الاهه بقراط – «چاله عنکبوت» نوشته حامد محمدی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، همکار کیهان لندن، درباره نقش جمهوری اسلامی و همچنین سپاه پاسدارانش در جنگ سوریه است. رضا تقیزاده و حسن شریعتمداری هر یک مقدمهای بر این کتاب نوشتهاند.
رضا تقیزاده مینویسد: «نویسنده در تنظیم اسناد جنگ و روایت رویدادهای جنگ و اثر آن بر جامعهی ایران باریکبین و نکتهسنج است و در موارد متعدد دست روی جزییاتی میگذارد که در حجم اخبار و تحلیلها از دید پنهان میماند.»
وی همچنین یادآوری میکند که کتاب «… دریچهای است که بخشی از سایهروشنهای مشارکت نظامی ایران را در جنگ داخلی سوریه آفتابی میکنند اگرچه تاریکیهای باقی مانده تا زمان فروپاشی نظام در پرده خواهند ماند.»
حسن شریعتمداری با اشاره به نویسندهی «چاله عنکبوت» مینویسد: «او نویسندهای تازهکار است و من با این برداشت کتاب او را برای خواندن به دست گرفتم. ولی از شما چه پنهان هر چه در مطالعه کتاب پیشتر رفتم، بیشتر مجذوب این کتاب شدم و آن را کاری در خور اهمیت یافتم.»
وی میافزاید که یک بخش «بسیار مهم این کتاب ایجاد یک آرشیو مقایسهای برای حوادثی است که در عرض این چند سال در سوریه اتفاق افتاده و بازخورد این حوادث در گفتار و کردار متناقض و دروغبنیان رهبران جمهوری اسلامی و کوشش آنان در وارونه نشان دادن حقایق در سوریه که بخصوص این اواخر و پس از آمدن ترامپ بر سر کار در جهت خواستههای آنان به پیش نرفته است.»
خود نویسنده نیز در مقدمهای با ارائهی یک تقسیمبندی به کسانی میپردازد که حتی با ظاهر ضدجنگ نیز جنگطلب هستند: یا واقعا به دنبال وقوع آنند و یا با ترساندن از آن، فضا را برایش آماده میکنند! بر این اساس به نظر حامد محمدی، جنگطلبان که بین خود تقسیم کار نیز کردهاند سه گروه هستند: «یکی، ارزشیها و دلواپسان و آتش به اختیارها؛ دیگری، کسانی که جای پا در دولت دارند و حسن روحانی با چراغ سبز علی خامنهای فرماندهی بیتفنگ آنها شده و از سوی قاسم سلیمانی، فرماندهی با تفنگ، به خاطر مواضع جنگطلبانهاش مورد تقدیر قرار گرفته؛ و گروه سوم بازوهای بیرونی جمهوری اسلامی هستند که دست در دست نیروهای خارجی دارند و در پوشش دفاع از «صلح» و «علیه جنگ» در عمل بر طبل جنگ میکوبند.» به نوشته حامد محمدی، «اینها از جمله در رسانههای موسوم به «فارسیزبان» بدون آنکه دولت آمریکا در پی جنگ باشد، درباره وقوع جنگ تبلیغ میکنند. «جنگ» چه روی دهد و چه روی ندهد، آب و نان این جریان به راه است!»
کتاب علاوه بر دو پیشگفتار و یک مقدمه دارای پانزده فصل است که از مارس ۲۰۱۱ با «آغاز بحران در سوریه و ورود سپاه به جنگ» آغاز میشود و با دو گفتگو که نخست در کیهان لندن منتشر شدهاند پایان میگیرد. نویسنده اشاره میکند که مسئولان جمهوری اسلامی که تظاهرات علیه حسنی مبارک در مصر و معمر قذافی در لیبی و زینالعابدین بن علی در تونس را بجای «بهار عربی»، «بیداری اسلامی» مینامیدند، تظاهرات مردم سوریه علیه بشار اسد را نه «بیداری اسلامی» بلکه «فتنهی شام» خواندند. پشتیبانی بیچون و چرا از رژیم بشار اسد، اعم از مالی و تسلیحاتی و نیروی انسانی، با همین نامگذاری آغاز شد و تا امروز ادامه دارد.
زمامداران رژیم ایران که تقریبا بلافاصله پس از انقلاب با جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، جایگاه خود را در کشور مستحکم کرده بودند، اینبار یک سال پس از مقابله با اعتراضات اجتماعی سال ۸۸ که با سرکوب شدید خاموش شده بود، وارد یک جنگ هشت سالهی دیگر شدند: جنگ سوریه با خود!
