میترا جشنی، شروان فشندی، ویلیام بیژن مهرورز – روزهای ۵ و ۶ دسامبر ۲۰۱۸، سه فرد شناخته شده از جناحی موسوم به استمرارطلبان (اصلاحطلبان) جمهوری اسلامی که در گفتمان رایج میان براندازان به «اپوزیسیون دروغین و صادراتی» نیز مشهور هستند، در سه نقطه مختلف جهان در صفحههای رسمی توییتر خود تهدیدهایی را علیه جامعه جهانی (به ویژه غرب) اعلام کردند. متن توییتها و کامنتهای این افراد عینا به شرح زیر است:
حمزه غالبی، پناهنده سیاسی ساکن پاریس، فرانسه ۶ دسامبر ۲۰۱۸:
«برای اینکه مذاکره با آمریکا به نتیجه برسد باید بتوانیم گزینه نظامی را از روی میز آمریکا حذف کنیم؛ آن هم با توجه به فاصله اقتصادی و تکنولوژیکی که داریم، یک راه بیشتر ندارد آن هم دستیابی به «توانایی تولید» سلاح هستهای و «توانایی تولید» موشک قارهپیما است.»
احسان منصوری، پناهنده سیاسی ساکن لندن انگلستان ۵ دسامبر ۲۰۱۸:
«اگر آمریکا مانند دوره بوش به دوره جنگهای پیشگیرانه بازگردد و ایران تا آن زمان نتوانسته باشد مشکل را حل کند، تمام مدلسازی بالا بیمعنی میشود؛ ایران چارهای جز پیشدستی، ساخت بمب و پرهزینه کردن حمله نظامی آمریکا ندارد.»
حمزه غالبی مشاور و مسئول ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود، همان مهندس موسوی که در بحبوحه اعدامها و سالهای سیاه دهه ۶۰ [خورشیدی] مقام نخست وزیری ایران را در دست داشت و هنوز از آن دوران با عنوان «دوران طلایی امام راحل» یاد میکند. وی در سال ۱۳۸۸ به عنوان نامزد ریاست جمهوری از سوی جناح اصلاحطلب معرفی گردید. پس از یک انتخابات مشکوک به تقلب و اعلام شتابزده محمود احمدی نژاد به عنوان برنده رقابت، بسیاری از جوانان و دانشجویان به اعتراضات خیابانی روی آوردند. حمزه در همان سال در پی درگیریهای پس از انتخابات به مدت ۷۰ روز زندانی شد و پس از آزادی ایران را ترک کرد و به فرانسه پناهنده گشت.
حمزه غالبی یک اسرائیلستیز است، دولت اسرائیل را یک رژیم آپارتاید و نژادپرست میداند، و رسما اعلام کرده که آرزوی دیرینهاش محو اسرائیل است.
احسان منصوری پیش از پناهندگی به کشور بریتانیا، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر و از طرفداران کروبی (دیگر نامزد اصلاحطلب ریاست جمهوری) در سال ۱۳۸۸ بود. او هم مانند حمزه غالبی پس از رهایی از زندان، ایران را به جهت یافتن کشوری امن ترک کرد. این دو نفر که برای فرار از جنایات رژیم جمهوری اسلامی در کشورهایی امن و صلحطلب تقاضای پناهندگی کردهاند، امروز هر دو مخالفان جمهوری اسلامی و آنان را که خواهان تغییر رژیم در ایران هستند (براندازان را) «ویرانیطلب» مینامند. طرفه آنکه هر دو آشکارا ساخت بمب اتمی و موشکهای قارهپیما را ضرورتی ملی و مطالبهای عمومی جا میزنند.
در کنار مواضع جنگطلبانه این دو استمرارطلب، دقیقا در همان روز، شاهد بیانات فرد دیگری به نام حسین درخشان و اظهار نظر او درباره توییت احسان منصوری هستیم. حسین درخشان وبلاگنویس ایرانی- کانادایی است که تا کنون دو بار به اسرائیل سفر کرده است. او هدف خود را از سفر به اسرائیل ایجاد صلح در جهت اهداف آقای خاتمی- اولین رئیس جمهور جناح اصلاحطلب جمهوری اسلامی- و در راستای گفتگوی تمدنها می داند. قدیمیترین روزنامه اسرائیلی- هاآرتص– پس از گفتگو با درخشان او را فردی معتقد به جمهوری اسلامی و آیتالله خمینی توصیف کرده که با ظاهری غربی اهمیت انقلاب خمینی را با انقلاب کبیر فرانسه برابر میداند!
