گزارش اشپیگل در مورد سازمان مجاهدین خلق در آلبانی و پاسخ مجاهدین به آن

- سازمان مجاهدین خلق در مورد سانسور صحنه‌های سکسی و بوسیدن زن و مرد در فیلم‌ها به مجله اشپیگل پاسخ می‌دهد: مجاهدین مسلمان هستند و حق دارند که مطابق اعتقاد و فرهنگ خودشان زندگی کنند. دمکراسی تضمین می‌کند که افراد در مورد موضوعات مختلف، از جمله پورنوگرافی، بر اساس باور خود عمل کنند. چرا مجاهدین را به خاطر رعایت فرهنگ خودشان توبیخ می‌کنید و فراخوان مرگ در موردشان صادر می‌کنید؟

دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۷ برابر با ۲۵ فوریه ۲۰۱۹


حنیف حیدرنژاد – مجله آلمانی اشپیگل در شماره ۸ به تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۹ یک مقاله چهار صفحه‌ای را به سازمان مجاهدین خلق، به ویژه در آلبانی اختصاص داده است. داده‌های گزارش را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

مریم و مسعود رجوی در میان یگان‎های مقاومت

دسته اول: طرح سوالاتی در مورد روابط درونی سازمان مجاهدین خلق، برخورد آن با ناراضیان و جداشدگان، ایجاد زندان در این تشکیلات در دهه ۹۰ میلادی در قرارگاه «اشرف» در عراق و شکنجه ناراضیان، بدرفتاری و ترور روحی ناراضیان با هدف ترساندن آنها و خودداری از جدا شدن از تشکیلات، جداسازی جنسیتی، سانسور فیلم‌هایی که در آن بوسه‌ی زن و مورد نمایش داده می‌شود، مجبور کردن اعضا به انتقاد از خود در برابر جمع و گزارش دادن در مورد افکار و تصورات جنسی، محرومیت اعضا از دسترسی به اینترنت و تلفن و تماس و رابطه با خانواده و… این موارد با استناد به «گفته‌های جداشدگان» از سازمان مجاهدین مطرح شده و اشپیگل در تنظیم جمله‌پردازی و به کار بردن افعال، دقت داشته تا از سوی خود قضاوتی مطرح نکند.

دسته دوم: گزارش اشپیگل در یک مورد و به نقل از «کارشناسان امنیتی» ادعا می‌کند که سازمان مجاهدین از اسرائیل، عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا پول دریافت می‌کند، بدون آنکه مشخص کند این کارشناسان امنیتی چه کسانی هستند و بدون آنکه سندی در مورد این ادعا ارائه کند.

دسته سوم: در دو مورد دیگر مجله اشپیگل در گزارش خود ادعاهایی را مطرح می‌کند که هیچ منبعی برای آنها به دست نمی‌دهد. یکی در مورد اینکه افشاگری‌های سازمان مجاهدین در مورد برنامه‌های هسته ای جمهوری اسلامی در سال ۲۰۰۲ با کمک اطلاعاتی انجام شده که سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل، موساد در اختیار این سازمان قرار داد. دیگر آنکه در سال ۲۰۰۷ نیروهایی از سازمان مجاهدین، آنهم در حالی که این سازمان هنوز در لیست تروریستی قرار داشت، در صحرای نوادا و توسط نیروهای نظامی‌ایالات متحده آمریکا آموزش دیده‌اند.

ضعف و تردیدهای گزارش اشپیگل

به باور نگارنده ادعاهای دسته دوم و سوم در مقاله اشپیگل، آنهم بدون ذکر هیچ منبعی به دقت و تا حدودی به بی‌طرفی اشپیگل خدشه وارد می‌آورد. البته که این ادعاها می‌تواند درست باشد، اما مهم این است که در کار ژورنالیسم سیاسی با رعایت اصل بی‌طرفی و پرهیز از پیشداوری و قضاوت، باید از طرح مطالب غیرمستند پرهیز کرده و نباید به خواننده هیچگونه قضاوتی القا کند. چنین روشی اعتبار گفته‌های مستند دیگر را هم به خطر می‌اندازد.

