فرد صابری – هیچکس نیست و بطور مطلق هیچ انسان سیاسی باور نخواهد کرد که اتحادیه اروپا دغدغه حل معضل غیر قابل حل برجام را دارد. البته مادام که واشنگتن رؤیای تغییر رویه نظام شیعه خمینی را به عنوان هویج معروف آدام اسمیت که با ریسمانی آویزان از ترکه شلاق در برابر قاطر ترسیم نمود به اروپا حقنه می نماید، رؤسای اتحادیه اروپا نیز چارهای بیش از تجاهل به حمایت صوری از بیت رهبری و دستگاه سیاستگذاری خامنهای در مورد برجام و یا هرمقوله دیگری در رابطه با سیاست خارجی حکومت شیعه ملایان در ایران ندارد.
ولی آیا میتوان حمایت اتحادیه اروپا از رژیم سفاک شیعه به ارث برده از خمینی را در چهارچوب منافع اقتصادی و تجاری خلاصه نمود؟ البته که مجاز نیستیم. در حالی که صدها مامور و عُمّال کشورهای اروپایی آزادانه در کشورهای اروپایی به سیاستهای کاخ سفید در قبال حکومت ملایان می تازند و عدهای به مراتب خطرناکتر و وقیحتر در داخل حساسترین شبکه عصبی نظام حاکم بر ایران در درون کشور عدم همکاری و همراهی با اتحادیه اروپا را در هر بزنگاه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و حتی مذهبی را عامل بدبختی و سیهروزی مملکت به تصویر میکشند و بلافاصله مخالفان سیاست بندگی و جاسوسی خود را به وابستگی به آمریکا و شرق محکوم میکنند؛ حمایتهای ضد ایرانی اتحادیه اروپا از نظام شیعه دوازده امامی اروپا چه معنا میدهد؟
پیدایش حکومت اسلامی در ایران بدون لحظهای درنگ با بستن دروازههای کشور به روی جهان غرب انجام گرفت؛ اگرچه آن را به پسوند «نه شرقی» نیز مزین نمودند. اما در عمل با گروگان گرفتن دیپلماتهای آمریکایی به تصور بسی سادهلوحانهی خود حمایت شرقگرایان و ضد امپریالیستهای جهان را به دست آوردند. اما در حقیقت بستر نفوذ و کشت و کار کشورهای اروپای باختری را گشودند.
اتحادیه اروپا به خوبی از وجود تاجزاده، قدیانی، ظریف، حجاریان، روحانی، ابتکار، عبدی و غیره در ارتباط با تاثیرگذاری آنها بر شبکه اطلاعاتی و تبلیغاتی نظام آگاه است. درباره «فیلسوف» عبدالکریم سروش هم چند نکته خواهم گفت. ولی استیصال و فلج مطلق نظام در حمایت از هست و نیست خویش مانع از برخورد قضائی و یا به اصطلاح «اجرای حدود» است .
اما اگر اتحادیه اروپا در برابر سوال شهروندان خود قرار گیرد که «چگونه ریسک حمایت و همراهی با شیعه خمینی را پذیرا شدهاید» چه خواهد گفت؟ چگونه این حقیقت را برملا خواهد ساخت که نظام شیعه ایران دقیقا به دلیل و با انگیزه مخالفت با قوانین حقوقی و وضع شده از سوی بشر به وجود آمده، و در راستای آن خود را مبرا از هرگونه تمکین و طاعت از قوانین بینالمللی میداند؟
در اینجا ما از «فیلسوف» عبدالکریم سروش به طعنه یاد میکنیم که خمینی را «انتخاب عقلانی» خود قرار داده است. یعنی واعظ مخالفت با بشریت و قوانین جهانی ساخته افکار بشری را انتخاب عقلانی خود معرفی نموده. چه کرامت انسانی «فیلسوف» عبدالکریم سروش در بنیادیترین اندیشههای خمینی یافته است که چنین بی محابا خمینی را اصلح میداند و نه تنها او را صالح و باتقوا و با حق فتوا میداند بلکه خمینی را در قیاس با پادشاه زمینی فقید نیز قرار میدهد. عبدالکریم سروش خود اذعان میکند که شیعه هیچ چیز بجز فقه ندارد. یعنی نه سواد مذهبی اسلام و نه سواد و درکی صحیح از قرآن مجید و نه فهم و شعوری برای دریافت قوانین حقوقی و جهانی متفکران جهان .
من از همینجا اتخاذ سند میکنم. اگر حکومت ملایان با نظم جهانی بیگانه است دلایل آن چیست؟ روشن است که دلیل آن، قواعد و قوانین شرع است. اما این قوانین هرچه به خود پیچ و تاب دهند هرگز از سوی خداوند تائید و یا ابلاغ نمیشوند بلکه از سوی بشر خاکی و این جهانی ترویج و بسط مییابند. ولی این تضاد بین گفتار و ادعای بشری را با سرچشمه آن قوانین یعنی پروردگار را چگونه تبین کنیم؟ جواب این است که با تشکیل حکومت جور و زور! پس چگونه ممکن است که سران اتحادیه اروپا به قول و قرارهای بر هم زنندگان نظم جهانی آن هم در هنگامی که در قدرت هستند اعتماد کنند؟
عقل سلیم میگوید که آنها به چنین حکومتی باور ندارند، ولی در عین حال با زحمات و کوششهای خود در جایگزین نمودن افراد نفوذی خویش که ابلهانه در سالهای اخیر خود را لو داده اند، گذشت نیز نمیتوانند بکنند. حمایت ظاهری از نظام ایران فقط در خدمت جلوگیری از نابودی مهرههای واقعی اتحادیه اروپا در ایران است.
Akhond Khamenei Iran raa beh yek mosta’ marreh Engeliss va sherkat-haa-yeh bozorg-eh nafti tabdil kardeh ast, inn khaaen va vatanforoosh 24 saa-eteh va haft rooz dar hafteh az MI6 dastoor migirad.h