در تاریخ معاصر، شک و تردید همواره بر روابط ایران و عراق سایه افکنده بود. نگرانی و ترس متقابل دو کشور در دورانی از دایره اختلافات مرزی گستردهتر شد. کشور عراق پس از تاسیس دولت معاصرش خود را به عنوان دژی مستحکم و مانع نفوذ ایران در کشورهای عربی از «دروازه شرقی» مردمان عرب میدانست و در همه نشستها به آن مباهات میکرد.
در مقابل، ایران نیز همیشه به عراق به دیده کشوری که از نظر موقعیت ژئوپولتیک، که سد راه اصلی تهران در مسیر ایفای نقشی فراگیرتر در خاورمیانه است، نگاه میکرد. در این نزاع هر کدام از دو طرف تلاش میکرد، از نقاط ضعف داخلی دیگری به عنوان برگ امتیازی برای به چالش کشیدن حریف مقابل استفاده کند. ایران در زمان محمدرضا شاه از ملا مصطفی بارزانی رهبر کردهای عراق حمایت میکرد و عراق از گروههای اهوازی استقلالطلب در خوزستان واقع در جنوب غرب ایران و همچنین کردهای ایران، با وجود سرکوب کردهای خودش، پشتیبانی مینمود.
در تاریخ معاصر در چند مورد توافقنامه و قرارداد بین ایران و عراق امضا شده که وقتی به محتوای این قراردادها نگاه کنیم در مییابیم که این قرار دادها پس از مرحلهای از تنش و اختلافات سیاسی یا جغرافیایی به امضا رسیدهاند از جمله قرارداد معروف به «قرارداد الجزیره» که میان محمدرضا شاه پهلوی پادشاه وقت ایران و صدام حسین معاون رئیس جمهوری عراق در آن زمان و به سرپرستی هواری بومدین رئیس جمهور اسبق الجزایر به به امضا رسید. در این قرار داد عراق از حق سیادت کامل خود بر شطالعرب یا اروندرود که در توافقنامه «ارزروم» میان عثمانی و دولت قاجاریه به عراق تعلق گرفته بود، صرف نظرکرد و ایران در مقابل کمکهای تسلیحاتی و مالی به ملا مصطفی بارزانی رهبر کردهای عراق را متوقف نمود.
یک سال پیش از جنگ ایران و عراق در سپتامبر ۱۹۷۹، صدام حسین در اجلاس کشورهای عضو «جنبش عدم تعهد» در هاوانا پایتخت کوبا شرکت کرد. ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران هم در آنجا بود و دیداری صورت گرفت. پس از این دیدار، صلاح عمر العلی یکی از رهبران «حزب بعث» و نماینده دائمی عراق در سازمان ملل متحد، سعی کرد صدام حسین را تشویق کند که با ایران تحت رهبری خمینی گفتگو کند تا نگرانی و آشفتگی برآمده پس تحولات انقلابی در روابط میان دو کشور را برطرف کنند. اما صدام حسین با پاسخی بسیار تند و صریح گفت: «این فرصت ممکن است یک بار در هر صد سال هم رخ ندهد. امروز بهترین فرصت ماست که سر مقامات ایران را بشکنیم و هر وجب از خاک ما را که قبلا اشغال کردهاند، پس بگیریم. ما باید حق مالکیت کامل بر «شط العرب» را دوباره به عراق برگردانیم».
پاسخ صدام حسین و فرصتی که از نظر او «ممکن است هر ۱۰۰ سال یکبار هم به دست نیاید» و آغاز جنگ ۸ ساله فرصت طلایی برای رژیم ایران بود که طی این مدت هم مخالفان را سرکوب کند و هم از بلندپروازی صدام حسین در اشغال کویت و فرصتی آمریکاییها در سرنگونی رژیم صدام و انحلال ارتش عراق بهترین استفاده را ببرند.
پس از آن نیز آن فرصت طلایی برای رژیم آیتاللههای تهران و قم به دست آمد تا با انحلال ارتش عراق، «میلیشیا»ی (شبهنطامیان) وابسته به خود را به سوی بغداد و شهرهای جنوبی عراق گسیل کنند و در دولت جدید بر آمده از حمله آمریکا، در بغداد نفوذ ساختاری و دائمی داشته باشند و با تثبیت قانون «ریشهکن کردن حزب بعث» نه تنها شرایط برای ایجاد عراقی تهدیدکننده علیه آینده ایران را از بین ببرند، بلکه بغداد را تابع و دنبالهرو تهران کنند. البته باراک اوباما نقش بسیار مهمی در عملی شدن این پروسه به نفع رژیم ایران ایفا کرد و با خروج ناهنگام نیروهایش از عراق خدمت بزرگی به رژیم جمهوری اسلامی نمود.
