعتراف کرد که «ما در همه عملیاتهای نظامی نسبتی از لو رفتگی را داشتیم…»!
او برای توجیه ادعاهای رضایی مجبور به وارونهسازی نیز شد. وی با بیان اینکه «عملیات کربلای چهار عملیات اصلی بود نه فرعی» گفت: «وقتی که عملیات کربلای پنج را انجام دادیم و به کانال ماهی رسیدیم، دشمن به این نتیجه رسید که عملیات کربلای چهار فریب بوده است.»
سلیمانی ادامه داد «تصور میکنید عملیات خرمشهر و بیتالمقدس لو نرفته بود؟ ما در فتحالمبین یک شب رفتیم پای عملیات و برگشتیم. دشمن قبل از عملیات به ما حمله کرد، ما اگر میخواستیم بر این مبنا رفتار کنیم هیچ عملیاتی در جنگ را نمیتوانستیم انجام دهیم.» به این ترتیب همه عملیاتی که منجر به آنهمه کشته و زخمی میشد لو رفته بود وگرنه به گفته قاسم سلیمانی، «هیچ عملیاتی در جنگ را نمیتوانستیم انجام دهیم»!
«حاج محسن» و «حاج قاسم» باز هم در یک جبهه:
این بار در «عملیات فریب» در صدا و سیمای جمهوری اسلامی#عملیات_فریب #قاسم_سلیمانی #محسن_رضایی #کربلای۴ #کیهانلندن pic.twitter.com/gpUARNetOH— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) January 1, 2019
حاج قاسم پس از توضیحاتی متناقض، حرف اصلی نقشی را که بر عهده گرفته بود در دفاع از حاج محسن به زبان آورد و توصیه کرد «نباید شخصیتی که در طول هشت سال دفاع مقدس فرماندهی جنگ را بر عهده داشته است، مورد انتقاد و حتی عقدهگشایی و شماتت قرار بگیرد.»
محسن رضایی نیز به مظلومنمایی ادامه داد و گفت «دست جوانان حتی آنانی که به من توهین کردند را میبوسم!» و تاکید کرد کربلای چهار عملیات فریب نبود، عملیات بزرگی هم نبود!
زیادهگویی و حرّافی بیموقع محسن رضایی و سبقت همسنگران او برای توجیه ادعاهایش یک موضوع را نیز آشکار کرد: سرداران پرمدعای بیکفایت و بیتجربه که فقط بر اساس معیارهای سیاسی- عقیدتی از سوی «امام» به فرماندهی نظامی منصوب شدند، مانند رهبرشان چیزی در چنته نداشته و ندارند به همین دلیل چه در جنگ و چه پس از آن مسبب ریخته شدن خون جوانان مردم و نابودی مملکت شدهاند.
در ویدئوی بالا که یک مستند از سوی بیبیسی فارسی است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد، یکی از پاسداران حاضر در عملیات کربلای چهار روایت میکند که این عملیات لو رفته بود و «نیروهای اطلاعات شناسایی متوجه نشده بودند که عراقیها چه سفرهای برای ما پهن کردند.»
سردار علی عبداللهی معاون هماهنگ کننده ستاد کل نیروهای مسلح نیز برای توجیه حرفهای محسن رضایی ادعا کرد «هر عملیات شامل یک تک اصلی و یک تک پشتیبانی است، که در برخی موارد تک پشتیبانی از تک اصلی مهمتر است و موجب حمله اصلی میشود؛ به تک پشتیبانی، تک فریب هم میگویند!» البته او نیز این ادعای نادرست را مطرح کرد تا نتیجه بگیرد که «رضایی در هشت سال جنگ خدمات ارزندهای داشته است و شایسته نیست این همه هجمه علیه او باشد.»
یکیشون نجار بوده تو کرمون ، اون یکی چوپون تو مسجدسلیمون حالا واسه ما اینا شدن تئوریسین و تحلیلگر نظامی!!!!متاسفانه ارتش و ارتشیان ما هم اینا بی غیرت کردند وگرنه نباید پرسنل نیروی دریائی ما دیروز جلوی دَردار باقری بیسواد که از لحاظ سلسله مراتب نظامی هم یک سپاهیه و پائین تر از ارتشی(ارتشبد درجه ای بالاتر از سپهبده)پا جفت میکردن!!