آمریکا و اتحادیه اروپا نیز این سازمان را تروریستی تلقی می‌کردند اما چند سال پیش آن را از فهرست سازمان‌های تروریستی حذف کردند

مجله اشپیگل در مقاله خود در مورد برخی از ادعاها بطور کوتاه پاسخ یا موضع نماینده مجاهدین را که ظاهرا از وی سوال شده نیز آورده است. اگرچه اشپیگل تاکید دارد که خبرنگار آن در آلبانی موفق به دیدار با مسئولین این سازمان برای بازدید از  قرارگاه مجاهدین در شمال غربی تیرانا نشده و هیچیک از مسولین سازمان مجاهدین یا «شورای ملی مقاومت» در آلبانی، پاریس و برلین به درخواست‌های این مجله پاسخ نداده‌اند، اما می‌توانست در یک فرم مناسب بخشی از پاسخ‌های داده شده از سوی مجاهدین را درج کند.

در مورد ۱۵ نفر جداشدگانی که اشپیگل به آنها اشاره می‌کند، این گمان وجود دارد که آنها از آن دسته از جداشدگانی  هستند که با «انجمن نجات» که وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است در ارتباط‌اند. اگرچه ممکن است فاکت‌های داده شده از سوی این دسته از افراد درست باشد، اما جانبداری سیاسی این دسته از جداشدگان از جمهوری اسلامی یا حداقل عدم اعلام موضع علنی آنها علیه رژیم ایران، این تردید را تقویت می‌کند که ارتباط با اشپیگل کانالیزه شده بوده و منابع گزارش آن بطور گزینشی انتخاب شده‌اند. در این صورت بی‌طرفی گزارش مورد تردید قرار می‌گیرد. مجله اشپیگل برای حفظ اعتبار خود باید با افراد مختلف با مواضع متفاوت گفتگو می‌کرد. برای پرهیز از چنین تردیدی لازم بود تا اشپیگل علاوه بر نام دو نفر که در مقاله خود آورده، اسامی‌ منابع خود را بطور کامل اعلام می‌کرد.

پاسخ‌های مجاهدین

سازمان مجاهدین خلق در پاسخ به گزارش اشپیگل در اطلاعیه‌ای از سوی «نمایندگی شورای ملی مقاومت در آلمان» ادعاهای مقاله اشپیگل را «دروغ‌های فاحش» می‌نامد و تاکید می‌کند که بازتاب مقاله اشپیگل در رسانه‌های حکومتی در ایران نشان از آن دارد که مقاله اشپیگل «به فرموده رژیم ایران» بوده است. این اطلاعیه تاکید دارد که «۲۵۰۰ عضو سازمان مجاهدین در آلبانی غیابا توسط رژیم ایران محکوم به اعدام شده و سوژه ترور این رژیم هستند، حالا اشپیگل هم دقیقا مانند ملایان همین افراد را با کثیف‌ترین اتهامات به صورت غیابی محکوم می‌کند. این مانند صدور فتوای قتل و ترور به نظر می‌رسد. این اشپیگل است یا دادگاه انقلاب اسلامی!»

مسعود رجوی و ابریشم چی همسر سابق مریم طی مراسم عزاداری در پادگان اشرف؛ بغداد

پاسخ سازمان مجاهدین را می‌توان اینگونه خلاصه کرد: طولانی، در مواردی بی‌ربط به اصل موضوع، همراه با اتهام و برچسب‌زنی و سخنانی تکراری و کلیشه‌ای. پاسخ سازمان مجاهدین به مجله اشپیگل آشکارا تهاجمی‌است به اصل آزادی بیان و رسانه‌ها. سازمان مجاهدین با این پاسخ به خوبی نشان می‌دهد تا آنجا کم‌ظرفیت است که حتی طرح سوال یک خبرنگار، که در غالب یک مقاله تحقیقی در یک مجله معتبر چاپ شده است را نداشته و هر سوال و انتقادی را به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نسبت می‌دهد!

