جواد طالعی – در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در هفتههای اخیر به تلاش در راه انجام برخی عملیات تروریستی و جاسوسی در کشورهای اروپایی متهم شده است، راهاندازی نهادی با نام «ابزار حمایت از مبادلات تجاری» یا «اینستکس INSTEX» این پرسش را برای بسیاری از ایرانیان مطرح میکند که اروپا با این اقدام در جستجو و به دنبال چیست؟ منافع خود؟ یا به دنبال آنطور که هایکو ماس وزیرخارجه آلمان میگوید: «حفظ برجام و جلوگیری از تلاش مجدد ایران برای غنیسازی اورانیوم با مقاصد نظامی»؟ و یا تشویق جمهوری اسلامی به پذیرش شرایط آمریکا برای پایان دادن به تحریمها؟
از دیدگاه خوشباورانه، اظهارات هایکو ماس وزیرخارجه آلمان درباره دلیل راهاندازی «اینستکس» بهترین توضیح برای این اقدام اروپاییان است. هایکو ماس دو روز پیش از اعلام رسمی این اقدام گفته بود: «در چارچوب این ساز و کار، تنها معاملاتی مورد پشتیبانی قرار میگیرد که مشمول تحریمهای آمریکا نباشد»! او روز پنجشنبه ۳۱ ژانویه در اجلاس وزیران خارجه اتحادیه اروپا در بخارست بر این سخن افزود: «ایجاد یک شرکت برای معامله با ایران قدم مهمی برای حفظ توافق هستهای با تهران است. از این طریق کشورهای اروپایی به تعهدات خود در چارچوب این توافق عمل میکنند. تنها از این طریق است که میتوان از ایران خواست به سوی غنیسازی اورانیوم با اهداف نظامی باز نگردد.»
اما اگر رفت و آمدهای دیپلماتیک هفتههای پیش از خروج دونالد ترامپ از برجام میان اروپا و آمریکا را به خاطر بیاوریم، دریچههای دیگری به روی ما گشوده میشود. در آن دو سه هفته، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه و چند مقام بلندپایه دیگر اروپایی یکی پس از دیگری به دیدار دونالد ترامپ در کاخ سفید واشنگتن شتافتند و پشت درهای بسته با او به گفتگو نشستند. در همان روزها، بسیاری از رسانههای آمریکا و اروپا نوشتند که محور مذاکرات ترامپ با میهمانان اروپایی یک نوع تقسیم وظایف در برابر جمهوری اسلامی ایران بوده است. به عبارت دیگر، ترامپ کوشید متحدان اروپایی خود را مجاب کند که حکومت ایران جز زبان زور نمیفهمد. پس باید آمریکا بر فشارهای اقتصادی خود بر تهران بیافزاید. در مقابل اروپاییها باید بکوشند مشوقهایی برای ترغیب جمهوری اسلامی به مذاکره برای یک پیمان مکمل برجام ایجاد کنند. پیمانی که در چارچوب آن تکلیف برنامههای موشکی دوربرد جمهوری اسلامی، ماجراجوییهای آن در سوریه و یمن، حمایت آن از گروههای شبهنظامی مثل حزبالله و حماس روشن شود و تهران از تهدید مرزها و موجودیت اسرائیل و تحریک عربستان سعودی با تقویت حوثیهای یمن دست بردارد.
گرانیگاه تحلیلها این بود که قرار است پس از خروج ترامپ از برجام، اروپاییها مناسبات خود را با جمهوری اسلامی ایران حفظ کنند تا راه بازگشت به مذاکره میان ایران و آمریکا بسته نشود و جمهوری اسلامی با از سرگیری غنیسازی اورانیوم نگرانیهای موجود قدرتهای منطقهای به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی را تشدید نکند.
اینستکس یک بورس مبادلاتی است
سخناان وزیرخارجه آلمان در بخارست درواقع همین تحلیلها را تایید میکند. اینستکس که موجودیت آن از روز ۳۱ ژانویه رسما اعلام شده است، به نوشته روزنامه دیتسایت آلمان نیز در واقع «یک بورس مبادلاتی» بیش نیست. کار این «ساز و کار» آن است که پول حاصل از فروش نفت ایران را بجای اینکه در اختیار جمهوری اسلامی قرار گیرد، در اختیار آن شرکتهای اروپایی بگذارد که در مرحله نخست تنها مواد غذایی و دارو تحویل ایران میدهند. این نوع کالاها و بسیاری دیگر از کالاهای ضروری برای زندگی روزمره مردم ایران، اصولا در لیست تحریمهای آمریکا نیستند.
