با شکست دولت حسن روحانی در پیادهکردن وعدههای انتخاباتی، و واکنشهای اعتراضی مردم علیه کلیت نظام، جریان اصلاحطلب به عنوان اصلیترین حامی دولت «تدبیر و امید» از ریزش پایگاه اجتماعی خود آگاه شده و اعتبار سیاسی خود را بربادرفته میبیند و از همین رو به تکاپو برای یافتن راه و چاره افتادهاند.
مصطفی تاجزاده معاون امنیتی وزارت کشور در دولت اصلاحات و عضو حزب مشارکت، ۳۰ بهمن، در یک میزگرد که سعید حجاریان عضو پیشین وزارت اطلاعات و علیرضا علویتبار فعال سیاسی در آن حضور داشتند با انتقاد از «نظارت استصوابی» گفته اگر اصلاحطلبان رد صلاحیت شوند، «انتخابات را موردی تحریم میکنیم!»
البته او برای این ادعای خود تبصره گذاشته و گفته در صورت رد صلاحیت «حوزهها را تفکیک میکنیم؛ در حوزههایی که نامزدهایمان ردصلاحیت شوند، اعلام میکنیم، رأی نمیدهیم و آنها را تحریم میکنیم. در حوزههایی که نامزدهای اصلی ما را حذف نکنند، وارد رقابت انتخاباتی میشویم و نمایندگانمان مطابق پلاتفرم از پیش تعیین و اعلام شده چهار سال در پارلمان فعالیت خواهند کرد. مثلا اعلام میکنیم در تهران از ۳۰ نامزد متعهد به پلاتفرم حمایت میکنیم؛ درباره باقی حوزهها مسئولیتی نمیپذیریم. یا برعکس؛ با معرفی نامزدهایی در برخی شهرستانها، انتخابات تهران را تحریم میکنیم.»
او لاف به گزاف خود را با یک مغلطه اینطور توضیح داده که «… تحریم موردی انتخابات نیز به منظور بازگرداندن اعتبار به صندوق رای توجیه دارد نه عبور از آن به امید حل خیابانی مشکلات کشور» اما نگفته وقتی کاندیدای اصلاحطلبان در یک حوزه انتخابیه رد صلاحیت شده و این جماعت اصلا نمایندهای برای رقابت در چنته ندارد تحریم یا عدم تحریم انتخابات در آن حوزه بیش از آنکه یک عمل جدی سیاسی باشد، موضعی «مسخره» است چرا که طبیعی است اگر کسی حامی اصلاحطلبان باشد به کاندیداهای دیگر رای نمیدهد!
در واقع تاجزاده با سناریوی خیالی خود به زبان بیزبانی میگوید، که به دنبال موجسواری از جریان تحریم انتخابات است. به قول معروف «سنگ مفت و گنجشک مفت» اگر اوضاع مناسب بود و میشد برای گرفتن سهم از قدرت رقابت کرد که چه بهتر در غیر این صورت هر جا که نشد بر موج تحریم سوار میشویم!
اتفاقاً توهمات تاجزاده و ترفندهای استمرارطلبانه، در روزهای اخیر سوژه محافل سیاسی و شبکههای اجتماعی نیز شده است.
https://twitter.com/Ali_Zeus11/status/1097188413906665472
https://twitter.com/ali_rezazade1/status/1097696111345717249
#تاجزاده گفته درصورت ردصلاحیت کاندیداهایمان، #انتخابات۹۸ را تحریم میکنیم!
او زرنگ است؛ دیروز مردم را از اصولگرایان میترساند تا رای برای کاندیدای خود جمع کند؛ حالا اصولگرایان را از براندازان میترساند تا برای #استمرارطلبان تاییدصلاحیت بگیرد؛ اصل سیاستورزی او ثابت است: #امتداد_ترس!— Ammar Maleki-عمار ملکی (@AmmarMaleki) February 21, 2019
در این میان، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان با کمی تاخیر، روز پنجشنبه دوم اسفند، به حرفهای تاجزاده واکنش نشان داده و آن را «حربه زنگزده» نامیده و گفته بجای تحریم انتخابات افکار باطل خود را تحریم کنید!
