حامد محمدی (+ویدئو) ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ هواداران تیم فوتبال پرسپولیس تهران پس از پایان بازی این تیم در مقابل ماشینسازی تبریز هنگام خروج از تونلهای استادیوم آزادی (آریامهر) برای چندمین بار شعار «رضاشاه روحت شاد» سر دادند، رویدادی که پنج روز بعد توسط هواداران تیم استقلال پس از مسابقه با سپیدرود رشت نیز تکرار شد.
مسابقه فوتبال بین دو تیم پرسپولیس و ماشین سازی تبریز
شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
جوانان فریاد میزنند: رضا شاه روحت شاد #رضا_شاه_روحت_شاد #رضا_شاه #کیهان_لندن pic.twitter.com/Ku6ysdHSoz— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) May 12, 2019
هواداران پرسپولیس اولینبار این شعار را در جریان بازی تیمشان مقابل سپیدرود رشت که هفتم اردیبهشت ۱۳۹۷ در حضور ۷۵ تا ۸۰ هزار تماشاگر برگزار شد، پنج روز پس از کشف پیکر مومیایی منتسب به رضاشاه در محوطه شاهعبدالعظیم سر دادند.
از آن زمان تا کنون با وجود جوّ امنیتی که در استادیومهای ایران به ویژه استادیوم آزادی (آریامهر) برقرار است گروه کثیری از هواداران فوتبال ادای احترام به رضاشاه فقید را بارها در رقابتهای مختلف از جمله در حاشیه دیدار مسابقه پرسپولیس و سپاهان که، هفتم اردیبهشت ۹۸، برگزار شد تکرار کردند.
اکنون پیداست گزارش این رویداد به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی رسیده و برای مقابله با آن به فکر چاره افتادهاند.
علیرضا ابراهیمی عضو فراکسیون ورزش مجلس، ۲۵ اردیبهشت، در گفتگو با خبرگزاری «خانه ملت» بر لزوم شناسنامهدارشدن لیدرهای باشگاههای ورزشی در استادیومها با هدف رصد اعمال و رفتار آنها تاکید کرده است.
این نماینده با اشاره به وعدهی مسئولان برای نصب دوربین در ورزشگاهها با هدف کنترل سکوها خواستار «برخورد قاطع مسئولان ذیربط» شده و تاکید کرده «برای کنترل شعارها در استادیومهای ورزشی الزامی است که لیدرها شناسنامهدار شوند.»
ابراهیمی در ادامه به نقش مهم و کاربردی لیدرها در توسعه اقدامات فرهنگی اشاره میکند و میگوید کانون هواداران تیمها باید پاسخگویی فضای استادیومها باشند و باید «از ورود افرادی که مرتباً در ورزشگاهها مرتکب جرم میشوند ممانعت کرد» و همچنین تاکید کرده که باید در حوزه امنیتی و انتظامی با صلابت بیشتری عمل شود.
این اظهارات عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در حالیست که رئیس کانون هواداران باشگاه پرسپولیس و درواقع اصلیترین لیدر این تیم عباس اسماعیلبیگی ملقب به «عباس گدا» عضو بسیج و از شبهنظامیانی است که تحت عنوان «مدافع حرم» سابقه جنگ در سوریه دارد و به همین دلیل وقتی بهمن ۱۳۹۶ برای تشویق تیم پرسپولیس در جریان رقابتهای باشگاههای آسیا به قطر رفته بود، به دلیل قرار گرفتن نامش در لیست سیاه از فرودگاه دوحه دیپورت شد اما جالب اینکه به عنوان مشوق تیم ملی فوتبال در جام جهانی ۲۰۱۸ منعی برای سفر به روسیه نداشت!
کانون هواداران دو باشگاه استقلال (تاج) و پرسپولیس سال ۱۳۸۶ با هدف سازماندهی هواداران دو تیم تحت نظارت «دفتر امور فرهنگی سازمان تربیت بدنی» تشکیل شد و لیدرهای اصلی دو تیم تحت کمیتهای سازماندهی شدند تا بتوانند از طریق آنها بر اعمال و رفتار تماشاگران بهخصوص شعارهای گروهی در ورزشگاهها نظارت کنند.