در این جنگ نیز «مرگستایی» و «خودنمایی با مرگ» تا به ابتذال «سلفی گرفتن» با تابوت و جسد هم رسید! جمهوری اسلامی که مداخله نظامی خود را در سوریه انکار میکرد، پس از تحمل نزدیک به سه هزار کشته در سوریه، تصمیم گرفت این «شهدا» را جایگزین شهدای جنگ ایران و عراق کند. شهیدان جنگ هشت ساله با عراق نه تنها یادشان به تاریخ سپرده میشود بلکه بازماندگان و معلولان و جانبازان و خانوادههای آنها نیز دیگر برای جمهوری اسلامی قابل اعتماد نیستند و بسیاری از آنها دست به اعتراض نیز میزنند.
کتاب «چاله عنکبوت» روایت یک ایدئولوژی مذهبی متفرعن و بیحد و مرز است که مرگ به راستی تنها «کسب و کار» آن است. این کسب و کار را در اسناد و مدارکی که بر اساس رسانههای خود جمهوری اسلامی و سخنان مقامات کشوری و لشکری در این کتاب گردآوری شده میتوان دید: یک استراتژی سلطهجو با تاکتیکهای حیلهگرانه که برای پیروان سادهاندیش خود بذر مرگ میکارد و برای رهبران و فرماندهان و آمرانش، دلار روی دلار انباشته میکند.
حامد محمدی نویسنده کتاب با مقایسه موقعیت زمامداران جمهوری اسلامی با افرادی مانند صدام حسین و معمر قذافی مینویسد: «هم صدام و هم قذافی به عنوان اسلامگرایان چپگرا (مرتجعان سرخ و سیاه) باور داشتند که «خداوند» پشت آنها و نظامهایشان است و هر چه به پایان خود نزدیک میشدند، بیشتر این باور را بر زبان میآوردند. هر دوی آنها میدانستند شکست در این کارزار یعنی سقوط و برچیده شدن بساط قدرت. آیا در ایران هم امروز با چنین وضعیتی روبرو هستیم؟ آیا رهبران جمهوری اسلامی و مقامات سیاسی و نظامی در وضعیتی مشابه صدام و قذافی و وزرای تبلیغاتشان قرار گرفتهاند و نگران موقعیت مشابه هستند؟!»
پاسخ این پرسش را آیندهی نه چندان دور خواهد داد اما آنچه در «چاله عنکبوت» آمده همگی مربوط به پیش از آن است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی در لیست ایالات متحده آمریکا قرار بگیرد. در طول یک سال اخیر نه تنها مواضع سپاه در سوریه به شدت مورد حمله قرار گرفته بلکه از دست دادن نیروهایی که هیچ آموزش کافی برای جنگ نداشتند، نظام را مجبور کرد تا دست به دامان ارتش نیز بشود و آن را به باتلاق سوریه بکشاند. حامد محمدی معتقد است که این تلفات چنان به نیروهای پاسدار جمهوری اسلامی ضربه زده که «اگر قرار باشد اعتراضات و اعتصابات خیابانی راهی برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی باشد وقت آن فرا رسیده است؛ چون دستش برای سرکوب تظاهرات گسترده و سراسری خالی است.»
آیا سوء استفاده از بلای سیلاب سراسری ۹۸ در استانهای ایران برای ورود «حشدالشعبی» و «فاطمیون» و دیگر مزدوران دستنشاندهی حکومت اسلامی به خاک ایران، برای جبران تلفات سپاه در جنگ سوریه نیست؟! آیا برای ایران و ایرانیان توانی مانده که پس از چهل سال «انقلاب پی در پی» اینک بار سنگین «جهاد پی در پی» توسط یک تفکر بیمار و یک نظام فرسوده و خرابکار را به بهای از دست رفتن آب و خاک خود تحمل کنند؟!
پاسخ این پرسش نیز به زودی داده خواهد شد؛ یک نکته را اما باید یادآوری کرد: «چاله عنکبوت» همان سوراخی است که صدام حسین روز ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (۲۲ آذر ۱۳۸۲) از آن بیرون کشیده و سه سال بعد در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ به دار آویخته شد.
*«چاله عنکبوت» را از طریق کیهان لندن، فروشگاه اینترنتی آمازون و همچنین برخی کتابفروشیهای ایرانی در کشورهای مختلف میتوان تهیه کرد.
