پدر سارا «دختر آبی» میگوید اگر از قصد دخترش برای ورود به استادیوم اطلاع داشت، از آن جلوگیری می‌کرد چون جرم است و درست نیست دختر به استادیوم برود!
در حالی که چند روزی از خودسوزی دختر جوان طرفدار تیم فوتبال استقلال (تاج) می‌گذرد، هنوز اطلاع دقیقی از وضعیت جسمی وی در دست نیست و با توجه به «امنیتی» شدن این موضوع، هیچ مصاحبه‌ای هم با رسانه‌ها نداشته است.
ولی پدر این دختر جوان ساکن قم به تازگی به رسانه‌ها گفته که از قصد رفتن سارا به استادیوم بی‌خبر بوده ولی اگر از این موضوع مطلع می‌بود، جلوی او را می‌گرفت و هیچوقت اجازه نمی‌داد به استادیوم برود!
وی که جانباز ۱۵ درصدی جنگ ایران و عراق است، دلیل مخالفت با حضور دخترش در استادیوم را «جرم» بودن آن دانسته و گفته است: «اصلا درست نیست که دختر به استادیوم برود و من حتما با دلیل منطقی جلوی او را می‌گرفتم. نه عقاید من قبول میکند، نه عرف جامعه که یک دختر بین آنهمه مرد در استادیوم برود، ولی متاسفانه سارا بدون اطلاع ما به آنجا رفته بود.»
https://kayhan.london/1398/06/14/%d9%be%d8%b3-%d8%a7%d8%b2-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d9%88%d8%b2%db%8c%d9%90-%d8%b3%d8%ad%d8%b1-%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a2%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%85%d9%87
پدر سارا با بیان اینکه با علاقه دخترش به فوتبال مشکلی ندارد، اضافه کرد: «رفته بودم سوال کرده بودم [از مراجع شیعه] تماشای فوتبال در خانه و از پشت تلویزیون هیچ اشکال و ایرادی نداشت، برای همین جلوی او را نمی‌گرفتم. سارا همیشه در خانه فوتبال می‌دید و پیگیر تمام بازی‌ها بود، مخصوصا تیم مورد علاقه‌اش. من هم مخالفتی نداشتم، اما نمی‌دانستم می‌خواهد به استادیوم برود.»
طبق گفته پدر «دختر آبی»، سارا دو لیسانس زبان و کامپیوتر دارد و قبل از اینکه تحصیل کند، «دلش می‌خواست پلیس شود تا بتواند آدم‌های بد را از جامعه جمع کند، ولی من به او گفتم نمی‌توانی این کار را انجام دهی، تو دختری و جثه ضعیفی داری.»
https://kayhan.london/1398/06/16/%d9%88%d8%a7%da%a9%d9%86%d8%b4-%d8%af%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%d9%81%d9%88%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d8%a8%d9%87-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d9%88%d8%b2%db%8c-%d8%af%d8%ae%d8%aa
پدر این دختر که در مقابل دادگاه انقلاب در تهران دست به خودسوزی زده به روزنامه شهروند گفته که دخترش بیماری اعصاب و روان داشته ولی به تشخیص پزشک داروهای وی را قطع کرده‌اند. او گفته که چون پزشک هشدار داده که با مصرف دارو احتمال نابیناشدن وی وجود دارد، آنها تصمیم به قطع دارو گرفتند.
آنگونه که پدر سارا شرح داده، وی در دوران دانشگاه یک‌بار دست به خودکشی زده بود.
پدر سارا گفته که از بین ۸ فرزندش فقط سارا علاقمند به فوتبال است، «او هم خیلی دختر ساده‌ای بود، اما از پنج سال پیش بود که ناگهان عاشق فوتبال شد، آن هم تیم استقلال.»
خودسوزی «دختر آبی» هوادار تیم استقلال (تاج) که مانند «دختران آزادی» خواهان ورود آزادانه‌ی زنان به ورزشگاه‌هاست، با واکنش شدید افکار عمومی و کاربران شبکه‌های اجتماعی روبرو شد و ده‌ها تن از ورزشکاران و فوتبالیست‌های حرفه‌ای به حمایت از وی و حق آزادی ورود زنان به ورزشگاه‌ها پرداختند.
البته شاید رژیم تو را مجبور به گفتن این چرندیات کرده .. اما اگر مجبور نبودى پس بسى احمقى مرتیکه نادان . شک ندارم بسیار بسیار این دختر را رنج دادى و تو لیاقت نداشتى پدر این دختر باشى و متاسفم که در جنگ کشته نشدى..
امت مسلمان شده ایرانى که
بدبختى
عقب ماندگى و جهـان سومى بودن را دوست میدارد ??