به بعضی از این لیدرها به پاس خوشخدمتی امتیازات ویژهای داده میشود از جمله همراهی رایگان با تیمهای باشگاهی و تیم ملی فوتبال در سفرهای خارجی و اسکان رایگان و حقوقهای ماهیانه که با توجه به اینکه بسیاری از آنها از قشرهای ضعیف جامعه هستند برای آنها فرصت مناسبی محسوب میشود.
جوّ استادیومهای ورزشی ایران پس از اتفاقات سال ۸۸ علیه جمهوری اسلامی شد و این مسئله پس از اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ شدت گرفت. در واقع استادیومها در سالهای گذشته تبدیل به کانونهای ثابت التهاب و اعتراضات مردم شده است و اعتراضات حکومتی هواداران فوتبال روی سکوها و در حاشیه مسابقات چنان شدت گرفته که امرداد ۱۳۹۷ عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور در مصاحبه با روزنامه ایران با اشاره به ارتباط میان شعارها و نارضایتیهای اجتماعی اعلام کرد، «فضا باید کنترل و مدیریت شود. برای ما امنیت مهم است. اگر احساس کنیم گروههایی وارد شده و انتظامات را دچار خدشه میکنند، تصمیم میگیریم برخی بازیها بدون تماشاگر برگزار شود!»
رحمانیفضلی در این مصاحبه تاکید کرد که بحث اعتراض و شعارهای تماشاگران به شورای امنیت ملی نیز کشیده شده و او از این نهاد خواسته نگذارند این اتفاقات در ورزشگاهها بیفتد. با وجود این تهدید و تمهیدات احتمالی اما در ماههای اخیر بارها شعار «مرگ بر دیکتاتور»، «رضا شاه پهلوی» و «رضاشاه روحت شاد» و همچنین شعارهای تند علیه کارگزاران نظام، نیروی انتظامی و آخوندها سر داده شد اما تهدید وزیر کشور عملی نشد.
سایمون کوپر نویسنده اوگاندایی- بریتانیایی کتاب «فوتبال علیه دشمن» معتقد است شرایط استادیومها در بسیاری از کشورها بازتابی از شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم بر جوامع است. به عنوان مثال او با اشاره به وضعیت استادیومهای خاورمیانه در کشورهای با حکومتهای خودکامه مینویسد «در جوامعی مثل لیبی و در گذشته صدام حسین، که مطبوعات آزاد و اعتراض قانونی وجود ندارد و کمتر خبرنگاران خارجی حضور دارد، فوتبال میتواند مسائل پنهانی را آشکار کند.»
استادیومها دماسنج جوامع استبدادزده با نظامهای دیکتاتوری هستند؛ جایی که تحلیلگران میتوانند با مطالعه وضعیت تیمهای فوتبال، مناسبات میان مدیران آنها و حکومتها، بودجه باشگاهها، نقل و انتقال بازیکنان و مربیان از یکسو و رفتارها و شعارهای هواداران از سوی دیگر به نشانههایی دست یابند که به تحلیل وضعیت اجتماعی و سیاسی آن کشور کمک میکند.
فوتبال به سبب جذابیتهای ویژه خود مورد استقبال عمومی است و اتفاقاً حاکمان با آگاهی از این مسئله به دلایل مختلف به سمت معامله در فوتبال گسیل میشوند تا از یکسو از آن نفع مالی برده و کسب شهرت و اعتبار کنند و از سوی دیگر با استفاده از ابزار فوتبال احساسات و روحیات جامعه بهخصوص جوانان را تحت کنترل بگیرند و از جنبههای تبلیغاتی آن برای منافع حکومتی یا حزبی سوء استفاده کنند.
الاغ شماره ۱۰پوش و اعتراض به قذافیهای دیکتاتور
سایمون کوپر در کتاب خود روایت میکند که قذافی و خانوادهاش عاشق فوتبال بودند و از این میان پسرش سعدی القذافی بیش از سایرین به فوتبال علاقمند بود. او هم در باشگاههای ایتالیا فوتبال بازی کرد و هم وارد عرصه تیمداری شد و پول نفت لیبی را به فوتبال به ویژه تیمهای تحت مدیریتاش تزریق کرد.
