قلب این خانه گرفتهست هوا میخواهد
عید میآید اگر پنجرهای باز شود
عید با سبزه و سیب آمده از راه ولی
بار بر شانهی ما قد دماوند شده
جای سکه وسط سفرهی عیدم خالیست
ارزش سکه در این شهر مگر چند شده
[روزبه بمانی]
رضا بنایی (+عکس) نوروز امسال هممیهنان ستمدیده در سرزمین مادری افزون بر فشار توانفرسای گرانی و تورم و کمبودهای ناشی از فساد و دزدی و اختلاس و ناکارآمدی رژیم اسلامی و سرکردگانش، با هجوم طبیعت و بارشهای ویرانگر و سیلآسا هم روبرو شدند. اخبار اندوهبار تلفات جانی و خسارات مالی وارده بر مردم در بسیاری از شهرها و روستاهای شمال و غرب و جنوب کشور، ایرانیان دردمند را در ماتمی دیگر فرو برد. اما در میان اخبار و گزارشهای رسیده از سراسر مناطق سیلزده چند نکته تکاندهنده به چشم آمد که اوج فرومایگی این رژیم و کارگزارانش را به نمایش میگذارد.
سراسر ایران در رنج و اندوه اما سرکردگان رژیم در شادی و پایکوبی
با وجود اعلام پیشبینیهای هواشناسی مبنی بر بارشهای سیلآسا و روان شدن سیلاب، یکبار دیگر رژیم جمهوری اسلامی بی لیاقتی، ناکارآمدی و نامردمی بودنش را در عمل به اثبات رساند. دزدان، جانیان، فرومایگان و دلقکهایی که چهار دهه است اداره کشور را به زور تصاحب کردهاند چهره واقعی خودشان را در این روزها آشکار کردند. نزدیک به دو هفته بارندگی گسترده بخشهای وسیعی از کشور را در بر گرفت و زندگی روزمره مردم را مختل و جان و مال آنان را تهدید کرده و میکند اما کاری در هیچ زمینه صورت نگرفته است.
جیرهخواران و کارگزاران رژیم یا در سفرهای نوروزیاند و یا در حال شادی و پایکوبی، و تنی چند از آنان هم در حال نقش بازی کردن در حین سفر به مناطق سیلزده هستند.
هیچ نیرو و یا ارگانی نیست که به فریاد این مردم بیپناه برسد و کمکی هرچند کوچک به آنان که دلخراشانه برای حفظ و نگهداری اندک دارایی باقیماندهشان با طبیعت در جدالی نابرابرند، بنماید. ماتم و اندوه سفرههای خالیشان در این نوروز کم بود که خشم طبیعت هم به آن افزوده شد.
از سویی دیگر در این روزها تصاویری نمایشی از برخی از گماشتگان رژیم در «حال بازدید» از مناطق سیلزده منتشر شد که اعتراضات و تمسخر مردم را در پی داشت و بیشتر نمک به زخمشان پاشاند تا مرهمی.
اما از همه چندشآورتر تصویر و خبر برگزاری کنسرت نوروزی در جلوی وزارت خارجه با حضور محمدجواد ظریف و محسن حناچی (شهردار تهران) و کادر وزارت خارجه و خانوادههای آنان در روز دهم فروردین بود!
درست در روزها و ساعاتی که هموطنان ما در بسیاری از شهرها و روستاها در حال دست و پنجه نرم کردن با بلایای طبیعی و نجات جان و فرزندان و خانههای خشتی و گلی خود بودند، فرومایگانی چون وزیر خارجه و شهردار پایتخت رژیم ولی فقیه در روز روشن کنسرتهای شادی و پایکوبی نوروزی برپا کردند.
امثال محمدجواد ظریف و شهردار تهران با چنین رفتاری در عمل شخصیت و طینت پلید و نامردمیشان را به نمایش گذاشته و با این کار عمق بیتفاوتی و بیخیالی خود را نسبت به جان و مال مردم ایران نشان دادند. خندههای زننده و مشمئزکننده این خودفروختگان در این تصاویر نشان از اندازهی بیگانگی و بیتفاوتی آنان نسبت به سرنوشت ایران و ایرانی دارد. وای بر آنانی که تا دیروز چشم امید به عنصر فریبکار و فرومایهای چون ظریف داشتند و به وی لقبهایی چون «قهرمان ملی» و یا «قهرمان دیپلماسی» اعطا کردند! چرا که اگر این ادعاها درست میبود، وزیر خارجه رژیم بجای استفاده از زبان انگلیسیاش در خدمت به اهداف و امیال جنایتکارانه اتمی ولی فقیه، میبایستی در چنین شرایط بحرانی از آن برای کمکهای انساندوستانه از کشورهای خارجی بهره میگرفت! و یا حداقل کمی شرم کرده و بجای قهقهه زدنهای زشت آنهم در ایامی که بسیاری از ایرانیان در سرما و بدون سرپناه با سیل و باران و قهر طبیعت دست و پنجه نرم میکنند، به فکر چارهجویی و یا ابراز همدردی با آنان میبود.
