KayhanTour
«کیهانتور» در تور اینترنتی خود مطالب قابل توجه رسانههای دیگر را از سراسر جهان برای شما تور میکند.
شاهزاده رضا پهلوی در گفتگویی با اعضای شبکه فرشگرد به مسائل روز ایران و فعالیتهای لازم در شرایط گذار از جمهوری اسلامی پرداخته است. وی در این گفتگو با اشاره به سقوط ناگزیر رژیم دینی ایران، بار دیگر بر نافرمانی مدنی تأکید کرد و به همه کسانی که برای خود نقشی در جنبش دموکراسیخواهی ایران قائل هستند توصیه کرد که این نقش را در شکل گرفتن اتحاد و ائتلاف بازی کنند.
رضا پهلوی نقش خود را یک نقش ملی و فراگیر توصیف کرد که وظیفهی مهماش کمک به جنبش آزادیخواهانه مردم برای عبور از این شرایط است. وی همچنین به نقش رسانههایی که با بودجههای میلیونی اداره میشوند اشاره کرد و گفت اگر اپوزیسیون چنان بودجهای میداشت، کارهای مهمتری در داخل کشور وجود دارد که میبایست به آنها پرداخته شود.
وی تأکید کرد با امکانات امروزی مهمترین رسانه خود مردم هستند و آن رسانههای خارج کشور با بودجههایی که از دولتها میگیرند خودشان باید ببینند که حرف مردم را میزنند یا نه! مهم اما شبکههای اطلاعرسانی در میان خود مردم است. تأمین بودجه در داخل کشور برای شبکههای داخلی مهمتر از رسانهها در خارج کشور است و حتی رسانههای مهم دنیا هم اطلاعات خود را از چنین شبکههایی دریافت میکنند.
بخش اول این گفتگو روز ۱۵ ژوییه ۲۰۱۹ منتشر شد.
بخش دوم:
بخش سوم:
باید به هم بگوییم کسانی که در سال ۵۷ دم از روشنفکری میزدند همگی به مدد خدمات پهلوی ها و به امید خدمت به مردم ایران به مدرک و مقامی رسیده بودند، اما نمک خوردند و نمکدان شکستند و بال عبای خمینی را گرفتند. گرچه تاریخ انتفام دل سوختهی محمدرضا شاه را از آنها گرفت و خمینی اکثر آنها را نابود کرد، اما هنوز هم آن دسته از آنان که زنده مانده اند، دست از خیانت و تفرقه افکنی بر نداشته اند. به قول نصرت رحمانی، «بوی گندیدۀ اندیشۀ اندیشهگران، خیمه بست». پس بیاییم ساده بیاندیشیم و سابقه و نتیجه کار سیاسی ها را نگاه کنیم، نه کلامهای زیبای آنها را که انگار از بهشت مسلمانان برگشته اند. بیایید فریب جنبش ها و احزاب و گروه هایی را که فقط دارای نامهای زیبا هستند نخوریم و به تاریخ ۲۵۰۰ ساله خود برگردیم. نگذاریم این ۴۰ سال گذشته بیش از این تاریخ ما را سیاه کند.
باید به هم بگوییم که معمار آنچه امروز بنام ایران میشناسیم، خاندان پهلوی است. باید به هم بگوییم که اگر اندیشه پهلوی ها نبود، امروز مانند افغان های قدیم داشتیم برای خارجی ها بیل میزدیم. باید به هم بگوییم که چقدر پهلوی ها ما را به جلو برده بودند که پس از چهل سال حکومت مرتجع و رعیت ساز، ایران هنوز کاملا از کف نرفته است. گرچه دیگر تعداد ایرانیانی که دارند باغچه خارجی ها و از آن بدتر باغچه عرب ها را بیل میزنند دارد مدام زیادتر میشود.
باید به همه گفت که ایران هزاران سال پادشاه داشت و مردم هزاران سال داشتند ساده زندگی میکردند و همدیگر را دوست میداشتند و مشکلی نبود و هر سال بهتر از پارسال بودند. تا آنکه عدهای بنام متفکر و فیلسوف و روشنفکر با وعدههای زیبا اما غیرواقعی به فکر سوء استفاده از این سادگی افتادند. باید به همدیگر بگوییم که فریب واژههای زیبا را نخوریم و بفهمیم که وقتی ما از صبح تا شب کار میکنیم تا فقط خرج روزمره خود را دربیاوریم و هیچ پس اندازی نداریم، پس ما رعیت ایم. حتی از رعیت پست تر و بردهایم. حتی اگر با احترام به ما بگویند «آقا». باید به هم یگوییم که در تاریخ ایران پیش از جمهوری اسلامی هرگز زمانی نبوده که یک ایرانی سال به سال از دارایی اش کم شود.