تیمهای تحت مدیریت خانوادهی قذافی به نوعی نماد حکومت شناخته میشدند. استادیومها معدود اماکنی بودند که با توجه به کثرت جمعیت و امکان تشویقهای دستهجمعی و کاهش توانایی کنترلهای پلیسی، امکان اندکی اعتراض هنوز در آنها وجود داشت.
استادیومها فرصتی برای مخالفان قذافی میشد تا زیر سایه سرودها و همخوانیها، او و خانوادهاش را به باد انتقاد بگیرند. در یکی از همین بازیها آنها الاغی را با پیراهن شماره ۱۰ به زمین مسابقه فرستادند و همه فهمیدند منظور آنها «سعدی» پسر قذافی است که در آن تیم پیراهن شماره ۱۰ میپوشید. او گرچه بازیکن خوبی بود و بازوبند کاپیتانی تیم ملی لیبی را میبست اما پسر قذافی دیکتاتور بود. پایان بازی تیمهای باشگاهی لیبیایی که طرفداران زیادی داشتند فرصتی برای اعتراض علیه حکومت بود.
وضعیت ویژه تیم پرسپولیس و هواداران آن
پرسپولیس به عنوان یکی از دو تیم محبوب و پرطرفدار ایران و آسیا وضعیت ویژهای دارد که بخشی از آن بطور مستقیم به ظرفیت اجتماعی همین هوادارانش مربوط میشود. از این رو سیاستمداران جمهوری اسلامی در پیوند با مافیا و دلالها به ظاهر دلسوزانه و هواخواهانه گرچه همواره چشم طمع به هر دو باشگاه تاج (استقلال) و پرسپولیس دوختهاند ولی از این حیث نیز باشگاه پرسپولیس وضعیت ویژهای دارد.
حسین هدایتی از دانهدرشتهای سپاه پاسداران در فوتبال یکی از شاخصترین دلالهای فوتبال ایران است که از یکسو با جریانهای محفلی و هیاتیها و حزباللهیها پیوند خورده و از سوی دیگر با مقامهایعالی و وزرا و امنیتیها. یکی از موارد اتهامی او زد و بند با پرویز کاظمی وزیر پیشین رفاه دولت احمدینژاد و از دوستان نزدیک هاشمی رفسنجانی است. کاظمی عضو هیات مدیره یانک سرمایه است که خود به همراه دو تن دیگر از مدیران این بانک به اتهام اخلال عمده در نظام اقتصادی و تحصیل مال از طریق نامشروع میلیاردها تومان پول به جیب زدند و در زندان هستند و گفته میشود به همراه بیش از ۳۰ مدیر دیگر حکمشان صادر شده است.
مافیای سیاسی- فوتبالی، عین مافیایی هنری- سینمایی، نه تنها پولهای آلوده و کثیف به باشگاه پرسپولیس تزریق میکنند بلکه از کنار این تیم و برخی بازیکنان مستقیم و غیرمستقیم چندین برابر منفعت مادی و غیرمادی کسب میشود. مافیایی که پرسپولیس و استقلال را میدوشند، از اسپانسرها و تبلیغاتچیها گرفته تا دلالها، در شبکههای بهم پیوستهی عنکبوتی جز ویرانی چیزی بر جا نگذاشتهاند. آن روی دیگر سکه اما پول و مسائل مالی نیست بلکه این مافیا رسولان پمپاژ فرهنگ آلوده نیز هستند.
رضا حقیقی هافبک پرسپولیس مداح «هیأت الرضا» است. از پاتوقهای اصلی نیروهای «مدافع حرم» و سرکوبگران که صدها جوان را پی خود میکشد؛ یا شایان مصلح دیگر بازیکن پرسپولیس برای هیاتهای مذهبی نوحهخوانی میکند. او در یکی از مداحیهای خود با رجزخوانی علیه اهل تسنن به سه خلیفه اسلام (ابوبکر، عمر و عثمان) توهین کرد و خواند، «شیعه رافضیام از سه نفر بیزارم کور خواندید که دست از سرشان بردارم، علویام سر ناموس خدا حساسام، من مرید پسر حضرت حق عباسام، لب به آبشخور کفتار نخواهد زد شیر، آب خوردم فقط از چشمه جوشان علی.»
سوم مهرماه سال ۱۳۹۷، اعضای فراکسیون اهل سنت مجلس از شایان مصلح شکایت کردند.