سازمان مجاهدین ناخواسته به ماهیتی اعتراف می‌کند که از اذعان به آن فراری است

سازمان مجاهدین خلق در همان اطلاعیه به «روشنگری‌ها و مکاتبات نمایندگی شورا با اشپیگل در ۱۰ ماه گذشته (از مه ۲۰۱۸ تا فوریه ۲۰۱۹) و مدارک ارسالی برای این مجله» اشاره کرده و از جمله به ۱۰سوال که از سوی معاون سردبیر بخش خارجی اشپیگل برای این سازمان ارسال شده اشاره می‌کند. این سوالات و پاسخ‌های سازمان مجاهدین در بخش آلمانی وبسایت اینترنتی «شورای ملی مقاومت» منتشر شده است.

سوالات معاون سردبیر بخش خارجی اشپیگل بیشتر در مورد مناسبات درونی سازمان مجاهدین خلق است. از  سوی این مجله هیچگونه اتهامی‌ علیه سازمان مجاهدین مطرح نشده و تنها پرسیده شده که آیا این ادعاها درست است. سوالات اشپیگل از جمله در مورد چنین ادعاهایی چنین است:

عدم دسترسی آزاد اعضا سازمان مجاهدین به اینترنت، تلفن دستی، ساعت، تقویم.
خروج از قرارگاه تنها در گروه‌های چند نفری و با حضور یک کنترل‌کننده.
در دهه ۹۰ میلادی در سازمان مجاهدین خلق در عراق: وجود زندان و شکنجه و حبس‌های انفرادی چند ماهه تا چند ساله.
جلوگیری از جدایی اعضا در عراق و تهدید به اینکه به نیروهای صدام حسین تحویل داده شده و به زندان منتقل می‌شوند.
کسانی که در آلبانی می‌خواهند جدا شوند برای چند هفته در قرنطینه نگهداری شده و از حضور در جمع محروم می‌شوند.
ممنوعیت تماس و ارتباط با خانواده، جداسازی جنسیتی و مجبور کردن اعضا به ریاضت جنسی.
مجبور کردن اعضا به انتقاد از خود در نشست‌های روزانه در جمع و اینکه افکار جنسی خودشان را در جمع مطرح کنند و متهم کردن برخی از آنها به اینکه مامور دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی هستند.
کتاب و نشریات به صورت گزینشی در اختیار افراد قرار داده شده و صحنه‌های بوسیدن یا صحنه‌های سکسی در فیلم‌هایی که نمایش داده می‌شود سانسور می‌شوند.
بیدارباش از ساعت ۴٫۵ یا ۵ صبح و کار روزانه و خاموشی و خواب در ساعت ۱۱ شب همراه با نگهبانی.
وجود یک بخش کامپیوتری با حضور ۱۰۰۰ نفر که در آن تحت یک فرماندهی اخبار و نظرات مختلف در مورد سازمان مجاهدین پخش و انتشار داده می‌شود.
آیا درست است که افراد مجاهدین ماهیانه حدود ۹ یورو مقرری دریافت می‌کنند؟

زنان عضو سازمان مجاهدین خلق در اردوگاه

در جوابیه ارسال شده به پرسش‌های طرح شده از سوی اشپیگل و پس از یک مقدمه بسیار طولانی و بی‌ربط با سوالات مطرح شده، آورده شده که «به نظر می‌رسد سوالات شما برای یک باند مافیایی [..] تنظیم شده باشد.» مجاهدین ادعاهای مطرح شده را با عناوینی چون دروغ، اتهام، اتهامات بی‌شرمانه، دروغ‌های ساخته و پرداخته شده وزارت اطلاعات رژیم، مطلقا غیرواقعی، داستان‌پردازی‌های فیلم‌های گانگستری، مطلقا بی‌معنی، دروغ‌های مربوط به مزدورانی که به استخدام وزارت اطلاعات رژیم آخوند‌ها درآمده‌اند و… رد می‌کنند؛ برای نمونه:

