استراتژی و تاکتیک در جنبش اجتماعی- سیاسی کنونی ایران   

دوشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۷ برابر با ۲۱ ژانویه ۲۰۱۹


الف. سیه چشمان – با توجه به تحولات اجتماعی- سیاسی در سپهر کنونی کشور به ویژه طی یک سال اخیر، نشانه‌ها و شواهد گویای آن است که  بی‌گمان جامعه رفته رفته به سوی آغاز دگرگونی‌های بنیادی پیش می‌رود. سیر این تحولات در چندین حوزه صنفی- سندیکا‌یی، استیفای حقوق در میان قشرهای اجتماعی از جمله کارگران، کشاورزان، معلمان، دانشجویان، زنان و… واکنش‌های اعتراضی پیرامون دغدغه‌ها و مشکلات اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی در ابعاد گاه به نسبت گسترده و تا حدی خودجوش و پراکنده پیش رفته است. گمان می‌رود که این روند با توجه به واکنش‌های دستگاه‌های حکومتی- امنیتی با فراز و نشیب‌هایی ادامه پیدا کند.

می‌توان این حرکت‌ها را به موجی تشبیه کرد که با انداختن سنگی آغاز می‌شود و با شتابی نسبی فرو می‌نشیند که فرو نشستن آن را می‌توان دو عارضه مهم نپیوستن «دیگر مردم» جهت استمرار اعتراضات (عدم تشکل) و ترس از سرکوب امنیتی و عدم مقاومت (ناشی از صفت خشونت‌پرهیز و ناآزمودگی) دانست. البته یک عامل نیز شاید آن باشد که شرکت‌کنندگان در اعتراضات با توجه به وعده و وعیدهای کارگزاران حکومتی انتظار دارند که خواسته‌های‌شان تامین شود. شایان یادآوری است که در کشورهای خودکامه و تمامیت‌خواه، خواسته‌های صنفی-سندیکا‌یی حتا اگر جانمایه سیاسی هم داشته باشند، به جا‌یی نمی‌رسند، چون خودکامه نمی خواهد «باج» بدهد. در حالی که در کشورهای دموکراتیک اغلب خواسته‌ها و اعتراضات صنفی- سندیگا‌یی کمابیش به نتیجه می‌رسند.  این پدیده‌ها را می‌توان در دو جنبش فراگیرتر ۱۳۸۸ و دی‌ماه ۱۳۹۶ به گونه برجسته‌ای آشکارا دید.

می‌دانیم که با توجه به تجربیات و دستاوردهای اجتماعی- تاریخی گذشته، مبارزات اجتماعی دموکراتیک آزادیبخش بیش از آنکه پایه و مایه سیاسی داشته باشد، پایه علمی دارد و به علم مبارزه (تئوری بازی= Game Theory) شناخته می‌شود.

بنابراین پی بردن به خاستگاه و بنیان این دو عارضه یا پدیده نیازمند در پیش گرفتن دو راهبرد بنیادی همزمان بر پایه زمانبندی است:

۱.دیده‌بانی رویدادهای واقعی در سطوح و لایه‌های گوناگون جامعه، آسیب‌شناسی عارضه‌ها و فراز و فرودها و سپس رسیدن به تحلیل تئوریک عینی و ذهنی بسترهای مبارزاتی در جهت استمرار کمی و کیفی و دستیابی به هدف نها‌یی یعنی گذار از نظام و ایجاد تغییرات ساختاری است؛ یعنی بعد تئوریک مبارزه.

۲.اما بعد پراتیک و کارکرد مبارزه که نقش بارزتری را بازی می‌کند عبارت است از: سازماندهی، مدیریت و رهبری به روش علمی.

