مجید محمدی – استعفای ظریف یک تحول مهم در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی به حساب میآید. با وجود همهی دروغها و خندههای عصبی و چپرویهای کمیک و باورناپذیر، وی در طی دولت اول و دوم روحانی، بعد از منوچهر متکی و علیاکبر صالحی یکی از وزرای بالاتر از سطح متوسط دیگر وزرا به نظر میرسید (در قد و قامتهای بسیار کوتاهی که وزرای جمهوری اسلامیبوده و هستند). کافیست وی را با حسین مظفر، علیمحمد بشارتی، علی کردان، و مصطفی میرسلیم مقایسه کنید.
این استعفا به عنوان نوک کوه یخ حکایت از واقعیاتی در زیر آب دارد که باید به دقت آنها را واکاوید. رفتن ظریف بعد از پنج سال، پایان یک دوره از سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که قرار بود با نمایش میانهروی و تنشزدایی بر سر جهانیان کلاهی گشاد بگذارد و به رژیم مهلت دهد برنامههای موشکی و مداخلات خارجی خود را ادامه دهد و جهانیان نیز خوشحال باشند که زمان دستیابی رژیم به سلاح هستهای از دو ماه به یک سال رسیده است. برجام توافق سستی بود که چپ آمریکایی با همکاری اصلاحطلبان و کارگزاران صادر شده به خارج بر سر دنیا گذاشتند. برجام قرار بود ایران را در عین داشتن سیاست نظامی مشابه کره شمالی اما مانند دیگر دولتها «عادی» جلوه دهد؛ اما تنها اوباما و کری و همپیمانان اروپایی آنها میتوانستند چنین چیزی را باور کنند.
ظریف و روحانی آنقدر به نتایج برجام خوشبین بودند و آنقدر بدان افتخار میکردند که میخواستند در همین چارچوب به فعالیتهای دیپلماتیک ادامه دهند. آنها در پی برجامهای دو و سه بودند که با سد خامنهای و سپاه روبرو شدند. استعفای ظریف پنج واقعیت مهم را حکایت میکند که درک آنها برای فهم دیپلماسی جمهوری اسلامیدر شش سال آینده، جایگاه جمهوری اسلامیدر نظام جهانی و منطقهای، چشمانداز آیندهی جمهوری اسلامی و وضعیت لابی جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا ضروری است.
یک: برگشت ناپذیر شدن تصمیم ترامپ
ظریف در یک سال اول ترامپ هم با همکاری جان کری که همراه با همکارانش به لابی جمهوری اسلامی تبدیل شده بود تلاش کرد برجام را نجات دهد اما شکست خورد. بعد از رفع این توهم، کسانی در تیم ظریف و لابی مورد حمایت آن در ایالات متحده امید داشتند ترامپ استیضاح شود اما با استعفای ظریف مشخص است که دریافتهاند ترامپ رفتنی نیست و آب رفتهی برجام به جوی باز نمیگردد.
لابی جمهوری اسلامی نیز در دوران ترامپ مشغول یادداشتنویسی در رسانههای چپ آمریکایی مثل نیویورک تایمز، انبیسی، سیانان، واشنگتن پست و مشابه برای سیاهنمایی سیاست ترامپ و دادن امتیاز به رژیم بودهاند اما کسی در کاخ سفید و وزارت خارجه تره هم برای آنها خرد نمیکند. برجام امروز یک توافق مُرده است که حتی اروپاییهای حامی آن نیز تلاشی برای سرپا نگاه داشتن آن انجام نمیدهند. ساز و کار مالی نفت در برابر غذا و دارو تحریمها را دور نمیزند بلکه در چارچوب آن عمل میکند.
دو: ماندن ترامپ در قدرت و دور دوم
امید دیگر تیم ظریف و لابی مورد حمایت آن در آمریکا آن بود که ترامپ یک دورهای شود. جان کری و دوستانش با همین امید بود که از ظریف خواسته بودند که نظام در برجام بماند و چهار سال تحمل کند. اما ظریف سیاست داخلی آمریکا را میشناسد و میداند با روندی که اوضاع در پیش گرفته، ترامپ در دور دوم هم انتخاب خواهد شد. انتخابات میاندورهی به موج آبی تبدیل نشد و از انتخابات کنگره نیز نمیتوان به انتخابات ۲۰۲۰ همان نتیجه را سرایت داد. اقتصاد آمریکا با وجود آرزوی بسیاری از دمکراتها رو به افول نرفته است. تایید عملکرد ترامپ نه تنها در سال ۲۰۱۹ کاهش نیافته بلکه افزایش یافته است. بعد از سخنان ترامپ در کنگره بنا به نظرسنجی سیانان (یکی از دشمنان قسمخوردهی ترامپ) ۷۶ درصد مردم آمریکا سخنان وی را تایید کردند.