در مورد جداسازی جنسیتی: اینها سوالاتی است مربوط به دستگاه قرون وسطایی دیکتاتوری آخوندی.
در مورد ممنوعیت تماس با خانواده: یک دروغ رذل و بی‌شرمانه.
در مورد نشست‌های روزانه و مغزشویی روزانه: مگر چنین چیزی ممکن است. این یک توهین به شعور آدمی‌ است.
در مورد عدم دسترسی به اینترنت و تلفن همراه: چنین ادعایی در قرن ۲۱ اوج بی شرمی‌ و حرفی نابجا است.
در مورد سانسور صحنه‌های سکسی و بوسیدن زن و مرد در فیلم‌ها: مجاهدین مسلمان هستند و حق دارند که مطابق اعتقاد و فرهنگ خودشان زندگی کنند. دمکراسی تضمین می‌کند که افراد در مورد موضوعات مختلف، از جمله پورنوگرافی، بر اساس باور خود عمل کنند. چرا مجاهدین را به خاطر رعایت فرهنگ خودشان توبیخ می‌کنید و فراخوان مرگ در موردشان صادر می‌کنید؟
در مورد ساعت خواب و بیداری: این ادعا حقیقت ندارد. مجاهدین حق دارند مثل هر نهادی ساعت کار خودشان را خود تنظیم کنند. کار در اینجا داوطلبانه است.
در مورد بخش کامپیوتر و پخش متمرکز و سازماندهی شده اخبار و تبلیغ در مورد مجاهدین: این ادعا لغت به لغت عین حرف‌های جواد ظریف است.
در مورد حقوق ماهیانه اعضای مجاهدین برابر با تقریبا ۹ یورو: این یک جُک است. هزینه‌های مربوط به غذا و دارو و ساختمان در آلبانی سالیانه بالغ بر میلیونها دلار است که توسط سازمان مجاهدین پرداخت می‌شود. کاملا واضح است که هر کسی در این مملکت به خیابان برود بالاخره مقداری پول نقد باید در جیبش داشته باشد. حتی به جداشدگان نیز ماهیانه ۲۴۰ تا ۴۰۰ یورو پرداخت می‌شود. البته به مامورین «گشتاپو»ی آخوندی و آنها که در خدمت وزارت اطلاعات باشند پولی پرداخت نمی‌شود [طعنه و کنایه به اشپیگل با اشاره به گشتاپو در دوران نازی].

بطور معمول پاسخ به چنین پرسش‌هایی باید از طریق یک حقوقدان تنظیم شود. پاسخ سازمان مجاهدین اما نمونه کاملا روشنی از حاکمیت یک تفکر ایدئولوژیک، حتی در ارتباطات خارج از مجاهدین است. پاسخ‌ها در مواردی پرخاشگرانه و با زبان مبهم و با طعنه و کنایه همراه است. سوالات مطرح شده از سوی اشپیگل، با اتهام و قضاوت اشتباه گرفته شده و سوال‌کننده مورد حمله قرار داده شده و در پایان با طعنه به «گشتاپوی آخوندی و مزدوری برای وزارت اطلاعات» متهم می‌شود. مجاهدین به این ترتیب نشان می‌دهند که تحمل ندارند مورد سوال قرار بگیرند و هر سوالی را با حمله و توهین و حتی تهدید پاسخ می‌دهند.

برخی از جواب‌های مجاهدین اما سزاوار تأمل است. مجاهدین صحنه‌های بوسیدن زن و مرد یا حتی صحنه‌های سکسی (اِروتیک) در یک فیلم را برابر با «پورنوگرافی» (فیلم‌های هرزه) می‌دانند. مجاهدین نمی‌دانند حتی اگر فردی «داوطلبانه» وارد یک حزب یا یک نهاد یا حتی یک ارتش شده باشد، وقت آزاد او متعلق به خودش است. افراد بالغ حتی در مبارزه و در پادگان، نیاز به «قیم» ندارند و کسی اجازه ندارد برای آنها «خوب و بد» را تعریف و تعیین کند. آنها حتی اگر مسلمان باشند، باز هم در چهارچوب قوانین مدنی حق انتخاب دارند. مگر آنکه به دلیل مسلمان بودن، «شریعت» بالاتر از حقوق بشر و آزادی‌های فردی باشد! پاسخ مجاهین نشان می‌دهد که آنها اینگونه می‌اندیشند و شریعت و مقررات خود را بالاتر از قوانین مدنی می‌دانند، اما در عین حال ادعای دمکراتیک بودن و جدایی دین و دولت و سکولاریسم و حتی حقوق بشر هم دارند!

