آنچه پیش رو دارید ترجمه یک سند است. این سند شامل پاسخ کتبی دولت آلمان به فراکسیون پارلمانی حزب سبزها در پارلمان این کشور در خصوص «سازمان مجاهدین خلق ایران» است که در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۸ منتشرشده. اینکه پاسخهای داده شده تا کجا درست یا اشتباه است و نیز چرایی پاسخهای داده نشده، جای تأمل و تحلیل و بررسی دارد. اما برای حفظ اصالت سند، در اینجا به آن پرداخته نشده است.
یکی از گروههای اپوزیسیون ایرانی که در چهل سال گذشته پیوسته در معرض توجه دولتها و احزاب خارجی قرار داشتهاند سازمان مجاهدین خلق است. عدم شفافیت سازمان مجاهدین خلق در رابطه با اهدافاش و غیردمکراتیک بودن این تشکیلات، دامن زدن به کیش شخصیت، سوالبرانگیز بودن منابع مالی این تشکیلات، غیرشفاف بودن مناسبات درونی این سازمان و رفتاری که با جداشدگان از این تشکیلات در پیش میگیرد، تردیدهای جدی در مورد اینکه آیا این سازمان فعالیت نظامی خود را واقعا کنار گذاشته یا هنوز توسل به روشهای خشونتآمیز را در دستور کار خود دارد به وجود می آورد. اینکه این سازمان تا کجا در بین مردم ایران مقبولیت داشته و تا کجا با دیگر نیروهای سیاسی اپوزسیون میتواند همکاری داشته باشد یا دیگر نیروهای اپوزیسیون تا کجا مایل به همکاری با این سازمان هستند نیز از جمله موضوعاتی مورد بحث سیاستمداران، خبرنگاران و تحلیلگران سیاسی است. پرسشهای نمایندگان فراکسیون حزب سبزهای آلمان از دولت این کشور برای روشنگری در همین زمینههاست.
پاسخهای دولت آلمان نشان میدهد که دولت این کشور چه نظری در مورد سازمان مجاهدین خلق دارد، تا کجا در مورد آن مطلع است، اطلاعاتش تا کجا درست و دقیق یا غیردقیق است و تا کجا در مورد این سازمان بیخبر است. در هر صورت جای این پرسش نیز باقی میماند که آیا عمدی وجود دارد که دولت آلمان بطور رسمی مواضع خود را در مورد برخی از مسائل مرتبط با این سازمان علنی نمیکند، اگر آری، چرا؟
این سند میتواند با همه کمبودها، در روشن کردن افکار عمومی در شناختن «سازمان مجاهدین خلق ایران» مفید باشد.
*****
پارلمان آلمان
انتشارات ۱۹/۴۲۷۸
دوره نوزدهم
۱۲٫۰۹٫۲۰۱۸
پاسخ دولت فدرال آلمان به پرسش نمایندگان پارلمان: امید نوری پور، کلودیا روت (آوسبورگ)، دکتر کنستانتین فون نوتس، دیگر نمایندگان از فراکسیون حزب سبزها در پارلمان
-انتشارات ۱۹/۳۷۸۹–
نقش سازمان مجاهدین خلق در اپوزیسیون ایران
پیشدرآمدی در مورد پرسشهای مطرح شده
گروه ایرانی مجاهدین خلق (مخفف: ام اِ کا MEK که از این پس در این نوشته مجاهدین خلق آورده میشود) بیش از پیش به عنوان یکی از شرکای دولت دونالد ترامپ نقش مهمتری در ارتباط با سیاستهای ایالات متحده آمریکا در مورد امور مربوط به ایران بازی میکند. تا سال ۲۰۱۲ این گروه در لیست گروههای خارجی تروریستی ایالات متحده آمریکا قرار داشت، چرا که در ترور اتباع این کشور دخالت داشت. حذف آنها از لیست گروههای تروریستی با اعتراض شدید برخی کارشناسان مواجه بود (رجوع شود به موضعگیری منتشر شده در فایننشال تایمز ۱۰ اوت ۲۰۱۱). در آلمان هم این سازمان مدتها از سوی نهاد «حافظ قانون اساسی Verfassungsschutz» [سازمان اطلاعات و امنیت آلمان که وظیفه زیر نظر داشتن نیروهای سیاسی و مذهبی رادیکال و تحرکات جاسوسی و ضد امنیتی دولتهای خارجی در این کشور را به عهده دارد] تحت نظر بوده و در اتحادیه اروپا نیز در لیست سازمانهای تروریستی قرار داشت.
این گروه با پیشینه و جهتگیری شدید ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی بخشی از جنبش انقلابی ایران است که به تشکیل جمهوری اسلامی در آن کشور ختم شد. این تشکیلات در آغاز دهه ۸۰ میلادی از این جنبش [همراهی با خمینی] خارج شد. عملیات تروریستی بسیاری را در کشور انجام داد، همزمان بسیاری از اعضای آن قربانی سرکوب خشن و بیرحمانه رژیم جمهوری اسلامی شدند. به ویژه اعضا این گروه در کشتار دستهجمعی زندانیان ایرانی در سال ۱۹۸۸ به شدت تار و مار شدند.
