«کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر» روز یکشنبه ۲۱ امرداد ۱۳۹۷ در قزاقستان توسط روحانی، با تأیید علی خامنهای و شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی، امضا شد.
حالا در سال ۹۸ دولت حسن روحانی میخواهد آن را به مجلس شورای اسلامی ببرد تا نمایندگان نیز تاییدش کنند.
ظریف گفته: منتظریم تا «خط مبدأ» ترسیم شود! در حالی که سال گذشته برخی مقامات ادعا کرده بودند موضوع خط مبدأ از سوی ایران رد شده!
تمام موضوع اما بر سر همین خط مبدأ و تغییر مرزهای شمالی ایران است.
کیهان لندن تصویر کوتاهی از این قضیه به دست میدهد.
خزر رفت. تو رو خدا یه کاری کنید. خون به مغز آدم نمی رسه. ایران به دست ایرانی احتیاج داره. یه تظاهرات بزرگ احتیاج داریم تو آمریکا. یکی تو اروپا. دنیا باید بفهمه ما ملت متحدیم. دست از خودخواهی برداریم. باید تو شهری باشه که رفت و آمر آسون باشه برای تعداد زیاد ایرانی. هر شهری که صلاحه. من دقیق آمار ندارم کجا ایرانی بیشتره و امکان متحدسازی بهتر هست. برای خزر کاری کنیم. برای ایران. ما بزرگترین امپراطوری جهان رو داشتیم هنوز انقدر بی غیرت نشدیم. ایران الان به ما احتیاج داره. تصویب بشه کار سخت میشه. فشار بیاریم شاید همین شد سرآغاز سقوط کامل جمهوری اسلامی.
به پارا دوکس : در مورد منطقه شمال ایران یا مازندران که در شاهنامه فردوسی بزرگ یاد شده تحقیقات باستانشناسی موجود است که زنان حاکمان و سربازان و جنگجویان در این منطقه بوده اند ، حتی تا امروز در مناطق جنگلی و دور افتاده مدیریت بدست زنان است . حال امروزه به کنار طول و عرض جغرافیائی و سیاسی ، باید عمیق تر به رابطه فرهنگی و تاریخی این اقوام و فامیل دیروز و همسایگان امروز برای مرودات مشترک فرهنگی و اقتصادی اینده نظر داشته باشیم .
سؤال بر انگیز است جائیکه یک نفرخودش را «ایرانی» بنامد ودریای مازندران یا کاسپین را دریای«خزر» بداند (۲۶ بار در۴۰ سطر) .
دادن نام یک قوم تاتاری که فقط بمدت دو قرن ـ سده های هشتم و نهم میلادی ـ موجودیت تاریخی داشته ومحل سکونتشان اطراف رودخانهٔ ولگا بوده ، به دریائیکه دست کم پنج هزار سال است ایرانیان در کنار آن زندگی میکنند با هیچ منطق علمی وانسانی سازگار نیست.
آنچه که دربارهٔ قوم «خزر» درآنسیکلوپدی های معتبر جهان مانند «سرگذشت بشریت Chronique de l’humanité» فرانسوی خوانده میشود چند سطری بیش نیست که نشانگر بی اهمیتی آنها درتاریخ وتمدن این منطقهٔ جهان است. تنها خصوصیت شگفت انگیزقوم خزر این بوده که درمدت حدود یکصد سال سه دین ومذهب عوض کردند :
درقرن هشتم میلادی بصورت یک قوم تاتار (ترکهای مسلمان ) در کرانه های رودخانهٔ ولگا ومصب آن ظاهر شدند ، درحدود سال ۷۴۰ میلادی به «یهودیت» گرویدند واز سال۸۶۰ میلادی توسط میسیونر معروف مسیحی Cyril به دین مسیحی در آمدند تا بلاخره درسال ۹۱۳ میلادی پرنس کیو Kiev پایتخت آنها شهرکوچکی بنام Jtil درمصب رود ولگا را به تصرف خود در آورد وبموجودیتشان پایان داد ونامشان ازتاریخ بشریت حذف شد.
بیدلیل نیست که درتنها کشورهای جهان که دریای مازندران دریای «خزر» نامیده میشود درترکیه (کشورهای نوساز ترک زبان) و اسرائیل است
با عسگر اقا موافقم ، اینگونه پیشنهادات و برکشیدنشان همان اتش به خانه التقاطیون مارکسیست اسلامی افکندن است . رضا شاه روحت شاد .
خانه ملت یا » ملا خانه «، «خط مبدأ» یا » خط خیانت « ؟!
خط مبدأ ، خطی است که حد فاصل بین خشکی و دریا را مشخص می کند. خط خیانت، خطی است که حد فاصل بین ایرانیت و اسلامیت را مشخص می کند. هیچ ایرانی ایراندوست و ملی گرایی تن به تغییر مرزها، فروش قطعه ای از سرزمین خود و واگزاری میراث اجدادی به اجنبی نمی شود. این خیانت آشکار کار پس مانده های کاروان دزدان مدینه و اشغالگر تازی صفت و… می باشد.