به احتمال زیاد بچه های دیگرش را تهدید به تجاوز و مرگ کردند، مبارزه با این فرقه وحوش آخوندی را فقط اسرائیل خوب بلد است با موشک ناپالم
با عرض سلام خدمت پدر آبی: خاک بر سرت!
متاسفانه فیفا به دست یک مشت دزد و راهزن اداره میشود وگرنه در طول این چهل سال می بایست فوتبال اخوندی تعلیق میشد
سحر عزیزم،
با وجود اینکه در سیل اخبار بد از ایران کرخت و منگ شده‌ام، و به فاجعه‌ای جمهوری اسلامی عادت کرده ام، از خبر بی کسی و بی دادرسی و خود سوزیت گریستم؛ زار، زار گریستم.
ای لعنت به آخوندها و اسلامشون!
چرا در عوض خود سوزی، از اون جهنم فرار نکردی، عزیزم؟ می‌‌اومدی خارج از کشور. خشمت رو انگیزه مبارزه با رژیم میکردی. حالا، عزا‌ی تو ما را هم دلسرد کرده.
آخوندها و حکومت جهل و جنون‌شان رفتنی هستند؛ اسلام هم با رفتن آخوندها و این حکومت ظالم خواهد رفت. این رو بهت قول میدم، سحر جان! ما انتقام تو رو خواهیم گرفت!
از اولین خودسوزی زن ایرانی، هما دارابی، که با شعله‌های فروزانش آتشی در ظلمتِ شبِ تاریکیِ حکومتِ جهل و جنون افروخت، تا تو، عزیزم تا سحر، سحر نزدیک است!
مهم نیست که پدر ” سحر” چه باوری دارد ، سحر خانمى نزدیک به ٣٠ سال با داشتن دو مدرک لیسانس نیازى به نصیحت پدرسالارانه در این مورد بخصوص ندارد . معصومه ابتکار گروگانگیر چه گفته و یا پدر را بخاطر ” حفظ نظام” یهر طریقى تطمیع کرده وووو ، واقعیت اینست که زنان اجازه ورود به استادیوم را ندارند . این توهین است به تمام زنان ، دختران، مادران ، و مردان نتنها در ایران اشغالى بلکه مردم جهان .
اگر این وضعیت را قبول کنیم بمراتب تمام ناهنجاریها را باید قبول کنیم، که متاسفانه تا کنون اینگونه بوده .
ما چنین پدرانی داشتیم که حال و اوضاعمان این است.
پدر دختر آبی چون به دختر خودش فکر میکند, میگوید “یک دختر” و همه استادیوم مرد.
مشکل کشور این نیست که چرا حکومت نمیگذارد “یک دختر” وارد استادیوم مردانه بشود.
مشکل این است که زنان از ورود به استادیوم محرومند.
در ایران باید قانون داشته باشیم که حتا پدری هم اگر دختر خودش را به صرف اینکه زن است از ورود به استادیوم محروم کند, در حق شهروندی او مجرم است!
معصومه ابتکار (مجرمه ابتکار = گروگان گیری) هم از این ماجرا استفاده سیاسی جاه طلبی میکند که باروت زیر خاکستر مردم را به شورش بنیان بر کن وا ندارد.
حکومت این روز ها مثل موش از ترس خشم مردم موس موس میکنه, اما همزمان در فرصت های های مهار شده مردم را ترور میکند که آنها مجبور به همکاری شده و چیز هایی را بگویند که حکومت پسند باشد.
احتمال این وجود دارد که ابتکار (مجرمه گروگانگیر الساادت ابتکار) ترتیب شرایطی را داد که “پدر” دختر آبی را مجبور به همراستایی در کلام با حکومت بکنند.
وقتی در افغانستان فرخنده کشته شده بود, پلیس کابل و مسول پرونده به خانواده ی فرخنده فشار ایجاد کرده و حتا وعده ی انعام هم دریافت کرده بودند اگر شهادت بدهند که فرخنده مشکل روانی داشت.
پدر مادر فرخنده ابتدا دیکته ی ماموران پولیس را به خبر نگاران میگویند, اما ارگان های تحقیقات در افغانستان که آزاد تر از ایران است متوجه میشوند جنایت دو بار تکرار شد که جنایات دومی از جنایات اولی هزار بار بد تر است = خانومی که مسول تحقیق در این امر بوده.
رییس پلیس کابل و مسول پرونده دستگیر میشوند.
فکر نکنم خانم مجرمه ابتکار را برای پاپوشی این پرونده ترور و تهدید پدر دختر آبی دستگیر کنند.
دختر آبی توجه و همدردی سراسر جهان را به خود جلب کرد, بعید است پدری بیاد در چنین شرایطی دختر خود سر سرزنش کند.
اگر قبلا هم دست به خود کشی زد , خوب زنان زیادی در ایران خود کشی میکنند, اینها ناشی از روان پریشی حکومت آخوندی است!