جمشید عنبرستانی – صحبتها، نوشتهها و تفسیرها در رابطه با مسائل و مشکلات و اتفاقات و حوادث سیاسی و اجتماعی امروز ایران تکراری و آزاردهنده شده است. بگیر و ببندها، فقر و فحشا، اعتراضات مالباختهها، اختلاسها، آزار و شکنجه اقلیتهای قومیو مذهبی، اذیت و آزار زنان، دختران و جوانان توسط پلیس و نیروهای خودسر، رفتار و موضعگیری سلبریتیها و… همه تکراری و بازگفت دردآور مشکلات و نکبتی است که خوراک روزانهی ملت و کشور شده است.
ملت ایران در طول چهل سال زندگی مبتلا به فلاکت خود در زیر سایهی حکومت نیرنگباز و معرکهگیر ملایان، به فریب خوردن و خودفریبی عادت کرده است. به همین دلیل است که رهبر و مسئولین و رئیس جمهورش بجای حل مشکلات مردم به فریب و دروغدرمانی پرداخته و ملت هم با شنیدن این حرفهای مفت سر خود را پایین میاندازند و مهر سکوت بر لب میزنند.
مردم ایران کاری که عقل و خردشان باید انجام دهد را به چشم و گوش خود واگذار کردهاند و به همین دلیل همواره در منجلاب فریب و خودفریبی غوطه میخورند و به راحتی بازیچه دست ملایان و سلبریتیها و حامیان با نفوذ حکومت میشوند.
مشارکت مردم در نمایش انتخابات که در هیچ دورهای هیچگونه گشایشی در زندگی و مشکلات آنان نداشته است نمونهای از این فریب خوردن و یا خودفریبی میباشد.
حکومت پادشاهی ایران مطابق با طرح و خواستهی ابرقدرتها و کارتلهای چندملیتی و با مشارکت اقلیت مردم فریبخورده و ماجراجو و خیانت روشنفکرنماها وارتش به فروپاشی رسید. اما برای به زیر کشیدن این حکومت قرون وسطایی و وحشی که هزاران افراد مسلح ایرانی و غیرایرانی درخدمت خود دارد که از کشتن و تجاوز لذت میبرند و با وجود اینکه هنوز هم این حکومت مورد حمایت قدرتها و کارتلهای اقتصادیست، اتحاد و حضور گسترده اکثریت مردم برای مقابله با رژیم اشغالگر آخوندی و حامیانش، برای به دست آوردن آزادی، تنها راهی است که پیش روی ملت ایران قرار دارد.
ایا این ملت به اتحاد خواهد رسید؟ در سراسر کشور شاهد اعتراضات روزانهی مردم برای مطالبات و خواستههای خود هستیم ولی هر گروه و جماعتی خواسته صنفی خود را فریاد میزند. مالباخته پولش را میخواهد، کارگر حقوق پرداخت نشده خود را طلب میکند، معلم و بازنشسته خواسته خود را و هرکس فکر حل مشکل خودش است و به مشکل دیگری اهمیت نمیدهد و اگر میلیونها نفر معترض را در یک مکان گرد آورید و اینها مطالبات صنفی خود را فریاد بزنند آب از آب تکان نخواهد خورد و حکومتیان به راحتی با وعده و دروغ و تهدید این چند میلیون معترض را پراکنده خواهند ساخت.
کارگران نیشکر هفت تپه در ابتدا اعتراضات گستردهای برای بیان مطالباتشان برگزار کردند که منجر به بازداشت نمایندگان کارگران توسط نیروهای امنیتی شد. در ادامه این کارگران با زن و بچههای خود در خیابانهای شهر اهواز راهپیمایی و تظاهرات کردند ولی یک نفر از مردم عادی به این اعتراضات داخل نشد چون اعتراضات و شعارها صنفی بود و نهایتا این کارگران با تهدید و وعده و وعید و رسیدن به حداقل خواستههای خود به سر کار خود بازگشتند ولی نمایندگان آنان همچنان در زندان و تحت آزار و شکنجه قرار دارند و این اقدام کارگران در پشت کردن به نمایندگان زندانی خود و بازگشت نامعلوم به سر کار خود حکایت تلخ هر کی به فکر خودش است میباشد و با وجود این گسستگی در مرام و معرفت مردم نسبت به یکدیگر آیا آن اتحاد بزرگ که تنها راه رهایی مردم از شرّ حکومت و حامیان قدرتمند خارجی اوست شکل خواهد گرفت؟
به شرکت کنندگان در تظاهرات و گردهماییهای حکومتی به آنان ساندیسخور لقب دادیم که برای خوراکی و نوشیدنی مجانی در تظاهرات حکومتی شرکت میکنند اما بسیاری از این ساندیسخورها مردمی هستند که میخواهند سر به تن این حکومت نباشد و اصولا حامی و طرفدار نظام نیستند. مگر در ماه محرم مردم برای قیمه خوردن ولو نمایشی به سر و سینه خود نمیکوبند.در نمایش انتخابات آینده، حکومت نیازی به اصلاحطلبان یا استمرار طلبان فریبکار و سلبریتیهای تفرقهافکن ندارد. کافیست فقط وعدهی دادن کوپن مجانی برای یک کیلو گوشت و یا یک مرغ را به رایدهندگان بدهد ۷۰ درصد مردم از نیمه شب پشت مراکز رایگیری صف میبندند. زمان دوری نیست که مردم سودان و الجزایر خود را از شرّ دیکتاتورهای حاکم رها کردند ولی ملت بزرگ ایران با چند هزار سال تاریخ تمدن اندر خم یک کوچه گیر کرده و راه برونرفت را نمییابد.
رهبر نداریم و اپوزیسیون نداریم، شعارهای انحرافی و گولزننده است.شاهزاده رضا پهلوی را داریم و افراد شجاع و میهندوست و قابل احترام هم در داخل کشور بسیار هستند که در صورت شروع اعتراضات میتوانند رهبری میدانی را به عهده بگیرند. تنها چیزی که خود را پنهان نگاه داشته اتحاد و یکصدا شدن ملت است، چیزی که حکومت از آن در وحشت است و همواره تمام نیروی خود را به کار گرفته تا از اتحاد میان قشرهای مختلف مردم جلوگیری کند و تا به حال هم در این امر موفق بوده است.