روشنک آسترکی – تیرماه ۱۳۹۴؛ مقامات جمهوری اسلامی، آمریکا و ۴ کشور اروپایی پس از یک دوره مذاکرات طولانی بر سر فعالیتهای هستهای ایران در حال تنظیم توافقنامهای بودند که بعدها از سوی محمدجواد ظریف به عنوان برجام معروف شد.
توافقی که در نهایت بیست و چهارم تیرماه ۱۳۹۴ امضا شد. بسیاری در ایران و خارج از ایران تصور میکردند شاید این قرارداد بتوانند فشارهای سیاسی و اجتماعی در ایران از سوی نظام حاکم را کاهش دهد و حکومت در نقض مداوم حقوق بشر در کشور تغییر رویه دهد.
چهرهای که تیم مذاکرهکننده هستهای و به ویژه محمدجواد ظریف در آن دور از مذاکرات از خود نشان میدادند و پروپاگاندای رسانهها و هواداران دولت روحانی حتما در شکلگیری این تصورات در میان گروههایی از مردم بیتأثیر نبود.
اصلاحطلبانی که دو دهه پیش از آن، محمد خاتمی را به عنوان چهرهای نوعدوست، اهل گفتگو و مدارا و متفاوت از چهره زمخت دولتمردان دهه شصت و نیمه دهه هفتاد خورشیدی تبلیغ کرده بودند، اینبار امضای برجام را به عنوان یک قرارداد بینالمللی با ۵ قدرت بزرگ جهان به ویژه آمریکا، محصول انتخاب و روی کار آمدن حسن روحانی و «دیپلماسی» وی و وزارت خارجهاش ارزیابی میکردند و از روحانی و ظریف چهرههایی متفاوت، اهل سیاست و پایبند به همه حقوق ایرانیان ارائه میدادند.
تصویر ساخته شده از دوران پسابرجام قرار بود دروازههای ایرانِ منزوی شده به دلیل سیاستهای جمهوری اسلامی را به روی جهان بگشاید و ابعاد مختلف زندگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم ایران را بهبود ببخشد.
این تصویر چنان پررنگ بود که احمد شهید گزارشگر وقت شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، در مقدمه گزارشی که مدتی پس از امضای برجام به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه کرد نوشت: «با توجه به روابط متقابل و وابسته بین صلح، توسعه و حقوق بشر، توافق و لغو متعاقب تحریمهای اقتصادی ایران، میتوانند به صورت بالقوه تأثیر سودمند چند برابری بر وضعیت حقوق بشر در این کشور، به ویژه در برخورداری از حقوق اقتصادی و اجتماعی داشته باشند.»
با این وجود رفتار جمهوری اسلامی در برخورد با فعالان سیاسی، مدنی و روزنامهنگاران نه تنها بهبود پیدا نکرد بلکه روند پیشین ادامه پیدا کرد.
در پسابرجام توجه اروپاییها از وضعیت حقوق بشر در ایران منحرف شد
![](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2019/06/parastoo-fatemi-200x300.jpg)
پرستو فاطمی فعال و کارشناس ارشد حقوق بشر در گفتگو با کیهان لندن درباره وضعیت حقوق بشر در دوران برجام میگوید: «من فکر نمیکنم با برجام وضعیت حقوق بشر در ایران تغییری کرده باشد. اگر به گزارشهایی که درباره حقوق بشر در چند سال اخیر در ایران منتشر شده نگاه کنیم میبینیم وضعیت حقوق بشر در موارد مختلف بهتر نشده. مثلا نه تعداد اعدامها کمتر شده، نه وضعیت زنان بهتر شده و نه کودکان کار وضعیتشان بهتر شده است. در واقع حد فاصل امضای برجام تا بازگشت تحریمها حتی اگر به مطالبات حداقلی مانند راه یافتن زنان به ورزشگاه برای دیدن مسابقات ورزشی یا وضعیت حجاب اجباری نگاه کنیم میبینیم هیچکدام از اینها هم تغییر نکرد. همینطور رفتارهای دولت و نهادهای انتظامی و امنیتی هم با مردم بهتر نشده.»