روش سازماندهی علمی مبارزه خشونت‌پرهیز آن است که بر پایه مدیریت کارآمد (بحران) پیش می‌رود. به سخن دیگر، علم مبارزه همان علم جنگ نرم است (امید است تا پایان این چنین بماند) که به یک «ستاد فرماندهی» نیاز دارد. این ستاد را کسانی تشکیل می‌دهند که به این علم دانش کافی داشته باشند، فداکار و نترس باشند و خود را برای گذار و آغاز روند انتقالی آماده سازند. این ستاد دو کارکرد دارد: یکی «مدیریت و رهبری دوران گذار» و دیگری مدیریت و هدایت امور جهت پر کردن خلاء ناشی از نبود (سرنگونی) نظم موجود، پیشگیری از فروپاشی معطوف به هرج و مرج، تشکیل یک شورای موقت انتقال حکومت در راستای تشکیل حکومت سکولاردموکراتیک. این «ستاد» موظف است همه جوانب روند تحولات پیش رو را بسنجد، تحلیل کند، راه حل داشته باشد. بنابراین، مبارزه در این مسیر را نباید آسان گرفت و برای یک پیکار سرنوشت‌ساز آمادگی کامل به دست آورد.

شایسته بود که به ویژه با سیر خیزش‌های دی‌ماه ۹۶ در شهرهای گوناگون چنین سازماندهی به راه می‌افتاد تا اگر هم از راه آن جنبش سراسری کار یکسره نمی‌شد، تجربه ارزشمندی برای حرکت‌های بعدی به دست می‌آمد.

همگان به راستی از نبود سازماندهی و رهبری مبارزات سخن می‌گویند و می‌نالند اما شوربختانه گویا خواندن صورت مسئله، راه حل آن است. حال آنکه سخن بر سر آن است که ضرورت آن را به بررسی بنشینیم و در ایجاد آن سخت بکوشیم. این کار بی‌اندازه حیاتی و گریزناپذیر است چون قرار است رژیمی ستمگر و اشغالگر با تمام ویژگی‌های استبداد دینی و مذهبی با تمرکز بر حاکمیت باند آخوند و ملا را با یک نظام سکولار دموکراتیک جایگزین کرد. این یعنی پایان دادن به حاکمیت ستم مذهبی، خرافات و جهل و عقب‌ماندگی شاید ۵۰۰ ساله از زمان حکومت صفویان و نشاندن آخوند و مذهب بر سر جای خود.

اکنون پرسش این است که آن «ستاد» می‌باید در درون کشور شکل بگیرد یا در برون مرز و چرا؟ اپوزیسیون‌های برون مرز با تمام آن پراکندگی‌ها و تفاوت نظرها و دیدگاه‌ها در مسیر این خیزش‌ها و مبارزات چه می‌توانند بکنند؟ آیا قرار است نیروی انسانی بفرستند و جنبش‌ها را تقویت کنند؟ آیا قرار است تجزیه و تحلیل‌ها، شعارها و «رهنمودهای» برتر و سازنده‌تری بدهند که تا کنون داده نشده و «داخلی‌ها» در این کار ناتوانند؟ یا «ائتلاف» و «رهبر» برای مرحله نها‌یی گذار تهیه کنند و بفرستند؟ به راستی چه کاری غیر از پشتیبانی راستین از مبارزات درون مرز می‌توانند انجام دهند؟ آشکار است که با توجه به تجربه حدود ۴۰ ساله اپوزیسیون‌های برون مرز در ناتوانی در برگزاری گردهما‌یی‌های بنیادی برای هر گونه «ائتلاف»، «اتحاد عمل» یا حتی برگزاری یک «آکسیون» نسبتاً بزرگ در اروپا و آمریکا، سخن گفتن از «ائتلاف» گروه‌های متکثر و تشکیل «شورای گذار» ظاهراً به اتفاق کنشگران درون مرز به این بهانه که شرایط در درون کشور برای هر گونه تشکل علنی وجود ندارد، پایه‌ای ندارد. نگاهی موشکافانه به تاریخ جنبش‌ها و مبارزات آزادیخواهی و ملی در این سرزمین به ویژه انقلاب مشروطه (کتاب مشروطه کسروی، تاریخ مشروطیت ملک‌زاده، حیات یحیی دولت آیادی و…) درس‌های سودمندی می‌توان از گونه‌های کار تشکیلاتی علنی و پنهانی برای جلوگیری از خاموشی گرفتن خیزش‌ها و جنبش‌ها و تداوم آنها آموخت.