اما هیچ کدام اینها وقتی روسیه در تشکیل و به انحراف بردن همین ملاهای روسیه و تجاوز به امنیت و تمامیت ارضی کشور ما و استفاده گوشت توپی از مردم بیچاره ما در حمله به سوریه و کشتار مردم و حالا ونزوئلا و نیکاراگوا، از هیچ فرو گذار نکرد ، اصلا کلامی نگفتند !
http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/79234/دِلبَریهای نهان
مزدک بامدادان
چرا یک چپ مثل مزدک بامدادان می تواند به اصل مسئله که نقش مارکسیست های روسی ( فدائیان و توده ایها و کمونیست کارگری ، راه کارگر، …) در حمایت سوال برانگیز ایدیولوژیک از فقاهت بعثی اسلامی و سپاه روسی ان است بپردازد بدون ماله کشی و لاپوشانی ؟ اما بقیه که به دروغ خودشان را بختیاریست و سلطنت طلب هم جا میزنند و یا سکولار نو و دموکرات خلقی و سوسیالیست مصدقی و ملی مذهبی و …از تروریست نامیدن سپاه صرفنظر از اینکه پرزیدنت ترامپ چه میگوید ، طفره میروند . و یا بالعکس مثل ان عده که بیانیه هم صادر کردند و به امریکا حمله بردند . اما هیچ کدام اینها وقتی روسیه در تشکیل و به انحراف بردن همین ملاهای روسیه و تجاوز به امنیت و تمامیت ارضی
خانم بقراط چالۀ عنکبوت نوشتۀ آقای حامد محمدی را به خوبی معرفی کرده اید و از گوشه هائی از مکر و فریب این جانیان را نوشته اید ولی این فقط سایه های کوچکی از جنایات این شعبده بازان را بیان می کند. لایه های متعدد برنامه های ویرانگر برای بیشتر افراد جامعه برخاسته از تفکر گندیدۀ خود و اساتیدشان که به موقع برملا خواهند شد.
ادامه،
ماموریت و وظیفه این سایت، نشر تبلیغات و ضد اطلاعات توطئه محورانه بر ضد آمریکا است و مطالب آن اغلب مورد استناد رسانه های لوموند دیپلوماتیک، اسپوتنیک، تلویزیون آر تی و پرس تی وی قرار می گیرد. فعالین گروه به اصطلاح antiwar نظیر نوام چامسکی و حاج خانم شیرین عبادی نیز با آن همکاری می کنند. طیفها و اشخاص و رسانه های ایرانی یاد شده، ضمن استتار ولایت معاشی و استمرار طلبی و آمریکا ستیزی و یهود ستیزی خود با کرشمه ضد جنگ، با وقاحت و بی شرمی و بی شرفی وصف ناپذیر، در مورد ماجراجویی های نظامی و جنگ افروزانه رژیم وکشتار مردم بی گناه خاورمیانه سکوت می کنند.
آبشخور قریب به اتفاق اراجیف های جنگ هراسانه و آمریکا ستیزانه و یهود ستیزانه هر سه گروه یاد شده در این مقاله و
همچنین ولایت معاشان و استمرار طلبان برون مرزی و روشنفکران دینی و اپوزیسیون نماها و جمهوری خواهان و چپها و برخی هویت طلبان متوهم و رسانه چی های مقام اوزما در بی بی سی و رادیو فردا و ایران اینترنشنال و یورونیوز و دویچه وله و حتی برخی تلویزیون های لس آنجلسی از جمله اندیشه و عقب ماندگان ذهنی نظیر عرفانی، بهارلو، درویش پور، مصطفی دانش، فروزنده، و بسیاری دیگر، بر گرفته از ترجمه های غلط و مخدوش یک سایت توطئه محور و ضدآمریکایی به نام http://www.globalresearch.ca است که توسط یک کانادایی روس تبار به نام Michel Chossudovsky در مونترال اداره می شود
نسل جوان آگاه، اهل مطالعه، خردگرا، انتقاد گر، پرسشگر و نقاد در مورد هویت و فرهنگ خود است. آینده ایران متعلق به زنان و جوانان است.
با عرض تبریک به آقای حامد محمدی برای تالیف این کتاب ارزشمند. بنظرم جوان بودن و یا بقول آقای حسن شریعتمداری ” تازه کار ” بودن نویسنده، اتفاقا نقطه قوت است. اغلب روشنفکران و ژورنالیستها و نویسندگان و به اصطلاح نخبگان فکری نسلهای گذشته، افرادی کم سواد، کم هوش، بی خرد،شارلاتان، دینخو ، مرتجع و بعضا فاشیست بودند و سهم عمده ایی در این نکبت و فلاکت دارند. با گذشت سالیان متمادی اقامت در فرنگ و ینگه دنیا، نه حاضرند زبان خارجی را یاد بگیرند، نه اهل مطالعه هستند و نه از شرافت لازم برای گفتن @#$%& خوردیم ( پیشکش)، حتی یک غلط کردیم برخوردارند و نه حاضرند بازنشسته شده و دست از استمرار طلبی و ولایت معاشی بردارند.