همانطور که پرستو فاطمی اشاره میکند گزارشهای مختلف از وضعیت حقوق بشر در ایران طی سالهای گذشته همچنان ناامیدکننده بوده است.
جالب اینجاست که تصور میشد برجام فصل جدیدی در روابط جمهوری اسلامی ایجاد میکند و نظام برای دست یافتن به موقعیتهای بهتر سیاسی و اقتصادی ناچار به تغییر رویه است. همچنین دولت روحانی نیز دست به تبلیغاتی در این حوزه زده بود. برای نمونه «منشور حقوق شهروندی» توسط وی و با هیاهوی رسانههای داخل و رسانههای موسوم به فارسیزبان خارج کشور رونمایی شد تا خیلی زود با حاصل «هیچ» به بایگانی سپرده شود.
«رفع حصر» که شاید دستکم برای اصلاحطلبانی که در انتخابات از روحانی حمایت کرده بودند یکی از انتظارات مهم دوران پسابرجام به شمار میرفت همچنان معلق ماند. احضار، بازداشت و صدور حکم علیه فعالان سیاسی و مدنی مانند گذشته ادامه یافت. روزنامهها و خبرگزاریها همچنان با محدودیت و توقیف و ممیزی روبرو بوده و احضار و بازداشت روزنامهنگاران ادامه داشته است.
یک سال و اندی پس از برجام، در اسفندماه ۱۳۹۵ عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، در گزارش خود به محدودیت آزادی بیان و تبعیض علیه اقلیتهای دینی در ایران اشاره و از آن انتقاد کرد.
بسیاری معتقدند برجام نه تنها کمکی به وضعیت حقوق بشر در ایران نکرد بلکه موجب تغییر رویه کشورهای اروپایی نسبت به نقض حقوق بشر در ایران نیز شد. همه این خبرها و گزارشها در حالی منتشر میشد که اگر پیشتر برخی مقامات اروپایی این اقدامات از سوی جمهوری اسلامی را محکوم میکردند اکنون تنها سرگرم پیدا کردن فرصتهای تجاری در ایران بودند!
در ایران نیز مقامات دولتِ امنیتی روحانی، قوه قضاییه، نهادهای موازی امنیتی و اطلاعاتی، همگی دست به دست هم داده و در پسابرجام به سرکوب هر چه بیشتر معترضان و منتقدان از جمله کارگران، آموزگاران، معترضان از جمله در اعتراضات دیماه ۹۶ و همچنین زنان مخالف حجاب اجباری و روزنامهنگاران پرداختند.
کار به جایی رسید که برخی از فعالان اصلاحطلب که پس از شلوغیهای سال ۱۳۸۸ از کشور خارج شده و در سمینارها و کنفرانسهای مختلف به عنوان منتقد اقدامات ضد حقوق بشر جمهوری اسلامی گزارش میدادند، حالا دوباره در نقش حامیان جمهوری اسلامی ظاهر میشدند! رفتار فرصتطلبانهای که چه بسا در ادامهی سیاست مماشات کشورهای اروپایی بیتأثیر نبود.
