گزارش دریافتی (+کپی سند) در هفتههای پایانی سال ۱۳۹۷، مدیر مدرسه ایرانیان مسقط، وابسته به سفارت جمهوری اسلامی ایران در عمان، در شبکههای اجتماعی اعلام کرد که قرار است به خانواده دانشآموزان کمبضاعت ایرانی کمک شود. تصاویری از شانههای تخم مرغ و سایر مواد غذایی هم به اشتراک گذاشته شد. سپس مدیر مدرسه، حشمتالله یوسفی، که متأهل و دارای دو فرزند است، با مادر یکی از دانشآموزان کمبضاعت تماس گرفت و از او دعوت کرد برای دریافت کمک در روز ۲۰ مارس ۲۰۱۹ مقارن با ۲۹ اسفند ۱۳۹۷ به مدرسه مراجعه کند. ساعت تعیین شده از طرف مدیر در زمان تعطیلی مدرسه بود.
زنی که برای کمک با او تماس گرفته شد کمتر از دو ماه قبل به خاطر تنگنای اقتصادی به امید یافتن کار در کافیشاپ به همراه تنها فرزندش، یک پسر ۱۲ ساله، از ایران راهی عمان شده بود. همسر این زن چند ماه پس از تولد فرزندش از او جدا شده بود و این زن از سه ماهگی سرپرستی پسرش را بر عهده داشت. مدت کوتاهی پس از ورود به عمان پسر این زن، دانشآموز مدرسه ایرانیان، به شدت بیمار و مجبور به جراحی شد که هزینه آن حدود یک هزار ریال عمانی (حدود ۲۶۰۰ دلار آمریکایی) شد که پرداختش از عهده این مادر و فرزند خارج بود. سفارت جمهوری اسلامی ایران و مدرسه ایرانیان وابسته به آن، کمکی نکردند و عدهای از کارکنان «بیمارستان سلطان قابوس» عمان بخشی از هزینه درمان این کودک ایرانی را پرداخت کردند.
بالاخره این زن کمبضاعت و تازهوارد که جز پسرش هیچ خانوادهای هم در عمان نداشت، در ساعت تعیین شده توسط مدیر مدرسه ایرانیان به امید دریافت کمک اعلام شده به این مدرسه مراجعه کرد. مدیر مدرسه، یوسفی، که مردی درشت هیکل است، شروع به لمس دستهای زن نمود و وقتی با عدم تمایل و مقاومت او مواجه شد به او حمله کرد و تلاش کرد وی را وادار به رابطه جنسی کند. شدت عمل مدیر مدرسه چنان بود که شلوار جین زن پاره شد. با مقاومت زن، مدیر مدرسه ظاهرا از کار خود پشیمان شد و به زن که در شرایط جسمی و روحی بسیار نامساعدی بود پیشنهاد داد تا او را به منزلش برساند و کمکهای اهدایی هم برایش بیاورد. مدیر مدرسه مجددا در راهروی منزل زن به او حمله کرد. او به قربانی خود گفت که در برابر پسرش به او تجاوز خواهد کرد. صفاتی که مدیر مدرسه برای توصیف فرزند قربانی استفاده کرده نشانه سوء نظر او به این کودک است. او حتی گفت که از چند مرد عرب هم خواهد خواست به زن تجاوز کنند. مدیر مدرسه بالاخره زن را رها کرده و بدون اینکه موفق به برقراری رابطه جنسی شود منزلش را ترک کرد.
قربانی به پلیس مراجعه کرده و پزشکی قانونی عمان ادعای تعرض (assault) را تأیید کرد، کپی گواهی پزشکی قانونی عمان ضمیمه این پیام است. در همین زمان عدهای از ایرانیان وابسته به مدرسه یا سفارت جمهوری اسلامی برای تشویق زن به پس گرفتن شکایت به اداره پلیس مراجعه می کنند. یکی از این افراد دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی ایران، حسن هادی است که انگیزهاش را حفظ آبروی نظام اعلام میکند. زن قربانی در جریان این مذاکره و بعد از آن به دیپورت به ایران و اخراج فرزندش از مدرسه بدون باز گرداندن شهریه پرداختی تهدید شده است. بالاخره، تحت فشار، زن قربانی مشروط به اینکه یوسفی کتبا به تعرض اعتراف کند رضایت میدهد که البته مدیر مدرسه از اعتراف کتبی خودداری کرد. در این میان، از حساب مدرسه ایرانیان، که بخش بزرگی از بودجهاش از شهریه پرداختی اولیای دانشآموزان است، دو هزار ریال عمانی (حدود ۵۲۰۰ دلار آمریکایی) به قربانی و ۵۰۰۰ هزار ریال عمانی (۱۳۰۰۰ دلار آمریکایی) به یک وکیل ایرانی که واسطه این مذاکره بوده پرداخت شد.