رژیم ایران تراژدی رنج ومحنت و کشتار مردم عراق در نزاعهای فرقهای میان طرفداران داعش و القاعده که در واقع واکنش خیلی از سنیها در برابر فرقهگرایی شیعهی رژیم ایران در عراق بود، را به فرصتی برای بسط نفوذ خود و ویران کردن همه مناطق سنیها در عراق تبدیل کرد. در ماه ژوئن ۲۰۱۴، موصل با کمک مردمی که از عملکرد فرقهای نوری المالکی و ایران به تنگ آمده بودند، به دست داعش افتاد. دولت نوری المالکی که از نظر نظامی به دلیل فسادی که مانند موریانه پیکره ارتش و نهادهای دولتی را خورده بود با یک هجوم داعش شکست خورد و داعش تا مرز بغداد پیشروی کرد. مالکی چارهای جز درخواست کمک از آمریکا نداشت. همزمان سیستانی فرمان جهاد علیه داعش داد و صفآرایی شیعی و سنی رسما با نام جنگ علیه داعش تشکیل شد فتوای سیستانی فرصتی طلایی برای هواداران ایران بود تا شبهنظامیانی دقیقا مانند داعش اما شیعی به نام «الحشد الشعبی» با هدایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاسیس کرده و آنها را تا دندان مسلح کنند. الحشد الشعبی از گروههای مسلح عراقی که به رژیم ایران وابستهاند، تشکیل شد. در سال ۲۰۱۶، با فشار مستقیم رژیم ایران و طرفدارانش بر دولت حیدر العبادی، او را مجبور کردند تا «حشد الشعبی» را به عنوان نهادی قانونی مشروعیت دهد و آن را به عنوان بخشی از نهادهای امنیتی عراق در پارلمان تثبیت کند.
امروز دیگر چیزی به نام تنش یا نزاع میان ایران و عراق نیست که درباره آن صحبت شود. ایران امروز در بافت داخلی، در رویدادهای روزانه عراق حضور ساختاری دارد. اکنون انتخاب ریاست جمهوری، پارلمان، ونخست وزیر عراق باید از دروازه ایران بگذرد کما اینکه انتخاب صاحبان پستهای حساس امنیتی بایستی از فیلتر تایید حکومت ایران میگذرند و نمونه بارز آن در حال حاضر دعوایی است که بر سر تصدی پست وزارت کشور و اصرار رژیم ایران بر گزینه «فالح الفیاض» مشاهده میشود. ایران نه تنها حضوری حیاتی و موثر در میان شیعههای عراق دارد بلکه توانست با ایجاد شکاف در میان صفوف سنیها و کردها در میان این دو نیز نفوذ کند. بهترین دلیل این ادعا، حضور قاسم سلیمانی ومداخله وی از بغداد تا اربیل و کرکوک در جریان رفراندم برای استقلال کردستان است که مسعود بارزانی در ماه سپتامبر ۲۰۱۷ در اقلیم برگزار کرد. قاسم سلیمانی با حشد به کرکوک حمله کرد اما در عین حال جلوی تار و مار کردن کردها توسط نیروهای الحشد الشعبی را گرفت و نگذاشت سرکوب کردها توسط حشدالعشبی ادامه یابد.
بنابراین چیزی که امروز مطرح است نزاع و درگیری میان آمریکا و ایران بر سر عراق است. در زمان حکومتهای نوری المالکی و حیدر العبادی یعنی زمان باراک اوباما نوعی توافق و همزیستی مسالمتآمیز میان آمریکاییها و ایرانیها در عراق حکمفرما بود اما با سر کار آمدن دولت دونالد ترامپ و خروجش از توافق هستهای و بازگشت تحریمهای بیسابقه علیه تهران، شرایط به کلی دگرگون شده است.
وقتی رویکرد دولت جدید آمریکا با دولت باراک اوباما را در یک نگاه سریع مقایسه کنیم، میبینیم ترامپ بدون اطلاع قبلی یا اجازه رسمی از دولت بغداد وارد عراق شد و از نیروهای آمریکایی در این کشور بازدید کرد. یک هفته پس از او مایک پمپئو وزیر خارجهاش نیز بدون اطلاع قبلی به بغداد سفر کرد. این مسائل و رویدادها برای آمریکا در کشوری اتفاق میافتد که خون هزاران سرباز آمریکایی برای تغییر نظام سابق و پیامدهای آن ریخته شد و واشنگتن میلیاردها دلار برای ایجاد ثبات و امنیت مجدد و جنگ علیه داعش در آن هزینه کرد تا به باور خود نظامی دمکراتیک، لیبرال و وفادار یا در بدترین حالت دوست برای آمریکا در آن تاسیس کند.
پس از سفر پمپئو، محمدجواد ظریف نیز ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹ در راس هیأتی سیاسی و اقتصادی وارد بغداد، شد. او با مسئولین مختلف دولت عراق و اقلیم کردستان در بغداد و اربیل دیدار کرد و پس از آن به نجف و کربلا رفت و در اقدامی که «خارج از اصول دیپلماتیک» توصیف شد با شیوخ عشایر عراق دیدار کرد. ظریف گفت، پمپئو حق ندارد در امور ایران و عراق «مداخله کند».
ظریف حتی فراتر از این رفت و مدعی شد: «ما و عراق قبل از تاسیس دولت ایالات متحده آمریکا دارای روابط بودیم و این روابط را ادامه خواهیم داد».