استادیومهای ایران نه تنها کانونی برای عاشقان فوتبال است بلکه شاید تنها و آخرین تفریحگاه برای طبقات آسیبخورده و رنجکشیده باشد که هنوز توانایی پرداخت پول بلیت تماشای تعدادی از مسابقههای تیم محبوب خود را دارند یا به زحمت این پول را جور میکنند تا از نزدیک به تماشای یک مسابقه بنشینند. شعار این گروه از جامعه علیه جمهوری اسلامی که چهل سال است خود را مدعی و پناه مستضعفان جا میزند اما اندک ارزشی برای جان و مال آنها قائل نیست یک شکست تمامعیار است. این شکست وقتی سنگینتر میشود که طی همهی این سالها که جوانان از کلاسهای مدرسه گرفته تا صدا و سیمای جمهوری اسلامی دائم با تبلیغات ضدپهلوی روبرو بودند، حالا بدون هراس از اقتدار پوشالی امنیتیها در استادیومها شعار در حمایت از پهلویها سر میدهند. این یک ظرفیت سیاسی و اجتماعی است که فوتبال دارد و هواداران نیز از آن آگاه هستند. آنها میدانند شعارهایی که در حمایت از رضاشاه میدهند نفی قدرت ضدملی حاکم بر ایران است.
جمهوری اسلامی در سالهای اخیر تلاش زیادی کرد تا اوباش حامی خود را تقویت کند که سکوهای استادیوم و جریان شعارها را به دست بگیرد اما در نهایت با فضاحت و تحقیر توسط تماشاگران حاضر در استادیوم بیرون شد. شعار «بسیجی برو گمشو» سالهاست که روی سکوهای ورزشگاهها جا افتاده است.
واقعیتهای موجود نشان میدهد شعارهای سیاسی هواداران پرسپولیس و تاج (استقلال) در حمایت از پهلوی، بارور شدن احساسات نوستالژیک در میان نسل جوانی است که اگرچه آن دوران را ندیدهاند اما خاطرهی جمعی آنها ریشه در تاریخچهی شکوفای دو باشگاه دارد که با جمهوری اسلامی، مانند همهی عرصههای دیگر، دچار انسداد شد. هواداران و بازیکنان پیشکسوت دو تیم برای حفظ تاریخ باشگاههای خود سرسختانه جنگیدهاند حتی شاید بیآنکه آگاهانه باشد.
حفظ نام پرسپولیس و تاج در شرایطی که پس از انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی پروژه پهلویزدایی را در تمام ابعاد آغاز کرد نکته مهمی است. هواداران تیم استقلال (تاج) هنوز در شعارها و سرودهای خود با تعصب خود را «تاجی» میدانند: «شهر ما شهر تهرانه، تیم ما تاج ایرانه…»
۲۶ مهر ۱۳۹۷، سانسور لوگوی تیم تاج از پیراهن حسن روشن کاپیتان اسبق تاج در یک برنامه تلویزیونی موجی از انتقادات را به راه انداخت و مدیران این باشگاه را وادار کرد تا از هواداران عذرخواهی کنند.
تاجیها، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸، نیز بعد از پایان مسابقه این تیم با سپیدرود رشت در استادیوم آزادی شعار «رضاشاه روحت شاد» سر دادند.
اعتراضات مدنی در سیاسی محصور نمینماند و گروهها، اصناف و قشرهای مختلف بر اساس مطالبات و چارچوبهای فرهنگی مختص به خود، خواستهای خود را مطرح کرده و علیه حکام مستنبد بپا میخیزند. در ایران نیز دوستداران فوتبال، و همچنین اساساً دوستداران ورزش، آنچه را پیش و پس از انقلاب دیده و شنیدهاند با هم مقایسه میکنند.
امکانات و اعتباری که دو تیم تاج و پرسپولیس پیش از انقلاب داشتند کمتر تیمی در آسیا داشت. در رده ملی بیش از ۴۳ سال از آخرین بازی که تیم ایران قهرمان جام ملتهای آسیا شد میگذرد!