در سال‌های اخیر آن گروه از جداشدگان سازمان مجاهدین که مواضع خود علیه نظام جمهوری اسلامی را حفظ کرده‌اند در نوشته‌ها و مصاحبه‌های مختلف، ادعاهایی در تائید همان سوالاتی که مجله اشپیگل مطرح کرده است را با افکار عمومی‌ در میان گذاشته‌اند. آنها شاهدان زنده در تائید نقض حقوق بشر در مناسبات داخلی سازمان مجاهدین هستند. سازمان مجاهدین خلق اما در پاسخ به اشپیگل ضمن رد این ادعاها در مورد خود، چنین رفتارهایی را شایسته «سازمان‌های مافیایی» و «رژیم قرون وسطایی دیکتاتوری آخوندی» و بیگانه با قرن بیست و یکم می‌داند. اگر ادعاهای جداشدگان از سازمان مجاهدین حقیقت داشته باشد، انکارهای این سازمان صورت مسئله را تغییر نداده، بلکه اینک با توصیفاتی که ارائه داده است، ماهیت حقیقی خود را برملا کرده است: مافیایی، قرون وسطایی، بیگانه با قرن بیست و یکم؛ ماهیتی که این سازمان با هزار فریب و توضیحات بی‌ربط از پذیرش و اعتراف به آن طفره می‌رود.

چند پرسش

– چرا پاسخ به مجله اشپیگل با امضای «نماینده شورای ملی مقاومت در آلمان» داده شده است؟ اگر بطور واقعی و آنگونه که مجاهدین ادعا می‌کنند، «شورای ملی مقاومت» یک نهاد سیاسی مستقل از سازمان مجاهدین خلق است، چرا نماینده سازمان مجاهدین به سوالات اشپیگل پاسخ نداده و چرا نماینده «شورای ملی مقاومت» حتی به خاطر حفظ ظاهر هم که شده، به این اشاره نکرده است که مسائل داخلی مجاهدین به خود آنها ربط دارد و این شورا مسئولیتی در قبال پاسخ به آن ندارد؟ آیا چنین امری نشان از آن ندارد که «شورای ملی مقاومت» زائده‌ی سازمان مجاهدین است؟

– چرا سازمان مجاهدین به سوالاتی مشابه اشپیگل و ده‌ها سوال دیگر که از سوی جداشدگان، منتقدین و مخالفین این سازمان مطرح می‌شود پاسخ نداده و سوال‌کنندگان را بلافاصله «خائن و مزدور و شاگرد جلاد و…» خطاب می‌کند، اما وقتی یک مجله خارجی سوال مطرح می‌کند، پاسخ آن را می‌دهد؟

– چرا سازمان مجاهدین از روبرو شدن با مخالفین و منتقدین خود هراس دارد؟ چرا این سازمان از شفافیت و پذیرش پاسخگویی در قبال عمل و رفتار و ماهیت خود فرار می‌کند؟ چرا این سازمان هر صدای منتقدی را با پرخاشگری و اتهام‌زنی و با تهدید و ترور شخصیت خفه می‌کند؟

گزارش مجله اشپیگل در مورد سازمان مجاهدین و پاسخ مجاهدین به آن نمونه‌ای است که نشان می‌دهد این سازمان تا کجا با قواعد زندگی در یک جامعه باز و مناسبات دمکراتیک، بیگانه و حتی دشمن است. با پنهان شدن پشت «قلعه اشرف» در عراق یا اینک در آلبانی، نمی‌توان حقیقت را زندانی کرد و مانع از بیان آن شد.
*وبسایت نویسنده 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=147736

23 دیدگاه‌

  1. ALI

    agaye kashksab ba ye chakosh bezan tu saret az khab pashi.chera bayad mesle padegan ye ja bashand ,kenare melat budan amniyat miyare, tars inha na az doshmane balke az agahiye in hawadarane badbakhte mojahedine,telephon inter net ruzname mamnuee, Rafig bidar shooo asre ertebatate ,tekun bede be khodet bekhoda sakht nist