رفتار شهردار بیلیاقت و نابکار تهران هم دست کمی از آن محمدجواد ظریف ندارد. فردی که شهرداری پایتخت ایران را غصب کرده شرم نمیکند که بجای یاریرسانی به اینهمه انسان دردمند در این روزهای بحرانی و دشوار و یا کمک به شهرداریهای شهرهای در آب فرو رفته و مردم محروم و بیخانمان، در عوض در کنار محمدجواد ظریف در وسط شهر تهران به خوشی جشن و سرور مشغول است! فقط انساننماهایی چون وی و محمدجواد ظریف میتوانند در این شرایط بحرانی و دردآور به فکر برگزاری «کنسرت نوروزی» باشند و در همدردی با سیلزدگان، آن را لغو نکنند!
گماشتگان ولی فقیه، نمادهای راستین ریا و نیرنگ
یکی از ویژگیهای بنیانی آخوندها ریاکاری و دغلبازی و فریبکاری آنان است و در چهار دههی گذشته جمهوری اسلامی تا توانسته «دکتر و مهندس و متخصص» در این زمینه تولید کرده و پس انداخته است. این خصوصیت زشت و ناپسند در سخن، رفتار و عملکرد رؤسای جمهور، وزرا، مدیران کل، و اعضای مجالس آخوندی و پاسداران و سایر کارگزاران این رژیم پیوسته جلوه چشمگیری دارد.
برای نمونه میتوان به یاوهسراییهای محمدجواد ظریف درست سه روز پس از حضورش در مجلس کنسرت نوروزی در تهران اشاره کرد. محمدجواد ظریف که پس از کنسرت و عید دیدنی و… ناگهان و پس از دو هفته به یاد مردم نگونبخت و سیلزده کشور افتاده، بجای اقدامی مردمی (هر چند کوچک)، تازه فرصت را مهیا دیده که به خوشرقصی برای ولی فقیه بپردازد! اما به واسطه خستگی ناشی از دید و بازدیدهای نوروزی و شرکت در کنسرت فرمایشی، فقط نای آن را داشت تا با ارسال یک فقره توییت در فضای مجازی اشک تمساح ریخته و به اطلاع همگان برساند که به واسطه تحریمها، جمهوری اسلامی نمیتواند هلیکوپتر برای امدادرسانی تهیه کند! در ادامه وی با اشاره به تحریمها، «جنگ اقتصادی» آمریکا را «تروریسم اقتصادی» نام نهاد.
اما به نظر میرسد که «دکتر» محمدجواد ظریف مردم ایران و دنیا را با آن اندک شمار نادانانی که در برابر وزارت خارجه برای کنسرت نوروزی گرد آورده بود، اشتباه گرفته است! چرا که همه به خوبی آگاهاند که آسیبها و صدمات وارده به مردم ستمدیده در طول این سالها و به ویژه در هنگام وقوع بلایای طبیعی تنها ناشی از دزدیها، چپاول، اختلاس، ناکارآمدی و بیلیاقتی کارگزاران جمهوری اسلامی بوده است و ربطی به تحریمها که عامل آنهم باز خود همین حکومت فاسد و جنگافروز است، نداشته و ندارد!
محمدجواد ظریف همانگونه که از خندههای کریهاش پیداست دلسوز مردم ایران نیست و در اصل از این موضوع ناراحت است که چرا دولت آمریکا به نظام وی هلیکوپتر نمیفروشد تا او همه این امکانا ت را به پای قاسم سلیمانی و سپاهیان فاسد و قاچاقچی بریزد تا منطقه را بیشتر به آشوب و ناامنی کشانده و به گسترش تروریسم در سایر نقاط دنیا بپردازند.
محمدجواد ظریف و پاسداران همکار ش اگر راست میگویند بجای فرافکنی دلایل مشکلات امروز در کار امدادرسانی، فقط اندکی از امکانات گسترده دزدیده شده در طول بیش از ۲۸ سال پس از جنگ را (مانند تجهیزات و ثروت قرارگاه «خاتم الانبیا») در اختیار مردم سیلزده قرار دهند.
اکنون که برادران دزد و قاچاقچی سپاه دستشان را در هر پروژه عمرانی و اقتصادی کشور کردهاند، جای دارد که ظریف بجای گله از غربیها از برادران عزیزش سرداران قاسم سلیمانی و محمدعلی جعفری درخواست کند که کمی از داراییهای به غارت برده شده مردم را در این شرایط بحرانی و سخت به آنان برگردانند.
نمونه دیگری از فریبکاری و دورویی کارگزاران رژیم وضعیت مردم بیچاره سرپل ذهاب است که یک سال پیش (وقتی که تحریمهای اخیر در کار نبود) دچار زلزله خانمانبرانداز شدند و بسیاری از آنان آواره و سرگردان یک سال گذشته را در چادر و کانکس در کنار رودخانه و مسیل سپری کردهاند. این روزها هم که شاهد بودیم چگونه سیل ویرانگر همان چادرها و کانکسهای مردم بینوا را یا با خود برد و یا به کلی تخریب کرد.
