زن چهل سالهاى هفته گذشته با پیچیدن روسرى دور گردن شوهرش که سرهنگ ارتش بود، او را خفه کرد.
این زن بعد از اعتراف به قتل، به ماموران گفت: من و دو دخترمان سرانجام از دست این مرد زورگو و بداخلاق راحت شدیم. همسر مقتول افزود، قتل جناب سرهنگ روز سه شنبه چهار دى ماه که روز کریسمس بود اتفاق افتاد.
ماموران کلانترى ١۶٣ تهران پس از اطلاع از ماجرا به محل حادثه رفتند. همسر مقتول ابتدا به پلیس گفت، آن شب همسرم در حال درس دادن به دخترم بود که ناگهان عصبانى شد و با او و من دعوا کرد. ولى با وساطت دختر بزرگمان به اتاق خود رفت. من هم در اتاق دخترم خوابیدم. اما صبح وقتى به اتاق خوابمان رفتم او را در حالی که یک روسرى دور گردنش گره خورده بود، مرده یافتم و کاملا پیدا بود که با پیچیدن روسرى دور گلوى خود، دست به خودکشى زده بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم. آنها به منزل ما آمدند و مرگ شوهرم را تائید کردند.
سرهنگ ولى پور گودرزى از پلیس تهران گفت: کارآگاهان ما خودکشى سرهنگ را تائید نکردند و گفتند بررسىهاى آنها نشان مى دهد شوهر زن، قربانى جنایت خانوادگى شده است.
همسر سرهنگ در جریان بازجویىها، سرانجام اعتراف کرد شوهرش را با روسرى خفه کرده است. وى گفت، من یکشبه همسرم را نکشتم بلکه ٢۵ سال است او را در ذهنم خفه کردهام. او براى من و دخترانم زندگىای درست کرده بود که زندان بر این نوع زندگى ترجیح دارد.
او ادامه داد، شوهرم اجازه نمىداد خانوادهام را ببینم. براى هزار تومان مجبور بودم ساعتها به او التماس کنم، او در جواب سلام بچهها به آنها پرخاش مىکرد. حالا هم مرگ براى من اهمیت ندارد، فقط مىخواهم دخترهایم خوشبخت شوند.
وى درباره چگونگى حادثه مرگ همسرش نیز توضیح داد، شوهرم آن شب به درس یکى از بچهها کمک مىکرد ولى طبق معمول به او توهین و بىادبى مى کرد. به او اعتراض کردم و با هم درگیر شدیم. دخترهایم در حال رفتن به اتاق خود بودند که من روسرى را دور گردن سرهنگ پیچیدم. دختر بزرگم فریاد مىزد، به پدرم کارى نداشته باش اما از شدت عصبانیت روسرى را آنقدر کشیدم تا رنگ او کبود و وی خفه شد.
او گفت، شوهرم پسرعمویم بود و از همسر اولش هم یک دختر داشت.