گزارشهایی که از ایران میرسد، با وجود، و به دلیل،ِ فشارهای اقتصادی و اجتماعی و همچنین پیامدهای سهمگین بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل که مقامات و نهادهای مسئول از مدیریت آنها در هر سر مرحلهی پیشبینی- پیشگیری و وقوع و بازسازی، به شدت ناتوان هستند، گویای وضعیت انفجاری جامعه است.
جامعه حالت فنری را پیدا کرده که چهل سال است حلقههای آن با فشار شدید و مداوم در همهی زمینهها بهم فشرده شده است. باز شدن این فنر، در شرایطی که دستگاه سرکوب دیگر قادر به حفظ فشار بر آن نیست، در درجهی نخست طومار نظام و وابستگان آن را چنان در هم خواهد پیچید که تنها یک معجزهی سیاسی- فرهنگی میتواند از بار خشونت آن بکاهد و روند ناگزیر تغییر را از خشم و نفرت و انتقامجویی به کانالهای حقوقی هدایت کند.
اگرچه رژیمهای توتالیتر و دیکتاتور از سرنوشت یکدیگر عبرت نمیگیرند، اما همواره هستند مقاماتی از این رژیمها که فکر روز مبادا را نیز میکنند و با انتقال بخشی از ثروت خود به خارج از مرزهای کشور و تأمین امکانات برای خانوادهی خویش، دست به «دوراندیشی» میزنند! اما کمتر پیش آمده که مقامات کلیدی بتوانند جان سالم به در ببرند. به ویژه آنکه جمهوری اسلامی در این زمینه نیز بسیار شاخص و بینظیر است:
یکی اینکه بر خلاف رژیمهای مشابه که مستحکم به نظر میرسیدند، موقعیتاش همواره متزلزل بوده و از همین رو، تکیهی خود را بر جنگ و بحران و تنش گذاشت و همه اینها را با غارت و مصرف منابع ملت و مملکت تأمین مالی کرد؛ چیزی که به نوبهی خود بر تزلزل بیشتر آن افزود!
دیگر اینکه بر خلاف رژیمهای مشابه، مقاماتش نه پس از سرنگونی بلکه در دوران «اقتدار» مجبور به تحمل پیامدهای سرنگونی هستند! این موضوع، پا به پای اینکه خشم و نفرت و مشکلات جامعه روی هم انباشته میشود، روند هراس از مردم و سرنگونی را برای آنها طولانیتر میکند چنانکه پس از دورههای مختلف ایستادگی جامعه در دهههای گذشته که دی ۹۶ نقطهی اوج آن بود، قدرت و شهامت مردم بیشتر، و نظام شکنندهتر و ترسوتر شده. به ویژه آنکه شبکههای اجتماعی ابعاد دیگری به کارزارهای اجتماعی بخشیده: جمعیت جوان ایران ایستادگی و تواناییهای خود را با ایران و جهان به اشتراک میگذارد.
اینست که هشدارها به سران جمهوری اسلامی برای سپردن قدرت به دست نمایندگان واقعی مردم، نه از سر دلسوزی با آنها، که سرانجام ساقط خواهند شد، بلکه برای بازشدن آرام فنر فشار و خشم و نفرت است تا به خود جامعه گزند کمتری وارد شود. اما هیچ نشانهای از تعقل در زمامداران رژیم دیده نمیشود. از همین رو هر بار با دیدن خشم و نفرتی که در مردم موج میزند و فیلمهای آن در شبکههای اجتماعی دست به دست میگردد، این مصرع از غزل حافظ با تطبیق بر شرایط امروز تداعی میشود که: وای اگر از پی امروز بود فردایی!
الاهه بقراط
“قطع احتمالی اینترنت … آیا رژیم میتواند اینترنت را قطع کند؟ اگر اینترنت را قطع کند ما چه کنیم؟”
توشه
با شبکه ماهواره ای توشه میتوانید هر روز چندین گیگابایت محتوا را با سرعت بالا از گیرنده ماهواره خانگی دریافت و روی کامپیوتر، تبلت یا تلفن همراه استفاده کنید.
کاملاً رایگان و بدون هزینه
برنامه های متنوع، بدون سانسور و فیلتر
https://www.toosheh.org/
از اینترنت ماهواره ای استفاده کن…لطفا بروز باش!
با فردای آن روز هر چه سرمایه و علم در غربت اندوخته ام فدای مردم مظلوم خود خواهم کرد
خانم بقراط میشه لطفا یک مطلبی درباره ی قطع احتمالی اینترنت بنویسید؟ اگر کار به جای باریک بکشد آیا رژیم میتواند اینترنت را قطع کند؟ و اگر چنین کند ما چه کنیم؟ این نکته خیلی مهمه و باید خودمون رو براش آماده کنیم. ممنونم
در صفحه خبر -دولت و سپاه پاسداران شریک یکدیگر برای ورود شبهنظامیان حشدالشعبی به ایران- ۴ کامنت نوشتم که برای این مقاله مناسبتر به نظر میرسند.
متشکرم از خانم بقراط که این مطلب را باز کردند تا ایرانیان داخل کشور که دسترسی به اینترنت دارند از پیش حواسشان به ترفندهای دشمنان کشورمان -آخوندها و سپاهیانشان- باشد.
متأسفانه دشمن داخلی -نظام حاکم بر کشور- و دشمن خارجی آن یعنی آمریکا و اسرائیل و ناتوی عربی هیچ دلسوزی برای آینده فرزندان ما ندارند، که این امری طبیعی است. ما مردم ایران باید بفکر خود باشیم، و اتحاد ما رمز پیروزی ماست.
این تهدیدی که عسکر به نمایندگی از آخوندها میکند صرفا خواب و خیال خام آخوندهاست. اصولا اولا این تفکر که زندگی بدون نفت زندگی در زمین سوخته است رابطه مستقیمی با زندگی انگلی آخوندها دارد. ثانیا زمین سوخته یک مفهوم موقتی است. کشوری مثل ژاپن نه منابع زیادی دارد و نه نفت . و بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل به یک زمین بایر شد. ولی امروز یکی از هفت کشور صنعتی دنیاست.
این تهدیدی که عسکر به نمایندگی آخوندهای تروریست میکند صرفا خواب و خیال خام آخوندهای وطن فروش است. اولا این تفکر که آخوندها زندگی بدون نفت برایشان زندگی در زمین سوخته است رابطه مستقیمی با زندگی انگلی آخوندها دارد. ثانیا اصولا زمین سوخته یک مفهوم موقتی است .ژاپن نه منابع معدنی دارد و نه نفت و بعد از جنگ جهانی تبدیل به زمین بایر شد. ولی امروز یکی از هفت کشور صنعتی دنیاست.
ساقی به جام عدل بده باده تا گدا…
» اگر قرار باشد روزی فرا برسد که دیگر ” نظام مقدس جمهوری اسلامی ” در ایران حکومت نکند، قطعا آن روز زمین سوخته ای را تحویلتان خواهیم داد تا هرچقدر سگ دو بزنید، نتوانید آنرا آباد بکنید…یا حکومت حضرت مهدی محقق خواهد شد و یا ایران به ویرانه تبدیل خواهد شد…« این گفته های ملایان تازی و سرداران سپاه سعد وقاصی و حشرات الشعبی و…می باشد. ” کینه و نفرت ” هشتاد درصد ایرانیان تحقیر و تجاوز شده، توسط ۱۰% ستمگران تبهکار بی شرف، عکس العملی است کاملا طبیعی. آتشی افروخته خواهد شد که تر و خشک با هم خواهند سوخت … و دل هر ایراندوستی را خواهد سوزانید!