نیروهای امنیتی رژیم نمی توانند کسی را به خاطر گفتن این حرفها به فردی دیگر دستگیر کنند، اما گفتن این حرفهای ساده خیلی ها را بیدار و آماده میکند. نیروی امنیتی فقط کارش حذف رهبران مشهور است. اگر ما همگی نقش رهبرهای خانگی را پیدا کنیم، به زبان دریانوردان، تشکیل موج مرده ای را میدهیم که به آن آرامش قبل از طوفان میگویند. باید به همه گفت که هرگونه رای دادن در این رژیم، چه به اسم اصلاحات، و چه به اسم رفراندوم، و چه به هر وعده و تهدید و اسم شیک دیگری خیانت به ایران است.
گرچه نظر آقای مهدی در بالا درست است و ما به اندازه کافی تلفات دادهایم. اما باید گفت هنوز جا برای نافرمانی مدنی هست. مثلا نرفتن پای صندوفهای رای. پدر من که ۴۰ سال بود اولین نفر در صف رای بود و طرفدار باصطلاح «آقا»، تازه امسال قول داده که دیگر در این رژیم رای ندهد. وقتی نیروهای سرکوب ببینند که رژیم دیگر طرفدار ندارد، به عین الیقین می رسند و آنوقت است که همه چیز بطور خودکار در مسیر درست میافتد. ما باید به اطرافیانمان بفهمانیم که رای دادن در این رژیم خیانت به کل ایرانیان است. رای دادن به دزدان خیانت است. رای دادن به کسانی که دزد نیستند ولی با ورود به مجلس دزد میشوند خیانت است. رای دادن حتی به افراد درستکاری که پس از ورود به مجلس هم زورشان نمیرسد به نفع مردم عمل کنند خیانت است. رای دادن به کاندیداهای مورد تایید شورای نگهبان که نه مورد تایید همه مردم هستند و نه نماینده همه گروه ها و اقوام و مذاهب ایرانی، خیانت است.
گرچه نظر آقای مهدی در بالا درست است و ما به اندازه کافی تلفات دادهایم. اما باید گفت هنوز جا برای نافرمانی مدنی هست. مثلا نرفتن پای صندوفهای رای. پدر من که ۴۰ سال بود اولین نفر در صف رای بود و طرفدار باصطلاح «آقا»، تازه امسال قول داده که دیگر در این رژیم رای ندهد. وقتی نیروهای سرکوب ببینند که رژیم دیگر طرفدار ندارد، به عین الیقین می رسند و آنوقت است که همه چیز بطور خودکار در مسیر درست میافتد. ما باید به اطرافیانمان بفهمانیم که رای دادن در این رژیم خیانت به کل ایرانیان است. رای دادن به دزدان خیانت است. رای دادن به کسانی که دزد نیستند ولی با ورود به مجلس دزد میشوند خیانت است. رای دادن حتی به افراد درستکاری که پس از ورود به مجلس هم زورشان نمیرسد به نفع مردم عمل کنند خیانت است. رای دادن به کاندیداهای مورد تایید شورای نگهبان که نه مورد تایید همه مردم هستند و نه نماینده همه گروه ها و اقوام و مذاهب ایرانی، خیانت است. نیروهای امنیتی رژیم نمی توانند کسی را به خاطر گفتن این حرفها به فردی دیگر دستگیر کنند، اما گفتن این حرفهای ساده خیلی ها را بیدار و آماده میکند. نیروی امنیتی فقط کارش حذف رهبران مشهور است. اگر ما همگی نقش رهبرهای خانگی را پیدا کنیم، به زبان دریانوردان، تشکیل موج مرده ای را میدهیم که به آن آرامش قبل از طوفان میگویند. باید به همه گفت که هرگونه رای دادن در این رژیم، چه به اسم اصلاحات، و چه به اسم رفراندوم، و چه به هر وعده و تهدید و اسم شیک دیگری خیانت به ایران است. باید به همه گفت که ایران هزاران سال پادشاه داشت و مردم هزاران سال داشتند ساده زندگی میکردند و همدیگر را دوست میداشتند و مشکلی نبود و هر سال بهتر از پارسال بودند. تا آنکه عدهای بنام متفکر و فیلسوف و روشنفکر با وعدههای زیبا اما غیرواقعی به فکر سوء استفاده از این سادگی افتادند. باید به همدیگر بگوییم که فریب واژههای زیبا را نخوریم و بفهمیم که وقتی ما از صبح تا شب کار میکنیم تا فقط خرج روزمره خود را دربیاوریم و هیچ پس اندازی نداریم، پس ما رعیت ایم. حتی از رعیت پست تر و بردهایم. حتی اگر با احترام به ما بگویند «آقا». باید