رئیس «کمیته راهبردی جبهه اصلاحات»، شنبه ۱۵ تیرماه ۹۸، از برگزاری جلسات منظم اصلاحطلبان و اصولگرایان با علی خامنهای خبر داد و گفت، یکی از محورهای آن تلاش برای امیدوار نگه داشتن شهروندان به شرکت در انتخابات است.
محسن رهامی در مصاحبه با روزنامه سازندگی مدعی شد از دو سال پیش هفتهای یکبار حدود ۸ اصلاحطلب و ۸ اصولگرا به دیدار خامنهای میروند و دربارهی مباحثی مانند انتخابات و کاهش اختلافات بین دو جناح سیاسی گفتگو میکنند.
وی با اشاره به اینکه در جامعه «فضای دلسردی حاکم شده» از مذاکره با شورای نگهبان دربارهی اینکه «اصلاً چطور مردم را امیدوار کنیم پای صندقهای رای بیایند» خبر داد.
با هم ولی علیه هم
در عین حال اما مهرههای سرشناس هر دو جناح بهخصوص آنهایی که پیشینهی امنیتی دارند، مرحلهی تازهای از افشاگری علیه یکدیگر را آغاز کردهاند که یک سر آن به سهم هر کدام در جنایتها و سرکوبها و مسائل امنیتی مثل جاسوسی طی چهل سال گذشته میرسد و سر دیگرش به افشای کلکسیونی از فسادهای شخصی و مافیایی و باندبازی.
با فرض صحت ادعای رهامی، جلسات برای کاهش اختلافات دو جناح یا بینتیجه مانده و یا چنان عمیق بوده که حتی با حضور رهبر جمهوری اسلامی تلاش برای کاهش آن تا کنون بیثمر بوده است.
سوابق نامزدهای انتخابات استصوابی دو دوره اخیر ریاست جمهوری در ایران نشان میدهد اغلب مهرههای اصلی که موفق به گذشتن از فیلترهای چند لایهی نهادهای امنیتی و نظارتی شدهاند، هر کدام در شکل و اندازهای یا در جنایت و سرکوب سهم دارند یا به همان نهادهای اصلی قدرت یعنی محافل نظامی، امنیتی و اطلاعاتی و قضایی وصل هستند؛ برای نمونه محمدباقر قالیباف فرمانده سابق نیروی انتظامی، حسن روحانی و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی، محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سیدابراهیم رئیسی مشهور به «آیتالله قتل عام» و دادستان کل ویژه روحانیت، علیاکبر ولایتی مشاور ارشد علی خامنهای.
فهرست نامزدهای انتخابات استصوابی مجلس شورای اسلامی و بطور کل سوابق شمار زیادی از نمایندگان مجلس اسلامی نیز بهتر از اینها نیست. نتیجه آن شد که با پیروزی حجت الاسلام حسن روحانی، امنیتیترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی روی کار آمد و در کابینهی وی اغلب وزرایی در صدر نهادهای اجرایی قرار گرفتند که در سطوح بالای نهادهای امنیتی سابقه فعالیت دارند.
حتی وقتی کارنامه مدیران درجه دو کابینه «تدبیر و امید» و همچنین برخی حامیان این دولت واکاوی شود به وضوح رد پای امنیتیهایی دیده میشود که یا خودشان یا اطرافیانشان در لایههای مختلف حکومت نفوذ دارند و بسیاری از آنها از دانهدرشتهای جریان اصلاحات هستند.