این دو نفر را حزب همیشه خائن توده و اصلاح طلبان بزرگ کردند محسن رضائی بی مغز را در دوران جنگ حزب خائن توده باد کرد و این قاتل جوانان ایرانی در سوریه و عراق یعنی قاتل سلیمانی را حزب خائن توده و اصلاح طلبان مشترکا بزرگ کردند و مشتی ساده لوح هم گول خوردند وگرنه مغز این دونفر همراه با خامنه ای قاتل و دزد رویهم رفته اندازه یک گنجشک هم نیست .
رحیم صفوی در یادواره شهدای عملیات کربلای ۵ در دی ماه سال ۸۹ در حسینیه شهدای بسیج تهران ایراد کرد و خبرگزاری دفاع مقدس نیز آن را در یکم دی ۱۳۹۳ منتشر کرده است.
صفوی، بعد از رضایی، فرمانده کل سپاه شد و هم اکنون مشاور و دستیار فرمانده کل قواست.
او در این گفت و گو تصریح می کند: در عملیات کربلای ۵، هفت هزار و ۶۵۱ رزمنده ایرانی به شهادت رسیدند . همچنین ۵۳ هزار و ۲۹۹ نفر مجروح و ۳ هزار و ۵۲۲ نفر نیز مفقودالاثر شدند!!.
حکومت اسلامی با شعار – تسخیر خانه جاسوسی – جنگ جنگ تا پیروزی – مرگ بر صیهونیسم ! – بمب هسته ای حق مسلم ماست -و… – وبا پرداخت قیمت سنگین خواری و ذلت و صرف میلیاردها پول و نابودی اقتصاد کشور و از دست دادن هزاران هزار نیروی انسانی که یا کشته ومعلول شدند و یا ازترس جانشان مجبور به فراراز مملکت شدند و اخر سر جام زهر خوردند!.
چه کسی تاوان ۴۰ سال زجر و تحقیر و اعدام و ترور و شکنجه و زندان و دزدی اموال مردم ایران را از حکومت جهل وفساد را خواهد داد؟
در مراسم سالگرد مصطفی کریم بیگی یکی از کشته های عاشورای سال ۱۳۸۸، ابوالفضل قدیانی در سخنانی گفت مردم حکومت غیرایدئولوژیک و غیر دینی میخواهند.
وقتی یک مشت کفتر باز ارزن پاش خیابان مولوی میشود سردار یا بهتر بگویم سربار وضع بهتر از این نمی شود
بدبخت ملتی که این ها سردارانشان باشند
دوستان به ظرائف توجه نمیکنید!
اینها گفتند “کربلای ۴ عملیات فریب بود” ولی نگفتند فریب چه کسی!!
جواب به این سوال رفع تشکیک میکند به قول علمای ابله!!!
نتبجه هر جنگى فقر ویرانى آوارگى و هزار جور کوفت و زهره ماره اصلا چرا این لاشخورهاى خرالهى و آفتابه بیار خمینى اهریمن ٨ سال به جنگ خانمان سوز ادامه دادنند فقط خودشان میدونند در آن زمان این ها چقدر سواد ارتشى داشتند و اگر داشتند که به اینجا نمى کشید وقتى میکن لات و پوت ها چاقوکش ها لمپن ها ستون این نظام بودنند پس تازه اول کاره ………
انقلاب مرگ و سیاه ۵٧
که اقایان و خانمهـا محسن سازگارا و مهر انگیز کار و شیرین ع و گنجى و شریعتمدارى وووووو از ان ننگ ۵٧ به سختى دفاع میکنند
ای آنکه فریب و فتنه شعارت، دادگاه نظامی در انتظارت!
