دولت و بخش عمدهای از اصلاحطلبان در حال داغ کردن تنور انتخابات استصوابی مجلس شورای اسلامی هستند که قرار است اسفندماه سال ۱۳۹۸ برگزار شود. آنها امیدوارند در شرایط وخیمی که نظام در آن قرار گرفته با اصرار و هشدار و شعارهای تبلیغاتی، سطح مشارکت واجدان شرایط رأی دادن را بالا ببرند. از همین رو باید منتظر نمایشهای تکراری تایید صلاحیتها و «رأی اولی»ها و سن رأی دادن و… بود.
بیهوده نیست که روز پنجشنبه ۲۰ تیرماه، در «همایش فرمانداران» محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی و اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی در رابطه با انتخابات استصوابی و «احساس» مردم سخنانی ایراد کردند.
جهانگیری با اشاره به اینکه «باطل السحر تهدیدات داخلی و خارجی انسجام ملی است» عنوان کرد: «ما باید دنبال افزایش مشارکت معنادار مردم در انتخابات باشیم… مردم باید احساس کنند از همه گروهها، جریانها و اقوام که در چهارچوب نظام هستند در انتخابات حضور دارند و آنها میتوانند به این نامزدها رأی دهند و انتخابات، انتخاباتی قانون مدار، سالم و رقابتی است.»
ظریف نیز گفت، «امسال مردم با حضورشان [در انتخابات] ثابت میکنند که سیاست آمریکا سیاست شکستخورده است.» او تاکید کرد، «مهم نیست چه کسی پیروز میشود، مهم این است که در انتخابات ایران پیروز شود و آمریکا شکست بخورد، لذا انتخابات امسال و سال آینده ارزش راهبردی برای کشور دارد.»
از سوی دیگر زمزمههای خفیفی در مورد تحریم انتخابات از سوی بخشی از جریان اصلاحطلب شنیده میشود. البته استفاده از «تحریم» را قبلا نیز اصلاحطلبان به عنوان ترفند به کار برده بردند و پس از آنکه با «تحریم» توجه مخاطبان جلب شد، آنها را به رأی دادن تشویق کردند!
همچنین تجربه نشان میدهد مطرح کردن بحث تحریم انتخابات از سوی این جریان چیزی فراتر از ابزار برای فشار به شورای نگهبان با هدف کاستن از رد صلاحیتها نیست و در نهایت برای ثبتنام و نامزد شدن و رقابت بر سر کرسیهای مجلس گوی سبقت را از یکدیگر میربایند.
در همین ارتباط روزنامه اعتماد ۲۲ تیرماه در گزارشی به این موضوع پرداخته که در بخشی از آن آمده: «اگر حاکمیت مطمئن باشد که حتماً شاهد حضور اصلاحطلبان در انتخابات خواهیم بود، حتماً از مواضع خود [رد صلاحیتها] عدول نخواهد کرد و به همین دلیل باید مسئولان را مطمئن کرد که اگر نامزدهای اصلاحطلب رد صلاحیت شوند، قطعاَ ما در انتخابات شرکت نمیکنیم؛ ولو آنکه تحریم هم نکنیم. این کمترین شرطی است که اصلاحطلبان باید برای حاکمیت بگذارند، اگر قرار است در انتخابات شرکت کنند.»
اصلاحطلبان نسبت به ریزش بدنه اجتماعی خود آگاهند اما چون تحریم انتخابات از اساس خط مشی جریانهای مخالف جمهوری اسلامی و براندازان است، بعید است آنها بخواهند در چارچوبی غیر از منافع خودشان که به منافع جمهوری اسلامی پیوند خورده است حرکت کنند.
از این رو وقتی مطرح میشود که هواداران جناح اصلاحطلب علاقهای به شرکت در انتخابات مجلس ندارند چیزی بیشتر از «طنّازی» برای شورای نگهبان و حکومت نیست با این امید که شاید با این عشوههای تاکتیکی، رد صلاحیتها کمتر شود و آنها بتوانند بر کرسیهای بیخاصیت مجلس شورای اسلامی تکیه زده و از مواهب آن برای رانت و سوء استفادههای رنگارنگ برخوردار شوند.