فعالیت‌های اپوزیسیون‌های برون مرز در صورتی سازنده است که بکوشد دست‌کم مشکلات‌شان (از جمله دعوا بر سر سلطنت و مسئله «فدرالیسم») را به درون مرز نکشانند و به جنبش ضربه نزنند. نگرانی این است که گروه‌های برون مرز نه تنها به راه حل مشکل کمک کنند بل خود به مشکل بدل شوند. اگر گروه‌های برون مرز صادق‌اند و به اصول دموکراتیک پایبندند، عمیقا بیاندیشند که چه وظایف و مسئولیت‌ها‌یی برای خود متصورند تا پراکندگی‌ها را بیشتر نکنند و وظایف مهم و سازنده را در پیش گیرند.

رویکرد سازماندهی در درون مرز به هیچ وجه کنار نهادن، نادیده گرفتن و کم‌بها دادن به نیروهای برون مرز نیست، بل توجه به گرانیگاه و میدان مبارزه است که نمی‌تواند در برون مرز باشد و بدیهی است که سخن از آلترناتیوسازی در آنجا نیز گمراه‌کننده و بهانه‌جویانه است.

بنابراین، شایسته است که آن سازماندهی «ستادی» (علنی و مخفی) در درون کشور صورت گیرد و اگر کنشگران با تجربه و راستین درون مرز نخواهند شکیبانی و دوراندیشی از خود نشان دهند، فراوان بیندیشند، تجربیات گذشته را بررسی کنند، بر روی برنامه‌ریزی‌ها اندیشه کنند، شرایط وخیم و حفقان‌آور حاکم بر کشور را بهانه کم‌کاری در ایجاد آن «ستاد» عملیاتی منسجم قرار ندهند. در کنار حرکت‌های اعتراضی پراکنده، شاهد سرخوردگی در مردم مبارز، به ویژه جوانترها با فراخوان‌ها باری به هر جهت و پراکنده برای تجمعات، اعتصابات و اعتراضات هستیم و خواهیم بود به این امید که رفته رفته این گونه فعالیت‌ها در زمانی نامعلوم به چنان توانی («میدان میلیونی») از جنبش برسد که کشور در آستانه ورود به «رفرندوم نه به ج. ا.» یا سرنگونی قرار گیرد، شنیده و دیده می شود که سیل متهم کردن مردم به ترس، بی‌عرضگی، بی‌تفاوتی و … به راه افتاده و می‌افتد.

سخن اینجا بر سر آن است که اگر هم به فرض در پی این فراخوان‌ها و تجمعات، خیزش‌ها‌یی مانند دی ۹۶ به راه افتاد و «روز واقعه» فرا رسید، در شرایط نبود یک یا شورای دموکراتیک، مصمم، با برنامه و…  چه چیزی خلاء ایجادشده را پر خواهد کرد؟

همگان پذیرفته اند که گذار خردمندانه از این نظام (براندازی) بی‌نهایت دشوار است. حتا کسانی هستند که آن را غیرممکن می‌دانند، حال آنکه تغییر بنیادی ممکن و ناگزیر است، بنابراین رژیم تا آنجا که توان دارد می‌کوشد تا بازی را نبازد چون به گفته بنیانگذار آن «اگر نظام (بخوانید سلسله مزورانه آخوندی) سیلی بخورد، دیگر هرگز سر بلند نخواهد کرد».

نکته دیگر فن و هنر راه‌اندازی و مدیریت حرکت‌های مبارزاتی و ایجاد آگاهی مردمی برای آمادگی‌سازی برای رهبری آکسیون‌های خیابانی است. آنچه تا کنون دست کم طی یکی دو دهه گذشته شاهد بودیم، راه افتادن خیزش‌ها، اعتراضات و اعتصابات صنفی- سیاسی خودجوش در میان گروه‌های اجتماعی گوناگون بوده است (شاید به استثنای خیزش‌های دی‌ماه ۹۶) و کنشگران فعال کوشیده‌اند که با انتشار فراخوان‌ها و بیانیه‌های برانگیزنده عمدتا در فضای مجازی شمار بیشتری از مردم را به آن حرکت‌ها بکشانند و آنها را تداوم بخشند. گاهی برگزارکنندگان تظاهرات (در هفت تپه و فولاد اهواز و…) خواهان پیوستن مردم به حرکت آنها هستند که در هر حال کمتر به دلیل عدم موفقیت در این کار، دچار نوعی یأس می‌شوند و به خواسته‌های خود رسیده یا نرسیده حتا موقتا به خاموشی می‌گرایند.