به هم یگوییم که در تاریخ ایران پیش از جمهوری اسلامی هرگز زمانی نبوده که یک ایرانی سال به سال از دارایی اش کم شود. باید به هم بگوییم که معمار آنچه امروز بنام ایران میشناسیم، خاندان پهلوی است. باید به هم بگوییم که اگر اندیشه پهلوی ها نبود، امروز مانند افغان های قدیم داشتیم برای خارجی ها بیل میزدیم. باید به هم بگوییم که چقدر پهلوی ها ما را به جلو برده بودند که پس از چهل سال حکومت مرتجع و رعیت ساز، ایران هنوز کاملا از کف نرفته است. گرچه دیگر تعداد ایرانیانی که دارند باغچه خارجی ها و از آن بدتر باغچه عرب ها را بیل میزنند دارد مدام زیادتر میشود. باید به هم بگوییم که آخوندهای خلیفه مسلک با شمشیر افشین های سپاهی دارند مازیارهای ایرانی را گردن میزنند. تا ملت سربلند ایران را به امت سرسپرده اسلامی تبدیل کنند. باید به هم بگوییم کسانی که در سال ۵۷ دم از روشنفکری میزدند همگی به مدد خدمات پهلوی ها و به امید خدمت به مردم ایران به مدرک و مقامی رسیده بودند، اما نمک خوردند و نمکدان شکستند و بال عبای خمینی را گرفتند. گرچه تاریخ انتفام دل سوختهی محمدرضا شاه را از آنها گرفت و خمینی اکثر آنها را نابود کرد، اما هنوز هم آن دسته از آنان که زنده مانده اند، دست از خیانت و تفرقه افکنی بر نداشته اند. به قول نصرت رحمانی، «بوی گندیدۀ اندیشۀ اندیشهگران، خیمه بست». پس بیاییم ساده بیاندیشیم و سابقه و نتیجه کار سیاسی ها را نگاه کنیم، نه کلامهای زیبای آنها را که انگار از بهشت مسلمانان برگشته اند. بیایید فریب جنبش ها و احزاب و گروه هایی را که فقط دارای نامهای زیبا هستند نخوریم و به تاریخ ۲۵۰۰ ساله خود برگردیم. نگذاریم این ۴۰ سال گذشته بیش از این تاریخ ما را سیاه کند.
مگر اینکه مبارزه مدنی همراه شود با حمایت خارجی و یک ائتلاف نظامی پشتیبان ملت ایران (همانند دوران جنگ جهانی دوم و علیه هیتلر و موسولینی) شکل بگیرد.در این صورت به کمک مبارزه مدنی میلیونی و حمایت نیروی نظامی خارجی متشکل از حداقل ۱۰ کشور، میشود امید به تغییر رژیم بست.در غیر این صورت سرنگونی جمهوری اسلامی خواب و خیالی بیش نیست.
…و شرایط گذار از رژیم اسلامی را فراهم کنید؟! واقعا شما فکر میکنید چنین اتفاقی می افتد؟ هرگز.این رژیم با چنگ و دندان و مشت آهنین و هر وسیله ای که بتواند به جنگ مردم بی دفاع خواهد رفت و دست به هر جنایتی خواهد زد تا به هر قیمتی که شده دوام بیاورد، حتی به قیمت کشتن صدها هزار انسان بیگناه.آن روانشاد محمدرضا پهلوی بود که حاضر نشد دست به کشتار و خونریزی بزند و گذاشت و رفت.فکر میکنید خامنه ای و ایادی اش به همین سادگی میگذارند و میروند؟به هیچ وجه.تا پای جان می مانند و مقاومت میکنند، لذا راهکار مبارزه مدنی با این رژیم ساده اندیشی ست….
من برای شاهزاده و دیدگاههایش احترام قائلم، ولی پرسش اینجاست که شما دم از مبارزه مدنی با چه حکومتی میزنید؟ رژیم وحشی و فتنه گر و خونخواری که به هیچ چیز پایبند نیست و حفظ خودش (بنا به گفته خودش) از اوجب واجبات است؟رژیمی که کاری نیست که نکرده باشد از جنایت و ادمکشی بگیرید تا قاچاق مواد مخدر و اسلحه و پولشویی و آدم ربایی و عملیات تروریستی و حمایت از انها حتی در قلب اروپا و آمریکا؟رژیم فاسد ریاکاری که مرتبا رنگ عوض میکند برای حفظ نظام.چنین حکومتی که همردیف رژیم هیتلر و موسولینی ست، میشود با مبارزه مدنی ولو میلیونی سرنگون کرد؟
اگر برای فرشگرد ممکن است ، لطفا ببینند چگونه یاسر عرفات قبل از پیمان صلح اسلو در مجمع عمومی سازمان ملل اوخرار دهه ۸۰ میلادی شرکت کرد و سخنگوی فلسطینی ها شد و برای دفاع از مردمش سخنرانی کرد . چگونه میشود این شرایط را برای شاهزاده مهیا کرد ؟ رضا شاه روحت شاد .