به عنوان مثال، حسامالدین آشنا از مدیران سابق وزارت اطلاعات، علی یونسی وزیر سابق اطلاعات در دولت اصلاحات، سعید حجاریان از مدیران سابق وزارت اطلاعات، مصطفی تاجزاده معاون سیاسی و امنیتی وزارت کشور در دولت اصلاحات اکنون پیدا و پنهان در دولت و جریان اصلاحات یا میدانداری میکنند یا به تعیین خط و ربط میپردازند. برخی افراد نیز به دلایل قبیلهای در صحنه حضور دارند چنانکه پسر علی یونسی در مجلس نماینده است و فخرالسادات محتشمیپور عضو حزب مشارکت از چهرههای پرنفوذ در میان زنان اصلاحطلب است. هنگامی روی زندگی شخصی اغلب این افراد نورافکن انداخته شود، روشن میشود که اگرچه ظاهرا در جناح اصلاحطلبان هستند ولی بطور نسبی یا سببی با اصولگرایان خویشاوندی دارند! فخرالسادات محتشمیپور دخترخاله محمدحسین صفارهرندی از مشاوران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ست!
کارتِ سوخته
جریان موسوم به اصلاحات طی بیست و اندی سال که از قدرتگرفتن آن در ایران میگذارد همواره به پشتوانه همین چهرههای سیاسی- امنیتی در حاشیهی امن خاکستری سهم خود را از قدرت گرفته است حتی در شرایطی که ظاهرا نقش به اصطلاح «اپوزیسیون قانونی» را بازی مکند. به عنوان مثال دسترسی ویژه حسن روحانی به محرمانهترین اطلاعات از پشت صحنه نظام سبب شد که او با تکیه بر جایگاهی که از ابتدای انقلاب در نهادهای نظامی و امنیتی داشت در مناظرههای انتخاباتی با هدف از میدان به در کردن رقبای خود، گوشهای از پتهی آنها را روی آب بریزد! نکته اینجاست که وقتی روحانی با نیش و کنایه علیه رقیب «افشاگری» میکرد، از آنجا که پای منافع شخصی به همراه منافع کلان نظام در میان بود، دانهدرشتهای اصولگرا سکوت را ترجیح میدادند.
در جریان مناظرههای انتخاباتی سال ۹۶ حسن روحانی خطاب به قالیباف میگوید: «من بعضی نکات را اصلاً مایل نیستم مطرح کنم اما مجبورم به مردم شریف ایران مطرح کنم اگر پرونده سال ۸۴ آقای قالیباف را که دست من بود نگذاشتم منتشر شود و دعوا کردم با اعضای دبیرخانه که نزدیک انتخابات هیچکس نباید از این [پرونده] مطلع شود اگر آن مردانگی را نکرده بودم شما الان اینجا ننشسته بودی، آقای قالیباف شما که همیشه طرحات لوله کردن بودن…»!
https://youtu.be/OOFrtmraYcA
اما در واکنش به حملات روحانی، هم رئیسی و هم قالیباف بسیار «دست به عصا» و محتاط از خود دفاع میکردند وگرنه آنها نیز به اندازه کافی از این «پرونده»ها علیه اصلاحطلبان و اعتدالیون در دست دارند اما ابقای روحانی در ریاست قوه مجریه برای پیش بردن موضوع برجام روشن بود و سیدابراهیم رئیسی قرار بود در ریاست قوهای قرار بگیرد که اهمیت و اختیارات آن در جمهوری اسلامی بسی بیشتر از قوه مجریهی «تدارکاتچی» است! به این ترتیب، نامزدهای رقیب چرا باید علیه روحانی پروندهای را رو میکردند که به اصل نظام آسیب بخورد؟! کمزیانترین برخورد، همان حملات محدود و زیر سوال بردن کارنامه روحانی و اطرافیان او در حوزه اقتصادی بود.
https://youtu.be/TCXnZjz0BEM
https://youtu.be/oKVxVo4u4mc
اما آنطور که پیداست جریان اصولگرا بیش از گذشته احتیاط را کنار گذاشته و بطور سازمانیافته در مسیر سیاست متقابل و افشاگری علیه نقش اصلاحطلبان در جنایات، سرکوبها، جاسوسیها و فسادها گام بر میدارد تا بگوید: فقط ما نبودیم!