  2. بینام

    جالب اینجاست مجاهدین ضد خلق با بی شرمی و وقاهت سالگرد ۴۰ سالگی عنقلاب شوم ایران بربادده ۵۷ را همراه با آخوندها جشن میگیرد و جنگ نیروهای مسلح خود با ارتش ملی ایران در سال ۵۷ را در تلویزیون خود با افتخار نشان میدهد که چگونه دولت ملی شاپور بختیار را ساقط کردند تا خمینی به سلامت وارد ایران شود ای شرم و ننگ بر شما دشمنان ایران و ایرانی باد مبلغان و مروجان حجاب اسلامی قران نهج البلاغه ۱۴ معصوم ۱۲ امام ۵ تن آل عبا عاشورا تاسوعا سینه زنی زنجیر زنی نوحه خوانی کربلا نجف مکه مدینه آخوند طالقانی انگار نه انگار که ما اول ایرانی هستیم. لعنت و نفرین بر شما که خوشبختی یک ملت را به خاطر هیچ و پوچ به باد دادید. هیاهو برای هیچ به راه انداختید

  3. بینام

    از بنیانگذاران این سازمان عقب مانده باید پرسید چرا زمینه را برای عنقلاب شوم ایران بربادده ۵۷ فراهم کردید و سرنوشت مردم بیچاره را به دست آخوندها دادید ۴۰ سال زندگی مردم ایران را تباه کردید ۱۰۰ ها هزار نفر را به کشتن دادید میلیونها نفر را از کشور فراری دادید آنقدر در ایدئولوژی مارکسیستی غرق بودید که فقط بدیهای دوران شاه را میدیدید اگر شاه ۱۰ تا بدی داشت هزارتا خوبی داشت کدام احمق به خاطر گرفتگی لوله فاضلاب میاید کل خانه نوساز خود را خراب و آوار میکند. ایرانی که میرفت جزو مرفه ترین و آباد ترین در خاورمیانه شود توسط عنقلاب شوم شما مارکسیسم زده ها نابود شده. میگویند احمق یک سنگ در چاه می اندازد که صد عاقل نمیتوانند در بیارندش. لعنت و نفرین بر باعث و بانی عنقلاب شوم ۵۷

  4. ALI

    khaharane zeynbe lebas sabze ogdeii

  5. ALI

    kheyli mamnun yekbar hukumate mazhabi sarf shod nasle ma sukht .be che zabani mellat bege din wa baware dini dobare hemagate,mojahedin molayane bedune ammame hastand

  6. ناشناس

    خمینی، خامنه ایی، مجاهدین خلق، اصلاح طلب ها، اصول گرایان و … همه از تخم یک ابلیس هستن. ظاهرشون فرق میکنه

  7. ناشناس

    دلم به حال اعضاء مجاهدین مى سوزد.

  8. Hb.Azar

    چرا ما ملت نفرین شده ایران به این نوع دلقک بازی ها گرفتار شدیم، چرا باید این شارلاتان بازی ها که بطور “مکرر ” در طی تاریخ معاصر بر سر ما ایرانیان بیاید و هنوز هم ادامه داشته باشد !! چرا ؟ چرا جامعه ما پر از این شارلاتانها هست ؟ چرا و چگونه این شارلاتان ها توانستند در طی ۲۰۰ سال اخیر این مردم “بره صفت” ایران را گمراه کنند …چرا ؟
    هموطن، جواب این چرا ها در درون من و توست، ایراد از شاه و ملا و مجاهد نگیر . تا زمانی که چنین هست ، چنان خواهد بود.