با این همه، همزمان با اعلام موجودیت رسمی اینستکس، دونالد ترامپ به اروپاییها هشدار داد که تحریمهای اعمال شده علیه ایران را دور نزنند. یعنی بابت هیچ کالایی غیر از آنچه در لیست تحریمهای آمریکا قرار نگرفته پول به شرکتهای خود ندهند. در اینجا این پرسش پیش میآید که آیا اصولا هیچ شرکت اروپایی در حال حاضر خدمات و فنآوری استراتژیک در اختیار جمهوری اسلامی قرار میدهد؟ پاسخ این پرسش منفی است زیرا از زمان اعمال تحریمهای آمریکا تا کنون تقریبا همه شرکتهای بزرگ غربی که در صنعت نفت، گاز، اتومبیلسازی و سایر صنایع زیربنایی ایران حضور داشتند، این کشور را ترک کردهاند و اکنون تنها شرکتهای متوسط و کوچکی در ایران ماندهاند که جایی در بازار بزرگ آمریکا و جهان ندارند و از تحریم در این بازار نمیترسند.
آرزویی که امکان برآورده شدن ندارد
عباس عراقچی معاون وزیرخارجه جمهوری اسلامی، بلافاصله پس از اعلام اینستکس ضمن استقبال از اقدام سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا، ابراز امیدواری کرد که پشتیبانی این شرکت به مواد غذایی و دارویی محدود نشود و اروپاییها قدمهای بزرگتری در مسیر از سرگیری معاملات خود با ایران بردارند.
اما دیتسایت آلمان در گزارش مفصل روز پنجشنبه خود از جمله مینویسد: «اینستکس در واقع یک واسطه است که معاملات پایاپای [تهاتری] شرکتهای اروپایی و ایرانی را با یکدیگر جوش میزند و شبیه یک بورس مبادله خواهد بود. ایران بابت صادرات خود نه پول، بلکه کالا دریافت خواهد کرد. به این ترتیب ایران میتواند به عنوان مثال نفت یا سایر تولیدات خود را به اروپا صادر کند، اما پول آن از طریق بانکها روانه ایران نخواهد شد بلکه در اختیار شرکتهای اروپایی قرار خواهد گرفت که به عنوان مثال دارو، مواد غذایی و کالاهای صنعتی به ایران میفروشند.» البته آن کالاهای صنعتی که از نظر آمریکاییها دومنظوره محسوب نمیشوند و امکان ندارد در صنایع نظامی مورد استفاده قرار گیرند. به این ترتیب، آنچه معاون وزارت خارجه جمهوری اسلامی آرزو میکند، تا اطلاع ثانوی برآورده شدنی نیست.
نکتهی روشن در همین آغاز اینستکس این است که آمریکا اقدامات اروپا را در چارچوب این «ساز و کار» با هوشیاری و به دقت زیر نظر دارد و یک اشتباه کوچک این نهاد در معامله با ایران کافی است تا با مجازاتهای آمریکا روبرو شود.
به گزارش رسانههای آلمانی، برای جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم، هماکنون طرح صدور یک بیانیه مشترک از سوی اروپاییها ریخته شده است که به زودی تصویب و منتشر خواهد شد. در این بیانیه
اروپاییها بار دیگر نسبت به برنامههای موشکی ایران و نقش تهران در تنشهای منطقهای از جمله در سوریه و یمن ابراز نگرانی میکنند. آنها همچنین مسئله تلاشهای تازه جمهوری اسلامی برای ترور مخالفان خود در اروپا را مورد تاکید قرار میدهند.
این بیانیه قرار است در پی اعلام موجودیت رسمی اینستکس به زودی به عنوان دیدگاه نهایی اروپا در برابر جمهوری اسلامی ایران انتشار یابد، اما تاریخ دقیق انتشار آن هنوز اعلام نشده است.
بازار ایران برای شرکتهایی که در آمریکا جایی ندارند
تقریبا همه گزارشهای رسانههای آلمانی بر این نکته تاکید میورزند که تشکیل اینستکس تنها میتواند مدیران آن گروه از شرکتهای اروپایی را خوشحال کند که برای آنها معامله با ایران عملیتر از معامله با آمریکاست.