تحریم انتخابات حربه ای زنگ زده است و آنان که بر این تنور می دمند، آزاد اندیش نیستند،جزم اندیشانند.تحریم انتخابات، نه دوستی،که دشمنی با مردم است.باید به جای تحریم انتخابات، افکار باطل خود را تحریم نمایند. البته همیشه رو سیاهی نصیب تحریم کنندگان شده است.فاعتبروا یا اولی الابصار.
— عباسعلی کدخدایی (@Kadkhodaee_ir) February 21, 2019
از سوی دیگر، بخشی از میزگرد چهرههای استمرارطلب، دیالوگهایی ماندگار از اعتراف استمرارطلبان و مُهر تایید بر قدرتخواهی و فریبکاری آنهاست از جمله:
حجاریان: مشکل مشروع و نامشروع بودن انتخابات نیست. من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد میشود و آنها فارغ از بحث سیاسی نهتنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید میکنند. یعنی، نه اصولگرا و اصلاحطلب میشناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت میدهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی میشود. ما باید توجه کنیم، دولت به لحاظ درآمدی با مشکلات جدی روبرو است و ممکن است به خاطر فشارها وا برود؛ شاید اصلاً روحانی دوام نیاورد…
تاجزاده: من یک سؤال میپرسم. فرض کنیم مشکلات ادامه پیدا کرد، مذاکره با امریکا انجام نشد، دلار به بیست هزار تومان رسید و قحطی کشور را فرا گرفت. اگر شورای نگهبان در نظر یا در عمل یا در هر دو بعد، نظارت استصوابی را لغو کند، در این صورت و در حالی که مردم با انتخابات قهر کردهاند، آیا باید از ۳۰ نفر نامزد اصلیمان– که میآیند تا با پلاتفرم مشخص شرایط را تغییر دهند- حمایت کنیم یا خیر؟
حجاریان: اگر به چنین نقطهای برسیم، حتماً جواز مذاکره با آمریکا صادر خواهد شد…
…
تاجزاده: برخی تصور میکنند، تمام دغدغه ما در انتخابات، نشاندن فرد «الف» بجای فرد «ب» است. این انتقاد وارد است اگر اصلاحطلبان برنامه ویژهای را تعقیب نکنند. این مکانیزم بهواقع دعوای قدرت است نه سیاستورزی. اما، ما باید راه درست را انتخاب کنیم. باید بگوییم، هدف اصلاحات احیای جمهوریت نظام و پارلمان و دیگر نهادهای انتخابی است تا کارایی سیستم افزایش یابد و فساد مهار و مشکلات معیشتی مردم کم شود. لذا باید بحث پلاتفرم را جدی گرفت. در کنار این باید به تغییر آرایش نیروهای سیاسی فکر کنیم. امروز جوانها دچار یأس و سرخوردگی شدهاند و حتی بعضاً سیاستورزی را بیفایده میبینند. در این شرایط ما باید با سندیکاهای کارگری، اتحادیههای معلمان و بازنشستگان و… وارد دیالوگ بشویم تا نمایندگان واقعی اینها را به جریان اصلاحات و نهادهای انتخابی وارد کنیم…
جریان استمرارطلب نه تنها پایگاه اجتماعی داخلی خود را از دست رفته میبیند بلکه آنها طیف اروپایی حامیان خود را در دولتهای اتحادیه اروپا و همچنین در رسانهها و مطبوعات غرب نیز از دست دادهاند. دو سه هفتهای است که رسانههای اروپایی که در شش سال گذشته زیر عنوان حمایت از جریان میانهرو در ایران پشت دولت روحانی بودند تغییر موضع داده و بیش از گذشته واقعیتهای درون ایران را منعکس میکنند.
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند ۹۸ و اردیبهشت ۹۹ برگزار خواهد شد و اصلاحطلبان در حال جمع و جور کردن خود برای ارائه لیست هستند و با حربههای مختلف هم از قدرت سهم میخواهند و هم به دنبال نگهداشتن مردم زیر چتر محمد خاتمی و جریان اصلاحات هستند.
نیکلا باورز حقوقدان، نویسنده و تحلیلگران فرانسوی، در مطلبی که، ۱۸ فوریه، به مناسبت چهل سالگی حکومت اسلامی ایران در روزنامه فیگارو منتشر شد نوشته است، جمهوری اسلامی ایران نه قابل دوام است نه قابل اصلاح. او معتقد است که حکومت اسلامی ایران بیش از هر چیز بنبستهای اسلام سیاسی را برملا کرده است.