در دسامبر سال ۲۰۱۸ در شهر «اشپیر» اتریش پدر و مادر دختر ۱۷ سالهای به نام میشله جسد غرقه به خون او را در اتاقاش یافتند. پلیس دوست پسر مهاجر میشله را که او نیز ۱۷ ساله بود، مظنون شناخت.
یک سال پیش از آن، در ماه دسامبر سال ۲۰۱۷ نیز در یک فروشگاه شهر «گاند» اتریش دختر ۱۵ سالهای به نام میا با ضربات چاقوی دوست پسر سابق خود که یک پناهجوی افغان بود به قتل رسید.
قتل میا دو سال پس از آن اتفاق افتاد که گروهی از مردان، شب سال نوی میلادی در شهر کلن آلمان به صدها زن تعرض کردند. به گفته مسئولان، بخش عمده این مردان را مهاجرانی تشکیل میدادند که در همان سال از کشورهای اسلامیبه آلمان گریخته بودند.
مجموعه این ماجراهای تاسفبار، نگاه اروپاییها را بیش از همیشه متوجه سنتها و قوانین ارتجاعی جوامع اسلامی کرده که در آن حقوق انسانی زنان پایمال و با «خشونت خانوادگی» و «قتلهای ناموسی» مماشات میشود.
این موضوع گرانیگاه مقالهای است از «لیلا میرزو» نویسنده کتاب «فقط یک مسلمان بد یک مسلمان خوب است؛ درباره عدم تطابق اسلام با فرهنگ ما» که در روزنامه «نویه زورشر تسایتونگ» منتشر شده و ترجمه آن را در ادامه میخوانید.
سالهای پس از شب سیلوستر کلن (۲۰۱۵) با رشد خشونت همراه بودند: تعرضها، تجاوزها و قتلهایی مثل حالا ( دسامبر ۲۰۱۸) در اتریش. آیا ما راهی دشوار را طی کردیم تا حالا تسلیم اسلام زنستیز شویم؟
روی پله برقی ایستگاه مترو وین مردی به زبان عربی سر من فریاد کشید: «خودتو بپوشون»! و من که همیشه حاضرجواب هستم، لال شده بودم.
در این روز پاییزی خودم را در مانتو و شال پوشانده بودم. این خشم را نه دکولته باز و نه دامن کوتاه میتوانست برانگیخته باشد. این موهای من بودند که مزاحم مرد میشدند. من این ناسزا را از سوریه میشناسم، زمانی که با دم اسبی و شلوار جین در خیابان راه میرفتم. «خودتو بپوشون!» عبارتی است فراتر از فرمان دادن به پوشاندن سر با روسری؛ او درواقع میگوید: «برو خونهات!» او میگوید: «فاحشه»!
در کلهی بسیاری از مردان مسلمان تصویری از زن شکل گرفته که برای او برابرحقوقی و استقلال بیمعناست. برای او تنها یک قاعده جاریست: یک زن محترم تنها در خیابان ول نمیگردد و شبها به هیچ عنوان. زنان و دخترانی که به بارها و دیسکوها میروند، میرقصند و تفریح میکنند، دختران سبکی هستند. توهین یا لمس آنها ناحق نیست، در نهایت این زنان چیز دیگری نمیخواهند. چنین زنانی در خدمت کامجویی آنها هستند.
جالب اینجاست که بسیاری از این مردان اصلا مسلمان متعصب و معتقد هم نیستند. آنها نوشابههای الکلی مینوشند، برخیشان مواد مخدر مصرف میکنند و به عشرتکده میروند. هیچکدام از اینها با یک زندگی خداپسند انطباق ندارد، اما این مردان در یک فرهنگ اسلامی رشد کردهاند که در آنها زن دارای جایگاه کمارزشی است. این بیش از همه شامل حال یک زن بیدین میشود.
این تصویر زنان در تعرضهای شب سیلوستر کلن در سال ۲۰۱۵ کاملا آشکار شد. در این شب محدودیتهای ما زنان به ما نشان داده شد. این واترلوی ما بود. یک شکست در نبرد برای حقوق زنان که اعتقاد داشتیم در آن پیروز شدهایم. جشن به پایان رسیده بود و پس از آن تا جزیرههای ایمنی فقط فاصله یک دست وجود داشت.