از سال ۱۹۸۵ به بعد بود که مجاهدین خلق از صدام حسین در جنگ او با ایران حمایت کردند. حتی بعد از پایان جنگ نیز همچنان یار صدام حسین باقی مانده و در سرکوب خشونتبار او علیه مردم عراق، بخصوص علیه کردها، از او حمایت کردند.
از سال ۲۰۱۳ مرکز این سازمان در آلبانی قرار دارد، جایی که اکثر اعضای زنده مانده این سازمان به آنجا منتقل شدند. ساختار این سازمان از سوی بسیاری از تحلیلگران از جمله در موسسه بزرگ تحقیقاتی آمریکا «راند RAND» به عنوان تشکیلات فرقهای توصیف شده است. گزارشهای زیادی از جداشدگان از این تشکیلات از ساختار مبتنی بر اتوریته [اقتدارگرا] در این سازمان گزارش میدهند.
آنطور که مشهود است این گروه منابع مالی بزرگی در اختیار دارد که با آن جلسات بزرگی برگزار کرده که در آنها بسیاری که به لابیگری مشغول هستند در آن شرکت کرده و بر اساس گزارشها حتی به شرکت کنندگان به خاطر شرکت در این جلسات پول پرداخت میشود. در آلمان این گروه در اساس با نام انجمنهای مختلف، از جمله «شورای ملی مقامت ایران NWRI» فعال است که از سوی شخصیتهای معروف و شناخته شده حمایت میشود. این سازمان ادعا میکند که دوره اقتدارگرایی را پشت سر گذاشته و برای ایجاد یک ایران دمکراتیک مبارزه میکند. بجز ادعاهای خود این گروه، هیچ شواهد محکمی در تائید این چرخش سیاسی [دمکرات شدن] در دست نیست.
۱. برآورد دولت آلمان در مورد سازمان مجاهدین خلق، به ویژه نظر به پیشینه تروریستی آن چیست؟
-از نظر دولت آلمان سازمان مجاهدین خلق، یک سازمان مبتنی بر اتوریته [اقتدارگرا] در بین گروههای اپوزیسیون ایرانی به شمار میآید. این سازمان در گذشته بطور خشونتآمیز علیه جمهوری اسلامی میجنگید. از زمان بنیانگذاری این سازمان در آغاز دهه شصت میلادی، مجاهدین خلق استفاده از خشونت را یک وسیله مشروع برای رسیدن به هدف خود میدانستند. مبارزین این سازمان در شاخه نظامی آن با نام «ارتش آزادیبخش ملی» مستقر در عراق، مسئول حملات زیادی علیه اهداف و تاسیسات ایران بودهاند. از زمانی که در سال ۲۰۰۳ ارتش ایالات متحده آمریکا در جریان حمله به عراق نیروهای این سازمان را خلع سلاح کرد، این سازمان رسما از کاربرد خشونت چشمپوشی کرد. دولت آلمان در حال حاضر شواهدی از اینکه این سازمان بخواهد اهداف سیاسیاش را بطور خشونتآمیز عملی کند، در اختیار ندارد. با این وجود از نظر رژیم ایران، سازمان مجاهدین یک تهدید و دشمن محسوب میشود. بطور خاص در چند سال اخیر سازمان مجاهدین و شاخه سیاسی آن، شورای ملی مقاومت تلاش زیادی به خرج میدهند تا در بین اپوزیسیون به عنوان فقط یک نیروی سیاسی و دمکراتیک دیده شوند. اینطور بود که شورای ملی مقاومت موفق شد در سال ۲۰۰۹ سازمان مجاهدین را از لیست سازمانهای تروریستی ایالات متحده آمریکا و در سال ۲۰۱۲ از لیست تروریستی اتحادیه اروپا خارج کند. در آلمان سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت تلاش میکنند تا برای تحقق اهداف خود از طریق تظاهرات علیه رژیم ایران، حمایت علاقمندان را جلب کنند.
۲. دولت آلمان از اینکه سازمان مجاهدین در چهارچوب چه ساختار و کدام انجمنها عمل میکند، چه اطلاعاتی دارد؟
۳. آیا سازمان مجاهدین خلق در حال حاضر از سوی سازمان حافظ قانون اساسی [سازمان اطلاعات و امنیت آلمان که وظیفه زیر نظر داشتن نیروهای سیاسی و مذهبی رادیکال و تحرکات جاسوسی و ضد امنیتی دولتهای خارجی در آلمان را به عهده دارد]، تحت نظر قرار دارد، اگر نه، از چه زمانی و چرا دیگر تحت نظر نیست؟
کدام انجمن یا سازمانهای مرتبط با سازمان مجاهدین تحت نظر [نهادهای اطلاعاتی آلمان] قرار دارند و از چه زمانی؟
-به پرسش ۲ و ۳ با هم پاسخ داده میشود.
