«کاهش قدرت خرید» عبارتی است که در ماههای گذشته بارها و بارها از زبان لایههای تنگدست جامعه، فعالان صنفی و کارشناسان اقتصادی شنیده شده و زنگ خطری جدی برای معیشت خانوارهای ایرانی به شمار میرود.
طی ماههای گذشته و در پی بحران اقتصادی موجود در ایران نه تنها جمعیت زیادی زیر خط فقر قرار گرفتهاند بلکه کاهش قدرت خرید دامن طبقاتی که هنوز بالای خط فقر قرار دارند را نیز گرفته و تأمین نیازمندیهای ضروری برای میلیونها ایرانی به شدت دشوار شده است.
در همین رابطه سلمان خدادادی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با حضور در یک برنامه تلویزیونی گفته است «حقیقت این است که حقوق کارگران در حال حاضر کفاف حداقلها را هم نمیدهد.»
یادآوری میشود سلمان خدادادی که همچنان در مجلس و کمیسیون «اجتماعی» آن جا خوش کرده و درباره حقوق کارگران داد سخن میدهد، همان فردیست که پرونده تجاوز و تعرض جنسی دارد و چندی پیش پیکر یکی بیجان زهرا نویدپور، یکی از شاکیان وی، که دست به افشاگری زده بود در خانه مادرش پیدا شد. جالب اینجاست که خدادادی از مقتول شاکی شده است.
این در حالیست که نه تنها کارگران بلکه بسیاری از کارمندان و بازنشستگان و حتی افرادی که کسب و کار شخصی دارند نیز از پس هزینههای زندگی بر نمیآیند و سبد معیشت آنها هر روز سبکتر و سفرههای آنها کوچکتر میشود.
قیمت اقلام خوراکی در ماههای گذشته با افزایش زیادی روبرو شده و قیمت گوشت قرمز به حدود ۱۲۰هزار تومان رسیده است. این افزایش قیمت در دیگر گروهها از جمله لبنیات، سبزیجات و میوه و حتی نان نیز دیده میشود. مواد بهداشتی و دیگر کالاهای مصرفی نیز در این مدت با افزایش قیمت روبرو بودهاند.
اجارهبها در پایتخت و شهرستانها از سال گذشته تا کنون بطور متوسط ۵۰ درصد افزایش داشته. با وجود افزایش هزینه مسکن، مواد غذایی و دیگر کالاها، درآمد مردم در ایران ثابت بوده و البته حقوق ماهیانه اکثر کارگران و کارمندان با تأخیر پرداخت میشود.
حسین راغفر و احسان سلطانی دو اقتصاددانی که پیشتر نیز در نامههایی خطاب به ملت ایران از بحرانهای اقتصادی موجود در کشور گفته و نسبت به اثرات آنها هشدار داده بودند به تازگی در نامه دیگری به بحران معیشت و کاهش قدرت خرید اشاره کردهاند.
این دو اقتصاددان با تأکید بر اینکه طی ده سال اخیر که ارزش پول ملی به کمتر از یک دهم تنزل یافته و بهای حاملهای انرژی تا ده برابر بالا رفته و جز بینواسازی بخش قابل توجهی از مردم دستاورد دیگری عاید نشده است، نوشتهاند: «هماکنون وضعیت فقر در کشور به گونهای گسترش و تعمیق یافته، که دیگر نقاط بسیار محروم و کپرنشینان و حاشیهنشینان نماینده فقرا نیستند و حداقل یکسوم طبقه شهری (شامل کارگران و بازنشستگان) به طبقه فقرا پیوستهاند. گستره اقشار آسیبپذیر شامل بخش قابل توجهی از دوسوم جمعیت شهرنشین کشور در شهرهای کوچک، متوسط یا بزرگ میشود. باید توجه داشت که دریافتی حداقل دستمزدها (با اشتغال رسمی) و همینطور بخش مهمی از کارکنان و بازنشستگان در اغلب نقاط شهری از خط فقر پایینتر است و در سطح کشورهای فقیر و کمتر توسعه یافته قرار گرفته است.»
جالب اینکه همین آمارهایی هم که از بحران معیشت و خط فقر در ایران مطرح میشود، آمارهایی غیر قابل اعتمادند و در اکثر موارد با یکدیگر همخوانی ندارد.
در همین رابطه اولیا علیبیگی رئیس هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور میگوید «معیاری به نام «خط فقر واقعی» را در تعیین دستمزد درنظر بگیریم، نیازمند دو دسته آمار دقبق و قابل استناد هستیم؛ اول نرخ واقعی تورم و دوم خط فقر واقعی. اما مشکل اینجاست که در مورد هیچیک از این دو پارامتر اقتصادیِ دخیل در تعیین دستمزد ۱۴ میلیون خانوار کارگری کشور، هیچ آمار قابل استنادی در دست نیست.»
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به تازگی در گزارشی اعلام کرده که متوسط انواع هزینههای خوراکی و غیرخوراکی برای یک خانوار با جمعیت ۴ نفر رقمی بیش از سیصد و شصت و دو میلیون (۳۶۲) ریال ماهیانه حدود ۳۰ میلیون ریال است. بر این اساس اعلام شده که خط فقر در یک خانواده چهار نفره در شهر تهران در تابستان سال ۹۷ ماهیانه ۲۷ میلیون ریال و سالیانه حدود ۳۲۰ میلیون ریال برآورد شده است.
با این وجود کارشناسان و مقامات دیگر ارقام متفاوتی از رقم اعلام شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی را به عنوان خط فقر اعلام میکنند. برای نمونه روحالله بابایی صالح نماینده بوئین زهرا در مجلس شورای اسلامی معتقد است قبلاً ملاک خط فقر دریافت حقوق زیر ۳ میلیون بود اما این وضعیت باتوجه به شرایط فعلی اقتصادی کشور تغییر کرده و اکنون خط فقر به حقوقهای زیر ۶ میلیون رسیده است.
جدا از آمارهای متناقض و متفاوت درباره خط فقر و تعداد افرادی که برای تأمین هزینه معیشت با بحران روبرو هستند، آنچه مشخص است اینست که اکثر مردم ایران این روزها با مشکلات شدید اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و بحران معیشت و کاهش قدرت خرید به دغدغهای جدی در ایران تبدیل شده است.