در این مسیر آنها پروندهی قتلهای زنجیرهای را گشوده و به مشارکت اصلاحطلبان در این جنایات و همچنین نقش آنها در سرکوب اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸ همزمان با بیستمین سالگرد این رویداد میپردازند.
دو دهه پس از قتلهای زنجیرهای و طرح ادعای «خودسرانه» بودن قتلها از سوی وزارت اطلاعات محمد خاتمی، مصطفی پورمحمدی وزیر پیشین دادگستری رژیم و عضو «کمیته مرگ» در اعدامهای دهه ۶۰ اعتراف میکند که این قتلها «خودسرانه» نبود و «در سیستم اتفاق افتاد»! وی تاکید کرده است که آن بخش از وزارت اطلاعات «هیچ خودسر نبودند» بلکه «معاونت امنیت، جانشیناش مدیر این پروژه بود!» پس از شماری از این این قتلها، قربانعلی درّی نجف آبادی وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی در سال ۷۷ از سمت خود استعفا کرد؛ با اینهمه بعدها در جریان انتخابات مجلس خبرگان در سال ۹۴ در «لیست امید» اصلاحطلبان قرار گرفت.
به تازگی، ۲۸ خرداد ۹۸، در سلسله مناظرههای تاجزاده وعلیرضا زاکانی نماینده سابق تهران در مجلس شورای اسلامی، بحث به وقایع انتخابات سال ۸۸ کشید و تاجزاده از زاکانی خواست برای بررسی همه جوانب آن وقایع «کمیته حقیقتیاب» تشکل شود. وی تاکید کرد «اگر موافق هستید دست بدهید!» زاکانی دستش را دراز کرد و تهدیدآمیز گفت: «از اول انقلاب نقش همه بررسی شود… همه دوستان شما اطلاعاتی هستند. وزرای این دولت همه اطلاعاتی هستند. البته بجز وزیر اطلاعات که اینهم از هنرهای این دولت است!»
همچنین اصلاحطلبان در بیستمین سالگرد سرکوب اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر طبق معمول خواستند تحت عنوان حمایت از جنبش دانشجویی موجسواری کنند اما سردار فرهاد نظری فرمانده وقت پلیس تهران بعد از ۲۰ سال سکوتش را شکست و افشا کرد که دولت وقت و شخص عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور خاتمی فرمان حمله به کوی دانشگاه و برخورد با دانشجویان را صادر کردند!
همزمان خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سه گزارش به عنوان «روایت کوی» به واکاوی نقش تاجزاده و دیگر همفکران او از جمله محمد موسوی خوئینیها در به راه افتادن اعتراضات پرداخته است. به نوشته این خبرگزاری، در نهایت فرمان سرکوب را دولت محمد خاتمی با مشورت شورای عالی امنیت ملی که حسن روحانی دبیر آن بود صادر کرد و مأموران سپاه و نیروی انتظامی هم اجرا کردند!
همچنین رسانههایی که زیر نظر دفترعلی خامنهای اداره میشوند درست در بیستمین سالگرد ۱۸ تیرماه ویدئویی کوتاه از سخنرانی او در انتقاد علیه عاملین حمله به کوی دانشگاه را منتشر کردند. سخنرانیهای حسن روحانی و محمد خاتمی علیه دانشجویان معترض نیز بطور وسیع در شبکههای مجازی منتشر شد.
چه چیز اتفاق افتاده یا در حال روی دادن است؟! این جدال درونی حکومت از کجا منشاء گرفته و چه کسانی و با چه هدفی آن را دنبال میکنند؟ فشارهای داخلی و بینالمللی به رژیم چه تاثیری در افزایش مشکلات و ریزش روزافزون درون نظام دارد؟ آیا فصل «سوزاندن اصلاحطلبان» فرارسیده؟ پاسخ آنها چه خواهد بود؟ در چنین شرایطی تلاش برای کاهش اختلافات بین اصولگرایان و اصلاحطلبان در جلساتی با خامنهای، که خود منبع مشکلات است، چه توجیهی دارد؟!
