خانواده جوان ٣۶سالهاى که در محل زندگى خود در نازىآباد تهران درگذشته بود، سهشنبه این هفته پلیس را در جریان مرگ او قرار دادند.
در شروع تحقیقات برادر مرد فوت شده به کارآگاهان گفت: صبح امروز قرار بود فرش اتاق خواب را براى شستشو به قالیشویى بفرستیم. وقتى براى جمع کردن فرش به درون اتاق رفتم متوجه شدم ناصر برادرم نفس نمىکشد. موضوع را به قاسم برادر دیگرم گفتم و با کمک او پیکر ناصر را به داخل حمام بردیم تا شاید با شستن سر و صورتش به هوش بیاید اما دیگر کار از کار گذشته بود. وقتى متوجه شدیم او فوت کرده به اورژانس تلفن کردیم.
در حالی که اعضاى خانواده ناصر اصرار داشتند که او به مرگ عادى درگذشته، بعد از انتقال جسد به پزشکى قانونى ، پزشکان گفتند: آثار کبودى ناشى از درگیرى بر بدن وى کاملا مشهود است و علت مرگ او نیز بسته شدن مجارى تنفسى بوده است.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود متوجه شدند ناصر برادر ۴٠سالهاى نیز به نام غلامرضا دارد که اعضاى خانواده درباره او مطلقا حرفى نزده بودند. در تحقیقات بیشتر معلوم شد که غلامرضا به شدت معتاد به مواد مخدر است و از لحظه فوت برادرش ناپدید شده است.
پلیس غلامرضا را دستگیر کرد. او ابتدا منکر اطلاع از کبودى روى بدن ناصر شد اما در ادامه بازجویىها اعتراف کرد که ناصر را کشته است. او گفت: من و ناصر در یک اتاق خوابیده بودیم.
صبح روز بعد پس از بیدار شدن از خواب سراغ ساک دستىام رفتم تا از قرصهاى ترک اعتیاد که روزها مصرف مى کنم استفاده کنم اما هیچ قرصى در ساک ندیدم. متوجه شدم ناصر قرصها را برداشته و خورده است. او دراز کشیده بود و سیگار مىکشید. با یکدیگر درگیر شدیم، روى سینهاش نشستم و گلوى او را فشار دادم تا آنکه از دهان و بینىاش خون جارى شد.
او ادامه داد: خیلى ترسیده بودم. همان موقع برادر کوچکترم براى بردن فرش وارد اتاق شد و فریاد زد ناصر نفس نمىکشد. تصمیم گرفتیم حادثه را مرگ عادى وانمود کنیم اما تحقیقات پلیس واقعیت ماجرا را برملا کرد.