با اشاره به پاسخ به سوال شماره ۱، سازمان مجاهدین در آلمان برای ادارههای اطلاعاتی و امنیتی دیگر یک اولویت محسوب نمیشود. دولت آلمان در حال حاضر شواهدی از اینکه این سازمان بخواهد اهداف سیاسیاش را بطور خشونتآمیز عملی کند، در اختیار ندارد.
۴. دولت آلمان در مورد اینکه سازمان مجاهدین در دانشگاههای آلمان برای مسافرت به پاریس با هزینه ارزان تبلیغ میکند، که الزام آن شرکت در گردهمایی سالیانه این سازمان است، چه نظری دارد؟
-دولت آلمان در این مورد رأسا اطلاعاتی در اختیار ندارد.
۵. بر اساس اطلاعاتی که دولت آلمان در اختیار دارد، منابع مالی سازمان مجاهدین برای تامین هزینه فعالیتهای خودش در آلمان و اروپا کدامند؟
-بر اساس اطلاعات دولت آلمان، سازمان مجاهدین هزینه فعالیتهای سیاسی خودش در اروپا را از جمله از طریق کمکهای مالی و نیز از طریق پرداخت از سوی اعضایش تامین میکند.
۶. دولت آلمان در مورد مناسبات درونی سازمان مجاهدین خلق در اروپا و اینکه این سازمان تا کجا ساختارهای دمکراتیک و شفافیت را رعایت میکند اطلاع دارد؟
۷. دولت آلمان چه شناختی از فعالیتها و ساختار این گروه در آلبانی دارد؟
-پاسخ به سوالات ۶ و ۷ با هم میآید.
سازمان مجاهدین در اروپا تحت پوشش شاخه سیاسی خود یعنی شورای ملی مقامت فعالیتهای سیاسیاش را به پیش میبرد که بر اساس اظهار خودشان به دمکراسی، حاکمیت قانون، حقوق بشر و نیز جدایی مذهب از سیاست باور دارند. چنین اظهاری با کاراکتر اقتدارگرای این تشکیلات و ریشههای گذشته آن به عنوان یک سازمان «مارکسیست اسلامی» و کیش شخصیت موجود حول مریم رجوی به عنوان رهبرشان در تضاد است.
در آلبانی حدود ۲۷۰۰ نفر از ایرانیان، از جمله افراد سازمان مجاهدین و اعضای سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی که از عراق به آلبانی منتقل شدهاند زندگی میکنند. در ابتدا این افراد در دو ساختمانی که هزینه آن از سوی کمیساریای عالی امور پناهندگان UNHCR پرداخت میشد در حاشیه شهر تیرانا [پایتخت آلبانی] اسکان داده شده بودند. در این فاصله آنها در اردوگاهی در یک قطعه زمین، خارج از تیرانا ساکن شدهاند. ۲۷ درصد افراد این گروه را زنان و ۷۳ را مردان تشکیل میدهند که از ۴۵ سال به بالا هستند. سازمان مجاهدین بیرون از جامعه آلبانی زندگی کرده و همگرایی و انطباقی بین آنها با جامعه وجود ندارد. تلاش رهبری سازمان مجاهدین خلق این است که وحدت تشکیلاتی این سازمان را حفظ کند و فعالانه از ارتباط [افراد این تشکیلات] با خارج از تشکیلات ممانعت میشود یا [چنین ارتباطی] بطور خیلی محدود امکانپذیر است. اطاعت و فرمانبرداری اعضا از رهبری این تشکیلات، یک عنصر مرکزی در این سازمان است. از زمان استقرار این سازمان در آلبانی حدود ده درصد اعضای این سازمان از آن جدا شدهاند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد بر این باور است که این سازمان از طریق یک سری فعالیتهای اینترنتی (در امور تجاری) کسب درآمد دارد.
۸. تا کجا دولت آلمان مطلع است که سازمان مجاهدین خلق در آلمان چه سرمایههایی در اختیار دارد؟
-دولت آلمان در این مورد هیچگونه اطلاعاتی در اختیار ندارد.
۹. بر اساس ارزیابی دولت آلمان، در سیاستهای مرتبط با ایران از سوی پرزیدنت دونالد ترامپ، سازمان مجاهدین چه نقشی بازی میکنند؟
-بر اساس اطلاعات دولت آلمان، سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت در ایالات متحده آمریکا از شبکه و سازماندهی خوبی برخوردار بوده و به ویژه با نمایندگان حزب جمهوریخواه ارتباطات خوبی دارند. برخی از افراد که در دستگاه اجرایی دونالد ترامپ فعال هستند، قبل از آنکه پستی در دولت ترامپ به دست بیاورند بطور واضح حمایت خودشان از سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت را اعلام و در گردهمایی آنان شرکت کرده بودند.