راهبرد اصلاحطلبان در انتخابات، اعم از ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، «لولو ساختن از رقیب در صورت عدم مشارکت» است. آنها با تبلیغ اینکه اگر مردم به گزینهی اصلاحطلبان هرچند «بد» رای ندهند «بدتر» سر کار خواهد آمد، مشارکت را به نفع خود بالا میبرند. در نزدیکی انتخابات استصوابی نیز برای جلب توجه رسانههای خارجی و جذب مشارکت رأیدهندگان، فضای سیاسی بطور تصنعی و با چراغ سبز حکومت اندکی باز میشود و اصلاحطلبان که با اصولگرایان دستشان در یک کاسه است و درواقع هر دو استمرارطلب هستند، در سخنرانیها و تبلیغاتشان، سپاه و قوه قضاییه و حزباللهیها را نشانه میروند؛ اما در عمل آش همان آش ا ست و کاسه همان کاسه و در همچنان بر پاشنهی همیشگی میچرخد و هیچ تغییر و تاثیری در ساختار و مناسبات قدرت دیده نمیشود جز اینکه ملت بیشتر چاپیده و مملکت بیشتر ویران میشود.
ولی امسال، شرایط هر دو جناح رژیم تغییر کرده است. انتخابات استصوابی اسفندماه را نمیشود مثل همیشه برگزار کرد. به همین دلیل جناحین نظام به تکاپو افتادهاند. مبداء این تغییر، همان تحولاتی است که خود را در قالب شعار «اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» نشان داده است. بالا رفتن سطح نارضایتیهای عمومی، تفکیک همیشگی بین این دو جریان سیاسی را که رقابت آنها بر سر غارت از سفره انقلاب همواره به نفع نظام تمام میشد از بین برده است. از سوی دیگر در دو سال اخیر نظام برای حفظ ماهیت خود در مقابل دشمن مشترک داخلی و بینالمللی به وحدت نیاز داشت که مرزبندیهای بین این دو جریان را شکست و برای عموم مردم روشن شد که آنها در عمل تفاوتی با هم ندارند؛ حقیقتی که مدافعان دموکراسی سالهای سال تکرار میکردند ولی به دلایل مختلف ناشنیده میماند.
در چنین شرایطی، تاکتیک دولت و استمرارطلبان اصلاحاتچی که از اصولگرایان و آتش به اختیارها «دشمن فرضی» میسازند دیگر کارآیی ندارد. ظاهرا آنها خود نیز به این امر واقفاند. چنانکه عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور میگوید، «نگاه اصلی در انتخابات این دوره باید مواجهه با دشمن در عرصه حضور مردم و در انتخابات باشد.» محمدجواد ظریف هم که در اوج مذاکرات اتمی زیر فشار اصولگرایانی که مخالف برجام بودند چنان عصبی شد که کمردرد گرفت و ویلچرنشین شد، حالا بجایی رسیده که بر بیاهمیت بودن جناح پیروز تاکید میکند و دست روی فقط افزایش مشارکت با هدف شکست آمریکا میگذارد! البته در جمهوری اسلامی همانطور که خامنهای نیز همواره عنوان کرده، هرگز مهم نبوده که مردم به چه فردی و جناحی رأی دهند! آرا همیشه به حساب نظام ریخته شده و این امکان را فراهم آورده که جناحین بتوانند منابع سیاسی و اقتصادی را دوباره بین خود تقسیم کنند! اما اینکه ظریف با این نگرانی و عصبانیت بر مشارکت مردم برای انتخابات استصوابی ۹۸ تأکید میکند، نشان میدهد که جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگر به مردمی نیاز دارد که همواره مجبور به «انتخاب» بین بد و بدتر بودهاند.
محمدجواد #ظریف : جمهوری اسلامی یک واحد است نه چند واحد!
وی در حالی که مثل بقیه مقامات برخلاف واقعیت، «رژیم جمهوری اسلامی» و «کشور ایران» را یکی معرفی میکند، تأکید کرده که این نظام نه چند واحد [بخوانید: جناح] بلکه یک واحد است ذیل رهنمودها ارشادات مقام معظم رهبری!…#کیهان_لندن pic.twitter.com/nNOPAWSZTW— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) July 13, 2019
نظام و در رأس آن علی خامنهای انتخاب اجباری مردم بین بد و بدتر را همیشه به پای حمایت از جمهوری اسلامی گذاشتهاند اما اینکه محمدجواد ظریف هم به میدان آمده و برای یک انتخابات مجلس طوری تبلیغ میکند که نتیجهاش در حقیقت جز بیاهمیت بودن رأی مردم نیست جالب است: حکومت فقط «مشارکت» و صف مردم را میخواهد و نه رأی و نظر آنها را که چه افراد و چه جریانی را میپسندند! چرا؟ زیرا هر دو جناح یعنی کلیت «نظام واحد»! آیا در یک انتخابات آزاد و مبتنی بر اصول دموکراسی هم محمدجواد ظریف به همین شکل برای شرکت در انتخابات تبلیغ میکرد؟!