سالهای بعد، همراه با رشد خشونت بودند: مزاحمتهای جنسی، تجاوزها و قتلها.
ارتباط میان اسلام و خشونت
از قضا اتریش در هفتههای گذشته از یک سری قتل زنان لرزید. اغلب به نظر میرسد که عاملان احتمالی زمینه مهاجرتی دارند و مسلمان هستند. و من از خودم میپرسم که آیا ارتباطی میان اسلام و این خشونت وجود دارد؟ آیا ممکن است تعرضهای جنسی و خشونت علیه زنان انگیزهای مذهبی- فرهنگی داشته باشد؟
هستند آلمانیها، اتریشیها و سویسیهای غیرمسلمان که زنان خود را کتک میزنند و یا به قتل میرسانند. خبرها در چنین مواردی از «رویدادهای غمانگیز در رابطهها» سخن میگویند. اما تفاوت با اعمالی که از سوی مسلمانان صورت میگیرد در این است که جامعه غربی خشونت و قتلهای انتقامجویانه را بطور کلی محکوم میکند؛ در حالی که اسلام این کارها را توجیه میکند.
من هم خشونت خانوادگی را تجربه و به این دلیل به پلیس مراجعه کردم. آنجا به من کمک شد و من جدی گرفته شدم. اما اگر این امر برای یک زن در یک جامعه اسلامیرخ بدهد، جایی که شریعت بخشی از سیستم حقوقی است، موضوع به گونهای کاملا متفاوت دیده میشود. موقعیت زن در برابر قوانین اسلامی خودش را در برخورد با قربانیان تجاوز نشان میدهد. زنی که در آنجا یک تعرض جنسی را اعلام میکند، اغلب خود به خاطر آن مجازات میشود. این حتی در کشورهای پر زرق و برقی مثل امارات متحده عربی نیز اتفاق میافتد. زنان آنها به اتهام رابطه جنسی پیش از ازدواج به زندان میافتند.
شریعت، یک تجاوز جنسی را، اگر عامل اصلی اعتراف نکند، یا زن نتواند چهار شاهد مذکر معرفی کند، به عنوان رابطه جنسی خارج از ازدواج ارزشگذاری میکند. اگر زن ازدواج کرده باشد، حتی به خیانت در ازدواج (زنای محصنه) متهم میشود. در کشورهایی مثل عربستان سعودی و ایران او حتی به سنگسار تهدید میشود. آیا اینها همه تفسیری نادرست از اسلام است؟
قرآن، تنبیه بدنی زن را، در صورت «عدم تمکین» وی مجاز میداند. خشونت خانگی در جوامع اسلامی به شدت گسترده است. به ندرت خودآگاهی نسبت به ناحق بودن این کار وجود دارد. زنانی که اطاعت نمیکنند، کتک میخورند. مسئله چنان عادیست که با آن بدون پنهانکاری و آشکارا برخورد میشود. برنامه صبحگاهی «صباحیات» در فرستنده تلویزیونی دولتی ام۲ در نوامبر سال ۲۰۱۶ حتی به زنان آموزش میداد که چگونه کبودی چشمان و خونمردگی چهره خود را با آرایش بپوشانند!
همچنین جنایتهای موسوم به «قتلهای ناموسی» در بسیاری خانوادهها یک وسیله آزمایش برای حفظ ازدواج یا تجدید آن است و در بخشهای گستردهای از جوامع مسلمان پذیرفته و در قوانین کیفری بسیاری از کشورهای عربی بازتاب یافته است. به عنوان مثال در کرانه باختری رود اردن چنان مناسبات کهنی سلطه دارند که قتلهای ناموسی به فرهنگ قبیلهای بدویها تعلق دارد و پلیس و دادگستری هم در آن ایفای سهم میکنند. در ماده ۳۴۰ قانون مجازات آمده است: «کسی که همسر خود یا یک زن آماده برای ازدواج را هنگام رابطه جنسی با دیگری یا ارتکاب خیانت یافت و او را کشت، حق برخورداری از مجازات خفیفتری را دارد.» اغلب قاتلان پس از چند ماه آزاد میشوند.