شایسته است شاهزاده پهلوی، بعنوان اپوزیسیون و وارث ایرانیت و نگاهبان مرزهای ملی ایران، هر گونه تصمیمی دراین گونه موارد را، بصورت همه پرسی ، وظیفه ملت ایران اعلام نموده و سازمان ملل و سران ملت های جهان را رسما مطلع گردانند. زیرا حکومت اشغالگر کنونی ایران نا مشروع بوده و بر خواسته از آرای آزاد مردمان ایران نیست.
بر عهده روزنامه وزین و ملی کیهان لندن بعنوان رکن چهارم دموکراتی نیز می باشد که اینگونه اطلاعیه های مهم را مزتب هر طور که صلاح میداند انتشار دهد.
پرتقال فروش وزارت نیرو و وزارت کشاورزی و منابع طبیعی و وزارت راه و شهرسازی و حکومت جمهوری اسلامی است ، عدم تصویب قوانین در تعریف دوباره حریم دریای خزر پس از قانون اراضی مستحدثه ساحلی مصوب ۱۳۵۴٫ که پیشروی دریا را با افزایش ارتفاع دو متر و نیم لحاظ نکرده است و به جای تعریف بستر و حریم دریای خزر و تعیین تکلیف ساحل نشینان ، خط مبدا را لبه سواحل دریای خزر قرارداده است در حالی که این لبه ساحل با توجه به نوسان تراز آب دریای خزر و شیب زمین همواره در طی هزاران سال در حال تغییر بوده است و گاه تا لبه ی کوه البرز در قزوین هم رسیده است و آثار و بقایای آن در کوه های جاده رشت -قزوین هنوز در معرض دید مسافران است . لذا بر اساس پیمان مودت ۱۹۲۱ ایران و شوروی که کلیه ی قراردادهای ایران با دولت تزاری را که موجب تضییع حقوق ایران می شد لغو نموده است و حق کشتیرانی ( به طور کلی و نه با محدویت نطامی یا تجاری ،، ) بالسویه می باشد .
بالسویه کاملاً معنی مساوی را دارد . حالا که حق کشتیرانی بالسویه است پس کشتیرانی نظامی و غیر نظامی هم بالسویه است .پس کشتیرانی با بیرق ایران برای هر دو کشور بالسویه است . با تقسیم فدراسیون روسیه کشورهای مستقل جدا شده برای عضویت در سازمان ملل متعهد به رعایت کلیه ی قراردادهای ی که توسط رزیم روسیه شوروی شده بود هستند و این قرار دادها یعنی یک سو ایران و یک سوی دیگر چهار کشور جدا شده حول دریای خزر .
لذا حق کشتیرانی و استفاده از بستر به طور مشاعی باید نسبت به کلیه ی قراردادهای بهره برداری از بستر و عوارض عبور لوله های گاز و نفت و تعرفه های تردد هوایی و زمینی تنظیم شود و بالطبع سهم ایران به سواحل و کرانه های ساحلی ربطی ندارد و سهم ایران مشاع ۵۰ درصدی است همین و بس .
یکی از مواردی که برای ساخت و ساز در سواحل دریای خزر تعیین شده بود مصوبه ای از طرف شورای عالی معماری و شهرسازی در مورد ممنوعیت صدورپروانه ساختمانی برای مناطق در معرض خطر بالاآمدن آب دریای خزر درسال ۱۳۷۱
بود که در آن اسکان جمعیت در ترازهای پایین تر از رقوم ارتفاعی منهای ۲۴ و ساخت ساختمان های مهم اداری ممنوع اعلام شد و وزارت نیرو مکلف بود اجاز ه ساخت اعیانی را بر اساس تبصره ۲ ماده ۲ قانون توزیع عادلانه آب مصوب ۱۳۶۱ بابررسی تراز ارتفاعی مشخص و رعایت ۶۰ متر فاصله از آن بدهد . در واقع بستر دریای خزر را به جای تعریف آخرین پیشرفتگی دریا در سال ۴۲ که ظاهراً تصور می شد که توان بالقوه دریای خزر برای پیشروی بیشتر از آن نباشد تغییر داد و حریم دریا را هم ۶۰ متر فاصله از رقوم ارتفاعی منهای ۲۴ و هفت متر تعیین کرد .
طی ۳ سال گذشته تعیین حریم دریای خزر که توسط وزارت نیرو اعلام عمومی و رسمی شده بود قثط به طور اختصاصی به افراد متقاضی پروانه ساختمانی پاسخ می داد و ضمن حذف ۶۰ متر حریم دریای خزر نسبت به بستر دریای خزر که تراز ارتفاعی جدید منهای ۲۴ و هفت متر بود تغییر رویه داد ه و حریم دریای خزر را ۶۰ متر از لبه سآب در وضعیت کنونی آن تعریف می کند و ضمن واگذاری زمین های ناشی از پسروی دریا و فروش آن توسط ارگان ها و سازمان ها و زمین خواران رانتی اراضی ملی واگذار می گردد . و هرگونه شکایتی تحت عنوان موضوع امنیت ملی !!! که در مورد تناقض های در تعیین حریم دریا و تداخل حقوق مکتسبه افراد که طی سه سال !!! گذشته پیش امده منع می شد و می شود .
