احمد رأفت – بخش اول طرح کاخ سفید برای پایان دادن به بیش ار هفت دهه مناقشه اسرائیلی- فلسطینی در روزهای گذشته در کارگاهی در منامه، پایتخت امیرنشین بحرین، بدون حضور نمایندگان دو طرف مناقشه رونمایی شد. این طرح که توسط جرد کوشنر، داماد و مشاور دونالد ترامپ، هماهنگ شده است دو بخش را در بر میگیرد: اقتصادی و سیاسی. آنچه در منامه مطرح شد، بخش اقتصادی این طرح به صورت کلی بود. جرد کوشنر قبل از آغار به کار این کارگاه گفت «بخش سیاسی آن در زمان مناسب رونمایی خواهد شد.»
انتخاب نام کارگاه برای نشست منامه بجای اجلاس یا کنفرانس بیدلیل نیست. آنچه در منامه مطرح شد کلیات طرحی با نام «صلح به سوی رونق» است که باید در ماههای آینده در جزئیات تکمیل شود. جزئیاتی که تکمیل آنها از سویی احتیاج به حضور طرفین مناقشه یعنی اسرائیل و حکومت خودگردان فلسطین، و از سوی دیگر مشخص شدن کشورهایی دارد که باید ۵۰ میلیارد دلار لازم برای اجرایی شدن آن پرداخت کنند. کاخ سفید از ابتدا روشن کرده است که آمریکا حاضر است تنها بخش کوچکی از این سرمایهگذاری ۵۰ میلیاردی را پرداخت کند، بخش عمده آن باید توسط دیگر کشورها و نهادهای بینالمللی پرداخت شود. حضور وزرای اقتصادی پادشاهی سعودی و امارات متحده عربی، و همچنین کریستین لاگارد رئیس صندوق بینالمللی پول، و دیوید مالپاس رئیس بانک جهانی در این کارگاه را باید در همین راستا دید.
پیشنهادی که جرد کوشنر در کارگاه منامه ارائه داد، ۱۷۹ طرح برای ایجاد زیر ساختهایی چون گذرگاههای مرزی، راههای ارتباطی، نیروگاه، امکانات گردشگری و ایجاد بیش از یک میلیون فرصت شغلی را در یک دوران ده ساله پیشبینی میکند. البته بر مبنای آنچه در این طرح آمده است، این ۵۰ میلیارد دلار همه برای فلسطینیها نیست، بخش قابل ملاحظهای از این مبلغ در کشورهایی چون اردن، مصر و لبنان که همسایگان فلسطین هستند باید سرمایهگذاری شود. در این میان، کم نیستند کسانی که معتقدند بخش اقتصادی این طرح تا زمانی که مشکلات سیاسی در جهت پایان دادن به مناقشه اسرائیلی- فلسطینی از سر راه برداشته نشوند، روی کاغذ باقی خواهد ماند و پیشرفتی نخواهد داشت.
مشکلات بدون راه حل
اینهمه در حالیست که مشکلاتی که تا دیروز برای حل این مناقشه وجود داشتند، امروز هم بدون هیچ کم و کاستی وجود دارند. تا کنون تمام تلاشها برای پایان دادن این مناقشه ۷۲ ساله با شکست روبرو شده زیرا نتوانستهاند پاسخ مناسبی برای مشکلات زیر پیدا کنند:
- موقعیت اورشلیم (بیتالمقدس) که شهر مهمی برای هر سه مذهب ابراهیمی است. اسرائیل از آن به عنوان پایتخت خود نام میبرد و فلسطینیها نیز معتقدند در زمان تشکیل کشور مستقل باید بتوانند همین شهر را به عنوان پایتخت خود انتخاب کنند. از سوی دیگر مسیحیان خواهان بینالمللی اعلام کردن بخش قدیمی این شهر هستند که مشترکا توسط یهودیان، مسلمانان و مسیحیان اداره شود.
- تعیین مرزهای مورد پذیرش دو طرف. کشورهای عربی خواهان بازگشت اسرائیل به مرزهای قبل از جنگ سال ۱۹۶۷ هستند، در حالی که اسرائیل در این سالها ۶۰۰ هزار نفر از شهروندانش را در مناطقی خارج از این مرزها، در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه اسکان داده و حاضر به عقبنشینی از این مناطق نیست.
- تضمین امنیت اسرائیل نه تنها از سوی کشور مستقل فلسطین در صورت اعلام موجودیت، بلکه از سوی دیگر کشورهای عرب در منطقه.
- به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین از سوی اسرائیل و پایان اشغال نظامی مناطق فلسطینینشین از سوی ارتش اسرائیل.
- پافتن راه حلی برای میلیونها آواره فلسطینی که در هفت دهه گذشته مجبور به ترک شهرهای محل زندگی خود شدند و هنوز در اردوگاههای پناهندگان در کشورهای مختلف عرب زندگی میکنند.
- توافق بر سر منابع طبیعی و به ویژه آب.