تایید عملکرد ترامپ در میان رایدهندگان لاتینی (با حدود ۱۴ درصد جمعیت که بخش قابل توجهی از آنان به دمکراتها رای میدهند) از ۲۸ درصد در ابتدای کار ترامپ به حدود ۴۷ درصد در سال ۲۰۱۹ رسید. کسانی که در سال ۲۰۱۶ به ترامپ رای دادند هنوز قریب به اتفاق با وی همراهی دارند چون وی به اکثر وعدههایش عمل کرده است.
سه: به گِل نشستن حلقهی نیویورک و لابی دیسی
تیم اوباما استاد پنهانکاری در دیپلماسی بود. هنوز نامههای وی به خامنهای مخفی مانده است آنهم در عصری که روزنامهنگاران هر روز برای دولت ترامپ داستان میسازند تا وی اصل موضوع ساخته و پرداخته آنها را آشکار کند! بعد از رفتن اوباما روشن شد که حسین موسویان (کسی باور میکند سفیر ایران در آلمان از ترور میکونوس بیاطلاع بوده باشد؟) ۳۰ بار به کاخ سفید رفته است؛ اوباما علاوه بر تعدادی از قاچاقچیان شمار بیشتری را در پشت پرده برای آزادی چند آمریکایی آزاد کرد، و دولت وی پروژههای پیگیری اقدامات پولشویی و تروریستی حزبالله در امریکای جنوبی (مثل کاساندرا) را متوقف ساخت.
همهی اینها دستاورد حلقهی نیویورک و لابی دیسی بود. این آشکارسازیها مایهی لو رفتن سرمایهی سیاسی ظریف در ایالات متحده و لابی جمهوری اسلامیشده است. این شبکه برای برنامهی دیگری از جنس دیپلماسی فریبکارانه (ناسزاگویی به آمریکا در تریبونها و نرد عشق با آن در پشت صحنه) در دوران ترامپ کار نمیکند. دست ظریف از این جهت خالی شده و دیگر نمیتوانست به نظام خدمت کند.
چهار: به گل ماندن دستگاه دیپلماسی
این استعفا به روشنی نشان میدهد که خامنهای برای گذار از تحریمهای موجود راه انزوا و «اقتصاد مقاومتی» (به معنای در فلاکت نگاه داشتن دهها میلیون نفر) را برگزیده است. ظریف و همراهانش دیگر احساس نمیکنند که میتوانند کاری انجام دهند. مذاکرات با اروپاییها هم به جایی نرسید و ساز و کار مالی به پذیرش افایتیاف FATF موکول شده که سرنوشتاش روشن نیست.
در چنین شرایطی دستگاه دیپلماسی کارهای نیست و کسی که خود را دیپلمات میداند از کار کنار میکشد. در یک سال اخیر ظریف برای ماندن در پست خود به یک عنصر تبلیغاتی که مدام مهمل و دروغ میبافت و باید به منتقدان پاسخ میداد تبدیل شده بود. او ظاهرا از این نقش خسته شده است.
پنج: اختلافات اولیه سر باز میکنند
دولت روحانی بعد از دی ۹۶ به هدف حملات همهی جناحها تبدیل شده است با اینکه بعد از برجام جایی برای مانوور هم نداشته است. حتی رئیس این دولت به همکاری با دستگاه جاسوسی بریتانیای کبیر متهم میشود و در مجلس نیز گروهی در پی استیضاح وی بودند. در دستگاه دیپلماسی در کل دورهی ظریف سیاست خاورمیانهای را سپاه قدس تعیین و اجرا میکرد و نه وزارت خارجه. با این حال ظریف برای کاهش تنش با ایالات متحده و رفع تحریمهای دورهی اوباما آن حوزه را نادیده گرفته بود. بدون برجام دیگر حوزهی مسئولیتی برای ظریف باقی نمیماند. به همین دلیل در ماههای اخیر ظریف به سفرهای بی حاصل به هند و چین و پاکستان و حضور در جلساتی در شهرستانها مشغول شده بود.