از همه اینها گذشته، برای رهبران کشورهای قدرتمند و چهرههای سیاسی بینالمللی نیز استادیومها همواره مکان مهمی بوده است. آنها به ورزشگاهها میآیند تا جمعیت را ببینند و با دوستداران فوتبال و بازیکنان کشورشان باشند. آنها به محض ورود به ورزشگاه، به سکوها چشم میدوزند تا حرکات مشتاقان را ببینند و گوششان را تیز میکنند تا هیاهو و صدای تشویقهای آنان را بشوند. اما در مهرماه ۱۳۹۷ پس از هفتهها اعتراض و اعتصاب قشرهای مختلف مردم، سران جمهوری اسلامی برای قوت قلب علی خامنهای ۱۰۰ هزار بسیجی را با لباس یکجور در استادیوم آزادی جمع کردند تا به نفع او شعار بدهند! یک حرکت نمایشی بسیار رقتانگیز! هم خامنهای و هم برگزارکنندگان بهتر از هر کسی میدانند که این لشکرکشی یک تقلب بزرگ بود چرا که آنکسانی که بارها در شعارهای کف خیابان و استادیومها نه با زور یا «ساندیس» و تطمیع و تحمیق، بلکه داوطلبانه و با پذیرش خطر از سوی مردم تشویق شدند نه جمهوری اسلامی و بنیانگذاران و زمامدارانش، بلکه پهلویها هستند!
تشویق رضاشاه فقید در استادیوم با واکنش شاهزاده رضا پهلوی نیز روبرو شد. وی که در دو سال اخیر پس از آنکه شعارهای مربوط به محبوبیت پهلویها گسترش یافت، هرگز تلاش نکرد تا آنها را به سود خود استفاده کند این بار نیز چنین شعارهایی را با وضعیت ملت و مملکت گره زد: مردم با شعار «رضاشاه روحت شاد» از روزگاری یاد میکنند که ایران با سرعت به سوی توسعه و ترقی گام برمیداشت.
این جوانان با سر دادن فریاد #رضاشاه_روحت_شاد از روزگاری یاد میکنند که #ایران با سرعت به سوی توسعه و ترقی گام بر میداشت. نسل جوان زنان و مردان ایرانی متحد شدهاند تا سرنوشت کشورشان را تعیین کنند و به دست بگیرند. #ایران_متحد هم به ریل توسعه بر خواهد گشت و هم آزاد و آباد خواهد شد. pic.twitter.com/cZlU1PXcMI
— Reza Pahlavi (@PahlaviReza) May 12, 2019
او که در تمام سالهای گذشته در پی آن بود تا پژواک صداهای واقعی اما ناشنیدهمانده و حتی انکارشدهی درون ایران باشد، اکنون نیز با محبوبیتی روزافزون همچنان در جایگاه درستی که انتخاب کرده بود ایستاده است. نه مبالغه بلکه واقعیتی است اگر گفته شود در میان تمام چهرههای سیاسی فعال هیچکس به اندازه او در ایران مورد توجه و استقبال نیست. در نبود موسسات نظرسنجی و افکارسنجی مستقل در ایران، شاهد این ادعا شمار تصاعدی مخاطبان وی در شبکههای اجتماعی میتواند باشد که در واقعیتِ ورزشگاهها و خیابانهای شهرهای مختلف نیز بازتاب مییابد.
علاقمندان به فوتبال در ایران برای آگاهی از خدماتی که پهلویها به ورزش از جمله فوتبال ایران از دههی ۲۰ خورشیدی تا پیش از انقلاب کردهاند میتوانند به منابع تاریخی مراجعه کنند. حمیدرضا صدر جامعهشناس در کتاب «روزی روزگاری فوتبال» با زبان ساده تشریح میکند که فوتبال ایران از کجا شروع شد تا به بام آسیا رسید و ستارگان بزرگی چون بهزادیها و حجازیها را به آسیا معرفی کرد. او در فصلی از این کتاب به روشنی شرح داده چطور پس از انقلاب غارتگرانی چون بنیاد مستضعفان به جان داراییها این دو باشگاه بزرگ افتادند تا بجای اعتلای ورزش و فوتبال، جیب خودشان را پر کنند.
رضا شاه روحت شاد
جوانان و نوجوانان ایرانی عزم و اراده جبران خطای بس بزرگ پدران ومادران و پدر بزرگ ومادربزرگ های خود را دارند و نیک میدانند که فقط و فقط با ندای *رضا شاه روحت شاد *میتوانند در مسیر صحیحی که جبران خطای گذشته پدرانشان باشد قدم بردارند و بس.