شانس اندک موفقیت «معامله قرن»
از آنجا که توافق و یافتن راه حلی برای آنچه در بالا به آن اشاره شد اگر غیرممکن نباشد بسیار مشکل است، اندک هستند کسانی که به موفقیت «معامله قرن» اعتقاد دارند. حتا مایک پمپئو نیر اخیرا گفته است که طرح جرد کوشنر شانس اندکی برای موفقیت دارد. دونالد ترامپ نیز میگوید «شاید حق با مایک پمپئو باشد، ولی باید تلاش کرد». اگر مواضع حماس را که حتلا موجودیت اسرائیل را نیز به رسمیت نمیشناسد کنار بگذاریم، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و محمود عباس رئیس حکومت خودگردان فلسطین نیز با بدبینی به این طرح نگاه می کنند. کشورهای عرب حوزه جنوبی خلیج فارس هم در مورد موفقیت این طرح شک و تردید بسیاری دارند. پادشاهی سعودی، مهمترین متحد آمریکا در جهان عرب، میگوید بخش اقتصادی این طرح که در منامه رونمایی شد تنها در صورتی می تواند امکانی برای موفقیت داشته باشد که آن را با طرح ریاض برای پایان دادن به «مناقشه قرن» همراه کرد. طرحی که پادشاهی سعودی سالها پیش ارائه داده و در آن قطعنامههای ۲۴۲ و ۲۲۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنا قرار داده شده است. این طرح خواستار عقبنشینی اسرائیل از سرزمینهای اشغال شده در سال ۱۹۶۷ شامل بلندیهای جولان، بخش شرقی اورشلیم و به رسمیت شناختن یک دولت مستقل فلسطینی به پایتختی بیتالمقدس شرقی از سوی اسرائیل است. در ازای قبول این طرح از سوی اسرائیل، تمام کشورهای اتحادیه عرب موافقت میکنند که به نزاع با اسرائیل خاتمه داده و با این کشور معاهده صلح امضا کرده و از همه مهمتر مناسبات عادی برقرار کنند. طرحی که تا کنون مورد موافقت هیچ دولتی در اسرائیل قرار نگرفته است، اگرچه در گذشته دولت اهود اولمرت آماده برای گفتگو با مقامات سعودی بود.
کارآفرینان فلسطینی در کارگاه منامه
محمود عباس رئیس حکومت خودگردان فلسطین در واکنش به طرحی که در کارگاه منامه مطرح شد میگوید: «پول مهم است، اقتصاد مهم است، ولی مهمتر از همه یافتن راه حلی سیاسی است.» بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیز در همین رابطه گفت: «ما با کمال میل و با نگاهی باز به این طرح نگاه خواهیم کرد، ولی باید در انتظار بخش سیاسی آن ماند.» برای حنان عشروی مذاکره کننده ارشد فلسطینی، طرح جرد کوشنر «صمیمی نیست». برای اسماعیل هنیه از رهبران حماس، «این طرح حیلهای بیش نیست». البته در کارگاه منامه گروهی از کارآفرینان برجسته فلسطینی، بر خلاف مقامات سیاسی حکومت خودگردان، حضور داشتند.
یکی از این کارآفرینان فلسطینی، اشرف جباری، که ریاست «شبکه تجاری فلسطین» را عهدهدار است، عدم حضور محمود عباس را «اشتباه بزرگی» خواند. اشرف جباری میگوید «در شرایط اشغال نظامی ایجاد یک اقتصاد پویا غیرممکن است، در همین راستاست که ما خواهان تشکیل یک کشور مستقل هستیم تا بتوانیم ار همه ظرفیتهای موجود استفاده کنیم.» اشرف جباری که که در شهر الخلیل زندگی میکند و با نهادهای اقتصادی اسرائیلی روابط تجاری نزدیکی دارد، میگوید «تا زمانی که مشکلات سیاسی از سر راه برداشته نشوند، نمیتوان انتظار ورود سرمایه به سرزمینی را داشت که هر روز درگیر مشکلات ناشی از اشغال نظامی است.»
رهبران فلسطین یک مشت افراد بی سواد و مفت خورند که هیچ جایگاهی ندارند مگر مخالفت با اسرائیل.
رهبران فلسطین هم مثل رهبران جمهوری اسلامی فاسد و سو استفاده گر هستند و امکان ندارد با اسراییل صلح کنند چون در اینصورت مردم فلسطین این لات های بی سواد را از حکومت بیرون ریخته و منافعشان را پایمال خواهند کرد
اکثر حکومتهای نوکر قدرتهای جهانی منطقه خاورمیانه ، فقط با ماسک دفاع قلابی از فلسطین میتوانند در قدرت بمانند ، وگرنه در مدت کمی در مقابل خواسته های به حق ملتشان خیلی زود سرنگون می شوند . به قول دیکتاتور چلاق یا تیمور لنگ زمان اخوند توده ای ، سیدعلی خامنه معلول ذهنی ، مسله ماسک و خدعه دفاع فلسطین ، مسله ناموسی می باشد . بی ناموس بزرگ . سیدعلی چلاق جسمی و ذهنی دام الفاضات .
متاسفانه باید گفت که هر دو بخش سیاسى و اقتصادى در گرو تحولات اجتماعى است. باید کمک شود که اندیشه نوینى جاى اندیشه کهنه درکیرى هاى سیاسى را بگیرد. بازیگر جدیدى در صحنه سیاسى فلسطین وارد شود که متاسفانه نه اعراب و نه ایران اجازه این کار را نمى دهند.
البته بدون آرامش اقتصادى موفقیت امر سیاسى در این ناحیه تقریباً غیر ممکن است.
غرب باید اعراب را مجبور به پذیرش بازیگرى جدید کند. بازیگرى که برایش زندگى مردم حتى مهمتر از استقلال سرزمینى باشد. متاسفانه محمود عباس بازیگرى مناسب زمانه نیست.