ظریف با هنری که در دروغگویی به هر دو زبان فارسی و انگلیسی داشت یک سرمایه برای جمهوری اسلامی بود که البته پنج سال دنیا را سر کار گذاشت. غیر از اصلاحطلبانی که عاشق نمایش میانهروی جمهوری اسلامیدر دنیا هستند بعید است کسی در میان مقامات حکومتی برای او دلتنگ شود. او با بیان قدرت نظامی آمریکا و خوشبینی به جان کری دوستی در میان نظامیان و نزدیکان به «بیت» نداشت.
در رژیم ملاها هیچ فردی که روسی نباشد و یا ضد امریکا نباشد نیست ، انهایی که اندکی خودشان را متمایل به مذکره با امریکا و برجام و مک فارلین و …. نشان دادند و میدهند یک بازیگر با نقش فریباکارانه برای حفظ منافع روسیه و سوریه هستند . اما همین رسانه ها و گروه ها عمدا تبلیغ میکنند که ان بازیگران متمایل به سازش با امریکا هستند که معلوم نیست حتا اگر واقعا باشند چه اشکالی دارد ؟ تازه مثل پوتین و کیم و کاسترو و ویتنام و چین هستند .
وزیر خارجه آمریکا: کریمه متعلق به اوکراین است
تشخیص اینکه چه کسانی در اپوزیسیون ملاها مثل خود ملاها روسی هستند و همین طور رسانه های فارسی زبان که هواداران و عمال پوتین انرا تحت اشغال دارند بسیار اسان است
هر کسی با اسرائیل دوستی و همکاری کند اینها با لحن منفی از ان یاد میکنند به جز پوتین ! دقیقا برعکس انرا نشان دموکرات بودن و خوب بودن و خوش فکر بودن او تصویر میکنند . مخصو صا اینکه می خواهند روسی بودن ملاها و مارکسیست های روسی و ضد اسرائیل بودن مارکسیست های روسی را پنهان کنند
هر کسی حتی حرف مذاکره و یا تجدید نظر نسبت به ضد امپریالیسم امریکایی در رژیم ملاها ولو به دروغ بزند و از امریکا ستیزی برود به سمت دوستی و نرمال سازی روابط با امریکا مورد حمله اینها است ، به جز پوتین ، کیم جونگ ، ویتنام ، کوبا !
سپاس از نگاه تیز بین سرور م محمدى مثل هـمیشه ?
با عرض سلام مجدد خدمت جناب اقای. محمدی ،اولا پوزش میخواهم که بعلت اشتباه تایپی ناشی از اتو دیکشنری تبلت من
بجای عبارت تحلیلها ،عبارت تحریفات چاپ شده که منظور من تحلیلها بوده و نه تحریفات ،در ضمن منظور من فقط ابراز نگرانی از،این بود که ناخدا گاه شگردهای سیاسی را نادیده بگیریم و در دام فضای رسانه ای افتاده و بعد این موضوع موجب پیش،بینی یا تحلیل اشتباه شود و تلاشها و تحلیلهای اگاه بخش نزد خواننده
نتیجه عکس دهد ،سپاسگزارم
جناب ا.م
بازگشت ظریف به مقام خود بعد از استعفا که وی را به لکه ی ننگی (حتی در چارچوب جمهوری اسلامی) تبدیل می کند تغییری در نکات پنجگانه ایجاد نمی کند. کار ظریف تمام است حتی اگر این کرسی را همچنان به صورت صوری اشغال کند. بر اساس روال جمهوری اسلامی او را که کورکورانه در خدمت سپاه و بیت نبوده کنار خواهند گذاشت اما زمانش را خامنه ای باید تعیین کند و نه ظریف یا روحانی. به یادداشت کیهان تهران که نگاه کنید متوجه می شوید که رفتنی است. اگر چنین نبود خودش استعفا نمی داد
پویای عزیز
اوباما و همراهانش می دانستند که توافق اتمی به تصویب کنگره نخواهد رسید. از این جهت به صورت یک توافق و نه پیمان مصوب به انجام رسید. این امر همان طور که کار را برای اوباما آسان می کرد دست رئیس جمهور بعدی را نیز باز می گذاشت که هر وقت بخواهد آن را کنار بگذارد. از سوی دیگر حتی خام فکرانی مثل تیم اوباما به باقی ماندن جمهوری اسلامی در توافق اطمینان نداشتند. به همین دلیل توافق به گونه ای انجام شد که اولا تصمیم گیری را به رئیس جمهور محول می کرد و در نتیجه خارج شدن ایالات متحده از آن چالش سیاسی جدی در بر نداشت و ثانیا هزینه ای بر این کشور بار نمی کرد.