این بدان معناست که تا تحریمهای آمریکا برقرار است، پای هیچ شرکت مهم و بزرگ اروپایی به ایران باز نخواهد شد زیرا سهم و و سود و سرمایه این شرکتها در بازار ایالات متحده آمریکا دهها و گاه صدها برابر سهم و سود و سرمایه آنها در ایران است.
نکته مهمتر این است که اینستکس توانایی پشتیبانی از شرکتهای اروپا را در صورت تحریم شدن از سوی آمریکا ندارد. به همین دلیل است که هایکو ماس وزیرخارجه آلمان دو روز پیش از اعلام تاسیس این مرکز به صراحت گفت: «اینستکس تنها از معاملاتی پشتیبانی میکند که مشمول تحریمهای آمریکا نباشند.» در این حد نیز باز تصمیم با شرکتهاست که با همین شرایط نیز حاضر به معامله با جمهوری اسلامی ایران باشند یا نه.
با توجه به همه آنچه گفته شد، تشکیل اینستکس برای اروپاییها تنها این خاصیت را دارد که برجام را حفظ کند. برای دولت روحانی نیز این امتیاز را ایجاد میکند که بتواند در برابر مخالفان خود در مجلس شورای اسلامی و نهادهای انتصابی حکومت کمی قویتر از امروز ظاهر شود. از فردای خروج آمریکا از برجام، اصولگرایان تندرو و رقیبان خودی نظام، روحانی را به باد انتقاد گرفتند که برجام نهتنها «برد- برد» نبوده بلکه دولت آن را باخته است. اکنون خود روحانی نیز میداند که اینستکس، در محدوده و تعریف فعلی، گرهای از بحرانهای عدیدهی جمهوری اسلامی نخواهد گشود، با اینهمه، میتواند با استفاده از مغلطه و سفسطه آخوندی نزد منتقدان خود وانمود کند که با اینستکس بخش مهمیاز تحریمهای آمریکا دور زده میشود. روحانی به تازگی در یک نشست علنی گفت: «ما افتخار میکنیم که توانستهایم تحریمها را دور بزنیم!»
در این میان، یک نکته باریکتر از مو را نباید از دیده پنهان داشت: اروپاییها با اعلام موجودیت «ابزار حمایت از مبادلات تجاری» در روز یازدهم بهمن، بدترین وقت را برگزیدند. آنها، خواسته یا ناخواسته به جمهوری اسلامی کمک کردند تا یک کارزار تبلیغاتی تازه برای کشاندن نیروهای وابسته به خود به خیابان به راه بیاندازد، چیزی که در چهلمین سالگرد یک انقلاب به تمام معنا شکستخورده، از هوا نیز برای زمامداران ایران حیاتیتر است.
نظام جمهوری اسلامی احتمالا حداکثر جنجال تبلیغاتی را بر سر این اقدام کمثمر اروپاییها به راه خواهد انداخت و دستکم تا ۲۲ بهمن، که قرار است جیرهخواران و مؤمنان خود را برای آخرین قدرتنمایی به خیابان بکشاند، هیاهوی تبلیغاتی به راه خواهد انداخت.
*در تهیه این گزارش از رسانههای آلمانی استفاده شده است.
طفلان سرگردان مرحوم مفقود مسعود ولی فقیه ملعون طبسی، حال از سر آوارگی و یتیمی سر قبر شادروان مصدق السلطنه رفته اند. مسئله ” اتحاد ” هیچ ربطی به جمع خانه سالمندان تیرانا و انیس الدوله مطلقه مسعود در پاریس ندارد. منظور از ” اتحاد “، اتحاد تمامی نیروهای » سکولار دموکرات و ملّی « هستند و نه با مارکسیست های مسلمان فی سبیل الله و توده ای ها و…! به یاوه سرایان بسیج سایبری و ساندیسی ولی فقیه سد علی روسی و مسعود و مری صدامی توجه نکنید!
این عنقلاب به هیچ وجه شکست خورده نیست که هیچ بلکم کاملا پیروز و ظفرمند است!چطور؟جواب خیلی روشنه سیستمی که چهاردهه بلاانقطاع میلیون ها ایرانی رو چه از لحاظ سیاسی چه اجتماعی و چه اقتصادی مغموم و سرخورده و نابود کرده اما حتی تا حالا نشده که با یک راهپیمایی اعتراضی یک میلیون نفری روبرو بشه قطعا خیلی موفق و دقیق طراحی و اجرا شده!در اصل این ما ملت ایرانیم که بازنده و مقهور قدرت آخوندیسم شدیم.
