باقر ابراهیمی – کفشهایی که در جستجوی پیدا کردن کار پاره شدهاند، رزومههایی که در ادارات دولتی و خصوصی انبار گردیده و یکی پس از دیگری توسط خدمه به زبالهدانی انداخته شدهاند؛ در بسیاری از ادارات دولتی میتوان رد پای جوانان دانشآموخته را یافت که دهها بار در آن مسیر رفت و آمد نمودهاند بدون اینکه نتیجه از آن گرفته باشند. این سر نوشت هزاران جوان افغانستانی است که با مشکلات و دشواریهای زیاد از دانشگاهها فارغ گردیدهاند تا آینده بهتری را برای خود رقم بزنند.
در حالی که سالانه بیش از پنجهزار جوان افغانستانی از دانشگاههای دولتی و خصوصی این کشور فارغ میگردند و تعداد دیگری نیز از پس از سپری نمودن تحصیلاتشان در دیگر کشورها به افغانستان باز میگردند، اما رقابت در بازارهای کار آلوده به فساد افغانستان کار سادهای نیست، آنان باید برای یافتن شغل در ادارات دولتی یا خصوصی این کشور از هفت خوان رستم بگذرند.
علیرضا صادقی یکی از جوانان افغانستانی است که دو سال قبل لیسانس خود را در رشته علوم کامپیوتر از یک دانشگاه خصوصی در کابل گرفته اما تا کنون بیکار است. او میگوید در این مدت چندین بار برای پیدا کردن کار در ادارات دولتی و خصوصی تلاش نموده ولی تا کنون موفق نشده: «دو سال است که بیکار هستم؛ در این مدت در سایتهای وزارتخانه گشتم، رزومه کاری و مدارک خود را فرستادم ولی نتواستم وارد کار شوم.»
به گفته او تنها کسانی میتوانند در ادارت دولتی افغانستان مشغول کار گردند که در آنجا آشنا داشته باشند یا هم در بدل پول گزاف بستهای دولتی را خریداری کنند که وی هیچکدام را ندارد نه پول برای خریداری بست، نه هم دوست و آشنا که دست وی را گرفته به کار مشغول سازد. به باور او وظایفی که از سوی ادارات به اعلان گذاشته می شود جز خاک زدن به چشم مردم چیز دیگری نیست زیرا قبل از اعلان، بستها به فروش میرسد یا هم توسط کسانی که آشنا دارند افراد مورد نظر استخدام می گردند.
این جوان افغانستانی ادامه می دهد: «من با اینکه از کامپیوتر ساینس فارغ شدم چون مطابق تخصص خود کار پیدا نتوانستم مجبور شدم در دیگر بخش ها مثل خیاطی، خوراکیفروشی و حتی کارهای روزمزدی انجام بدهم. از دوستانم که همراه من یکجا از دانشگاه فارغ شده بودند یکاش خیاط است و یکی دیگرش هم خلاف رشته در بخش مهندسی کار می کند.»
به باور علیرضا، معضل بیکاری جوانان در افغانستان علاوه بر دیگر بخشها حتی روی ادامه جنگ و ناامنی در این کشور نیز سایه انداخته است؛ بعضی از جوانان بعد از فارغ شدن از دانشگاهها و کهنه کردن چندین کفش در جستجوی کار بالاخره مجبور گردیدهاند برای پیدا کردن پول و چرخاندن چرخ روزگارشان به گروههای تروریستی و مخالفان مسلح دولت بپیوندند که این کار سبب تقویت گروههای تروریستی در افغانستان گردیده است.
مرضیه حیدری دیگر دانشآموخته جوان افغانستانی نیز سر نوشت مشابه با علیرضا دارد، او چهار سال قبل از رشته شرعیات دانشگاه کابل مدرک لیسانس خود را به دست آورده اما در این چهار سال نتوانسته کار پیدا کند، او نیز در کنار جنگ و ناامنی، فساد گسترده اداری در این کشور را از عوامل بیکاری جوانان عنوان نموده میگوید تا زمانی که استخدامها بر اساس روابط باشد وضعیت از این بهتر نخواهد شد. در بسیاری از ادارات دولتی و حتی خصوصی بجای تحصیل و تخصص افراد روابط و پول حرف اول را میزند.
به گفته مرضیه، بسیاری از ادارات دولتی تجربه کاری را در استخدام و جذب کارمند معیار قرار میدهد که این موضوع نیز دست دانشآموختگان را از پشت بسته است. جوانانی که از دانشگاهها فارغ میگردند فاقد تجربه کاریاند به همین دلیل در ادرات جذب نمیشوند: «چهار سال پیش وقتی که من از دانشگاه فارغ شده بودم کارت سوانح و رزومه کاری خود را در هر اداره که بردم متاسفانه همهشان تجربه کاری خواستند، از طرف دیگر فساد اداری و واسطه هم خیلی نقش دارد.»
به باور این بانوی افغانستانی بیکاری جوانان معضلات بزرگ اجتماعی دیگر را نیز به وجود آورده و بسیاری از جوانان به دلیل نبود شغل در کشور نمیتوانند ازدواج کنند و تشکیل خانواده دهند، همچنین افزایش چند درصدی طلاق طی سالهای اخیر هم برخاسته از بالا رفتن نرخ بیکاری است که مردم حتی توان تامین هزینههای اولیه زندگی را ندارند و برخی از زندگیهای مشترک به همین دلیل از هم پاشیده است.
عده زیاد از جوانان افغانستانی زمانی که از پیدا کردن کار ناامید میگردند چاره را در فرار از کشور جستجو نموده به امید یافتن زندگی بهتر دل به دریا زده راههای پر خوف و خطر قاچاقی کشورهای اروپایی را در پیش گرفتهاند که از این میان عدهشان قبل از رسیدن به سر زمین رویاهای خویش طعمه حیوانات درنده یا ماهیان دریا گردیده و شمار دیگر نیز که با دشواریهای زیاد خود را به کشورهای اروپایی رساندهاند دوباره به افغانستان رد مرز گردیده یا هم در حالت بیسرنوشتی بسر میبرند.
او نیز عنوان میکند که تعدادی از جوانان دانشآموخته افغانستانی که موفق به پیدا کردن شغل مناسب مطابق با تخصص خود نگردیدهاند به کارهای شاقه روی آوردهاند، عدهای هم به مواد مخدر آلوده شدهاند: «خیلی از پسران جوان که از دانشگاه فارغ شدند کارهای ساختمانی و بنایی میکنند، دختران هم به کارهایی مثل خیاطی مشغول شدند؛ آنها همین در آمد کم را هم غنمیت می شمارند. بعضیها هم بخاطر بیکاری به مواد مخدر آغشته شدهاند.»
پس از آغاز کار حکومت وحدت ملی در افغانستان نرخ بیکاری در این کشور افزایش یافته است. بر اساس آمار که سال گذشته از سوی اتحادیه ملی کارگران منتشر گردید، حدود چهل درصد از واجدین شرایط کار در این کشور شغل ندارند، اما وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان این آمار را کمتر ارائه می کند.
*باقر ابراهیمی گزارشگر و روزنامهنگار از کابل