رهبری و مدیریت مبارزه سیاسی- اجتماعی تنها از راه فضای مجازی به انجام نمی‌رسد. بسیاری را فرض بر این است  حال که عصر دنیای مجازی است با آن همه کار می‌توان کرد. آری، می‌توان آگاهی داد و اطلاع‌رسانی کرد و لاغیر. پرسش این است که کنشگران در صددند با فراخوان از مردم بخواهند به اعتراضات بپیوندند. حال آنکه سخن بر سر «آوردن» مردم مبارز (نه همه مردم) به خیابان است به گفته میشل فوکو «جهان سوم جا‌یی است که مردمش به فکر «آمدن» یک روز خوب هستند، نه «آوردن» آن!»

مبارزه برای آزادی و برقراری حکومت سکولار دموکراتیک در چارچوب استراتژی و تاکتیک در این شرایط موجود حاکم در سپهر سیاسی- اجتماعی کشور کاری است بس دشوار و پر سنگلاخ و یحتمل زمانبر. زمانبر بودن به معنای آن نیست که باید گذاشت تا میوه برسد، بل مقصود آن است که چنانچه عملیات در قالب یک پروژه تعریف شود، علاوه بر دیگر ملزومات آن نیازمند زمانبندی است عاری از هر گونه شتابزدگی و اتلاف وقت.

دست آخر نیاز به تشکیلات درونی مبارزه با توجه به روند پیش رو در سپهر اجتماعی- سیاسی کشور چنان فوریت و اهمیت دارد که نبود آن سبب گردیده تا کنون به دستاوردهای ملموس نینجامد. بنابراین، کسانی که در میدان عمل به علم مبارزه آگاهی دارند، به برپا کردن یک «انجمن» باورمندند و آگاهند که در شرایط خفقان نیز می‌توان انجمن کرد، شایسته است که آستین‌ها را بالا بزنند و با بهره‌گیری از نخبگان و مبارزان سرشناس در میان تمام اقشار، رویکرد نزدیکی به لایه‌های گوناگون اجتماعی، حتی ناراضیان در میان آخوندها، نیروهای بسیج، سپاه، و ارتش و… را در پیش گیرند و از راه‌های مطمئن و ایمن آنانی را در میان آن گروه‌ها که شجاعت و آمادگی همکاری در این مسیر را دارند بیابند، گرد هم آیند و یک نقشه راه اساسی ترسیم کنند.

اگر در انجام این وظیفه کوتاهی شود، شاید در آینده‌ای نزدیک با شورش‌های کور گرسنگان روبرو خواهیم شد که واکنش و برای خاموش کردن آن، «کودتای نظامی اصلاح‌طلبی» رخ دهد که پیامد آن بس ناگوار خواهد بود، یا جنگی محدود به راه بیفتد، یا بنا به تجربه، کسانی به بهانه نبود فضای مناسب و مساعد برای کار سیاسی به نبرد چریکی روی آورند.

بنابراین، رفتن به سوی ایجاد یک سازماندهی حرفه‌ای به دور از تعصب فردی متشکل از متخصصین امر مبارزه و شخصیت‌های باتجربه‌تر کاری است سهل و ممتنع. از آن جهت سهل است که ورزیدگی و تخصص در امر مدیریت بحران و پیشبرد مراحل مبارزه و بهره‌گیری از تمام امکانات موجود در داخل و برون مرز و… ثمره نها‌یی را به بار خواهد آورد؛ و ممتنع است بدان جهت که شرایط اختناق و سرکوب، راه هر گونه «انجمن» را بسته است و افراد نگرانند که در همان ابتدا راهشان سد شود. تجربیات مبارزات گذشته این سرزمین در شرایطی نسبتا مشابه با وضعیت گنونی ما را به این اندیشه می‌رساند که چرا «آنها» دست به برپا کردن «کمیته سرّی و مخفی» می زدند. پس می شود راه را گشود و گام به گام پیش رفت.
تهران

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=143830