فدریکا موگرینی هم دنبال کسب خودشه
بالاخره حقوق خوب میگیره و بدش هم نمیاد چند تا سفر به اتریش وسوییس داشته باشه و به بهانه برجام و مذاکره و پسا برجام حق ماموریت و… براش جور بشه
این حلسات هم که تو هتل های گران آنچنانی برگزار میشه
شیتیل های پرداختی جمهوری اسلامی هم که جای خود داره
دلش با مردم ایران بود با شاهزاده رضا پهلوی مذاکره میکرد نه حکومت غاصب آخوندی
عزیزی که نامت را نمی دانم. شما نگران کره ی موجود در یک من ماست نباش. به موقع خواهی فهمید چقدر کره دارد. در مورد اتحاد ملی منقلی ها و مصدقی ها و مجاهدین درست میگویی همه شان سر و ته یک کرباس اند. من نگران سلطنت نیستم عزیزم. من نگران ایرانم که مبادا باز هم به دست شما مذهبی هایی که لباس ملی گرایی پوشیده اید، تکه و پاره شود. به قدرت رسیدن ملی منقلی ها و سلاطین حماقت (مثل بازرگان، سنجابی، یزدی و…) را به گور خواهی برد.
نکته مهم این است که مکانیزم موسوم به spv قبلا قرار بود تا ضمن برقراری تراکنشهای بانکی با ایران خارج از سوییفت و ارز دلار، اقدامات تنبیهی برای شرکتهای اروپایی که از ترس تحریم آمریکا از معامله با ایران خودداری می کردند و همچنین جبران خسارات ناشی از تحریمهای آمریکا علیه شرکتهای کوچکتر اروپایی را نیز انجام دهد،یعنی در واقع ابزاری باشد برای دور زدن تحریمها. اما با فشارهای آمریکا spv به اینستکس تقلیل یافته که صرفا محدود به معامله تهاتری دارو و ابزار و خدمات پزشکی و همچنین مواد غذایی می باشد. بنظرم اینستکس نوعی اقدام تبلیغی برای حفظ آبروی اروپا و پوششی برای درماندگی رژیم است و اثر چندانی نخواهد داشت.
با توجه به سکونت هر دو در امریکا ،لطف کنید ابتدا ترتیب ملاقات شاهزاده با دونالد ترامپ را بدهید تا بعد بقیه موارد اجرا یی شود ! سنگ بزرگ نشانه نزدن است !
بالاخره که چی و چه باید کرد ؟
شما که زیراب همه را میزنی میفرمایید با یک جمع متخصص بنام ققنوس و اعلام رهبری شاهزاده مثل رئیس مجلس ونزوئلا مسئله حل خواهد شد ؟ بسم الله در همین دهه زجر حکومت ولایت و جنایت زمان بسیار خوبی است و این تصمیم را جناب شاهزاده علنی نمایند و این گوی و این میدان تا ببینیم یک من ماست چقدر کره دارد ؟ !
در ضمن بسیاری بر این اعتقاد هستند که اتحاد بین احزاب جمهوری خواه از جمله جبهه ملی ایران و سازمان مجاهدین امکان پذیر است زیرا سران ابتدایی مجاهدین همگی مصدقی بوده اند و مشی فعلی مجاهدین هم تبعیت از راه مصدق است . شما هم زیاد نگران اتحاد سلطنت طلبان با دیگر احزاب نباشید که راه این دو مثل حکایت اب و روغن است !
دوستان عزیز، صبور باشید و با برنامه. سعی نکنید (مثل تیم فوتبال ایران) بی هدف و بدون برنامه و با شعار جلو بروید. بدانید که این رژیم به انتها رسیده و کمک های داخلی و غربی سودی به حالش ندارد. حواستان به مزدوران و سایبری های رژیم باشد حتی اگر شعارهایی علیه رژیم سر دادند. از شاهزاده تقاضا می کنم در کنار پروژه ی ققنوس، به دنبال ایجاد دولت موقت باشند تا مثل دولت ونزوئلا مورد پذیرش اتحادیه اروپا قرار گیرد و کار جیم الف اساسی تمام شود.
۷٫
این را بدانید کسی که طرفدار شاهزاده باشد هرگز با مجاهدین ائتلاف نمیکند و یک مجاهد واقعی هم هرگز با طرفداران شاهزاده ائتلاف نمیکند. مراقب سوء استفاده از واژه ی مقدس «اتحاد» باشید که دست آویزی است برای مزدوران حکومتی. ممنونم که تا انتها مطالعه کردید.