او در مصاحبهای با تلویزیون پرستیوی (شبکه انگلیسیزبان جمهوری اسلامی) اقدامات احمدی نژاد را با نگاهی ستایشگرانه، موثر در زیر سوال بردن مشروعیت کشور اسرائیل ارزیابی میکند. او از جمله افرادیست که درباره تمایز و جدا کردن صهیونیسم از یهودیت نوشته است، بدینسان که یهودیت را مشروع و صهیونیسم را نامشروع میداند. او که از حامیان و مدافعان جمهوری اسلامی است، در واکنش به اظهارات منصوری چنین مینویسد:
«ما [جمهوری اسلامی] کوچکترین توانی برای مقابله به مثل نداریم و فقط با ترک برجام خودمان را به نابودی نزدیک میکنیم. ما فقط امکان تهدید اروپا را داریم، در حد مهاجرت و مواد مخدر و فوقش اختلال موقت صدور نفت خلیج فارس. دقیقا چون حماقتهای استراتژیک چهل ساله جلوی قدرتمند شدنمان را گرفته.»
این اظهارات حسین درخشان تنها سه روز بعد در ۹ دسامبر از دهان رییس جمهور فرقه تبهکار جمهوری اسلامی در اجلاس مبارزه با تروریسم در تهران بازگو میشود. روحانی میگوید: «اما بدانند که با تحریم ایران به تواناییهای ما برای مبارزه با مواد مخدر و تروریسم آسیب میزنند. به تحریمکنندگان هشدار میدهم اگر تواناییهای ما برای مبارزه با مواد مخدر و تروریسم در خاستگاه آنها ضربهای ببیند، شما نخواهید توانست از زیر آوار مواد مخدر، پناهجویان، بمبها و ترورها به سلامت خارج شوید. با تضعیف ایران از راه تحریم خیلیها در امان نخواهند ماند. آنها که حرف ما را باور ندارند خوب است نگاهی به نقشه جغرافیایی بیاندازند.»
در بررسی این اظهارنظرها، ما به حلقه گفتمانی برمیخوریم که بر خلاف اخلاق و مصالح امنیتی، سعی در نرمالیزه کردن خشونتهای سیاسی سازمان یافته رژیم ایران و تبلیغات آن در سطحی گسترده دارد. در حالی که ملت ایران در اثر نارساییها و ناهنجاریهای این رژیم مورد تعرض قرار گرفته و هر روز سیاستهای جنگطلبانه جمهوری اسلامی ایران را در انزوای بیشتری در سطح بینالمللی فرو میبرد، استمرارطلبان در خارج از مرزهای ایران و با استفاده از آزادی و مزایای کشور میزبان، سیاستهای خشونتآمیز رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی را حمایت و ستایش مینمایند.
ما امضاکنندگان این نامه که خود به علت همین سیاستهای جنگطلبانه و ضد حقوق بشری جمهوری اسلامی از میهنمان تبعید شدهایم، بر آنیم که توجه جامعه جهانی را به شبکه حامیان و مبلغان فرقه تبهکار جمهوری اسلامی در غرب جلب کنیم. چهرههایی همچون حمزه غالبی، احسان منصوری، و حسین درخشان، هرچند خود را پناهندگانی فراری از سرکوب رژیم جا بزنند، اغلب آشکارا حامی همان نظامی هستند که ادعا میکنند از آن گریختهاند. مخالفان فرقه تبهکار جمهوری اسلامی را ویرانیطلب و جنگطلب میخوانند، لیکن خود مشوق ساخت سلاح اتمی شده و اروپا را با سیل مهاجران غیرقانونی، تروریسم، و قاچاق مواد مخدر تهدید میکنند. هرجا و هرگاه که بشود، به رسانههای غربی نفوذ میکنند تا شبکه دروغپراکنی و پروپاگاندای خود را بگسترانند. اگر فارسی نمیدانید، این بار اگر دیدید یک «پناهنده سیاسی» یا «چهره اپوزیسیون» در حال لاپوشانی یا توجیه جنایات جمهوری اسلامی است، از کسی که فارسی میداند بخواهید تا نظرات و مواضع این چهرههای «اپوزیسیون صادراتی» را که به فارسی بیان شده است، برایتان ترجمه کنند.
امضاکنندگان:
۱.میترا جشنی
۲.سعید حسین پور
۳.شروان فشندی
۴.برزومهر طلوعی
۵.ویلیام بیژن مهرورز
۶.محسن میرانی
۷.ساناز آریا
* اشاره به رشته توییتی که می کوشد اثبات کند که حذف بمب اتمی از روی میز مذاکرات به زیان برجام است و تهدیدات تیم ظریف-روحانی به از سرگیری غنی سازی و بستن تنگه هرمز به سود ایران می باشد.
بسی رنج بردیم در این سال چهل
غارت و دزدی و دهان بر گل
تا که باشد این قوم پلشت
بیابند مردم و دنیا گزند
«موشک قارهپیما» که پریروز هوا شد «ولی در مدار (!) قرار نگرفت» ۔ بمب اتمی فعلأ طلب شما۔