![](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2019/05/khargar-2-evin.jpg)
پرستو فاطمی درباره نگاه کشورهای اروپایی به وضعیت حقوق بشر در ایران در دوران پسابرجام میگوید: «با امضای برجام هم اکثر کشورهای اروپایی برنامههای اقتصادی را در اولویت قرار دادند و حتی کشور محتاطی مثل اتریش هم بعد از برجام تنها کاری که انجام داد یک تیم ۲۰۰ نفره تجاری برای توافقات اقتصادی- تجاری به ایران برد. این نشان میدهد مسائل اقتصادی چطور بر مسائل حقوق بشری اولویت پیدا کرد و حتی بسیاری از کشورها چشم و دهانشان را در مورد مسائل نقض حقوق بشر در ایران بستند. جالب اینجاست که کامران قادری با همین تیم اتریشی به ایران رفت اما همان موقع بازداشت شد و همچنان در بازداشت است و خانوادهاش در اتریش هستند. یعنی برجام اگر قرار بود تاثیری داشته باشد دستکم کامران قادری که زیر سایه برجام با این تیم ۲۰۰ نفره به ایران رفته بود نمیبایست بازداشت شود و الان خطر اعدام روی سرش باشد! این یعنی برجام حتی در بُعد تجاری هم نتوانست این افراد را از گزند جمهوری اسلامی حفظ کند.»
این فعال حقوق بشر میافزاید: «پارسال و در اوج جلسات سازمان ملل جریان دراویش گنابادی پیش آمد و محمد ثلاث اعدام شد. همینطور وضعیت زندانیانی مانند نرگس محمدی، نسرین ستوده و آرش صادقی که حتی راه درمان را برایشان باز نمیگذارند؛ این نمونهها نیز یعنی برجام هیچ اثری بر مسائل حقوق بشری در ایران نداشته. حتی به نظر من جمهوری اسلامی از موقعیت برجام سوء استفاده هم کرده است که با توجه به اینکه میدانست کشورهای غربی مسئله و اولویتشان روی مسائل هستهای و برجام است، دست به خیلی از اقدامات ضد حقوق بشر زد! خیلی از کشورها دست روی خبرهای نقض حقوق بشر که در این فاصله میآمد نمیگذاشتند تا مبادا بخشی از روابط دیپلماتیک و مراوداتشان با ایران تحریک شود! مسئله اقتصادی و امنیتی آشکارا نسبت به حقوق بشر و وضعیت مردم در داخل کشور الویت پیدا کرده بود.»
![](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2018/03/سرکوب.jpg)
پرستو فاطمی در پاسخ به این پرسش که فعالان حقوق بشر در این مدت چه اقداماتی انجام دادند، میگوید: «ما در جلساتی با اروپاییها این موضوعات را مطرح میکردیم؛ ولی میگفتند ما در جلسات غیرعلنی مطرح میکنیم و حاضر نبودند مانند قبل واکنش نشان بدهند. اگر برجام اثری داشت و یا اگر جمهوری اسلامی حاضر به دادن یک سری حداقل امتیاز به کشورهای غربی و یا سازمان ملل میشد در این بازه دستکم راه این را باز میگذاشت که گزارشگر ویژه حقوق بشر یکبار به ایران برود. جمهوری اسلامی با سفر توریستی گزارشگر ویژه موافقت کرده اما به شرطی که زیر نظارت همهجانبه جمهوری اسلامی باشد! در این صورت گزارشگر ویژه قادر نخواهد بود تحقیقاتی انجام دهد!»
تحریمها، نقض مضاعف حقوق مردم از سوی نظام!
در این میان تحریمهای اقتصادی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داد عملکرد حکومت ایران بطور مضاعف حقوق شهروندان را نقض میکند. از یکسو فشارهایی که نظام بر فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و منتقدان وارد میکند و حقوق عادی شهروندان به دلیل قوانین اسلامی و فقهی نقض میشود و از سوی دیگر عملکرد جمهوری اسلامی در حوزه بینالمللی که این امکان را برای آمریکا فراهم کرده تا تحریمهای اقتصادی را علیه حکومت ایران اجرا کند. تحریمی که مردم ایران را بیش از پیش زیر فشارهای معیشتی قرار داده است.
