حتی بهترین دوستان هم مواقعی پیش میآید که به هم حسادت کنند. این امر به ویژه در شرایطی است که شما با دوست یا دوستان خود روابط، مسیرهای شغلی و اهداف شخصی مشابه هم داشته باشید.
حسادت اگر آن را کنترل و مهار نکنید، قدرت خراب کردن یک دوستی خوب را دارد. اگر نمیتوانید راهی برای نداشتن این حس پیدا کنید، حداقل می توانید حسادت خود را کاهش دهید.
راه زندگی هر کس فقط مختص به اوست
حتی اگر شما و دوستتان شانه به شانه حرکت میکنید یا در محل کار با هم رقابت دارید، باید به یاد داشته باشید که هر کسی راه و مسیر خاص خودش را در زندگی دارد. آدمهایی با اهداف مشترک که دارای شرایط و موقعیت مشابهی هم هستند، باز هم روش زندگی متفاوتی دارند.
هنگامی که شما متوجه این اصل هستید که زندگی منحصر به فردی دارید که شبیه هیچکس، از جمله دوست شما، نیست، خواهید دید که حسادت یک احساس بیفایده است که فقط انرژی شما را تحلیل میبرد. به عبارت دیگر، نفوذ حسادت به قلب و ذهن انسان در واقع منجر به از دست دادن شادی میشود. بیهوده نیست که میگویند: حسود هرگز نیاسود!
اعتماد به نفس داشته باشید
وقتی ما حسادت میکنیم یعنی به خودمان شک داریم. وقتی با دوست صمیمیتان مثلا در رقابت کاهش وزن افتادهاید، حسادت کردن به او یعنی شک دارید که بتوانید وزن خود را کم کنید. اگر به هر سانتیمتری که از اندازه دور کمر دوست شما کم میشود، حسادت کنید، هرگز کمکی به لاغر شدن شما نمیکند. اما اگر مطمئن باشید که شما هم در نهایت میتوانید وزن کم کنید، آنوقت از کاهش وزن او هم شاد خواهید شد.
شباهت در اهدافی چون کار، پول و یا رابطه عاطفی امری گریزناپذیر است. اما اگر به موفقیت خود در دست یافتن به این اهداف یا اهداف مشابه دیگر شک داریم، نشانگر نیاز ما به اعتماد به نفس بیشتر است. کمبود اعتماد به نفس انسان را از اهداف زندگیاش دور نگه میدارد و باعث میشود تا نسبت به دوستان نزدیک خود واکنشی منفی داشته باشید.
از پیشرفت دوست خود الهام بگیرید
دوستان موفق همیشه الهامبخش خوبی برای داشتن یک زندگی بهتر هستند. حسادت به این دوستان یک هدف اصلی میتواند داشته باشد و آنهم باز کردن چشمهایتان به روی فرصت های زندگی است. بجای نگاه کردن به موفقیت دیگران سعی کنید به دنبال راههای جدید باشید و از موفقیت دوستان خود الهام بگیرید.
این یک واقعیت است که برخی انسانها لحظه به لحظه حسود و حسودتر میشوند. حسادت همچون دیگر احساسات منفی انسانی ممکن است دوستان و نزدیکان شما را آزار دهد و باعث کدورت، دلخوری و خشم در یک رابطه شود. هنگامی که حسادت را مدیریت کنید، قطعا میتوانید آن را در جهت یک رابطهی شاد و سالم و حمایت از دوست خود صرف کنید.
یکی از دلایل پیدا کردن دوست به چالش کشیدن ما با سختیها و فراز و فرودهایش است. ما انسانها نیاز به چالش داریم تا در برونرفت از آنها خود و جهان پیرامونمان را بیشتر و بهتر بشناسیم.
ما نیاز به برداشتن گامهایی فراتر از خودمان داریم تا لحظه به لحظه به شناخت تازهای از خود تشویق شویم. این گامها چشمانداز و خودآگاهی به ما میدهند که به نوبهی خود رشد بیشتر را در پی خواهد داشت. حسادت کردن باعث اضطراب و احساس محبوس شدن در تنگنا را به وجود میآورد و در طولانیمدت آثار تخریبی بیشتری دارد. این حس به سادگی میتواند به دوستیهای ما پایان بخشد، پس آن را در جهت رشد و اعتلای خود و دوستانتان هدایت کنید.
این را هم باید یادآوری کرد که «حسادت» با «رشک» تفاوت دارد! رشک با تحسین دیگری همراه است و میتواند به رقابت سالم دامن زده و حتی سبب رشد افراد نیز بشود. اگر «حسادت» یک حس منفی است که ممکن است آرزوهای منفی نیز برای دیگری به همراه داشته باشد (مثلا آگاهانه یا ناآگاهانه بخواهید که دوستتان شغل خود را از دست بدهد)، «رشک» اما با این حس همراه است که کاش ما هم این توانایی یا موفقیت را میداشتیم بدون اینکه آرزوی نداشتن آن را برای دیگری بکنیم!