۱۰. بر اساس اطلاعاتی که دولت آلمان در اختیار دارد سازمان مجاهدین و سازمانهای تابعه آن تا کجا از سوی دولتهای منطقه خلیج [فارس] تامین مالی میشوند؟
تا کجا از سوی حکومتهای منطقه خلیج [فارس] بر روی سازمان مجاهدین نفوذ وجود دارد و چه تبادل نظرهای تنگاتنگی بین این سازمان با این حکومتها وجود دارد؟
۱۱. بر اساس اطلاعات دولت آلمان، سازمان مجاهدین خلق و سازمانهای تابعه آن تا کجا از طرق غیرقانونی فعالیتهای خود را تامین مالی میکنند؟
-در مورد پرسش ۱۰ و ۱۱ دولت آلمان رأسا اطلاعاتی در اختیار ندارد.
۱۲. دولت آلمان چه اطلاعاتی در مورد اینکه سازمان مجاهدین خلق با اعضای سابق خود چگونه رفتار میکند در اختیار دارد و تا کجا توضیحات آنها در مورد این سازمان را قابل باور میداند؟
-به باور سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت هر نوع انتقاد یا جدا شدن از این تشکیلات به ضعف اپوزیسیون منجر شده و از همین رو باعث تقویت «رژیم آخوندی» میشود. بر اساس اطلاعات دولت آلمان، در گذشته جدایی از سازمان مجاهدین به دلیل روش اقتدارگرایانهی رهبری این سازمان، فقط با [پذیرش] اعمال فشار روحی شدید و نیز تهدید انزوای اجتماعی و طرد شدن ممکن بود.
۱۳. ارزیابی دولت آلمان از نقش سازمان مجاهدین خلق و میزان مشروعیت [مقبولیت] آن در ایران و در بین اپوزیسیون ایرانی در اروپا چگونه است؟
-شورای ملی مقاومت خود را تنها آلترناتیو [علیه رژیم ایران] معرفی میکند. نشانهای از مشروعیت [مقبولیت] شورای ملی مقاومت، نه در بین ایرانیان تبعیدی در آلمان و نه در بین ایرانیان در دیگر کشورها قابل مشاهده نیست. درستتر این است که نوعی ایزوله شدن شورای ملی مقاومت در مقابل نیروهای اپوزیسیون ایرانی قابل مشاهده است. این موضوع با اشاره به گذشته تروریستی سازمان مجاهدین و نیز همکاریهای سیاسی و نظامی آنها با صدام حسین در زمان جنگ ایران و عراق در دهه ۸۰ میلادی قابل توضیح است. به نظر میرسد که اکثریت مردم در ایران اظهارات این سازمان را در مورد اینکه این سازمان یک آلترناتیو دمکراتیک در مقابل رژیم کنونی در ایران باشد، قابل باور نمیدانند.
۱۴. بر اساس اطلاعاتی که دولت آلمان در اختیار دارد، تا کجا سازمان مجاهدین خلق کماکان یک شاخه نظامی در اختیار دارد؟
-دولت آلمان اطلاعات تازهای که وجود یا نبود یک شاخه نظامیسازمان مجاهدین خلق را تائید کند، در اختیار ندارد.
۱۵. دولت آلمان تا کجا توضیحات موسسه آمریکایی «راند RAND» در مورد تغییرات ساختاری سازمان مجاهدین را و اینکه از زمان این تغییرات، این سازمان مشغول سربازگیریست قابل باور میداند؟
-توضیحات موسسه آمریکایی «راند» قابل باور ارزیابی میشود. دولت آلمان از زمان انتشار پژوهش این موسسه شواهدی مبنی بر چرخش سازمان مجاهدین خلق در ارتباط با سربازگیری در اختیار ندارد.
۱۶. خود دولت آلمان و یا دیگر دولتهای اروپایی چه همکاریهایی با سازمان مجاهدین خلق یا سازمانهای تابعه آن دارند؟
-دولت آلمان با سازمان مجاهدین خلق یا دیگر سازمانهای تابعه آن هیچ همکاری ندارد. دولت آلمان در مورد روش و سبک کار [ارتباطات] دیگر دولتهای اروپایی رأسا اطلاعاتی در اختیار ندارد.
۱۷. دولت آلمان در این زمینه که سازمان مجاهدین و دیگر سازمانهای تابعه آن در ۱۵ سال گذشته چه تلاشهایی داشتهاند تا در آلمان اسلحه خریداری کنند چه اطلاعاتی در اختیار دارد؟
-دولت آلمان در این مورد رأسا هیچگونه اطلاعاتی در اختیار ندارد.
*پاسخهای آورده شده به نام دولت فدرال آلمان از سوی وزارت خارجه در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۸ تنظیم شده است.
