اسد بیناخواهی همکار کارتونیست کیهان لندن به مناسبت پاسداشت ایرج پزشکزاد نویسندهی کتاب به یادماندنی «دایی جان ناپلئون» این طرح را کار کرده است.
امروز سیزدهم امرداد است و این کتاب معروف که ناصر تقوایی از روی آن یک سریال تلویزیونی فراموش نشدنی با همکاری هنرمندانی ارزنده تهیه کرد، چنین آغاز میشود:
«من یک روز گرم تابستان، دقیقاً یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعد از ظهر عاشق شدم. تلخیها و زهر هجری که چشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود شاید اینطور نمی شد…»
اسد بیناخواهی kayhan.london©
عکس یک عرب بغدادی که زن اسدالله خان را برده روی تاقچه است تا عمو اسدالله تمام انرژی روحی اش را در خوابیدن با زنان شوهر دار بگذارند .پولی در سینی نقره ای تقدیم سلطان قجر شد تا آقا بزرگ با مرلین دیتریش آبگوشت بزباش بخورد .این سریال چقدر خوب بدبختی ملت ایران را نشان داده .ما ایرانی ها فراموش کرده ایم که دوست داشتن و زندگی و انسانیت مهم است نه اسم و رسم های پوشالی و اعتقادات ِ تاریخ مصرف گذشته .به ما ربطی ندارد که بخواهیم کارهای غلط دیگران را توجیه کنیم ، چه کارهای غلط رااجدادمان انجام داده باشند و یا کسانی که مقدس بودند برای نسل های گذشته .انسانیت ،خردگرایی ، زندگی ، دوست داشتن و مهر است که مقدس است نه کردار اعراب صدراسلام و یا کردار لنین و استالین و دیگرا جنایتکاران سرخ و سیاه.