پاسخ به این پرسشها از جمله در رابطه با انتخابات استصوابی مجلس یازدهم در اسفند ۹۸ تعیین میشود. در ماههای آینده روشن خواهد شد که نظام جمهوری اسلامی بجز اصولگرا و اصلاحطلب چه چیز دارد که از آستین بیرون بکشد!
حامد محمدی
از دوستان خواهش میکنم ابداً بر طبل آخوندکشی نکوبند. این کار در شأن یک برانداز نیست. دلیلش هم واضح است: اگر این سنت جا بیفتد هر کسی به خودش اجازه میدهد که دیگران را بکشد و هرج و مرج ایجاد میشود و طبق معمول، دانه ریزها باید جور دانه درشت ها را بکشند و این منصفانه نیست. این افراد را باید محاکمه کنیم، نه این که اجازه بدهیم مثل قرون وسطی وسط خیابان سلاخی شوند. پس چه فرقی است بین ما و مسئولین رژیم؟؟؟!!!
من واقعاً تعجب میکنم که این دوستانی که مردم ایران را گوسفند خطاب میکنند چه تصوری از انسانیت دارند. آیا از گذشته ی مردم اروپا باخبرند؟ آیا به لحاظ روانشناسی فهم درستی از انسان بودن دارند؟ چرا این افراد تصور میکنند که مردم ایران [و یا مردم هر جای جهان] حتی اگر آزادی و نان و شخصیت را از دست بدهند باز هم باید انسان و فرهیخته بمانند؟؟؟
تحلیل درست واقعاً کم یاب است. انسان موجودی چند وجهی است و این وجوه مختلف روی هم تأثیر میگذارند. باید تمام این وجوه را در نظر گرفت. من به جرأت میگویم مردم ایران یکی از فرهیخته ترین و بافرهنگ ترین مردم جهان اند.
عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو / نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند.
کند افسوس از نظر تنکی کینه ورزی و بیسواذی این بزرکترین فرصت سوز تاریخ ایران. از پهلوی دفاع
کردن باین شیوه نیز جز لطمه گیر دیگری ندارد
خطاب کردن مردم گوسفندوار ایرادات زیادی دارد اولا اینکه خود ایشان یا جزو مردم نیستند یا هستند یکی از همان گوسفندان. کور انسانی است که این جنگ فرسایشی ۴۰ ساله و اینهمه انسانهای فداکار با نثار جآن خوذ را نمیبینذ و از هتاکی بمردم شریف و ازاده ایران ابایی ندارد. تنها مقصر اینماجرا انسانی است :تا با شیادی وارد ماجرایی شد که صلاحیت فهم تحصیل و دانش انرا نداشت ومیتوانست آین پزرگترین فرصت تاریخی ایزان برای خود وایرانیان را تبذیل به بهشت
نماینده تهران : من آشغال جمع می کنم این هم چک ۶.۵ میلیارد تومانی فروش یک ملک من است!!
محمد قانبیلی نماینده مردم استان تهران در شورای عالی استانها معتقد است که نمیتواند همانند مردم از وسایل نقلیه عمومی برای شرکت در جلسات استفاده کند چرا که وی باید از خودروهای سریع برای رسیدن به موقع در جلسات استفاده کند!.
۲- اخرین گزارش خبری این شبکه تبلیغ برکشیدن قاضی جنایتکار و قاتل بیش از هزاران جوان ایرانی ، ابراهیم رئیسی برای رهبری اینده می باشد . سوال ، کجایند ، ان ۵۰۰ نفری که از بیانیه ۱۴ تن دفاع کردند ؟ نوری زاد را حال ، حقیقی یا نمایشی به زندان کردند . شما چگونه میتوانید حمایت کنید . چه رهنمودی دارید .