*منبع: مرکز اسناد پارلمان آلمان
*ترجمه و تنظیم از حنیف حیدرنژاد
دسته هـا و گروهـکهـاا و فرقه هـاى متوهـم و بیمار که چریک بازى را یاد گرفتن و با اخوند ابله هـمکارى کردنند و انقلاب شوم ۵٧ را بزک کردنند
رضا شاه بزرگ آخوندها را از آموزش و پرورش و دادگستری بیرون کرد طبقه متوسط سکولار ضد دین بوجود آورد که به آخوندها و خرافاتشان میخندیدند اما بنیانگذاران نمکنشناس مجاهدین ضد خلق به جای تبلیغ سکولاریسم برای دهن کجی به حکومت ایرانساز و شادی آفرین پهلوی آمدند برای خرافات مذهبی و آخوندها اعتبار و آبرو خریدند و زمینه را برای حکومت اسلامی آماده کردند لعنت و نفرین بر آنها
یک: آن ” مجاهدین ” سال۴۰ و ۵۰ و ۶۰ همه رفتند، بازماندگان، جیره خواران پیر و مریض بی زن و شوهرمسعود و مریمند. دو: دروغگویان کجا مجاهدین صد و بیست هزار شهید داده اند؟ خود مریم در کتابی که به سناتور مرده آمریکایی هدیه داد از بیست هزار نفر نام برده که تازه چپی ها و غیر مجاهد نیز بینشان بوده، گذشته از نوجوانان نابالغ.
بنظرم باید به این پرداخت که رژیم حاضر چگونه ساقط خواهد شد. برای سرنگونی این رژیم ما به سه فاکتور نیازمندیم ۱- سازماندهی و تشکیلات ۲- پرداخت بها برای سرنگونی یعنی آماده فدا کردن خویش در راه آزادی وطن ۳- دارا بودن یک برنامه مدون و آلترناتیو مشخص.فاکتور سوم که مجاهدین از دارا بودن آن تحت برنامه ۱۰ ماده ای مریم رجوی یاد می کنند باید راه به همکاری و همگامی تمامی نیروهای سرنگونی طلب ببرد. در این زمینه هم اپوزیسیون سرنگونی طلب و هم مجاهدین باید گامهای عملی بردارند هر چند که شرایط مبارزاتی وحدت در عمل را به همه آنهائیکه دل در گرو آزادی ایران دارند، تحمیل خواهد کرد.
شما چه بخواهید و چه نخواهید چه دوست داشته باشید و چه دوست نداشته باشید مجاهدین پیروز میدان خواهند بود ۱۲۰ هزار شهید مجاهد گواه این حقیقت است که راه آنها صد در صد درست بوده است حزب سبزهای المان و دیگر همزاد لابی گرش در غرب اب در هاونگ میکوبند اخوندهای ضد بشر باید سرنگون شوند انها بدترین دشمن بشریت هستند پیشنهاد میکنم بجای سنگ اندازی همراه شوید برای سرنگونی در فردای ایران آزاد پرونده همه میاد روی میز دقت داشته باشید کاری کنید که شرمنده نشوید چون مجاهدین پیروز میدان خواهند بود.
هنوز نمیدونم علت این ضدیت ودروغ بستن که به موازات اخوندهای ایرانه به مجاهدین طی این سالیان از کجا اب میخوره من که یک کارمندم ودرتهران پارس تهران میشینم تو اداره که با کارمند های دیگه صحبت میکردیم اونا م همین نظرو داشتن حتی شنید م که همین دیروز هم تاج زاده معاون سیاسی وزارت کشور خاتمی به یک فقره از این دروغ بستن به مجاهدین سر انفجار حرم امام رضا اشاره کرد
tajrobe ra tajrobe Kardan khatast.rahe nejate Iran az tarige ahzabe azad wa demokrate sekolar emkahn pazire
اینکه خانم رجوى با مردان دست نمیدهـد مایه ابروریزى و خجالت است
ایشان مدعى خلق و قشر زحمتکش هـستند (داس وووو ) ولى با لباسهـاى گران قیمت و مارکدار. خارجى
چه فرقى است بین اسلام ناب خمینى و اسلام مارکسیستى رجوى ??
بهترین نظام برای ایران پادشاهی مشروطه و وجود احزاب وطن پرست و ملی گراست
و باسواد و تحصیلکرده البته وطن پرست!!!!!!! ، نه عاشقان بیگانه و نه شیفتگان خارج !!!!
این به اصطلاح مجاهدین خلق
باعث استمرار حکومت جمهوری اسلامی بودن
چون اونقدر خراب هستن که با کارهاشون اسم ضدانقلاب رو خراب کرده بودن و مردم میگفتن مجاهدین خلق از آخوند ها بدتر هستن پس به حکومت آخوند رضایت میدادن و خودشون رو به قبول جمهوری اسلامی توجیه میکردن
-بر اساس اظهار خود مجاهدین آنها به دمکراسی، حاکمیت قانون، حقوق بشر و نیز جدایی مذهب از سیاست باور دارند.
واقعاً این جمله رو به مرغ پخته بگی بال درمیاره. یادمه خمینی هم در فرانسه می گفت: ما یک دموکراسی میخواهیم مثل فرانسه.
همانقدر که خمینی قابل اعتماد بود مجاهدین هم قابل اعتماد اند. یک مشت فسیل ناآگاه که نه راه پس دارند و نه راه پیش!