به گزارش دیدهبان حقوق بشر، در سوریه، عراق، الجزایر، کویت، لیبی و امارات متحده عربی وضعیت حقوقی مشابهی حاکم است. دلیل این وضعیت بد آن است که در جوامع اسلامی، زن مسئول «حرمت خانواده» است. اگر زن یا دختر رفتاری متناسب با تصورات خانواده نداشته باشد، این میتواند عواقب شدیدی برای او داشته باشد. در بعضی صحنهها خشم خانواده مردانی را نیز در بر میگیرد که به عنوان مثال به همجنسگرایی متهم شده باشند.
نفرت و انتقام
قتل ناموسی، به صراحت در قرآن و سنت محمد پیامبر مطرح و ابدا تجویز نشده است. این اما از شریعت میآید که مجازات سنگین را برای زنان عهدشکن پیشبینی میکند. بسیاری از مسلمانان ارتجاعی چنین میاندیشند که وقتی کسی با رفتار اخلاقی غلط خود به خانواده آسیب میزند، به اسلام نیز زیان میرساند.
انگیزه این قتلهای رذیلانه اغلب انتقام است و یک زندگی زناشویی بیمار. این نفرت را باید «میا» و میشله با زندگی خود میپرداختند. این دو دختر نوجوان از دوستان مسلمان خودشان جدا شده بودند و بعد قربانی این تصویر تحقیرآمیز از زن شدند. میا و میشله تنها نامهایی بر یک گور بزرگ هستند؛ نامهای بیشمار دیگری بر زبان رانده نمیشوند یا در تاریکی فراموشی بلعیده شدهاند. سرنوشت آنها نه فریاد رسانهها را بر میانگیزد و نه خشم همگانی را. هشتگ MeToo نیز این زنان را به فراموشی سپرده است. آیا این قربانیان لابی ندارند؟!
کارزار «میتو» در سراسر جهان امواج بلندی به راه انداخته است. مردانی که دست به تعرض جنسی زدهاند، باید پاسخگوی عمل خود باشند. زنان سرشناس زیادی خود را در برابر افکار عمومی قرار داده و از این طریق صدای قربانیان ناشناس را هم بلند کردهاند. اما وای به حال زنی که قربانی یک عامل عوضی شده باشد زیرا در این مورد با محکی دوگانه سنجیده میشود. وقتی زنان مورد مزاحمت مهاجران قرار گرفته باشند، به نظر میرسد که اخلاق عمومی از هر دو چشم کور است. تعرض به زنان از سوی مهاجران اغلب به عنوان «موارد انفرادی» کاهش داده شده یا به نتیجهی جنگ و آسیبهای روانی نسبت داده میشوند.
*منبع: نویه زورشر تسایتونگ
*نویسنده: Laila Mirzo
*ترجمه و تنظیم: جواد طالعی
البته نباید این را از قلم بیندازیم که آزادی اشخاص تا جایی محترم است که به حقوق سایرین تجاوزی صورت نگیرد.اینکه ما بگوئیم زن ایرانی بتواند بدون حجاب و با پوشش آنچنانی در مکان های عمومی حاضر شود و از آنسو مرد ایرانی را محکوم کنیم به تحمل و راهی برای اطفای آتش نیازهای طبیعی او پیشنهاد ندهیم مصداق بارز خودپسندی و نادیده گرفتن حقوق نیم دیگر جامعه است.آزادی “زنان” و “مردان” باید بصورت توامان ذیل قوانین حقوق بشری پیگیری شود
فرار امامان منفور جمعه از مجازات == به نقل از فرارو :
امام جمعه زاهدان هم خداحافظی کرد : آیتالله عباسعلی سلیمانی امام جمعه زاهدان، امروز در خطبههای نماز جمعه از مردم سیستان و بلوچستان خداحافظی کرد و علت آن را تفکر زیبای مقام معظم رهبری مبنی بر جوانگرایی عنوان کرد.