بسیاری معتقدند به دلیل فساد ساختاری موجود در جمهوری اسلامی، اعمال تحریمهای اقتصادی مقامات نظام و بدنه حاکمیت را زیر فشار قرار نمیدهد و برای شهروندان عادی بحرانساز میشود چون نظام چهار دهه چهارچوبهای اعمال زور و فشار را طراحی کرده و نگران فشار مردم و اعتراضات اجتماعی نیست. در همین حال برخی وضع تحریمهای اقتصادی برای اعمال فشار به دولتها را غیردموکراتیک و ناعادلانه ارزیابی میکنند.
پرستو فاطمی از جمله منتقدان تحریم اقتصادی است و میگوید باید تحریمهای سیاسی علیه سران نظام در نظر گرفته شود: «من تحریم اقتصادی را نقض حقوق بشر میدانم. مکانیسم و پروسهای که بر مبنای آن تحریم اقتصادی را در نظر می گیرند از نظر حقوق بشری خیلی پروسه دموکراتیکی نیست. مسئله برای من اینست که حقوق انسانی آدمها، مثل حق حیات، حق زندگی، حق داشتن امکانات بهداشتی و درمانی در شرایط تحریم نقض می شود. تحریم تأثیری روی وضعیت یک حکومت دیکتاتور و رژیمی مثل جمهوری اسلامی ندارد. درواقع آنقدر که تحریمهای سیاسی میتواند بر حکومتها مؤثر باشد، تحریمهای اقتصادی تأثیری بر خود حکومتها ندارد و آثارش مردم یک کشور را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد. متأسفانه اینکه الان راه عبور و مرور حکومتیها و بستگانشان به خیلی کشورها باز است و حسابهای بانکی و ویزا و تابعیتهای مختلف دارند، موجب میشود آنها در رفاه باشند و در بهترین شرایط زندگی کنند اما مردم عادی برای تأمین حداقلهایشان هم از طرف تحریمها و هم از طرف خود حاکمیت تحت فشار هستند. یعنی یک نظام ناکارآمد و پر از معضل و فساد مردم را شکنجه میکند. حتی افرادی هستند که با سوء استفاده از تحریمها وضعیت مالی خودشان را بهتر هم کردهاند! پس تحریم یک جای در رو دارد که خیلیها دارند از این موقعیت استفاده میکنند.»
پرستو فاطمی معتقد است حتی مطرح کردن بحث جنگ از سوی آمریکا هم نشان میدهد موضوع برای آمریکا نیز منافعی است که در پس توافقها با حکومت ایران خواهد داشت و موضوع بر سر مردم ایران نیست چون اگر جنگی در بگیرد، مردم هزینه و تلفات میدهند و اگر جنگ هم نشود و آمریکا و جمهوری اسلامی به توافقی دست پیدا کنند، باز هم ایران باید امتیازهایی به آمریکا بدهد که در واقع هزینه این امتیازات کلان نیز در نهایت از جیب مردم ایران پرداخته خواهد شد.
همه اینها در حالیست که اخیرا تحریم دفتر و داراییهای علی خامنهای، فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تحریم احتمالی محمدجواد ظریف با استقبال زیادی از سوی فعالان اپوزیسیون جمهوری اسلامی مواجه شده است. موافقان میگویند تحریم رهبر جمهوری اسلامی، داراییها و همه فعل و انفعالات دفتر او و وابستگانش، تحریمی هوشمند است که مستقیم رژیم ایران را هدف قرار داده و در زندگی و وضعیت مردم ایران اثری ندارد.
تحریم به زبان ساده و قابل فهم برای همه و بویژه آنهایی که نانی از قِبل ضدیت با تحریم می خورند این است:
یک کشور با کشوری دیگر داد و ستد اقتصادی نمی کند. با کسانی هم که با آن کشور معامله کنند داد و ستد نمی کند.