بالاخره معلوم شد «ضدانقلاب» که از تشابهات میشه فهمید در اینجا با اسمهای مختلف علیه اپوزیسیون مینویسه و آیه یأس میخونه، طرفدار مجاهدینه!! همیشه هم نه از طرف یک نفر که خودش باشه بلکه از طرف «ما مردم ایران» و «ما که در داخل کشور هستیم» حرف میزنه.
طرفدار مجاهدین هستی، باش! بدا بحالت! چون مردم از مجاهدین متنفرند! میان کدوم مردم زندگی میکنی که هی مدال به مجاهدین میدی؟!
به طرفداران حکومت پادشاهی توصیه میکنم مقاله ( چگونه شاه روحانیون را به قدرت رساند ) نوشته اقای محمود روغنی در سایت جبهه ملی ایران را حتما مطالعه فرمایند .
ضمنا بهتر است طرفداران پادشاهی و( شاید لشگر سایبری سپاه و توده ای های داخلی باشند ) دست از بد و بیراه گفتن به مجاهدین بردارند . این سازمان بیدی نیست که از این بادها ( فحش باد هواست ) بلرزد ، بلکه روز به روز قوی تر و گسترده تر میشود !
دلاورمردان و شیر زنان مجاهد تنها امید و نیروی اماده و پای کار مردم گرفتار جهت رهایی از چنگال مخوف حکومت ملاهای جنایتکار هستند .
دولت پرزیدنت ترامپ برای ترساندن حکومتیان رژیم فرقهٔ تبهکاراز«همکارسابق» آن و رقیب انتقامجوی فعلی اش ، سازمان مجاهدین خلق ، حمایت میکند چون میداند که از میان تشکل های اپوزیسیون ایرانی تنها مجاهدین دنبال یک انتقام خونین ازآنها هستند واگر بر ایران مسلط شوند یک حمام خون ، با کشتار بیرحمانهٔ همهٔ « دشمنان خلق» ، بخوانید در درجهٔ اول دست اندر کاران فرقهٔ تبهکار وسپس از همهٔ مخالفان خود درآن کشور براه خواهند انداخت
چرا شرمنده عزیزم
استقلال راى و ادراک شما موجب افتخار است.
اعضاى خانواده شما انسان بودند. احساسى تصمیم گرفتند. آنان قربانى جهل و نادانى جامعه اى هستند که هنوز بسیارى از روشنفکرانش درک علمى از سیاست ندارند.
باید اعمال و خوى و اندیشه نادرست را محکوم کرد.
ما در جنگ با نادرستى ها هستیم و نه انسان ها.
این که صرفاً یک گروهى مخالف جمهورى اسلامى است، تاییدى بر آن نمى تواند باشد.
بى شک اعضاى سازمان مجاهدین خلق انسان هستند. آنان به عنوان فرد باید در چهارچوب قوانین دموکراتیک رفتار کنند تا در یک جامعه دموکراتیک مجازات نشوند و بعنوان یک سازمان باید اصول دموکراتیک را بپذیرند تا مجوز فعالیت داشته باشند.
قدم اول آن است که اعضا و طرفداران مجاهدین خلق باید در میان مردم آزادانه زندگى کنند نه چون یک زندانى در کمپ.
این یک اصل دموکراتیک است:
یک سازمان دموکراتیک باید داراى ساختار داخلى دموکراتیک و شفاف باشد.
گذشته احساسى و عکس العملى خشن در مقابل تحریکات خشونت آمیز ج ا و در کنار صدام حسین ایستادن( در حالیکه صدام حسین خود را ضد ایران و ایرانى مى خواند)، مبناى مذهبى اسلامى اعضا مانند نهضت آزادى ایران که نشان از اداره کشور با قوانین مذهب دارد( و گرنه ضرورتى براى محدود شدنش به مذهب خاص و آن هم ایدئولوژى شاخه اى خاص از یک مذهب ندارد) که مخالف مبانى اولیه دموکراسى است و .. همه موجب بى علاقه بودن ایرانیان و حتى ضدیت با مجاهدین است.
از این که حزب سبزها ترسیده اند، خوشحالم. آنها به طرز عجیبی در حفظ جمهوری اسلامی کوشا هستند. فکر کنم یوشکا فیشر بود که یک راننده تاکسی بود و در زمان خاتمی وزیر خارجه آلمان از حزب سبز به ایران آمده بود. او مرید آخوندها بود و بعد هم در زمان وزارتش با شرکت گاز روس ساخت و پاخت کرد و در آنجا استخدام شد. به امید موفقیت مجاهدین و بقیه مبارزین
قرار نیست با مطالعه این گزارش نظر مخالفین سازمان از جمله سلطنت طلبان نسبت به انان تغییر کند ، هر چند نیازی به این مورد نیست و شاید لحن توهین امیز و بد گویی انان قدری تعدیل یابد .هر چند باید اعتراف کنم که یکی از دلایل اصلی و کلیدی مردم در بلاتکیفی انان همین دشمنی اپوزیسیون با یکدیگر و عدم اتحاد بین انان است که از مشکلات حل نشدنی تصور میگردد .