۱- برنامه تلویزنون – من و تو – که اینروزها دارد گوی سبقت را ، از عمه جان بی بی سی می رباید ، با نقش به ظاهر حامی اصلاح طلبان و سلطنت طلبان در جهت دادن و در اختیار گرفتن افکار مردم داخل و خارج شروع بکار کرد و تاثیراتی هم بجا گذاشته . اما نفوذی های رژیم با نفوذ در قسمت تولید و اجرا و فنی . از قبیل ، فیلمبردار ، موزیسین ، مجری ، و خبر خوان و شومن چه واراداتی و چه ایرانیان ساکنین خارج کاملا هدایت شبکه را دردست گرفتند .
من به عنوان دجال سوم پس از دجال یک دست می ایم
رئیسی: با وجود عقل و نقل و دین، به توافقنامه پاریس نیاز نداریم
به همین دلیل ملت ایران ، بزرگی و خدماتِ رضا شاه بزرگ و محمدرضاشاه عزیز را ندید و فریفته ی خمینی دغلکار شد .جالب اینجا است همین ملت گوسفندوار به پرستش خمینی قاتل پرداخت و نام خمینی را در کنار نام جنایتکارانی مثل استالین و لنین و مائو و چه گوارا به بزرگی می پرستیدند.در این ۴ دهه ، فقط با مرگ و پیری نسل های قبلتر و تغییر عقده ی برخی از آنها و ورود نسل های جدید ، دست یاران ِ خمینی برای مردم رو شده است .مردم به مرور فهمیدند عمله ی ظلم ِ ضحاک ، مثل خود او یا قاتل اند و یا دغلکار .سال ۹۶ شکست کامل تمامی خمینی پرستان بود و دیگر حنای اصلاحطلبان دغلکار برای ملت رنگی ندارد.خمینی ضحاک صفت مرد! زنده باد ایران ، زنده باد پهلوی
برخلاف نظر نویسنده ی گرامی ، به نظر من جمهوری اسلامی هیچ برنامه ی مشخصی ندارد. بازی بد و بدتر هم یک بازی احمقانه و نخ نما بوده است و تنها بخش بزرگی از جامعه که در سردرگمی عجیبی گرفتار بود را سرگرم می کرد. اکثریت مخالفان جمهوری اسلامی اگر دغدغه ی نان داشتند به دکتر احمدی نژاد (دکترا در جهالت و ملیجک بازی) رای می دادند و اگر دغدغه ی سیاسی داشتند با وعده های پوچ اصلاح طلبان خر می شدند. چرا؟ چون بسیاری از مخالفان ، درگیر افیون ایدئولوژی خمینی بودند و هنوز بخشی از آنها هستند .اسلام مدینه ، خودآزاری و خودشکنجه گری ماه رمضان و محرم و باقی جهالت های حماسی ملت ایران در عمق استخوانش بوده است .
هر روز یک بازی روسی ملت ایران را از رسیدن به حکومت قانون و توسعه ملی و ازادیهای اجتماعی که جمله کشورهای جهان منهای چند بازیچه روس اعتقاد دارند تنها در سایه رابطه خوب با امریکا و اسرائیل و غرب امکان پذیر است ( حتی روسیه و ویتنام و کوبا هم دنبال امریکا هستند ) ، باز داشته است . امروز کردها قرار است به جای توده ایها و فدائی ها و ملی مذهبی ها ، رژیم فقاهت بعثی روسی را نجات دهند . فدرالسیم روسی خاتمی به صحنه می اید . عنتر ناسیونالیست های روسی جهان متحد شوید
فصل سوزاندن جاسوسان و کارگزاران و پاچه خواران و ماله کشان روسی رسیده است
همه کسانی که اپوزیسیون ضد امپریالیست بودند ( چه ملی مذهبی ، چه مارکسیست ، چه سوسیالیست ) در همین دام افتادند و بودند و ماندند . تا روزی که روسی بودن نظام حاکم بر ایران که کاملا بر اساس نسخه های امنیتی ، سیاسی ، نظامی حکومت های ساخت شوروی دوست و دشمنی میکند ، اتحاد می کند ، مذاکره و جنگ می کند ، سرکوب و بازی میکند مورد بحث محفل اندیشه و فکر و سیاست قرار نگیرد و زوایای ان مورد تحلیل واقع نشود ، هیچ راه برون رفتی از این مهلکه پر مغلطه روسی نیست .