ظریف با حکم حکومتی خامنه ای برگشته (احتمالا بخاطر واکنش های مطرح شده و ترسی که خامنه ای از عواقب نبودن دروغ گویی مثل ظریف دارد) نه با میل شخصی چون عملا در وزارت خارجه غیر از تکرار دروغ های نظام به زبان انگلیسی، کار و وظیفه و اختیار دیگه ای ندارد.
از احمدی نژاد پرسیدند تو که میخواستی صالحی را بیرون کنی چرا فرستادی بره مأموریت خارج، اونم خیلی راحت گفت هیچ کس دیگه دم دست نبود میترسیدم برن خارج پناهنده بشن! یکی از بدبختیهای این نظام این است که بغیر از این چند تا شارلاتان کسی دیگری نیست
بنظر می رسد پیام اینستاگرامی اخیر ظریف که بسیاری آن را استعفا نامیدند، صرفا نوعی ناز وکرشمه دلبرانه برای برانگیختن احساسات روحانی بود تا مقام اوزما. اولا کدام پایور بلند پایه خلافت شیعه تاکنون استعفا داده و اگر هم داده، کدامیک برای مردم تره خرد می کند که قبل از رییسش، آن را به مردم، آن هم از طریق اینستاگرام اعلام کند. او امروز با همان خنده کریه و ترسناک که یادآور خنده جک نیکولسون در فیلم Shining است، در مراسم استقبال از نخست وزیر ارمنستان حضور یافت. او هم نقش یواخیم ون ریبنتروپ و هم ژوزف گوبلز, وزرای خارجه و تبلیغات رژیم نازی، را به عهده دارد، ضمن اینکه برای طبقه بورژوازی شیعه و استمرارطلبان و ولایت معاشان امیر کبیر زمان است!!
آقای اقبال اقبالی دقیق ترین تمثیل را در رابطه با تغییر وزیر امورخارجه حکومت اسلامی ایران بکاربرد.(تعویض پوشک نظام).
یعنی چیزی که گند نظام اسلامی میپوشاند باید عوض شود.این ظریف ترین پوشک جهان بود.
با توجه به بازگشت مجدد ظریف به وزارت خارجه ،متاسفانه بنظر میرسد این تحلیل جناب آقای. محمدی درست نیست ، و پایان ظریف هنوز،فرا نرسیده،ای کاش تحلیلگران به دور از، احساساتی دیدن وقایع کمی هم صبر پیشه کنن تا از،روند وقایع سیاسی که در بسیار موارد بازیهای فریبنده سیاسی. را شامل میشود ،مطلع و مطمین شوند و عجولانه اینگونه تحریفات نوشته و منتشر نشود تا مبادا. اعتبار رسانه و تحلیلگر مورد تردید واقع گردد
از شدت تنفر این جرثومه ها همه فریفته شده به تحلیل پرداختند به غیر از پمپئو
با سلام به آقای محمدی متاسفانه این جرثومه های ایران تا ابد کلک دارند که ما را با کلک هایشان دق مرگ کنند
استاد محمدى!
چرا در دوران آقاى اوباما برجام چنان نوشته شد که خارج شدن آمریکا از آن در دوران آقاى ترامپ براى آمریکا مشکل ساز نشد؟
امروز صبح نخست وزیر ارمنستان برای بررسی چگونگی ورود کالاهای تحریمی ( همراه کشور های عمان و کردستان عراق ) به ایران مسافرت نموده است .
در ردیف اول صف مستقبلین ( اقا جواد خندان بد اصفهونی ) با نیشهای باز بصورت دست بسته جهت خوش امدگویی دیده و مشاهده شد . واقعا مسخره نیست ؟!!!