همزمان با دیدار ظریف از عراق، برخی از نمایندگان پارلمان این کشور پیشنویس قانونی را به مجلس ارائه دادند که در آن خواستار خروج نیروهای خارجی یعنی نیروهای آمریکایی از عراق شدند. رویکرد دولت و نمایندگان عراق تابع مواضع رژیم ایران است. زمانی نمایندگان عراق میگفتند ترکیه باید از شمال عراق خارج شود اما با نزدیک شدن مواضع ترکیه با ایران در کنار روسیه بر سر سوریه، حضور نظامی ترکیه در عراق دیگر مورد اعتراض قرار نمیگیرد. کسانی که خواستار خروج نیروهای آمریکایی شدهاند، سازمانهای ناشناختهای هستند که به نظر برخی کارشناسان شاید در آینده تصمیم بگیرند به نحوی نیروهای آمریکا در عراق را مورد حمله قرار دهند. گزارشی از «گروه بحران بینالمللی» به نقل از یک مقام ارشد امنیت ملی ایران میگوید که احتمالا میدان رویارویی آمریکا با ایران در عراق آغاز خواهد شد.
جمهوری اسلامی تلاش میکند کل عراق را ببلعد تا برای سوریه و رویدادهای پس از خاتمه درگیری در آن کشور آماده باشد. حکومت ایران همچنین از تحولات یمن که به تدریج به زیان حوثیها تمام شده بسیار نگران است. برای رژیم ایران با وضعیتی که تحریمها برایش به وجود آورده، مدیریت و اداره سه بحران و جنگ به وسعت مشکلات عراق، سوریه و یمن بسیار سنگین و ناممکن است.
با منازعهای که میان ایران و آمریکا وجود دارد، برای کشورهای عربی راهی باقی نمیماند جز اینکه حاکمان فعلی عراق را به اهمیت بازگشت به فضا و محیط جهان عرب تشویق کنند.
در دهههای گذشته، بحثها بیشتر دربارهی نزاع بر سر سوریه بود، اما اکنون بیشتر صحبتها و تحلیلها در باره نزاع بر سر نفوذ در عراق است. برخی سیاستمداران عراقی معتقدند که آمریکا خواستار محاصره اقتصادی ایران است و با توجه به اینکه عراق تحت نفوذ ایران است آمریکاییها حاضر نیستند در عراق سرمایهگذاری کنند پس ایالات متحده تصمیم گرفت که پتانسیل و تلاشهایی که قرار بود برای بازسازی و رونق دادن اوضاع اقتصادی عراق مصرف کند، برای جلوگیری از نفوذ چین و مهار کردن این کشور به کار بگیرد.
*منبع: الشرق الاوسط
*نویسنده :غسان شربل
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
درپی شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول کشورعراق توسط انگلستان و فرانسه تأسیس گردید ، پیش از آن کشوری بنام « کشورعراق» وجود نداشت. درجنگهای ایران صفوی وحکومت عثمانی سرزمین بین النهرین (میانرودان) چندین بار میان ایندو دست بدست شد و باشکست واضمحلال امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول ، انگلستان وفرانسه با تقسیم متصرفات حکومت عثمانی بین خودشان دربین النهرین وشامات وفلسطین , کشورهای متعدد «تحط الحمایه» برپا کردند که «کشور عراق» یکی از آنها بود.
علی خامنه ای مشهدی است و اصالت پدری اش از ترک های خامنه است. سیستانی جایگاه سابق را کاملاً در عراق از دست داده است. ایرانیان هم اپوزوسیون قلابی و خائن را راه نمی دهند و به همین دلیل است که امثال مریم رجوی و مهاجرانی و شریعتمداری در حال استیصال به سر می برند و خودشان را به در و دیوار می زنند اما پشت درهای بسته خواهند ماند.
جاوید شاه، جاوید سکولاریسم، جاوید قانون، جاوید حقوق بشر، جاوید حکومت غیر دینی (چه مجاهد؛ چه آخوند)
جاوید شاه، جاوید سکولاریسم، جاوید قانون، جاوید حقوق بشر، جاوید حکومت غیر دینی (چه مجاهد؛ چه آخوند)
جاوید شاه، جاوید سکولاریسم، جاوید قانون، جاوید حقوق بشر، جاوید حکومت غیر دینی (چه مجاهد؛ چه آخوند)
امروز کنترل کامل عراق دست ایت الله سیستانی است که ایرانی و مشهدی الاصل است همانند کنترل ایران که دست سید علی گدا خامنه ای است که عراقی الاصل میباشد !
دیدید که برای انتخاب نخست وزیر ان کشور نماینده ایشان یک مطلب گفت و نخست وزیر العبادی مجبور به کناره گیری شد . بقیه گروه ها ( حشد الشعبی و صدریون و ….) هم تابع و همراه ایشان هستند .
خوشا بحال مردم ونزوئلا که این روزها اپوزیسیونشان همراه هم بوده و اصلاح طلبان خائن وطنی را هم ندارند .