بد نیست به یاد محمدجواد ظریف و همکارانش بیاوریم که بر پایه گزارشهای منتشر شده، رژیم بجای تخصیص بودجه برای ساخت سرپناه برای مردم آواره و زلزلهزده سرپل ذهاب، استاندار، بنیاد مسکن و سازمان اوقاف را بسیج کرد تا با تخصیص ۱۶ میلیارد تومان ناقابل و تامین سیمان لازمه از سوی «بنیاد مستضعفان» در مهرماه سال پیش اقدام به بازسازی «حرم احمد بن اسحاق» در سرپل ذهاب کنند! حال آنکه کمتر کسی است که با نام و گذشته فردی به نام «احمد بن اسحاق» کوچکترین آشنایی داشته باشد!
مقایسه شرایط رقتبار مردمی که در داخل چادر و کانکس زندگی میکنند با بودجههای سرسامآوری که برای عملیات ساختمانی غیرضروری برای قبر فردی مجهول که قرنها پیش مُرده (بقعه احمد بن اسحاق) به خوبی بیانگر سیاستهای رژیمی است که اولویتاش نه تامین و بهبود زندگی مردم ایران، بلکه ساخت خوابگاه و بارگاه برای اسکان و پروراندن مشتی افراد و آخوند مفتخور و جیرهخوار برای گسترش اهداف ارتجاعی و ضد مردمی است.
عملکرد رژیم و مسئولین استان و شهر سرپل ذهاب در این مورد بهخصوص در طول یک سال گذشته سند محکم دیگری است در رد لفاظیها و دروغپردازیهای گماشتهای به نام محمدجواد ظریف. روش رسیدگی جمهوری اسلامی به مردم زلزلهزده و سیلزده سرپل ذهاب حاکی از آنست که اگر بر فرض کمک و یا امدادی هم از سوی منابع داخلی و خارجی به منطقه ارسال شود، اولویت نخست با جیرهخواران و کاسهلیسان ولی فقیه و سایر دزدان و اختلاسگران و برادران قاچاقچی سپاه است که به صف ایستادهاند و در انتها آنچه گیر مردم میآید، چادرها و کانکسهای حقیری است که با مختصر باد و بورانی به کلی ویران می شود و اگر هم ساکنین آنها خیلی خوش شانس باشند و جان به در ببرند پس از آن یا طعمه حیوانات موذی شده و یا به واسطه کابلکشیهای غیرایمن برق، بر اثر برقگرفتگی جان خود را از دست داده و زحمت را برای ادامه دزدیها و مفتخوری کارگزاران رژیم کم میکنند!
یادآوری این نکته هم لازم است که خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) یکی دو روز پس از انتشار این عکسها، فایل اصلی آن را از آرشیو خود حذف کرد تا مردم از این فاجعه بیخبر بمانند.
بنابراین ضرورت دارد تا همگان با انتشار تصاویر چادرها و کانکسهای مردم زلزلهزده در کنار بقعه و بارگاه چند طبقه که با پول مردم از طریق «بنیاد مستضعفان» و استانداری و اوقاف در حال ساخته شدن است، به دنیا بفهمانند که کارگزاران دروغگویی همچون محمدجواد ظریف نه تنها کمکی به مردم بلادیده نمی کنند بلکه حتا در هنگام بروز بلایای طبیعی به آنان اجازه نمیدهند که چادرشان را بجای کنار رودخانه و مسیلها بطور موقت در طبقات خالی این بقعه و بارگاهها برپا کنند!
فاجعهی بزرگ انسانی پس از سیل ویرانگر اخیر در شرف تکوین است. ابعاد هولناک خسارات جانی و مالی حادثه از سوی مسئولین بیلیاقت و دزد به عمد پنهان نگاه داشته میشود. با فروکش کردن سیل و تغییر فصل و گرم شدن هوا و نبود امکانات بهداشتی، بروز انواع و اقسام بیماریهای عفونی قابل پیشبینی است. فقر و تهیدستی عمومی، خسارات گسترده و سنگین، نبود امکانات درمانی و بهداشتی، فرسودگی و ناتوانی ناشی از قطع امید از آینده، بخش وسیعی از مردم عزیزمان را به شدت تهدید میکند. پیش از آنکه دیر شود بایستی جهت جلوگیری از فاجعهای سهمگین بپا خاست و به کمک و یاری مردم شتافت.
ننگ ابدی بر آن اندیشهای که پروردگار و پیروانش درگاه و خانهاش را حتا در شرایط بحرانی نیز از مردم دریغ میکند!
بابا راست میگه دیگه، پول برای خرید هلی کوپترهایی که میبایست با مدیریت صحیح – آنهم قبل از وقوع هر حادثه ای برای روزهای مباداها خریداری بشه نیست. پول اما برای ساخت و ارسال هزاران موشک برای حزب الشیطان لبنان، سوری های تروریست، یمنی های ملخ خور و فلسطینیهای پر رو و پر توقع بسیار هم موجود است؟! شرم بر شما ای ج.ا.!
دیدگاه ما باید این باشد که غیرت داشته باشیم و با یک حرکت این افعی های خون آشام را براندازیم.