زن قربانی نامه شکایتی هم به سفارت جمهوری اسلامی ایران مینویسد.
چند روز پس از این واقعه و مطلع شدن عدهای از والدین دانشآموزان، معاون مدرسه ایرانیان عمان، مهرنوش یزدی، در شبکههای اجتماعی از «تهمت به جناب آقای یوسفی» خبر میدهد تا ماجرا را وارونه جلوه دهد و شرایط را برای بازگشایی مدرسه ایرانیان بعد از تعطیلات نوروزی مساعد کند.
با نزدیک شدن به پایان تعطیلات نوروزی مدرسه، زن قربانی در روز پنجشنبه ۱۵ فروردین سال ۱۳۹۸ مقارن با چهارم آوریل ۲۰۱۹ برای رسیدگی به نامه شکایتش به سفارت جمهوری اسلامی فراخوانده میشود. این روز در عمان تعطیل عمومی بود و سفارت هم بالطبع تعطیل بود. به او اعلام میشود سه نفر در جلسه حضور خواهند داشت، یوسفی مدیر مدرسه (شخص متعرض)، حسنهادی دبیر سوم سفارت، و توتونچی دبیر اول سفارت. زن قربانی پیشنهاد میکند جلسه در یک مکان عمومی برگزار شود که تقاضایش رد شده و او به امید دادخواهی به سفارت جمهوری اسلامی میرود. دو جلسه در صبح و بعد از ظهر انجام میگیرد. طبق شنیدهها، زن قربانی پس از این جلسات قادر به صحبت تلفنی هم نبود و فقط به شدت گریه میکرد. از آن تاریخ به بعد، مدیر متعرض هنوز در مدرسه حاضر نشده است. سفیر جمهوری اسلامی در عمان، حجت الاسلام نوری شاهرودی هم پس از نزدیک به یک ماه که از این تعرض جنسی و تلاش برای تجاوز به عنف میگذرد غیر از قول رسیدگی هیچ کاری برای احقاق حق انجام نداده است.
متن بالا توسط یک شهروندخبرنگار ایرانی مقیم عمان و از شنیدههای دست اول و موثق تهیه شده است. قربانی اطلاعی از تهیه و ارسال این گزارش ندارد. امید که هموطنان مقیم عمان پس از انتشار این خبر در تکمیل آن سهیم شوند.
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
۱۶ آوریل ۲۰۱۹
مسقط- عمان
من وخانواده ام بخاطر باند مخوف سفارت ایران درعمان بخصوص خود توتونچی وحسن هادی وبا مهروتایید سفیر نوری که یک مافیای به تمام معناهستن به خاک سیاه نشستیم
من نیزساکن عمان هستم و بعینه دیدم که سفارتیها چه آدمای پستی هستن وبدون هیچ وجدانی هرجور تهمتی رو به آدم میزنن وحناب شاهرودی نوری چشم بسته زیر همه نامهای دروغین آقای هادی وتوتونچی رو مهرو امضاء میکنه نه از ریختن آبروی یک ایرانی بیجهت وبطور کاملا کذب عبا دارن ونه با دیپورت کردن ناعادلانه ونه با گزارشهای کذب به قوه قضاییه در ایران ودر پی اون ممنوع الخروج کردن افراد برای خودشان مافیا ساختن ودرظاهر میگن که ما دادگاه نیستیم وحکمی صادر نمیکنیم ولی محرمانه نامه به ایران نینویسن و خود نوری انضاء میکنه که از حکم خداهم قابل الاجراتره چون بعداز اون امضا دیگه واسه ایرانی نه دادگاهی تشکیل میشه ونه دفاعی ونه هیچ چیز که چی شنا حرمتون محرزه که بالاترین مقام خارج کشور که سفیرهست زیر اونو انضاکرده درصورتی که فقط وفقط از روی پارتی و آشنایی چنین نامهایی رو ردوبدل میکنن ونه بخاطر واقعی بودن وقوع جرم حالا برعکس همین موضوع حمایت بیقیدوشرط سفارت از کسی که تحاوزش کاملا محرز شده ولی اینچنین ازش دفاع میکنن واقعا شرمتون باد همه جا بیقانونی رورواج میدن
چه نتیجه ای از این داستان میخوای بگیری . . . !