حالا بفرمایید ببینم این امر کجایش غیر بشری یا غیر حقوقی است. جمهوری اسلامی هم تشریف ببرد با امت اسلام معامله کند. با همانهایی که برایشان گونی گونی دلار می فرستاد. چرا باید وابسته به کفار باشد؟ پس قاعده نفی سبیل در اینجا چه می شود؟
و اما پایمال کردن حقوق بشر در ایران هیچ بهانه ای نمی خواهد. آن را به تحریم، صلح یا تسلیم نچسبانید!
گفته شد که تحریم های اقتصادی ضد حقوق بشر است و باید “تحریم های سیاسی” اعمال شود. بد نبود توضیح کوتاهی می دادند که منظور از “تحریم سیاسی” چیست؟ منظور قطع روابط دیپلماتیک نمی تواند باشد, زیرا چهل سال است که جمهوری اسلامی روابط اش را با امریکا قطع کرده…؟؟؟
شیرین عبادی، نسرین ستوده و لاهیجی و … یک مشکل اساسی دارند. آن ها تصور درستی از آزادی ندارند و به همین دلیل هم نمی توانند راهبران خوبی باشند.
شناخت آزادی و چشیدن طعم آن، مهمترین ویژگی یک رهبر یا یک روشنفکر است.
آزادی، بنیادی ترین خواست انسان است.
این جمهورى اسلامى است که باید مثل یک دولت عادى عمل کند. سفارت کشورها را اشغال نکند و با گروهاى نیابتى فضاى جهانى را خراب نکند. ما باید از روند عادى شدن روابط بین المللى حمایت کنیم و این ارتباطى به این که چه کسى حکومت مى کند ندارد. گرو کشى به این که روابط بین کشورها را به موضوع دموکراسى گره بزنیم کارى برمنوال سنت سیاسى جهان امروز نیست. ما متاسفانه چه قبل از انقلاب و چه در دوران انقلاب و چه پس از آن تا کنون از انجام وظایف خود کوتاهى کرده ایم و همواره از دول غربى خواسته ایم بار ما را بکشند.
آنان نمى توانند مشکلاتى را که مربوط به مردم ایران است حل کنند. این مردم ایران هستند که باید با درک درست و با صبر و احترام به حقوق یکدیگر تغییر را انجام بدهند.
متاسفانه بعضى از افراد هیچ فرصتى را براى توهین کردن از دست نمى دهند و این البته فقط به طرفداران نظام شاهنشاهى مربوط نمى شود.
رسانه هاى مخالف نظام شاهنشاهى هم پر است از توهین به طرفدران نظام شاهنشاهى.
آیا این انتظار که اروپایى ها براى ما نظامى بر مبناى احترام به یکدیگر بسازند، زیاده خواهى نیست؟
مقاله خوب خانم آسترکى را مرور کردم. من هم مخالف تحریم ها هستم ولى براى حل این مشکل بازى در زمین جمهورى اسلامى است نه آمریکا.
دین اسلام و مردم اسلام زده ان (نوبل اسلامى و اسکار اسلامى وووو ) با حقوق بشر و حقوق فردى سازگار نیست
آثارفاجعه بار تحریم ها در زندگی شهروندان عادی را همه میدانند ولی آنهائیکه انگشت روی این آثار میگذارند چه راه رهائی دیگری را برای شهروندان ایران از چنگال این رژیم ستمگروهمدستان بی رحم آن پیشنهاد میکنند؟
تبریک به سرکار خانم شیرین عبادی نوبل نشان یک ملیون دلاری ، اولین قاضی زن رژیم سکولار پهلوی که حتی یک مرتبه از خدمات خاندان ایرانساز پهلوی دفاع نکردن و همیشه در بوق اسلام و امت اسلام میدمند و دفاع میکنند . همچنین اقای لاهیچی که اصولا قرص ضد پهلوی مجاهدی مصرف میکنند . اوضاع مدافیعین ملت خیلی خرابتر از انچه فکر میکنیم می باشد . قهرمانان پوشالی حقوق بشری – ان سانگ سوچی – . ( رضا شاه روحت شاد .)