« ما جنگ را سپردیم بدست آدم کم عقل محسن رضائی « این سخن را ” ولی فقیه” مرحوم منتظری گقته است. خب ، این جنگ “فرمانده هان” …برهنه جنایت کار الاغ سوار دیگه یی هم مانند رفسنجانی، بنی صدر ، حسن کلید، غفاری و … داشته است. زمانی که عنقلابیون خائن و نادان در خیابانهای تهران جیغ می زدند که ” ارتش امپریالیستی منحل باید گردد و ارتش خلقی…و اف ۱۶…» و… سران ارتش اایران را از جمله کسان ما را در آن مدرسه لعنتی به قتل رساندند، اکنون بایستی یاسخگوی مردم بیگناه ایران باشندو دادگاه های ملی در انتظارشان!
مردم میگویند کوسه بی سر و پا و هزار دستان حکومت ولایت فقیه شیخ ( اکبر ) هاشمی رفسنجانی بهرمانی به فرمان سید علی گدا و توسط پاسداران محمد باقر قالیباف و غلامحسین غیب پرور در استخر فرح پهلوی به درک واصل شد . اکنون کلامی از سید علی گدا در مورد یار دیرینه و کسی که او را به صدارت رساند ، مربوط به چند روز قبل از اتفاق را بخوانید تا متوجه عمق مطلب شوید :
اگر به وقت عمل نکنیم و اگر دشمن را اشتباه بگیریم ، اگر شیطان اکبر ما بجای شیطان اکبر واقعی یک برادر ناباب و نا راهی که برادر ماست ولو ناباب و نا راه این شد شیطان اکبر ما ضربه خواهیم خورد ، اینهم دشمن ماست !
توجه نمودید ؟ در واقع (سید علی گدا )حکم قتل( اکبر اقا ) را صادر نموده است .
حتما به این سخن و نوار گوش دهید .
انها فوج فوج جوانان این کشور را ابتدا در زندانها و سپس در میدان های جنگ به کشتن دادند و دجال دوران خمینی هندی زاده جان جوانان بی گناه و محل را برای نبرد با صدام در جنگ مزخرف بین یکدیگر بدست این افراد کارنابلد و دوره ندیده و کم تجربه سپرد که در اخر کار بیش از ۱۹۵ هزار کشته علاوه بر زخمی های بسیار بر جای نهادند و کشور را به خاک سیاه و این روز انداختند .
بیشتر این بی سوادان لات و بی سر و پا اکنون بالاترین ثروت و بالاترین مدارج دانشگاهی را از راه تقلب و نامشروع بدست اورده اند ! و بر سر طرف مقابلشان یعنی هواداران سازمان مجاهدین خلق هم ان امد که همه میدانیم و کشته شدن بیش از ۳۵ هزار نفر از ان جوانان و هواداران .
بیاد دارم در اوایل انقلاب دو گروه از جوانان با دو برداشت کاملا متضاد از اسلام در مقابل هم صف ارایی میکردند گروهی عمدتا تحصیل کرده و دانشگاهی با سواد و معلومات بسیار بالا و گروه دیگر کودن و بیکاره که از زور بی کاری و بی عاری به جرگه سپاهیو در خدمت ملاها درامده بودند با ظاهری اشفته و بی نظم و بسیار دو اتشه و بی مغز .
یک دسته بی سواد عمدتا عمله ( سلیمانی ) و یا چوپان ( رضایی ) و دسته دیگر از نخبه ترین جوانان که در بهترین دانشگاه های کشور مشغول به تحصیل بودند .
دسته اول بنام سپاه پاسداران با زور اسلحه و تزویر اخوندها و پول نفت و بازاری ها بر مقدرات کشور مستولی شدند و خمینی ضحاک بخوبی از خشک مغزی انها استفاده نمود و ان شد که در مخیله او امروز شاهد هستیم .
آخه شما مثلا از قاسم سلیمانی که قبل از انقلاب قبوض برق رو میبرده در خونه مردم و بعد انقلاب در یک حرکت انقلابی فرمانده جنگ شده چه انتظاری داری. البته خیلی ها رو به کشتن دادن تا کسب تجربه ثروت و قدرت کنن. ولی بالاخره جنگ شده بود و باید گفت درود به همه شهیدان وجانبازان وطن