یعنی واقعا مردم و اینقدر ساده لوح فرض کردی . . . !
هرچی سعی کنیم چرت و پرت نخونیم ، روح و روان راحت تره.
متهم کردن قربانی و توهین به اون برای کسانی که در عملن هستند واقعا بی شرمی میخواهد. گزارش پزشکی قانونی عمان و پرداخت هفت هرار ریال بعد از شکایت که کاملا مشخصه. دارند در دفاع از ظلم با هم همکاری میکنند و طرف حق رو گذاشته و وابستگی ها رو چسبیده اند. جز توهین به شخصیت قربانی حرفی هم ندارند. از حراست وزارت آموزش و پرورش هم که جز گیر دادن به موی دختران دانش آموز انتظاری نیست. وقتی کار به خودیها می رسه هر عملی مجازه. سفارت ایران در عمان که تکلیفش معلومه. مدیر مدرسه ایرانیها با همچین حرکتی هنوز داره به مدرسه میره و مدیریت میکنه
مرد تنهای شب اولا که من مادر یکی از بچه ها هستم دوما هیچ رابطه ای با هیچ کس اینجا ندارم حقیقت رو می گم این خانم رو کاملا می شناسم در جریان اومدنشون به عمان و مریضی پسرشون و درمان اون بچه هستم برای همین می گم دروغه محضه
کیهان لندن عزیز میشه شما که اینقدر حق به جانب از زن داستان سخنرانی می نمایید ، مادر دانش آموز هم معرفی می نمودید. با تشکر
اقایی که ساکن عمان هستی و میگی این حرف ها چرت هست، چطور میشه شبی که جناب یوسفی اداره پلیس بودن، خانومشون به دست و پای این خانم افتاده بودن که رضایت بدن؟ یا سفارت برای اینکه کسی نفهمه میخواست کدخدا منشی حل بکنه؟ یا مثلا اقای یوسفی حاضر شده بود ۷۰۰۰ ریال بده که بحث اداره پلیس خاتمه پیدا کنه و ۵۰۰۰۰ ریال نده… حالا شما هم مثل نزدیکان ایشون بشین و بگو مقصر اون خانم هست… خدا جای حق نشسته
من ساکن عمان هستم وپسرم مدرسه ایرانیان می رود این دروغ محضه لطفا جمع کنید این چرت و پرتها رو انقدر با ابروی مردم بازی نکنید این خانم رو همه می شناسند اقای یوسفی به اندازه کافی در حقشون لطف کردن و خرج بیمارستان پسرشون را دادن نمی دونم دیگه دنبال چی هستن از این خانمها ما زیاد داخل ایران داریم اینجا هم ول نمی کنند
من دوست نزدیکی دارم که عمان زندگی میکند و ایشان صحت این گزارش را تایید کردند. من دو پیشنهاد برای ایشان و بقیه ایرانیان مقیم عمان دارم. یکی اینکه اطلاعات تماس قربانی در اختیار خبرنگاران حرفه ای و فعالان حقوق زنان گذاشته شود. دوم اینکه تحت فشار گذاشتن قربانی هم مستند شود، یعنی اگر پیامی یا پیامکی یا نامه ای در این زمینه هست نگهداری شود. در کشورهای توسعه یافته مانع اجرای عدالت شدن خودش جرمی جدی است و در ایران آینده هم اینچنین خواهد بود. از لحن تهاجمی و توهین آمیز یک دو تا از کامنتهای همین خبر میشود میزان فشار بر قربانی را حدس زد.
ولی بنظر من اونجا که نوشته بود با ماشین مدیر رفته خونه ش – دروغ هست یا برای من که یک زن هستم واقعا دور از ذهن هست ! مگر تاکسب قحطی آمده باشد در عمان اون هم مسقط و خیابان معروفی بنام ١٨ نوامبر!