  9. كشكساب

    با احترام و پوزش از دوبار نویسى . در هنگام عملیات ، هیچ ارتشى ، براحتى اجازه مرخصى نمیدهد . حکومت اسلامى ، الکى ۴٠ سال است با اعلام دشمن داریم و جنگ است و اسرائیل جاسوس دارد ، همه را خفه میکند . چرا این سازمان که مدام در زیر موشکباران و ترورقرار دارد باید مثلِ پیک نیک دانشجویى رفتار کند ؟ و در بسیارى از مراکزدولتى ، در داخل کشور حتى براى شهروندانِ عادى اینترنت قطع است ، در یک سازمانِ دایم اماده باش ، این نباید غیر عادى باشد . بنده تکلیفم با خودم معلوم است و طرفدار انها نیستم ، اما همینکه بر سراخوندهاى حاکم میکوبند و مقاوت میکنند ، از انها ممنونم ، با احترام مجدد

  10. كشكساب

    با احترام. بنده سواد چندانى ندارم . ولى در مثلا رشته ورزش رزمى ، یا ورزشهاى با تمرین سنگین وقتى وارد میشوند ، حتى تلفن همراه را میگیرند . در سازمانى که سلولهایش را شنودو رصد میکنند ، چرا نباید هنگام جدا شدن ، قرنطینه امنیتى براى حفظ اطلاعاتِ داشته باشد ؟ در حالیکه فرانسه و بلژیک و وو به تروریستهاى رژیم یارى هم میرسانند ، چرا نباید چند نفرى و با مراقب به گردش بروند؟

  11. ماکان

    این جماعت یک “فرقه” هستند .
    دوستان اگر مایلند درباره فرقه مطالعات گسترده ای توسط متخصصان برجسته انجام شده که میتوان به آنها مراجعه کرد.
    و از قضا شبیه ترین فرقه به فرقه شیعه حاکم بر مملکت ما می باشند.تفاوت فقط کراوات و چفیه است.
    تمام رفتارها ؛ کنشها و واکنشهای این جماعت را اگر وارسی کنید بنیادهای استدلالی کاملا یکسان با نظام مقدس دارند.
    حیرت آور این است که حتی طرفداران این فرقه هم رفتارهایی دقیقا شبیه پیروان ولایت دارند.
    رها کنید…ما ۴۰ سال این رژیم کذایی را تحمل نکرده ایم که حالا زیر بیرق یکی دیگر شبیه آن برویم

  12. ناشناس

    این سازمان مرا یاد کره شمالى مى اندازد.
    جوانان باید هوشیار باشند.

  13. ضد انقلاب

    تا کنون مشاهده کرده اید که افراد و مطبوعات و دولتها به یک کشور مثلا افریقایی فقیر و وامانده و عقب افتاده و……..بد بیراه و توهین و ناسزا بگویند ؟!
    اما تا دلتان بخواهد از صبح تا شب بعضی از حکومتها همچون جمهوری اسلامی و سیاست مداران همانند دولتهای چپی و روزنامه ها و جراید همچون کیهان تهران و توده ای ها و امنیتی ها و به ابر قدرت جهانی یعنی امریکا ناسزا میگویند و با کشور های ضعیف و جهان سومی کاری ندارند . چرا ؟

    حکایت مجاهدین هم بر این منوال است .این مجله شناخته شده با مخالفین تک نفره و چند نفره و …..کاری ندارند بلکه مخالفتشان با این سازمان نیرو مند ،گاهی اوقات بیشتر از خود اخوندهاست ؟!!!

  14. نادر

    اقای حیدر نژاد عضویت در مجاهدین اجباری نیست هکسی میتونه جدا بشه کما اینکه افرادی جدا شدن پس وقتی عضویت اجباری نیست کسی که وارد مجاهدین میشه باید مقررات مجاهدین بپذیره مثل اینکه یکی بیاد عضو حزب سوسیالیست فرانسه بشه اما بخواد از مواضع راستگراها حمایت کنه خب معلومه که حزب سوسیالیست تحمل نمیکنه این معناش استبداد یا عدم تحمیل نیست خب اون فرد ازاده که بره عضو یه حزب دست راستی بشه وافکارشو دنبال کنه

  15. فرامرز

    از مسئولین سایت کیهان لندن در خواست دارم اگر امکان دارد جهت اگاهی هموطنان عزیز پاسخ کامل مجاهدین را درج فرمایید تا مردم خودشان قضاوت کنند
    تشکر از زحمات شما