۴۰ سال است مارکسیست های روسی اندازه های روسیه وپوتین را چندین هزار بار گنده کردند تا به ملاها و دیکتاتورهاو تروریست های تجزیه طلب بفروشند ، هنوز می گویند روسیه نمی گذارد امریکا یکه تازی کند ، اما پوتین دون کیشوت پطرودلارخودش به ضعف و ناتوانی در برابر امریکا اعتراف کرد . اینها حتی در همین وبسایت های فارسی سعی میکنند به شاهزاده مورد حمایت ملت ایران دیکته کنند که باید با روس ها و مارکسیست های روسی کنار بیاید تا بتواند به سلطنت برسد ! درسی شد تاریخی برای اپوزیسیون واقعی که تنها راه نجات ایران را دشمنی با روسیه بدانند و به پوتین و دخالت های بیجای او در امنیت ملی ایران حمله کنند ، چون مردم ایران این را می خواهند
زنده بگور ؛ ضد انقلاب و دیگر باریک بین ها چقدر از این بابت ناراحت اند.
رضا شاه روحت شاد
علی پروین یک فاسد به تمام معنا است!
۳- پاد زهر این میکروب سرطانی فقط و فقط بر پایی حکومت شاهنشاهی سکولار دموکرات پارلمانی می باشد . وگرنه طرح فدرالیسم و جمهوری و دگر نواع سیستم های حکومتی نه تنهابرای ایران کار ساز نیست بلکه از چاله در امدن و به چاهی دگر افتادن . زنده باد ازادی . جاوید باد ایرانیت . درود بر شاهزاده رضا پهلوی . رضاه شاه بزرگ روحت شاد
۲- این فقط جماعت ورزشکاران و هنرمندان و نویسندگان نیستند که به ذلت و خواری اخلاقی و اجتماعی رسیدن بلکه کل جامعه از سیاست مداران قلابی و پاسدارانی که در لباس ژنرال های ارتش قلابی و عمله های ساختمانی که سردار عارف شدند . همگی به میکروب خطرناک سرطانی ضد بشری حکوت جمهوری مارکسیست اخوندی اسلامی الوده .
-شاهزاده رضا پهلوی اینبار نیز این شعارها را به وضعیت ملت و مملکت گره زده و میگوید شعار «رضاشاه روحت شاد» یاد کردن جوانان از روزگاریست که ایران با سرعت به سوی توسعه و ترقی گام برمیداشت.
مایلی کهن که با پوزش در زمان بازیگریش مایلی لجن نامیده میشد و با حزب اللهی بازی به مقام مربی تیم ملی هم رسید ( بدبخت فوتبال ایران ) یا همین قلعه نوعی زنجیر زن و سینه زن و هیات برپاکن عزاداری یا با تاسف آقای علی پروین که برای نمونه و آگاهی خواننده که من را به سو نیت متهم نکند لینک شاهکار انها را اینجا میاورم تا خود قضاوت کنید که ملت ساده را چگونه میچاپند .
https://www.khabaronline.ir/news/1257430/دیدار-علی-پروین-با-آیت-الله-علم-الهدی-عکس
https://www.balatarin.com/permlink/2019/1/1/5006273
https://www.facebook.com/dahe50/photos/a.370583720308/10156857110620309/?type=3&theater
این مقاله بسیار جالبی بود که هم عمق فساد ایدولوزیکی اسلامی را در فوتبال نشان میدهد و هم بیگناهی و آگاهی تماشاگر فوتبال را که با وجود نوحه خوانی و سینه زنی در بین استرحت دو نیمه فوتبال و با وجود تبلیغات اسلامی برخی از چهره های قبلا محبوب ورزش با آگاهی بر علیه این نظام قرون وسطائی میخروشد , البته شاید نویسنده در برخی موارد با توجه به محبوبیت بعضی از این چهره های ورزشی به این عمله ظلم نظام نپرداخته که باید یاد آوری کرد و نام برد از هیات های سینه زنی و زنجیر زنی که توسط اسطوره های فوتبال بر پا میشود یعنی کسانی که قبل از این شورش ننگین کارهای دیگری میکردند یا نام برد از کسی مثل :