من در مسقط زندگی میکنم و تا جایی که اطلاع دارم گزارش متاسفانه واقعی است. بر خلاف هموطنی که برای سیاحت به عمان آمده اند، اینجا ایرانیان نسبتا زیادی به کار در رستورانها و فروشگاهها و آرایشگاهها و … مشغولند. البته تعداد کارگران هندی و بنگالی و فیلیپینی مسلما بیشتر است. متاسفانه اینجا از اقامت دائم و شهروندی هم خبری نیست و طبقات پایین بسیار آسیب پذیر و همیشه در شرف از دست دادن همین موقعیت نیم بند و برگشت اجباری به ایران هستند
راویت کننده داستان که به فنون روضه خوانی آشنایی کامل دارد در ابتدا روضه جدایی پدردیو صفت و مادرایثارگرطفلی را بیان میکنند که کمتر از دو ماه قبل به خاطر تنگنای اقتصادی به امید یافتن کار در کافیشاپ به همراه تنها فرزندش، یک پسر ۱۲ ساله، از ایران راهی عمان شده بود.اماکسانی که در عمان حتی برای سیاحت رفته باشند بخوبی آگاه هستند که هزینه هادرکشور عمان بسیار بالاست وبه هیچ وجه یک کارگر صفر چه زن چه مرد ایرانی نمی تواند از لحاظ مبلغ حقوق دریافتی با کارگران پاکستانی و فیلیپینی وبنگلادشی رقابت کندوهیچ شانسی ندارد .
داستان سرایی و اوهام بافی.فقط وای به حال ملتی که براساس وهم و خیال قضاوت هم بنماید.شما خودتان دقت کنید که چه نوشته اید(مدیر مدرسه بالاخره زن را رها کرده و بدون اینکه موفق به برقراری رابطه جنسی شود منزلش را ترک کرد) بعد در ادمه (قربانی به پلیس مراجعه کرده و پزشکی قانونی عمان ادعای تعرض (assault) را تأیید کرد، کپی گواهی پزشکی قانونی عمان ضمیمه این پیام است) که چی؟خودتان مینوسید مدیر تجاوز نکردولی پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرد!!!…
خیلی بی انصافی است که آقای یوسفی را یک هیولا به تمام معنی جلوه دهیم. شخصا برخورد بسیاری با مدیر مدرسه داشتم و با مدرسه ایرانیان مسقط بسیار سرو کار داشتم . طی دو سال گذشته کوچکترین رفتاری ضد اخلاقی از یوسفی ندیدم . ما ایرانیان خیلی زود قضاوت می کنیم و به راحتی با آبروی دیگران بازی می کنیم. بدانیم آبروی مومن مثل کعبه است.
این حکومت نه سواد نه سیاست درست دارد فقط از موقعیت خودشان برای هرزگی استفاده میکنند قم و مشهد را مرکز فساد برای عراب عراقی که جوانان ما را کشتند تبدیل کردند
مشکل ما مردم این است که فکر میکنیم چون این حضرات سر و شکل آدمیزاد دارند، پس لابد حتمأ آدم هستند
این روز در عمان «تعطیل» عمومی بود و سفارت هم به طبع «تعطیل» بود. به او اعلام میشود سه نفر در جلسه حضور خواهند داشت: یوسفی مدیر مدرسه، حسنهادی دبیر سوم سفارت، و توتونچی دبیر اول سفارت. زن قربانی پس از «این جلسات» قادر به صحبت تلفنی هم نبود و فقط به شدت گریه میکرد.
–دبیر سوم سفارت حسن هادی است که انگیزهاش را «حفظ آبروی نظام» اعلام میکند– ۔ ظاهرأ استخدام افراد بوالهوس به عنوان مدیر و دبیر، ربطی به «حفظ آبروی نظام» ندارد!!
سفارت جمهوری اسلامی و مدرسه وابسته به آن کمکی نکردند و عدهای از «کارکنان بیمارستان عمان» بخشی از هزینه درمان کودک ایرانی را پرداخت کردند
\\هزینه آن حدود هزار ریال عمانی (حدود ۲۶۰۰ دلار آمریکایی) شد // خودمانیم، ریال ایران را عشق است!
بنظرم پوشاندن رن و مرد و نیز محدود کردن روابط عادى و جارى زنان و مردان عامل اصلى تجاوز به حقوق جنسى انسان است.
بطور کلى زنان با حجاب و مردان به ظاهر مومن ذهن بسیار کثیفى دارند و چون تجربه ذهنى خویش را عامیت مى دهند، افراد متفاوت را بر این ذهنیت انطباق مى دهند. این تجاوز ها بیانگر غلط بودن محدود سازى هاست.