هزار نکته ی باریک تر ز مو اینجا است/ نه هر که سر بتراشد قلندری داند
پاینده باد ایران ما
۶٫
دوستان من، هرکجا دیدید که کسی از اتحاد صحبت میکند اما در قالب این اتحاد میخواهد امر محالی (مثل ائتلاف شاهزاده و مجاهدین و …) را به خورد شما بدهد تردید نکنید که با یک گاو پیشانی سفید جمهوری اسلامی طرف هستید که میخواهد شما را به نام «اتحاد» سرگرم کند و به نفع رژیم زمان بخرد. مگر حکومت های چپی هم به نام برداشتن طبقات و اهیمت دادن به قشر کارگر، مردم را نابود نکردند؟
۵٫
البته جای تعجب نیست که این افراد گاهی در کیهان لندن هم مقاله مینویسند (مثل شهباز خراسانی) و کیهان لندن هم طبق مسئولیت رسانه ای خودش موظف است این مطالب را منعکس کند؛ اما ما مردمِ «واقعی» ایران باید بیش از پیش به هوش باشیم تا فریب این روبهان مکار را نخوریم.
۴٫
چون این مسئله با این غلظت اصلاً در ایران مطرح نیست، و احتمالاً به همین دلیل، این آقایان معادل فارسی اش (قومی) را نمیدانند. انصافاً همیشه برای من عجیب بود که چرا آقای اعتمادی انقدر اصرار بر «ethnic» دارد. شاید هم آقای اعتمادی انقدر از ایران دور مانده که از خواسته های مردم بی خبر است. خلاصه اینکه باید حواسمان به این مزدوران حکومتی باشد. عزیزان من، آنچه اینها میخواهند همان رژیم اسلامی است ولی مسئولین تغییر کنند. یعنی خر همان خر باشد ولی پالانش عوض شود.
۳٫
یکی از ترفندهایشان این است که دائماً میگویند بیاییم متحد شویم و تا متحد نشویم این رژیم از بین نمیرود. این شعار، فی نفسه، شعار خوبی است اما هدف این افراد پلید است، چون این افراد میدانند که شاهزاده و مجاهدین و اصلاح طلبها (مثل موسویان، علیجانی و …) هرگز نمیتوانند با هم ائتلاف کنند زیرا در این صورت باید به هویت خودشان دهن کجی کنند. بعضی از این افراد (مثل اعتمادی، شریعتمداری و …) هم بدون دلیل روی مفاهیمی مثلِ «قومی» تأکید میکنند و جالب است که همیشه هم از معادلِ انگلیسی اش «ethnic» استفاده میکنند. چرا؟
۲٫
من با احمق ها کاری ندارم اما آن دسته ای که پول میگیرند افرادی حرفه ای هستند و میدانند چطور هم خودشان رو به عنوان ایراندوست و «ضد انقلاب» جا بزنند و هم به دنبال بقای رژیم باشند؛ مثلاً به این صورت که اخبار بی اهمیت را با اهمیت جلوه بدهند و یا برعکس. این افراد همیشه تلاش میکنند روی شعارهای روشنفکرپسند و منطقی سوار بشوند اما نیت و هدف خودشان رو دنبال کنند. ادبیات این افراد هم نشان میدهد که معمولاً بالای پنجاه سال سن دارند.
از کیهان لندن خواهش میکنم که این مطلب را منتشر کند و از کاربران هم تمنّا میکنم که تا انتها بخوانند. سپاس.
۱٫
دوستان من، ایران عزیز ما در وضعیتی بحرانی قرار دارد؛ وضعیتی که یا به سقوط جمهوری اسلامی منجر میشود و یا به نابودی ایران؛ که البته ظاهراً سقوط رژیم قطعی است. در چنین شرایطی باید تمام تمرکز خودمان را به صورت یکپارچه روی سقوط این رژیم بگذاریم. اما باید به یک نکته هم دقت داشته باشیم. افراد زیادی برای جلوگیری از سقوط این رژیم فعالیت میکنند؛ بعضی ها رسماً پول میگیرند و بعضی ها هم احمق اند.
داستان نان قندى (اروپا) و شلاق (امریکا)
سرنگونى و فروپاشى ج ا حتمى است ✌???✌?