انچه که بعنوان یک ایرانی ساکن داخل کشور و بعنوان هوادار این سازمان قهرمان میتوانم بیان کنم این است که امروزه مردم اگاه داخل کشور به این باورو تجربه دو حکومت خود رسیده اند که از دل حکومت سلطنتی ( پادشاهی ) و حکومت ولایت مداری ( ولایت فقیه ) دموکراسی بیرون نمیاید .
«گربه شد ذاهد ومسلمانا ! »
توبه کردن سران سازمان مجاهدین خلق از تروریستی مرا بیاد داستان گربه وموش عبید زاکانی میاندازد که در آن گربه تظاهربه توبه کردن از خوردن موشها نمود و وقتی که ترس موشها برطرف شد واورا به خانهٔ خود راه دادند گربه توانست شکم سیری ازشکاروخوردن موشها در آورد.
در رابطه با حزب سبزها؟؟؟در ابتدا باید به سوابق درخشان رابطه خانم کلاودیا روت از مسیؤلین بالای حزب سبزها با رژیم ملایان مراجعه کرد با مطالعه این روابط میشود به بقیه داستان ضدیت حزب سبزها و خانم روت با مجاهدین پی برد وتا ته داستان راخواند……واینکه آیا مجاهدین دربین مردم ایران وجه و حامی دارند؟؟؟رجوع شود مبارزات داخل کشور وعکس العملهای وحشیانه رژیم
هردولتی در رابطه با اپوزیسیون یک رژیم دیگر نسبت به روابطش با ان کشور ونظام ومنافعش جهت گیری دارد.اینکه مجاهدین از لیستهای تروریستی اروپا وامریکا درآمدند نتیجه سالها پیگیری قضایی در کشورهای مختلف بود که دست آخر بخاطر شکست سیاست مماشات وتوخالی بودن اتهامات وارده وبر اساس مدارک و شواهد قوی منجر بخروج مجاهدین از این لیستها شد.
سازمان مجاهدن را بیخود نبود که شاهنشاه آریامهر مارکسیست اسلامی می نامید یک مشت تروریست و بی وطن بودند
من به همت، شجاعت و همبستگی مجاهدین آفرین می گویم. ای کاش بیخیال ایدیولوژی می شدند و اسم شان را عوض می کردند دیگر حرف نداشتند. در ضمن، درست است آنها در بین هزاران سازمان اپوزسیون چند نفره ایزوله هستند
جیره ات داره قطع میشه؟ برو کار میکن…چهل سال گذشت و نفهمیدی، وقت زیادی هم دیگه نداری.برو مسجدی کلیسایی و جایی دعا کن!!!!
تفاوت مجاهدین و بسیجیان تفاوت کراوات و چفیه است و دیگر هیچ
اصول فکری و عقیدتی و رفتاری هر دو یکی است
انگار ما مرده ایم که آلمانها یا هر کس دیگر بخواهند در این مملکت پالان خر را عوض کنند
در ضمن کسی این را می گوید که تمام اعضای خانواده اش از مجاهدین بوده اند(با تاسف و شرمندگی)
دست از سر ما مجاهدین بردارید.
اولاندش، ما بر خلاف آخوندها یک ولی فقیه زن داریم که قربونش بشم ماه تابان است.
دومندش، امام زمان ما مسعود بر خلاف مهدی آخوندا در چاه سامره نیست و خیلی هم خوشتیپتر است.
سیاست دولت المان حفظ دیکتا توری مذهبی شیوخ در ایران است. در شهر اشرف ۵۰۰ ایرانی پنا هنده المان بودند که فقط ۹۸ نفر را قبول کرد و سایرین ساکن البانی شدند. حزب سبز ها از زمان فیشر حامی اخو ند ها شد و مخا لف سر نگون طلب ها.
زن کو بلر سفیر المان در عراق بود و خودش از سازمان ملل ولی از سفیر اخو ندها در عراق مشورت می گرفت. در پارلمان اروپا هم زمانی ankelika Beer از سبز های المان بود که لا بی شیوخ بود. نگرانی سبز ها از فعا لیت وسیع مجا هدین خلق ایران در اروپا و پار لمان ارو پاست. فیشر هم سالها لابی اسراییل و اخو ند هاست.
بنیانگذران نمک نشناس این سازمان در دانشگاههای مجانی دوران پهلوی ایرانساز و شادی آفرین درس خواندند که بعدن منشا خدمت به مردم شوند اما آنها رفتند دنبال قران و نهج البلاغه نماز و روزه و مدینه و مکه و کربلا و نجف
عاشورا و تاسوعا ۱۴۰۰ سال پیش حجاب و سینه زنی و زنجیر زنی آخوند طالقانی و دهن کجی به هر چی که تجدد پهلویها برای مردم آورد یعنی زمینه را برای حکومت اسلامی آماده کردند لعنت و نفرین بر آنها
مجاحدین خلق نمونه ارتجاع واقعی دیگری از جمهوری اسلامی منفور میباشند. خدا نکند که ایران از چاهی تاریک ۴۰ ساله، به چاه تاریک تر دیگری بیفتد.