  16. فرامرز

    جناب حیدر نژاد
    ایا امکان دارد لطف کنید و چند جمله ای هم به رژیم ضد بشری حاکم بر میهن اسیر بنویسید
    در اطلاغیه مجاهدین نشان دادند که نویسنده مقاله سالها در ایران بوده و با کاروانهای راهی نور به منا طق جنگی میرفته و خلاصه اینکه از ذوب شدگان خارج کشوری رژیم در ولایت میباشد .البته با سند و مدرک.
    این گزارش در نوامبر ۲۰۱۸ در سایت انجمن نجات رژیم چاپ شده بود
    اما حیدر نژاد رضمن اینکه به سابقه این نویسنده که از راهیان ولایت است اشاره ای نمیکند ویک گزارش که سراسر اتهام را ؛گزارش تحقیقی,نام میبرد
    حیدر حنیف نژاد همه این موارد را خیلی خوب میداند
    حالا فقط یک سوال از حیدر نژاد اگر شهامت دارد
    چرا سوابق این نویسنده را ذکر نکرده است ؟شاید…

  17. ١٣

    اشپیگل سالهـا پیش گفته هـاى شاهـزاده ر پهـلوى را تحریف کرده بود
    بوسیدن و صحنه ((سکسى ))؟!؟! پرنو نیست اگر فیلم البته پرنو است پس چرا نمایش میدن که بعدش سانسور کنن
    مجاهـدین با ان لکچک هـا و لباسهـاى بد قواره و مذهـب پوسید اسلام ( ناب محمدى -رحمانى – سوسیال مارکسیستى ) در بین جوانان پایگاهـى ندارن.
    وجود ازدواج سفید سکس ازاد. ازدواج نکردن ووووووو واقعیاتى است که در جامعه ایران است ووووووووو

  18. محمد

    فقط پاراگراف اول گزارش اشپیگل نشاندهنده اغراض خبرنگار و روزنامه نسبت به سازمان مجاهدین است. گزارشی که با دروغی بی شرمانه در مورد تمرین گلو پاره کردن و چشم درآوردن شروع میشود، ارزش خواندن هم ندارد چه رسد به پاسخ! خبرنگار بدون هیچ مدرکی، گروهی را متهم به اجرای اعمالی میکند که در اوهام خویش ساخته و پرداخته شده و در بهترین حالت حاصل سفر ایشان به ایران و توجیه شدن توسط وزارت اطلاعات است. کیهان لندن هم بهتر است در دام وزارت اطلاعات نیفتاده و اعتبار خود را با درج اینگونه اباطیل خراب نکند!

  19. بشر

    یک فرقه Cult مذهبی-سیاسی دارای ویژگی هایی نظیر : کیش شخصیت،رهبریت نارسیستی و تمامیت خواه، شستشوی مغزی، زائده ایی از مذهب رسمی با عقاید نامتعارف، وفاداری مطلق به رهبر، استثمار روانی اعضا، حل شدن فرد در گروه، کنترل بر رفتارهای غریزی و‌غیره است. اگر این ویژگیها در مورد این سازمان صادق باشد، نباید در مورد گزارش اشپیگل (‌ که البته با توجه به معاشقه آلمانیها با اسلامیستها، ممکن است باب طبع خلافت شیعه و مقام اوزما نیز باشد) و همچنین نوع واکنش سازمان تعجب کرد. اما فعالیت گسترده تبلیغی این سازمان بر علیه جیم الف، با وجود گروههای اپوزوسیون تنبل و پر مدعا و خنثی و منجمد الفکر و بعضا استمرار طلب و ولایت معاش ، نکته مثبتی است.

  20. ناشناس

    اینا حتی صلاحیت ندارند در مورد افراد نظر و یا اظهارعقیده کنن چه برسه به حکومت کردن

  21. امين

    بد نبود که ادرس اصل جوابیه شوراى ملى مقاومت ایران را هم ضمیمه میکردید که خوانندگان به همه جوانب مقاله اشپیگل دسترسى پیدا میکردند. براى اثبات بى طرفى، امیدوارم که که لینک ذیل را منتشر کنید. متشکرم

Comments are closed.