امام جمعه اهواز هم خداحافظی کرد
آیتالله محمد علی موسوی جزایری نماینده، ولی فقیه در استان خوزستان و امام جمعه شهر اهواز روز جمعه در خطبههای نماز جمعه اهواز از خداحافظی با منصب نمایندگی، ولی فقیه و امام جمعه سخن گفت.
۳-وقتی به جوامع اسلام زده توجه میکنیم از درد و رنج عظیمی که انسانها در اینگونه جوامع متحمل میشوند شگفت زده میشویم. ساختار آن دین بیابانی برای اینکه از جوامع انسانی ،جوامع تهی و از انسان موجودی بی ارزش درست کند حیرت انگیز است. آن دین بیابانی از انسان موجودی ماشینی ،بدون اندیشه که با همسویی با آن قوانین شوم و جنایت ۱۴۰۰ ساله همه زیبایی های بر روی این سیاره را ویران ،جهل و مرگ را گسترش میدهد تا خود بعد از مرگ بتواند به زنان لخت و عریان الله بادیه نشین ها برای شهوترانی دست یابد. جوامعی که آگاهی انسانی در آنها رشد و تکامل پیدا نکرده است خود براحتی طعمه جوامع پیشرفته و غارتگر دیگر میشوند و در جهت منافع آن جوامع قرار میگیرند.
۲-سرکوب شدید و سیستماتیک زنان در اسلام در این ۱۴۰۰ سال ظلمت و تاریکی ژرف باعث آسیب دیدگی شدید و فرو پاشی خرد و آگاهی در زنان بسیاری شده است و چون آنان مادران و بوجود آوردنده جوامع انسانی هستند، مردانی بوجود آوردند و پرورش دادند که تکامل آگاهی آنان بسیار محدود و بشدت تحت تاثیر آموزش های قوانین جهل و ظلمت بادیه نشین های وحشی ۱۴۰۰ قبل قرار گرفت و آن مردان به نوبه خود با همسویی با آن قوانین شوم و ضد بشری زنان را تحت کنترل خود قرار داده و مانع جدی در مقابل تکامل آگاهی آنان که این رفتار به نوبه خود مانع جدی در مقابل تکامل آگاهی خود آنان نیزگردیده است شدند.
۱- تکامل یک جامعه فقط از طریق تکامل ذهن زنان میسر میشود زیرا آنان هستند که نیمه دیگر جامعه را نیز بوجود میاورند. بادیه نشین ها الله را ساختند و آنرا به جان بشریت انداختند. شهوت محمد ارضا نشدنی بود چنانکه چنگیز مغول نیز چنین بود. برای او و سایر قبایل بادیه نشین بعد از اسلام زن فقط یک وسیله ارضای نفس و تولید مثل بود. زن ستیزی در اسلام چنان پر رنگ و با اهمیت است که حتی الله آنان زنان جنت را لخت و عور میکند و با دستور (اجبار) در اختیار پیروان خود بعد از مرگشان قرار میدهد تا هر چقدر میتوانند با آنها شهوترانی کنند. از اینرو صادق هدایت مینویسد:که تمام افکارشان پست و فرومایه است که حتی پست ترین حیوانات چنین نیستند.
البته این قانون کائنات است که هر عملی عکس العملی دارد. وقتی کشورهای غربی بخاطر نفت در خاورمیانه از سال ۵۷ جهنمی به پا کرده اند٬ باید یک روز خود نیز در این اتش بسوزند و من برخلاف جماعتی که ادای روشنفکری در می اورند(یا شاید بخاطر اقامت در غرب) از این موضوع بسیار خوشحالم. همین ۲ هفته پیش بود که امام جمعه اهواز براحتی وارد انگلیس شد(مانند زن رفسنجانی که چند ماه در انگلیس بود) و یا پیام تبریک رییس جمهور المان به مناسبت انقلاب(همان المان هیتلر٬ همان المان فروشنده بمب های شیمیایی به صدام). در ضمن اگر در اتریش زندگی کرده باشید از فعالیت سنگین وزارت اطلاعات در این کشور شگفت زده می شوید