در شورش بهمن ۵۷ زمانی که کوکتل مولوتف به سوی سربازان ارتش و پلیس پرتاب می شده ، انها حق تیراندازی مستقیم نداشتند ، بیشتر هوائی شلیک میکردند . در اعتراضات ، رای من کو ، صف مردم بی دفاع را از بالای ساختمانها به گوله بستند . امروزه کوکتل ، جوابگو این جماعت ادمکش اتش به اختیار ها نیست ، جز انکه مثل سال ۵۷ درب پادگانها به روی مردم باز شود تا بتوانند در دفاع ازخود توان برخاستن و جمع و جور کردن اوضاع را بدست بگیرند .
مادامیکه ما با پرسنل مفت خور یگان ویژه ناجا و سپاه تروریستی پاسداران مواجه هستیم تجربه نشان داده هرگونه حرکت نرم مدنی به بدترین وجه ممکن سرکوب و با تقدیم صدها شهید و محبوس آن غائله جمع و جور میشود.اینجا نه اکراین است نه فرانسه و نه امریکا اینجا ج.ا.ایران است با مقتضیات خاص خود باید مردم به هر نحو ممکن من جمله ساخت کوکتل ملوتوف از خود و همرزمان خود دفاع همه جانبه کنند تا تلفات مبارزین حداقلی گردد
تاریخ یک کشور امری منقطع نیست که بشود بخش هایی از آن را پاک کرد. برای پیشرفت باید تمام حرکت ها و روندهای گذشته بصورت علمی نقد و بررسی شوند و برای آینده بهتر از آنها درس گرفت و راهکارهای عملیاتی استخراج کرد. پیشنهاد می دهم برای حفظ دستاوردهای تاریخی کشور و باز کردن فرصت برای نقد جمهوری اسلامی که اولین تجربه جمهوریت در ایران است، هدفها را بر تشکیل جمهوری دوم قرار دهیم. تا این زمان اجماع وجود دارد که جمهوری دوم باید در ماهیت خود سکولار و دموکراتیک باشد. همین اتفاق نظر دستاوردی بسیار بزرگ برای ایران است.
اگر به دنبال راه حل مسمر ثمر میگردید ، بدانید و مطمن باشید ، دست یافتن به ان با یک برنامه ۵ ساله ، نه چهل ساله برای اغاز ، شدنی است . میتوان پایه های حقیقی دموکراسی سکولار را ، با زبان ساده مثل بذری در ایران امروز درمیان خانوادهها و جوانان کاشت ،و منعفت ان را اموزش و پروش داد ، باید حتما هر روز لاینقطع برای دفع ضرر از افت ، به دموکراسیو سکولاریست ، کوشا باشیم . دفع ضرر خود جلب منفعت است .
۲- جنبش مدنی ۹۶ – دروغ میگن امریکاست ، دشمن ما همینجاست . رضا شاه روحت شاد و سرکوب ان . جنبش مدنی کامیون داران و سرکوب ان . جنبش مدنی نیشکر هفت تپه خوزستان و سرکوب و زندانی کردن شرکت کنندگان ان . اخرین حرکت معدنی ۱۴ نفر داخلی و حالا سرکوب و زندانی شدنشان . ما ملت هرحرکت مدنی بکنیم اخرش سرکوب و شکنجه و زندان و کشته شدن انفرادی ده ها هزار نفر تا به امروز شده . چه حرکت مدنی مسمر ثمر شما معرفی میکنید تا ما دنبال کنیم و در بازدهی زمان کوتاه به نتیجه برسیم .
۱- با درود بر شاهزاده پهلوی و همیاران فرشگرد . لطفا چند نمونه یا حداقل یک نمونه ، چگونگی و به انجام رسیدن مبارزه معدنی برعلیه رژیم ادمکش بی مسولیت به حقوق بشر ، خلافت اسلامی در جهان ، برای اموزش و سرنگونی رژیم اخوندی به ما نشان بدهید که واقعا کار ساز باشد . و گرنه چهل سال گذشته تا به امروز پر شده از اعتراضات مدنی بی ثمر ما ، حرکت مدنی حق ازادی پوشش ، حرکت مدنی مادران پارک لاله . جنبش مدنی ملیونی اصلاح طلبی و برگزیدن خاتمی بی خاصیت دروغگو . جنبش مدنی کوی دانشگاه و سرکوب ان . جنبش مدنی و اعتراضات ملیونی – رای من کو – و کشتار و سرکوب ان .