هر چه از مجاهدین خلق تعریف بشه و حتی استعلام شود مانند این مورد حزب آلمانی سبز چپی ضد آمریکای «امپریالیسم»، که اتفاقاً از پادشاه فقید نفرت دارند و پیش کسوتشان یوشکا فیشر میگفت او هدفش بازگشت به امپراتوری کلان ایران باستان بود و خدا را شکر که رفت…؛ اپوزیسیون واقعی پر طرفدار و نوه رضا شاه کبیر تضیعف میشود…
قرن بیست و یکم هستیم، هر حزب و گروهی در کشورهای به اصطلاح جهان اول که در مورد دیگر کشورها مثلاً ایران تصمیم اشتباه بگیرند و اجرای مخالف توسعه و پیشرفت عمده مردم آنها (نه حکومت ها) را داشته باشند دچار مخمصه افکار جمعی خواهند شد.
نگر أنی سبز های المانً وضعیت فلا کت بار استبداد دینی ملا هاست. سالها لا بیگری در پار لمان ارو پا برای خلا فت خا منه اَی را کسی فر امو ش نمی کند. در برابر کشتار در اشرف ما ر تین کو بلر از این حزب در کنار ما لکی و سپاه قدس بود. طرف نما ینده ساز مان ملل بود و از سفارت رژیم ضد انسانی ملا ها خط می گر فت.
شو رأی ملی مقا ومت ایران یکً نیروی مهم و اصلی در تحو لات اینده ایران است واین را همه احزاب المانً می دانند. من با بعضی از نما یند گان پار لمان المانً صحبت کردم.
جمهوری توحش اسلامی دوران سقوط را طی می کند و المان و انگلیس باید از حمایت ارتجاع تروریستی دست بر دارند. امروز همه از اپوزیسیون پا یدار و مقا وم نظام حرف می زنند. حزب سبز ها سالهاست از اخو ندها حمایت می کند و کلا دیا روت همیشه در راه قم و تهران است.
با احترام . در این قیل و قال جهانى و دست انداختنِ حکومتِ کثیف و ضدایرانى فعلى ، که در حال غرق شدن به یزیدو حسین ، به على و معاویه ، به موسى و فرعون ، و هر انچه که نجات خود را در ان ببیند دست میاندازدو متوسل میگردد، اصولا پرداختن به هر ضربه زنده اى به ان را ، بنفع کشور ایران نمیبینم . اما در متن ارسالى از سوى حزب سبز المان ، اگر توضیحاتِ زحمتکشانِ محترمِ کیهان لندن نبود ، میگشتم تا امضاى حکومت اسلامى را ببینم . چه ، توضیحاتش مطابق با ادعاهاى حکومت اسلامى در متون بین المللى میباشد . و این درحالیستکه خودِ نظام اسلامى که به دولت المان ، اَقربُ من حَبلِ الوَربد ، است ، قاتل مستقیم هزاران امریکایى و مسول مستقیم ترورهاى داخل المان میباشد . با پوزش و احترام دوباره .
مجاهدین چقدر شبیه به مسئولین جمهوری اسلامی اند. وقتی خودشون کنار هم هستند لباسهای داغون و رفتار وحشیانه دارند ولی وقتی میرند پیش چندتا خارجی ناگهان لباس و رفتارشان عوض میشود. شرم بر هر دو.
به قول حیواناتِ شهر قصه (زنده یاد بیژن مفید) “نه اون خوبه نه ایشون لعنت به هر دوتاشون”.
بانی ومسبب ادامه حکومت جهل،استبداد و دیکتاتوری شما هستید،که جای ظالم و مظلوم را میخواهید عوض کنید،حالا سازمانی هم که با چنگ و دندان هم که شده با این رژیم از چهل سال پیش به نبرد برخاسته به عناد و مخالفت برخواستید، فکر میکنید میتوانید،استبداد سلطنتی را برگردانید،محمد رضا شاه فقید چند بار از ایران گریخت و در کتاب ماموریت برای وطنم نگاشته بودکه در اوایل حکومتش تمایل داشته که برود و در امریکا مزرعه ای بخرد و در آنجا زندگی کند این شخص ۳۷ سال با تبانی انگلیس و امریکا،و مزدوران داخلیش اعم از همه طیف ها حکومت کرد و آخر هم گریخت ،اگر رژیم سلطنتی مردومی بود که ایران دست عده ای جاهل، نادان و جنایتکار و غارتگر نمی افتاد.
hich tafawoti beyne hukumate Iran ba fergeye mojahedin wujud nadare.mardome Iran khaste az dinbawarane siyasi hastand
البته نمیتوان مطمئن بود که جواب منفی دولت المان در مورد برخی پرسشها صد در صد درست باشد. شاید اطلاعاتی در دست دارند اما نمیخواهند علنی کنند آن اطلاعات را