هدف این جلسات فقط بررسی راهکارهایی برای حفظ نظام است!
هر ایرانی که امسال پای صندوق رای برود و به یکی از افراد فرقه ظاله ملایان و این طایفه تبهکار رای بدهد، در فروپاشی، تجزیه و نابودی ایران شریک است، هربلایی هم سرخود و خانواده اش بیاید رواست!!!!
۳- شیخ حسن کلیدار چه روضه ای خواهد خواند ؟ چهل ساله این سیرک غارت جهانی پرسود اخوندها وشرکای مارکسیستی ادامه دارد . تنها نیروی برهم زننده این سیرک غارت و تباهی ایران ، فقط و فقط ملت ایران با برکشیدن شبانه روزی شعار – رضا شاه روحت شاد . – میباشد ، نجات ایران و ایرانیت ، همراه با امنیت ، ازادی ، ابادی ، فقط با بازگشت ، حکومت سکولار شاهنشاهی پهلوی ایرانساز ممکن می شود . – رضا شاه روحت شاد .
۲- ۴ – همیشه بازیگران این شعبده بازی از حلقه امنیتی و ادمکشان رژیم بوده ، و در مقاطع مختلف این چهل سال در پستهای کلیدی ، کارخانه تزویر و دروغ و ریا و تبهکاری شرکت داشته ، و دستانشان به دزدی و کشتار و غارت ملت ایران الوده است . ۵ – ایا رژیم تا ۶ ماه دیگر میتواند انتخاباتی بر گزار کند ؟ یا فرار به جلو و منحرف کردن افکار عمومی از ترس سرنگونی را امروز در دستور کاری خود نشانده . ۶ – تا دو ماه دیگر ، جناب دونالدینو ترامپ و شیخ حسن کلیدار ، در سیرک ، مجمع عمومی سازمان ملل چه نمایشی را بر روی صحنه میبرند . نمایش تکراری حمله لفظی ترامپ ، به کیم جون اون کره شمالی ؟ یا نشان دادن نقشه غنی سازی اورانیوم و خط قرمز توسط نتانیاهو ؛
۱- انتخابات مهندسی شده حکومت التقاطی اخوندی . ۱ – چگونه جبهه ملی و همه گروهها و روشنفکران و احزاب ، انتخابات ( جمهوری اسلامی : – آری – یا – نه – ) را بدونه چون و چرا پذیرفتند . بنی صدر دستبوس ضحهاک خمینی ، بعدا در پاریس از تقلب و دستکاری در این رفراندوم دروغین پرده برداشت . ۲ – اصولا تمام انتخابات با به صف کردن چند صد نفر کوپن بگیران و بسیجیان در دم صندوق های رای گیری و مونتاژ و تصویر سازی تلویزیون اخوندی با هدایت بخش فنی توده ای های صورت گرفته و میگیرد . ۳- نمایش زرگری ، بد و بدتر پایه هدایت افکار در همه انتخابات تقلبی نمایشی تا به امروز بوده و می باشد .
به آحاد مردم عزیز کشورم عرض میکنم با رای ندادن به این نو کیسه ها مشروعیت دروغین شون رو لگد مال کنید
ایرانمان رو پس میگیریم
درود بر پهلوی
هـمه دلقک هـا و پرستوهـا و شاپرک هـاى
روان پریش متوهـم و بیمار جمهـورى اسلامى فرقه تبهـکار ( اصلاح و أصول وإخوان وحشد وووووو )