از آنجا که حریم دریای خزر رابطه تنگاتنگ با تعیین بستر دریای خزر دارد و بستر دریای خزر آخرین پیشروی بالقوه دریای خزر می باشد پس این امر در قوانین مصوب کشور نیز حائز اهمیت بوده است که از سال ۱۳۷۱ به طور عملی قانونی جهت جایگزینی در مورد حریم دریای خزر تعریف شده در سال ۱۳۵۴ قانون اراضی مستحدثه عملاً وجود ندارد . پیدا کنید پرتقال فروش را !!!!!!!!!!!
خط مبدا کاسپین نمی تواند هرگز و هرگز و هرگز ده مایل دریایی و سپس ۱۵ مایل دریایی پس از آن یا هر میزان فاصله هرمیزان فاصله از لبه ساحل و کناره دریای خزر باشد . چون در طی ۵۰ سال گذشته با توجه به نوسان ترازآب دریای خزر که توسط سازمان تحقیقات آب و موسسه ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر با همکاری کشورهای فدراسیون روسیه بررسی می گردد نشان می دهد که خط ساحلی بسته به عوامل زیادی از جمله میزان آبدهی رودخانه ولگا که بیش از ۸۵ درصد آب دریای خزر به آن وابسته است و همچنین شیب ساحل نسبت به دریا و ترازهای ارتفاعی مختلف خشکی در سمت ساحل و کناره های دریا ها و همچنین حرکات بستر دریا و سایر عوامل تغییر می کند .از سال ۱۳۵۷ که پیشروی دریا به سمت خشکی با افزایش ارتفاع دو مترونیم تراز آب تا سال ۱۳۷۵ ادامه داشت و سواحل نشینان تمامی کناره های دریای خزر دچارآسیب وخسارت شدند . و دیگر حفظ کناره دریا و حریم دریا و استفاده از آن نمی توانست با تنها قانون موجود در مورد آن یعنی تعیین حریم دریای خزر در ماده ۲ قانون مستحدثات و اراضی ساحلی مصوب ۱۳۵۴ که درمورد حریم دریای خزر است تعریف شود چون این تعریف مبنای حریم را آحرین پیشرفتگی آب درسال ۱۳۴۲ قرار داده بود و در این سال دریای خزر بیشترین پسرفتگی را داشت که مجلس شورای ملی تصمیم گرفت برای جلوگیری از تخریب سواحل تعریف قانونی برای آن تصویب نماید .
چگونه مذاکرات و عقد قردادا بارژیمی که مشروعیت خارجی و داخلی ندارد ، نام حکومتش در صدر لیست حامی تروریست در جهان قرار دارد ، رهبر و بیتش یا دولت مخفی به جرم مافیا و دزدی تحریم شد ، بازوی نظامی ان سپاه غیر ایرانی برادران قاچاقچی که نصف شرکتها و بانکها و سرمایه ملی ایران را غصب کرده تحریم شده ، صنایع صدور نفت و گاز و فلزاتش تحریم شده . و و و ایا اصولا میشود قرار داد معتبر بااین وضعیتئ که رژیم دران گرفتار است امضا کرد . رژیمی که در عرصه سیاست داخلی و خارجی محکوم به رفتن است نمیتواند قرارداد و امضای ان معتبر باشد . قوانین حقوقی بین المل در این مورد چه میگوید ؟ دوستان اگر اطلاعاتی در این زمینه دارند با دیگران تقسیم کنند . حتما مفید خواهد بود .
برخلاف نظر بسیاری حکومت ضحاکی-اسلامی برای برقرار ماندن به روسیه باج نمی دهد . خامنه ای وسران جنایتکار و آدمکش نظام به روسیه باج می دهند تا ثروت و اموالشان را به روسیه ، بلا روس و چین منتقل کرده و در آنجا سرمایه گذاری کنند تا اولاد تن پرور و رذلشان به زندگی نکبت بارشان به راحتی ادامه دهند .این زالو ها فهمیده اند در ایران جایی ندارند و فعلا بساط دزدی و چپاول اموال مردم را پهن کرده اند .بهتر است واگذاری های صنایع و شرکت های سودآور را در این ۱۰ ساله و بویژه دو سال اخیر بررسی کنید .نظام لاشخورها به مرده ی خمینی هم رحم نکرده اند و می خواهند فقط نفرین و نکبت بر کاخ-قبر خمینی خونآشام ببارد .
پوتین دیگ رییس جمهور روسیه نخوابد بود هر پیمانی با او تنها فروش آب و خاک ایران می باشد اوضاع داخلی روسیه خوب نیست و قدرت های پنهان مالی دنیا دیگر به او نیاز ندارند چه با چمدان اتمی چه بدون چمدان اتمی
ج ا سعى کرده هـمیشه مسایل و موضوع هـا را اول بطور انحرافى (راست و دروغ ) به خورد مردم بده و بعد ارام ارام ان موضوع را أتطور که خودش میخواهـد انجام بد هـد
مثلا در مورد حجاب زنان و ازادى هـاى یواشکى دوره شورش ووووووو