تا سال ۹۶ بخشی از رأیدهندگان نگران از روی کارآمدن امثال سیدابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف و حداد عادل به افرادی مانند حسن روحانی و اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف تن میدادند. اکنون که نظام در بنبستی پیچیده گرفتار آمده، طبیعی است که مرزهای میان اصلاحطلبان و اصولگرایان با هدف حفظ نظام بیش از پیش محو میشود. بهم خوردن این دوقطبی که جمهوری اسلامی در سی سال گذشته از آن به بهای نابودی کشور، سود فراوان برد، دست نظام را از مهمترین ابزار برای نمایش مشروعیت خود خالی کرده است.
با اینهمه حتی با فرض کاهش شدید مشارکت رأیدهندگان پای صندوقهای رأی و تحریم جدی انتخابات، باز هم مهندسی آراء برای نظام آسان است و واقعبینانه نیست که فردای پس از انتخابات مسئولان و کارگزاران نظام در مقابل دوربینها اعتراف کنند که مشارکت پایین آمده است.
به این ترتیب، ایرانیان مدافع دموکراسی، اگر شرایط به همینگونه ادامه پیدا کند، تا اسفندماه ۹۸ فرصت دارند روشنگری کنند که شرکت یا عدم شرکت در انتخابات استصوابی رژیم چه آثار پیدا و پنهانی دارد و در مواجهه با «مهندسی آراء» توسط نظام چه باید کرد.
کثیف ترین انسان نماهای دنیا را در حکومت غارت الله میشود پیدا کرد
۲- مبارزه با حکومت مارکسیست اسلامی یعنی مبارزه با مافیای چند سر . فقط اتحاد همه زیر درفش کاوه اهنگر میتواند ضحهاک خون اشام اخوندی را سرنگون کند و کشور را به فریدون زمان بسپرد . درود بر خاندان ایرانساز پهلوی : رضا شاه روحت شاد .
۱- پس از مائده ننگین ترکمانچای طرح روسیه برای نفوذ بر ایران با تجزیه تحلیل تاریخ و مذهب و سیستم اقتصاد فئودالی قاجار ، از جمله تحقیق بر شاهنامه و دیگر تبادل و تحمیل فرهنگی در قشر با سواد انروز را اغاز کرد . روسیه پس از ظهور مارکسیست لنینیست ، همچنین با تولد حزب توده تا به امروز دخالت مستقیم و غیر مستقیم از دربار شاهان قاجار تا بیت رهبری حکومت اخوندی امروز را دارند . خصوصا تاثیرات در زمینه مطبوعات اموزش و پرورش و انتشارات و تلویزیون و دانشگاهها و جعل تاریخ ، همچنین وارانه نشان دادن واقعیتها و در نهایت بی ارزش کردن واز میدان به در کردن هویت ایرانی و سپس تجزیه ایران .
کاربرد ظریف تغییر کرده است و دیگر کاربرد خارجى ندارد.
آیا ظریف وزیر داخله است؟
مردم ۲۰ سال درگیر ایدئولوژی خمینی بودند و ۲۰ سال در گیر اصلاح آن .سال ۹۶ شعارهایی از دل مردم جوشید و شنیده شد ناخودآگاه جمعی ملت را افشا کرد. حماقت بزرگی است ایستادن در مقابل ملتی که ۲ سال پیش زمانی که نه تحریمی بود و نه داستانی ، تصمیمش را گرفته بود و اکنون عاصی تر شده و مصمم تر .اکنون مردم خوب می دانند دلیل تحریم شرارت ِ ذاتی رژیمی دیوانه است که جز آشوب ، کشتار ، جهاد ، سرکوب و گروگانگیری کاری بلد نیست .حال این هسته ی جنون زده و جنایتکار که به راستی تروریست های اسلامی شیعی هستند ،توسط باندهای تبهکار ، قاچاقچی و دزد احاطه شده اند و مثل سرطان به جان ایران و خاورمیانه افتاده اند .مرگ این نظام جنون نزدیک است .به زودی مردم ایران و جهان آزاد کمر رژیم جنایت را خواهند شکست.
انسجام ملی یعنی اینکه هیچ ایرانی با وجدانی در انتخابات ملاهای روسی تازی اشغالگر ایران، شرکت نکند.
توصیه براى مشارکت معنادار :
دادن سیب زمینى مجانى
پخش اش و حلوا نذرى
ندادن حقوق ماهـانه و شلاق زدن امت اسلامى
خواندن دعاى شب
وبعد راى دادن معنادار و گرم شدن تنور